پرش به محتوا

اثبات عصمت امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۹: خط ۴۹:
نوبختی از جمله متکلمانی است که به این برهان استناد کرده است. ایشان با عبارتی موجز، [[استدلال]] خود را این‌گونه تبیین می‌کند که اصولاً امام، [[پیشوای مردم]] است و مردم موظف‌اند با [[پیروی]] از او و با توجه به عملش، [[اعمال]] خود را انجام دهند. چنین کسی باید لزوماً معصوم باشد؛ وگرنه اگر به عصمت نیاز نباشد، هرکسی، از جمله [[یهود]] و [[نصارا]] نیز می‌توانستند امام ما باشند: {{عربی|و لانه امام و الامام من يفعل الشيء لاجله و الا كانت اليهود و النصارى ائمة لنا و يستحيل التعبد باتباع غير المعصوم لقبحه}}<ref>حسن بن یوسف بن مطهر محلی (علامه حلی)، انوارالملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۴.</ref>.
نوبختی از جمله متکلمانی است که به این برهان استناد کرده است. ایشان با عبارتی موجز، [[استدلال]] خود را این‌گونه تبیین می‌کند که اصولاً امام، [[پیشوای مردم]] است و مردم موظف‌اند با [[پیروی]] از او و با توجه به عملش، [[اعمال]] خود را انجام دهند. چنین کسی باید لزوماً معصوم باشد؛ وگرنه اگر به عصمت نیاز نباشد، هرکسی، از جمله [[یهود]] و [[نصارا]] نیز می‌توانستند امام ما باشند: {{عربی|و لانه امام و الامام من يفعل الشيء لاجله و الا كانت اليهود و النصارى ائمة لنا و يستحيل التعبد باتباع غير المعصوم لقبحه}}<ref>حسن بن یوسف بن مطهر محلی (علامه حلی)، انوارالملکوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص۲۰۴.</ref>.


با دقت در عبارت بالا می‌توان گفت که عبارت  نوبختی دو قسمت دارد: یکی [[تعریف امام]] یا همان مقدمه [[برهان]] و دیگری استدلال بر [[عصمت امام]]. صدر [[کلام]] ایشان، در [[حقیقت]] بیانگر [[تعریف امام]] از دیدگاه وی است. بر اساس این تعریف، [[امام]]، کسی است که [[مردم]] موظف‌اند [[اعمال]] خود را با [[پیروی]] از او انجام دهند. از این‌رو، هرکسی نمی‌تواند امام و [[پیشوای مردم]] باشد. ذیل [[کلام]] ایشان گویای این مطلب است که [[خداوند]] ما را به [[پیروی از امام]] [[متعبد]] کرده است. در این صورت، [[قبیح]] است که او ما را به پیروی از غیر [[معصوم]] متعبد کرده باشد<ref>عبارت [[نوبختی]] بیش از آنچه در متن بیان کردیم، نیست؛ ولی در توضیح [[برهان]] ایشان می‌توان گفت: اولاً، [[خداوند حکیم]] است؛ ثانیاً، [[هدف]] خداوند از [[خلقت انسان]]، به کمال رسیدن بوده است؛ ثالثاً، خداوند ما را متعبد به پیروی از امام کرده است؛ رابعاً، اگر خداوند ما را به پیروی از غیر معصوم متعبد کند، به هدف خود از خلقت انسان نمی‌رسد ([[تعارض]])، و حکمتش خدشه‌دار می‌شود؛ زیرا [[انسان]] با پیروی از غیرمعصوم، [[گمراه]] می‌شود و به کمال نمی‌رسد. بنابراین اگر او ما را به پیروی از کسی متعبد کند، لزوماً باید آن شخص معصوم باشد. حال، مراحل چهارگانه بالا را می‌توان در قالب یک [[قیاس]] استثنایی این گونه تقریر کرد: اگر خداوند [[انسان‌ها]] را به پیروی از غیرمعصوم متعبد کند، دیگر [[حکیم]] نیست؛ اما او حکیم است؛ پس خداوند انسان‌ها را به پیروی از غیرمعصوم متعبد نمی‌کند. اکنون با استفاده از نتیجه برهان فوق می‌توان چنین گفت: اگر خداوند ما را به پیروی از کسی متعبد کند، آن شخص معصوم است؛ خداوند، ما را به پیروی از امام متعبد کرده است؛ پس امام، معصوم است.</ref>.
با دقت در عبارت بالا می‌توان گفت که عبارت  نوبختی دو قسمت دارد: یکی [[تعریف امام]] یا همان مقدمه [[برهان]] و دیگری استدلال بر [[عصمت امام]]. صدر [[کلام]] ایشان، در [[حقیقت]] بیانگر [[تعریف امام]] از دیدگاه وی است. بر اساس این تعریف، [[امام]]، کسی است که [[مردم]] موظف‌اند [[اعمال]] خود را با [[پیروی]] از او انجام دهند. از این‌رو، هرکسی نمی‌تواند امام و [[پیشوای مردم]] باشد. ذیل [[کلام]] ایشان گویای این مطلب است که [[خداوند]] ما را به پیروی از امام متعبد کرده است. در این صورت، [[قبیح]] است که او ما را به پیروی از غیر [[معصوم]] متعبد کرده باشد<ref>عبارت [[نوبختی]] بیش از آنچه در متن بیان کردیم، نیست؛ ولی در توضیح [[برهان]] ایشان می‌توان گفت: اولاً، [[خداوند حکیم]] است؛ ثانیاً، [[هدف]] خداوند از [[خلقت انسان]]، به کمال رسیدن بوده است؛ ثالثاً، خداوند ما را متعبد به پیروی از امام کرده است؛ رابعاً، اگر خداوند ما را به پیروی از غیر معصوم متعبد کند، به هدف خود از خلقت انسان نمی‌رسد ([[تعارض]])، و حکمتش خدشه‌دار می‌شود؛ زیرا [[انسان]] با پیروی از غیرمعصوم، [[گمراه]] می‌شود و به کمال نمی‌رسد. بنابراین اگر او ما را به پیروی از کسی متعبد کند، لزوماً باید آن شخص معصوم باشد. حال، مراحل چهارگانه بالا را می‌توان در قالب یک [[قیاس]] استثنایی این گونه تقریر کرد: اگر خداوند [[انسان‌ها]] را به پیروی از غیرمعصوم متعبد کند، دیگر [[حکیم]] نیست؛ اما او حکیم است؛ پس خداوند انسان‌ها را به پیروی از غیرمعصوم متعبد نمی‌کند. اکنون با استفاده از نتیجه برهان فوق می‌توان چنین گفت: اگر خداوند ما را به پیروی از کسی متعبد کند، آن شخص معصوم است؛ خداوند، ما را به پیروی از امام متعبد کرده است؛ پس امام، معصوم است.</ref>.


اگرچه برای اینکه بدانیم با این برهان کدام حوزه از [[عصمت]] برای امام ثابت می‌شود، باید قلمرو [[پیشوایی]] وی را به دست آوریم، از کیفیت [[استدلال]]  نوبختی به آن برمی‌آید که این برهان، دست‌کم امام را از [[گناهان]] پس از تصدی منصب امامت و نیز از [[اشتباه]] در [[دین]] معصوم می‌داند<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۹۹.</ref>.
اگرچه برای اینکه بدانیم با این برهان کدام حوزه از [[عصمت]] برای امام ثابت می‌شود، باید قلمرو [[پیشوایی]] وی را به دست آوریم، از کیفیت [[استدلال]]  نوبختی به آن برمی‌آید که این برهان، دست‌کم امام را از [[گناهان]] پس از تصدی منصب امامت و نیز از [[اشتباه]] در [[دین]] معصوم می‌داند<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۹۹.</ref>.
۱۱۲٬۲۳۹

ویرایش