سیره نظامی امام علی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
تأکید [[امیر مؤمنان]]، علی{{ع}} به [[ضرورت]] وجود نظامیان به عنوان جزئی از اقشار [[جامعه]]، به دلیل اهمیت فوق العاده آنان در [[حفظ]] و بقای [[نظام اجتماعی]] است. در [[عهدنامه مالک اشتر]]، نظامیان را پیش از قشرهای دیگر آورده است و میفرماید: «رعیت را صنفهایی است که کارشان جز به یکدیگر [[اصلاح]] نشود و از یکدیگر بینیاز نباشند. صنفی از ایشان لشکرهای خدایند...»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. بر این اساس، نظامیان، عامل بقا و تداوم جامعه و [[ارزشهای اخلاقی]] و [[معنوی]] آن هستند و تا این گروه نباشند، [[مردم]] در [[ایمنی]] نخواهند بود و امور نظام اجتماعی سامان نمییابد. | |||
جلوههای هدفداری نظامیان را میتوان در موارد ذیل از سخنان حضرت استخراج کرد. | |||
#'''[[خودسازی]] معنوی سپاهیان''': نظامیانی که با اذن خدا میجنگند، وظیفه دارند خود را به [[اخلاق اسلامی]] ـ [[الهی]] آراسته کنند. این امر در خصوص فرماندهان که سربازانی تابع آنها هستند، اهمیت بسزایی مییابد: «کسی که خود را [[رهبر]] [[مردم]] قرار داد، باید پیش از آنکه به [[تعلیم]] دیگران پردازد، خود را بسازد و پیش از آنکه به گفتار [[تربیت]] کند، با [[کردار]] تعلیم دهد؛ زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و [[ادب]] کند، سزاوارتر به [[تعظیم]] است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ}}، نهج البلاغه، حکمت ۷۳.</ref>. | |||
#'''خداگرایی''': فرمانده و سربازان، موظفاند به [[فرامین الهی]] گوش فرا دهند و آن را در عمل به کار گیرند: «او را به [[ترس از خدا]] و [[برگزیدن]] [[طاعت]] او بر دیگر [[کارها]] و [[پیروی]] از هر چه در کتاب خود بدان [[فرمان]] داده، از [[واجبات]] و سنتهایی فرامیخوانم که کس به [[سعادت]] نرسد، مگر به پیروی از آنها، و به [[شقاوت]] نیفتد، مگر به [[انکار]] آنها و ضایع گذاشتن آنها»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | |||
#'''توجه به الگوهای تربیتی''': [[امام]] در فرایند [[خودسازی]] [[معنوی]]، روش [[زندگی پیامبر]] را الگویی کامل میداند و میفرماید: به [[پیامبر]] خود، آن نیکوترین و پاکیزهترین مردم [[اقتدا]] کن که او بهترین مقتداست برای هر کس که به او [[تأسی]] جوید و شایستهترین انتساب، انتساب به اوست. ...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰.</ref>. | |||
با مرور [[خطبهها]] و نامههای [[امیر مؤمنان]]، علی{{ع}}، مطالب و مسائل گوناگونی درباره امور نظامی میتوان به دست آورد، استخراج، دستهبندی و چینش جملههای مربوط، دشوار، ولی بسیار مهم است. با مرور سخنان حضرت، مسائل مربوط به امور نظامی در چند عنوان آماده شد که البته میتوان با دقت، کار تخصصی بیشتر و تمرکز در موضوع، عناوین دیگری نیز فراهم آورد. به هر حال عنوانهای استخراجی، زیر مجموعههایی دارد که به اجمال روش حضرت را در امور نظامی بیان میکند<ref>[[مهدی محمدی صیفار|محمدی صیفار، مهدی]]، [[اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی (کتاب)|اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی]]، ص ۱۷۷.</ref>. | |||
== اهمیت سیره نظامی امام == | |||
پیش از آنکه به نمونههایی از [[سیره نظامی امام]] علی{{ع}} اشاره کنیم، سخنان یکی از متفکران [[اهل سنت]] را درباره تفاوت سیره نظامی امام علی{{ع}} و [[معاویه]] نقل میکنیم. | پیش از آنکه به نمونههایی از [[سیره نظامی امام]] علی{{ع}} اشاره کنیم، سخنان یکی از متفکران [[اهل سنت]] را درباره تفاوت سیره نظامی امام علی{{ع}} و [[معاویه]] نقل میکنیم. | ||
[[جاحظ]] میگوید: چه بسا افرادی که خود را [[اهل]] [[خرد]] و تحلیل و [[فهم]] و تشخیص میدانند و با اینکه از [[عوامالناس]] هستند، خویشتن را از [[خواص]] میپندارند. اینان [[خیال]] میکنند معاویه دوراندیشتر و خردمندتر و آیندهنگرتر و دقیقتر از علی بوده و روشی پسندیدهتر از علی در [[سیاست]] داشته است؛ حال آنکه چنین نیست و آنان به [[خطا]] رفتهاند. علی در جنگهای خود، چیزی را جز آنچه موافق [[کتاب و سنت]] بود، به کار نمیگرفت؛ در حالی که معاویه، همانگونه که گاهی موافق کتاب و سنت عمل میکرد، مخالف آن نیز عمل مینمود و تمام [[نیرنگها]] را (چه [[حلال]] و چه [[حرام]]) به کار میبرد. او در [[جنگ]]، به همان روشی عمل کرد که [[پادشاه]] هند در [[رویارویی]] با [[کسرا]] و [[خاقان]] چین در [[نبرد]] با رتبیل ([[شاه]] [[ترکان]]) روا داشتند؛ حال آنکه علی به [[سپاهیان]] خود میفرمود: جنگ را با ایشان آغاز نکنید تا آنان آغازگر آن باشند. هیچ فردی را تعقیب نکنید؛ هیچ مجروحی را نکشید و هیچ در بستهای را مگشایید. | [[جاحظ]] میگوید: چه بسا افرادی که خود را [[اهل]] [[خرد]] و تحلیل و [[فهم]] و تشخیص میدانند و با اینکه از [[عوامالناس]] هستند، خویشتن را از [[خواص]] میپندارند. اینان [[خیال]] میکنند معاویه دوراندیشتر و خردمندتر و آیندهنگرتر و دقیقتر از علی بوده و روشی پسندیدهتر از علی در [[سیاست]] داشته است؛ حال آنکه چنین نیست و آنان به [[خطا]] رفتهاند. علی در جنگهای خود، چیزی را جز آنچه موافق [[کتاب و سنت]] بود، به کار نمیگرفت؛ در حالی که معاویه، همانگونه که گاهی موافق کتاب و سنت عمل میکرد، مخالف آن نیز عمل مینمود و تمام [[نیرنگها]] را (چه [[حلال]] و چه [[حرام]]) به کار میبرد. او در [[جنگ]]، به همان روشی عمل کرد که [[پادشاه]] هند در [[رویارویی]] با [[کسرا]] و [[خاقان]] چین در [[نبرد]] با رتبیل ([[شاه]] [[ترکان]]) روا داشتند؛ حال آنکه علی به [[سپاهیان]] خود میفرمود: جنگ را با ایشان آغاز نکنید تا آنان آغازگر آن باشند. هیچ فردی را تعقیب نکنید؛ هیچ مجروحی را نکشید و هیچ در بستهای را مگشایید. | ||
[[سیره علی]]{{ع}} در مورد [[سرداران سپاه]] [[دشمن]] چون [[ذوالکلاع]]، [[ابوالاعور سلمی]]، [[عمرو بن عاص]]، [[حبیب بن مسلمه]] و دیگران، مانند افراد عادی و دنبالهرو و افراد کمارزش بود؛ در حالی که [[نظامیان]] و جنگجویان اگر بتوانند [[شبیخون]] بزنند، میزنند و اگر بتوانند سر همه افراد دشمن را در حال [[خواب]] با سنگهای گران بکوبند، میکوبند و اگر امکان داشته باشد این کار را انجام دهند، یک لحظه هم تأخیر روا نمیدارند، و اگر [[آتش]] زدن دشمن زودتر از [[غرق]] ساختن آنان امکانپذیر باشد، [[تأمل]] نمیکنند و ایشان را به آتش میکشند و [[منتظر]] غرق کردن نمیشوند. آنان از [[نصب]] منجنیقها و به کار بردن عرادهها و نقبزدن و کندن گودال و [[خندق]] و کمین زدن خودداری نمیکنند. در بهره گرفتن از سمهای گوناگون تردیدی به خود راه نمیدهند و میان [[مردم]] [[شایعهپراکنی]] میکنند و نامههای جعلی و اختلافانگیز، میان [[سپاهیان]] [[دشمن]] پخش میکنند و توهم و تردید ایجاد میکنند و کارها را پیچیده نشان میدهند و با اقدامهایی رعبآور، [[وحشت]] پدید میآورند و با هر وسیله و [[تزویر]] و حیلهای که بتوانند، مخالفان خود را میکشند و اهمیتی نمیدهند که این کشتن چگونه و در چه حالی باشد. | [[سیره علی]]{{ع}} در مورد [[سرداران سپاه]] [[دشمن]] چون [[ذوالکلاع]]، [[ابوالاعور سلمی]]، [[عمرو بن عاص]]، [[حبیب بن مسلمه]] و دیگران، مانند افراد عادی و دنبالهرو و افراد کمارزش بود؛ در حالی که [[نظامیان]] و جنگجویان اگر بتوانند [[شبیخون]] بزنند، میزنند و اگر بتوانند سر همه افراد دشمن را در حال [[خواب]] با سنگهای گران بکوبند، میکوبند و اگر امکان داشته باشد این کار را انجام دهند، یک لحظه هم تأخیر روا نمیدارند، و اگر [[آتش]] زدن دشمن زودتر از [[غرق]] ساختن آنان امکانپذیر باشد، [[تأمل]] نمیکنند و ایشان را به آتش میکشند و [[منتظر]] غرق کردن نمیشوند. آنان از [[نصب]] منجنیقها و به کار بردن عرادهها و نقبزدن و کندن گودال و [[خندق]] و کمین زدن خودداری نمیکنند. در بهره گرفتن از سمهای گوناگون تردیدی به خود راه نمیدهند و میان [[مردم]] [[شایعهپراکنی]] میکنند و نامههای جعلی و اختلافانگیز، میان [[سپاهیان]] [[دشمن]] پخش میکنند و توهم و تردید ایجاد میکنند و کارها را پیچیده نشان میدهند و با اقدامهایی رعبآور، [[وحشت]] پدید میآورند و با هر وسیله و [[تزویر]] و حیلهای که بتوانند، مخالفان خود را میکشند و اهمیتی نمیدهند که این کشتن چگونه و در چه حالی باشد. | ||
اگر کسی بخواهد فقط براساس آنچه در [[کتاب و سنت]] آمده است، به [[تدبیر امور]] بپردازد و بر آن مبنا و [[سیره]] عمل کند، خود را از بسیاری چارهاندیشیها [[محروم]] کرده است. میدانی که [[دروغ]] بیشتر از راست و [[حرام]] بیشتر از [[حلال]] است و علی پایبند [[پارسایی]] بود و از گفتن هر سخنی جز آنچه مورد [[رضایت خداوند]] بود، [[پرهیز]] میکرد. او [[خشنودی]] را فقط در چیزی میدید که [[رضایت خدا]] در آن باشد و [[خدا]] آن را [[دوست]] بدارد و [[رضایت]] را جز در آنچه کتاب و سنت بدان [[راهبر]] بود، نمیدید و به آنچه افراد [[زیرک]] و دارای [[شیطنت]] و [[حیلهگر]] و [[فریبکار]] انجام دهند، بیاعتنا بود<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۲۹ – ۲۲۷.</ref>. | اگر کسی بخواهد فقط براساس آنچه در [[کتاب و سنت]] آمده است، به [[تدبیر امور]] بپردازد و بر آن مبنا و [[سیره]] عمل کند، خود را از بسیاری چارهاندیشیها [[محروم]] کرده است. میدانی که [[دروغ]] بیشتر از راست و [[حرام]] بیشتر از [[حلال]] است و علی پایبند [[پارسایی]] بود و از گفتن هر سخنی جز آنچه مورد [[رضایت خداوند]] بود، [[پرهیز]] میکرد. او [[خشنودی]] را فقط در چیزی میدید که [[رضایت خدا]] در آن باشد و [[خدا]] آن را [[دوست]] بدارد و [[رضایت]] را جز در آنچه کتاب و سنت بدان [[راهبر]] بود، نمیدید و به آنچه افراد [[زیرک]] و دارای [[شیطنت]] و [[حیلهگر]] و [[فریبکار]] انجام دهند، بیاعتنا بود<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۲۹ – ۲۲۷.</ref>. | ||
[[ابن ابی الحدید]]، پس از نقل سخنان [[جاحظ]] در تفاوت [[سیره علی]]{{ع}} و [[معاویه]] میگوید: روش و سیره علی{{ع}} همان روش و [[سیاست]] [[پیامبر]] بود: {{عربی|سياسة علي و جريها على سياسة الرسول}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۱۳ و ۲۱۲.</ref>. به این ترتیب، [[سیره نظامی]] علی{{ع}} همان [[سیره پیامبر]] و موافق [[قرآن]] و [[سنت]] بوده است و علی{{ع}} در بحرانیترین و سختترین وضعیت [[جنگ]] نیز این روش و سیره [[نیکو]] را ترک نکرد. این سیره بر اصول و قوانینی [[استوار]] است که [[اسلام]] تعیین کرده و پیامبر آن را در تمام جنگهای خویش به [[اجرا]] درآورده و علی{{ع}} نیز پس از پیامبر در طول دوران [[حکومت]] خویش به آن [[وفادار]] ماند. این اصول و [[مقررات]] به این شرح است: | [[ابن ابی الحدید]]، پس از نقل سخنان [[جاحظ]] در تفاوت [[سیره علی]]{{ع}} و [[معاویه]] میگوید: روش و سیره علی{{ع}} همان روش و [[سیاست]] [[پیامبر]] بود: {{عربی|سياسة علي و جريها على سياسة الرسول}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۱۳ و ۲۱۲.</ref>. به این ترتیب، [[سیره نظامی]] علی{{ع}} همان [[سیره پیامبر]] و موافق [[قرآن]] و [[سنت]] بوده است و علی{{ع}} در بحرانیترین و سختترین وضعیت [[جنگ]] نیز این روش و سیره [[نیکو]] را ترک نکرد. این سیره بر اصول و قوانینی [[استوار]] است که [[اسلام]] تعیین کرده و پیامبر آن را در تمام جنگهای خویش به [[اجرا]] درآورده و علی{{ع}} نیز پس از پیامبر در طول دوران [[حکومت]] خویش به آن [[وفادار]] ماند. این اصول و [[مقررات]] به این شرح است: | ||
==تنظیم و آمادگیهای [[دفاعی]] [[سپاه]]== | == تنظیم و آمادگیهای [[دفاعی]] [[سپاه]] == | ||
مهمترین موضوع در [[آمادهسازی]] و ایجاد [[نظم]] در [[نیروهای مسلح]] و نظامی، تمرینهای نظامی و آمادگیهای دفاعی است که علی{{ع}} در نامههای گوناگونی به [[فرماندهان]] خویش، آنها را دقیق و مفصل بیان کرده است. | مهمترین موضوع در [[آمادهسازی]] و ایجاد [[نظم]] در [[نیروهای مسلح]] و نظامی، تمرینهای نظامی و آمادگیهای دفاعی است که علی{{ع}} در نامههای گوناگونی به [[فرماندهان]] خویش، آنها را دقیق و مفصل بیان کرده است. | ||
در نامهای به [[زیاد بن نضر]]، هنگامی که او را [[فرمانده]] مقدمه [[سپاهیان]] خویش در [[جنگ صفین]] قرار داد، در این مورد مینویسد: | در نامهای به [[زیاد بن نضر]]، هنگامی که او را [[فرمانده]] مقدمه [[سپاهیان]] خویش در [[جنگ صفین]] قرار داد، در این مورد مینویسد: | ||
بدان که مقدمه سپاه، چشمهای آن است و چشمهای مقدمه طلایه و پیشاهنگانند؛ پس آنگاه که از شهرهای خود خارج و به [[دشمن]] نزدیک میشوی، پس از سوق دادن طلایههای سپاه، در هیچ ناحیه و در بعضی از شکاف [[کوهها]] و راههای باریک و سرزمینهای پر درخت و کوهستانی خسته مشو تا دشمن بر شما نتازد و این موارد و نواحی برای شما کمینگاه باشد. تو خود مراقب و نگاهبان سپاهت باش و تا رسیدن به دشمن به این کار ادامه ده. در [[جنگ]] باید به [[تأنی]] و [[آرامش]] و آهستگی پیش روی و از [[شتاب]] بپرهیزی تا [[فرصت]] ممکن به دست آید و مبادا آغازگر جنگ باشی، مگر اینکه آنان به جنگ اقدام کنند یا دستور من به تو برسد. والسلام<ref>منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۲۳؛ نهج البلاغه نامه ۱۱؛ حرانی، ابنشعبه، تحفالعقول، ص۱۹۱.</ref>. | بدان که مقدمه سپاه، چشمهای آن است و چشمهای مقدمه طلایه و پیشاهنگانند؛ پس آنگاه که از شهرهای خود خارج و به [[دشمن]] نزدیک میشوی، پس از سوق دادن طلایههای سپاه، در هیچ ناحیه و در بعضی از شکاف [[کوهها]] و راههای باریک و سرزمینهای پر درخت و کوهستانی خسته مشو تا دشمن بر شما نتازد و این موارد و نواحی برای شما کمینگاه باشد. تو خود مراقب و نگاهبان سپاهت باش و تا رسیدن به دشمن به این کار ادامه ده. در [[جنگ]] باید به [[تأنی]] و [[آرامش]] و آهستگی پیش روی و از [[شتاب]] بپرهیزی تا [[فرصت]] ممکن به دست آید و مبادا آغازگر جنگ باشی، مگر اینکه آنان به جنگ اقدام کنند یا دستور من به تو برسد. والسلام<ref>منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۲۳؛ نهج البلاغه نامه ۱۱؛ حرانی، ابنشعبه، تحفالعقول، ص۱۹۱.</ref>. | ||
خط ۲۳: | خط ۳۶: | ||
آنگاه که آماده [[جنگ]] میشدند، [[سپاهیان]] را آماده باش کامل داده، سپاهیان هر [[قبیله]] را از دیگری جدا کرده، برای هر قبیله، [[فرماندهی]] را بر میگزید و صفوف سپاهیان را [[منظم]] و [[فرمانده]] دستههای زیر فرماندهی خویش را به شاخههای کوچکتر تقسیم میکرد؛ سپس به جنگ میپرداخت<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۲.</ref>. | آنگاه که آماده [[جنگ]] میشدند، [[سپاهیان]] را آماده باش کامل داده، سپاهیان هر [[قبیله]] را از دیگری جدا کرده، برای هر قبیله، [[فرماندهی]] را بر میگزید و صفوف سپاهیان را [[منظم]] و [[فرمانده]] دستههای زیر فرماندهی خویش را به شاخههای کوچکتر تقسیم میکرد؛ سپس به جنگ میپرداخت<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۲.</ref>. | ||
هنگامی که میخواستند بجنگند، پیادگان و [[تیراندازان]] را پیش انداخته، و آنان به نوبت، ولی پیوسته، به سوی [[دشمن]] تیر میانداختند. این [[تیراندازی]] باید از [[میسره]] و [[میمنه]] و در دو سوی [[سپاه]] انجام میگرفت و سپاهیان نباید از جای خویش میجنبیدند<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۲.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۸۷.</ref>. | هنگامی که میخواستند بجنگند، پیادگان و [[تیراندازان]] را پیش انداخته، و آنان به نوبت، ولی پیوسته، به سوی [[دشمن]] تیر میانداختند. این [[تیراندازی]] باید از [[میسره]] و [[میمنه]] و در دو سوی [[سپاه]] انجام میگرفت و سپاهیان نباید از جای خویش میجنبیدند<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۲.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۸۷.</ref>. | ||
خط ۲۸: | خط ۴۲: | ||
در هر جنگ و مبارزهای اگر سپاهی، برنامه و تاکتیک جنگ و [[دفاع]] نداشته باشد، [[پیروز]] نخواهد شد؛ از این رو علی{{ع}} به آنان سفارش میکند: | در هر جنگ و مبارزهای اگر سپاهی، برنامه و تاکتیک جنگ و [[دفاع]] نداشته باشد، [[پیروز]] نخواهد شد؛ از این رو علی{{ع}} به آنان سفارش میکند: | ||
هنگام حمله و [[هجوم]] دشمن به شما، بر دهانه خندقها و گودالها صف ببندید و جز شمشیرهایتان چیزی دیده نشود و بر [[زمین]] [[استوار]] بمانید. پس از محکم کردن صفوف خویش، به صورت دشمن نگاه نکنید و از فراوانی تعداد دشمن [[هول و هراس]] نداشته باشید و فقط به زمینی که روی آن قرار دارید، [[چشم]] بدوزید و اگر [[دشمنان]] به شما حمله کردند، به زانو بنشینید و خود را پشت سپر پنهان سازید و صفوف خود را محکم و نفوذناپذیر کنید. اگر دشمن به شما پشت کرد، با شمشیرهایتان به آنان حمله [[برید]] و اگر ایستادند، با آنان بجنگید و اگر [[فرار]] کردند، بر مرکبهای خود سوار شده، آنها را بیابید<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۳.</ref>. | هنگام حمله و [[هجوم]] دشمن به شما، بر دهانه خندقها و گودالها صف ببندید و جز شمشیرهایتان چیزی دیده نشود و بر [[زمین]] [[استوار]] بمانید. پس از محکم کردن صفوف خویش، به صورت دشمن نگاه نکنید و از فراوانی تعداد دشمن [[هول و هراس]] نداشته باشید و فقط به زمینی که روی آن قرار دارید، [[چشم]] بدوزید و اگر [[دشمنان]] به شما حمله کردند، به زانو بنشینید و خود را پشت سپر پنهان سازید و صفوف خود را محکم و نفوذناپذیر کنید. اگر دشمن به شما پشت کرد، با شمشیرهایتان به آنان حمله [[برید]] و اگر ایستادند، با آنان بجنگید و اگر [[فرار]] کردند، بر مرکبهای خود سوار شده، آنها را بیابید<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۳.</ref>. | ||
در مورد تاکتیک [[دفاعی]] نیز دستور میدهد: اگر دشمن به سراغ شما آمد، بکوشید جایگاه خویش را در [[دامنه کوهها]] و تپهها یا کنار نهرها قرار داده، به این وسیله از [[حمله]] [[دشمن]] از هر سو در [[امان]] بمانید و [[جاسوسان]] و [[پاسداران]] [[سپاه]] را در قله [[کوهها]] و بلندیها قرار دهید تا به موقع شما را از [[هجوم]] دشمن باخبر سازند. شبهنگام به وسیله نیزهداران، در اطراف سپاه، سپر [[ایمنی]] به وجود آورید<ref>منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۲۳؛ نهج البلاغه، نامه ۱۱؛ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۱۹۱.</ref>. | در مورد تاکتیک [[دفاعی]] نیز دستور میدهد: اگر دشمن به سراغ شما آمد، بکوشید جایگاه خویش را در [[دامنه کوهها]] و تپهها یا کنار نهرها قرار داده، به این وسیله از [[حمله]] [[دشمن]] از هر سو در [[امان]] بمانید و [[جاسوسان]] و [[پاسداران]] [[سپاه]] را در قله [[کوهها]] و بلندیها قرار دهید تا به موقع شما را از [[هجوم]] دشمن باخبر سازند. شبهنگام به وسیله نیزهداران، در اطراف سپاه، سپر [[ایمنی]] به وجود آورید<ref>منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۲۳؛ نهج البلاغه، نامه ۱۱؛ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۱۹۱.</ref>. | ||
هیچ سپاهی هنگامه [[نبرد]] نباید [[سلاح]] خویش را [[زمین]] گذاشته، از [[آمادگی دفاعی]] خارج شود؛ زیرا [[خداوند متعال]] دستور داده که حتی هنگام به جای آوردن [[نماز خوف]] در میدان [[جنگ]] نیز سلاح را از خود دور نسازید و [[مسلح]] باشید<ref>نساء، آیه ۱۰۲.</ref>. | هیچ سپاهی هنگامه [[نبرد]] نباید [[سلاح]] خویش را [[زمین]] گذاشته، از [[آمادگی دفاعی]] خارج شود؛ زیرا [[خداوند متعال]] دستور داده که حتی هنگام به جای آوردن [[نماز خوف]] در میدان [[جنگ]] نیز سلاح را از خود دور نسازید و [[مسلح]] باشید<ref>نساء، آیه ۱۰۲.</ref>. | ||
فرصتهای مناسب جهت ضربه زدن به دشمن را باید [[غنیمت]] شمرد و با [[سهلانگاری]] نباید آن را از دست داد و چون از آن [[فرصت]] استفاده کردید، بلافاصله باید به جایگاه خویش بازگردید. مبادا دشمن از فرصتی که به دست میآورد و شما در جایگاه خود نیستید، استفاده کند<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۱.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۸۸.</ref>. | فرصتهای مناسب جهت ضربه زدن به دشمن را باید [[غنیمت]] شمرد و با [[سهلانگاری]] نباید آن را از دست داد و چون از آن [[فرصت]] استفاده کردید، بلافاصله باید به جایگاه خویش بازگردید. مبادا دشمن از فرصتی که به دست میآورد و شما در جایگاه خود نیستید، استفاده کند<ref>قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۱.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۸۸.</ref>. | ||