پرش به محتوا

عصمت موهبتی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


'''[[عصمت]]''' در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری و نیز به معنای منع کردن آمده است. این واژه در اصطلاح متکلمان امامیه، گاه به لطفی از جانب [[خدای متعال]] به [[برگزیدگان]] خود و گاه نیز به ملکه‌ای تعبیر شده که به موجب آن، [[انبیاء]] و اوصیای ایشان برغم داشتن [[قدرت]] بر انجام [[گناهان]]، از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، [[گناه]] و [[عصیان]] در تمام مراحل [[زندگی]]، مصون هستند. عصمت به دو قسم موهبتی و اکتسابی تقسیم می‌شود. [[عصمت اکتسابی]] یا اختیاری نوعی از عصمت است که در آن [[انسان]] با [[اختیار]] و [[اراده]] خود و با [[مبارزه]] با هوای نفسش، از گناه دوری می‌کند. اما در عصمت موهبتی یا ذاتی، [[انسان]]، به‌ واسطه وجود نیرویی که [[خداوند]] در او قرار داده، از گناه اجتناب می‌کند. [[متکلمان]] قائل به [[موهوبی بودن عصمت]] هستند.
'''[[عصمت]]''' در لغت به معنای [[حفظ]] و نگهداری و نیز به معنای منع کردن آمده است. این واژه در اصطلاح متکلمان امامیه، گاه به لطفی از جانب [[خدای متعال]] به [[برگزیدگان]] خود و گاه نیز به ملکه‌ای تعبیر شده که به موجب آن، [[انبیاء]] و اوصیای ایشان برغم داشتن [[قدرت]] بر انجام [[گناهان]]، از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، [[گناه]] و [[عصیان]] در تمام مراحل [[زندگی]]، مصون هستند. عصمت به دو قسم موهبتی و اکتسابی تقسیم می‌شود. [[عصمت اکتسابی]] یا اختیاری نوعی از عصمت است که در آن [[انسان]] با [[اختیار]] و [[اراده]] خود و با [[مبارزه]] با هوای نفسش، از گناه دوری می‌کند. اما در عصمت موهبتی یا ذاتی، [[انسان]]، به‌ واسطه وجود نیرویی که [[خداوند]] در او قرار داده، از گناه اجتناب می‌کند. [[متکلمان]] قائل به [[موهوبی بودن عصمت]] بوده و به واسطه آیات و روایات متعددی بر اثبات آن استناد کرده‌اند. در عین حال منافاتی میان موهوبی بودن عصمت با اختیار معصوم نمی‌بینند بلکه آن را فضیلتی برای معصوم نیز می‌دانند.


== معناشناسی [[عصمت]] ==
== معناشناسی [[عصمت]] ==
خط ۲۵: خط ۲۵:
[[عصمت اکتسابی]] یا اختیاری نوعی از [[عصمت]] است که در آن [[انسان]] با [[اختیار]] و [[اراده]] خود و با [[مبارزه]] با هوای نفسش، از [[گناه]] دوری می‌کند<ref>سبحانی، الفکرالخالد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۳۷.</ref>. به خلاف عصمت موهبتی یا ذاتی که در آن انسان، به‌ واسطه وجود نیرویی که [[خداوند]] در او قرار داده، از گناه اجتناب می‌کند<ref>سبحانی، الفکرالخالد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۳۷.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]، ج۱، ص۵۳۰- ۵۳۸.</ref> به [[عقیده]] برخی عصمت ذاتی یا موهبتی بعد از تلاش و کوشش انسان و بعد از به دست آوردن عصمت اکتسابی به برخی از انسان‌‌‌ها داده می‌شود<ref>دیانتی‌پور، نعمتی، «عصمت حضرت زهرا{{س}} الهی یا اکتسابی»، ص۱۰۸.</ref>. البته برخی، عصمت اکتسابی را به معنای [[عدالت]] دانسته‌اند<ref>السند بحرانی، الوراثةالإصطفائیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۶. به عقیده آنان عصمت اکتسابی به معنای گناه نکردن در طول عمر است که این معنای عدالت است</ref>.
[[عصمت اکتسابی]] یا اختیاری نوعی از [[عصمت]] است که در آن [[انسان]] با [[اختیار]] و [[اراده]] خود و با [[مبارزه]] با هوای نفسش، از [[گناه]] دوری می‌کند<ref>سبحانی، الفکرالخالد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۳۷.</ref>. به خلاف عصمت موهبتی یا ذاتی که در آن انسان، به‌ واسطه وجود نیرویی که [[خداوند]] در او قرار داده، از گناه اجتناب می‌کند<ref>سبحانی، الفکرالخالد، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۳۷.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]، ج۱، ص۵۳۰- ۵۳۸.</ref> به [[عقیده]] برخی عصمت ذاتی یا موهبتی بعد از تلاش و کوشش انسان و بعد از به دست آوردن عصمت اکتسابی به برخی از انسان‌‌‌ها داده می‌شود<ref>دیانتی‌پور، نعمتی، «عصمت حضرت زهرا{{س}} الهی یا اکتسابی»، ص۱۰۸.</ref>. البته برخی، عصمت اکتسابی را به معنای [[عدالت]] دانسته‌اند<ref>السند بحرانی، الوراثةالإصطفائیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۶. به عقیده آنان عصمت اکتسابی به معنای گناه نکردن در طول عمر است که این معنای عدالت است</ref>.


درباره [[عصمت]] [[معصومان]] عليهم‌السلام مباحث بسيارى از سوى [[دانشمندان]] [[علم]] كلام مطرح شده است آنچه نزد همه آنها مسلم شده است اينكه نيروى عصمت در انبيا و [[امامان]] اجبارى نيست يعنى اين‌طور نيست كه آنها به پاكى مجبور باشند بلكه مانند همه [[مردم]] كاملاً توانايى بر انجام [[گناه]] دارند ولى چون از يك طرف [[مفاسد]] و خطرات گناه را مى‌دانند و از سوى ديگر [[معرفت]] و [[شناخت]] آنها نسبت به [[خداوند متعال]] بسيار وسيع است به طورى كه هميشه خويشتن را در محضر [[خداوند]] مى‌بينند. از اين نظر با [[اراده]] و اختيار خويش گناه را ترك كرده و گرد آن نمى‌روند.
درباره [[عصمت]] [[معصومان]] مباحث بسيارى از سوى [[دانشمندان]] [[علم]] كلام مطرح شده است آنچه نزد همه آنها مسلم شده است اينكه نيروى عصمت در انبيا و [[امامان]] اجبارى نيست يعنى اين‌طور نيست كه آنها به پاكى مجبور باشند بلكه مانند همه [[مردم]] كاملاً توانايى بر انجام [[گناه]] دارند ولى چون از يك طرف [[مفاسد]] و خطرات گناه را مى‌دانند و از سوى ديگر [[معرفت]] و [[شناخت]] آنها نسبت به [[خداوند متعال]] بسيار وسيع است به طورى كه هميشه خويشتن را در محضر [[خداوند]] مى‌بينند. از اين نظر با [[اراده]] و اختيار خويش گناه را ترك كرده و گرد آن نمى‌روند.


[[حال]] سؤال این است که اين نيروى عصمت از طرف خداوند به انبيا و امامان عنايت شده، يا اينكه خود ايشان اين [[مقام]] را به دست آورده‌اند؟ به عبارت ديگر، آيا اين نيرو [[موهبت]] است از طرف خداوند يا اكتسابى است؟
[[حال]] سؤال این است که اين نيروى عصمت از طرف خداوند به انبيا و امامان عنايت شده، يا اينكه خود ايشان اين [[مقام]] را به دست آورده‌اند؟ به عبارت ديگر، آيا اين نيرو [[موهبت]] است از طرف خداوند يا اكتسابى است؟
خط ۳۷: خط ۳۷:
[[دانشمندان]] [[علم]] كلام هم [[عصمت]] را [[موهبت]] الهى دانسته‌اند به عنوان نمونه شيخ مفيد مى‌گويد: «عصمت تفضّلى است از جانب [[خداوند]] درباره كسى كه به عصمت او تمسك جويد.» <ref>محمّدبن محمّد نعمان، تصحيح الاعتقاد، ص 61</ref> سيدمرتضى [[شاگرد]] شيخ مفيد نيز آن را [[لطف]] الهى مى‌داند «عصمت لطف الهى است كه هرگاه به كسى داده مى‌شود، او جانب ترك قبيح را برمى‌گزيند.» <ref>مرتضى شريف، أمالى المرتضى، ج 1، ص 148</ref>.
[[دانشمندان]] [[علم]] كلام هم [[عصمت]] را [[موهبت]] الهى دانسته‌اند به عنوان نمونه شيخ مفيد مى‌گويد: «عصمت تفضّلى است از جانب [[خداوند]] درباره كسى كه به عصمت او تمسك جويد.» <ref>محمّدبن محمّد نعمان، تصحيح الاعتقاد، ص 61</ref> سيدمرتضى [[شاگرد]] شيخ مفيد نيز آن را [[لطف]] الهى مى‌داند «عصمت لطف الهى است كه هرگاه به كسى داده مى‌شود، او جانب ترك قبيح را برمى‌گزيند.» <ref>مرتضى شريف، أمالى المرتضى، ج 1، ص 148</ref>.


آنچه كه از كلام متكلمان و از ظاهر آيات [[قرآن]] كريم ظاهر مى‌شود اين است كه عصمت تفضّل است براى انبيا و [[معصومان]] عليهم‌السلام نه [[استحقاق]]، و تفضّل هم به اين معناست كه خداوند حكيم است و هيچ كار و لطف و فضلش بدون حكمت و دليل و رجحان نيست. اينكه خداوند عصمت را به عده‌اى محدود عطا كرده است حتما يك فضيلت و رجحانى در وجود آنها بوده است و لازم نيست علت و حكمت تمام كارهاى خداوند را [[عقل انسان‌ها]] درك و كشف كند. اما اينكه در صورت تفضّل عصمت هيچ فضيلت و افتخارى براى انبيا و معصومان عليهم‌السلام ثابت نمى‌شود در آينده بحث خواهيم كرد، اما به [[طور]] خلاصه اين نكته قابل توجه است كه همين كه خداوند حكيم و [[عادل]] اين عده را برگزيده دليل بر فضيلت آنهاست. {{متن قرآن|وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و قطعا آنان را دانسته بر [[مردم]] [[جهان]] ترجيح داديم.» سوره دخان، آیه32.</ref> و {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ}}<ref>«و آنان در پيشگاه ما جدا از برگزيدگان نيكانند.»، سوره صاد، آیه 47</ref>.<ref>موهبت عصمت از منظر آیات، محمد ناصری، نشریه معرفت، ج149، ص6</ref>.
آنچه كه از كلام متكلمان و از ظاهر آيات [[قرآن]] كريم ظاهر مى‌شود اين است كه عصمت تفضّل است براى انبيا و [[معصومان]] نه [[استحقاق]]، و تفضّل هم به اين معناست كه خداوند حكيم است و هيچ كار و لطف و فضلش بدون حكمت و دليل و رجحان نيست.<ref>«و آنان در پيشگاه ما جدا از برگزيدگان نيكانند.»، سوره صاد، آیه 47</ref>.<ref>موهبت عصمت از منظر آیات، محمد ناصری، نشریه معرفت، ج149، ص6</ref>.
 
علاّمه حلّى، و [[فاضل مقداد]] نیز به موهبتى بودن [[عصمت]] تصریح کرده‌اند.؛ چرا که [[علامه حلی]] در «[[کشف]] المراد» عصمت را [[لطف]] الهى مى داند که [[خداوند]] آن را [[افاضه]] مى‌کند و با وجود آن، فرد انگیزه ترک [[واجب]] و [[ارتکاب گناه]] را پیدا نمى‌کند.<ref> علامه حلی، کشف المراد، ط صیدا، ص 228.</ref>. فاضل مقداد نیز در «اللوامع الالهیة» مى نویسد: عصمت لطف الهى است که با وجود آن، [[صدور معصیت]] به خاطر نبودن انگیزه بر آن، ممتنع مى‌گردد، ولى در عین [[حال]]، [[قدرت]] [[انسان]] بر انجام [[گناه]] محفوظ است. آنگاه از «[[اشاعره]]» نقل مى‌کند که عصمت از نظر آنان، قدرت بر [[طاعت]] و ناتوانى از گناه است. سپس از برخى از [[علما]] نقل مى‌کند که گفته‌اند: [[معصوم]] کسى است که [[خدا]] [[فطرت]] او را صاف و [[گِل]] او را [[پاکیزه]]، مزاج او را قابل براى پذیرش کمال [[آفریده]] است، آنگاه به او [[خرد]] نیرومند و [[فکر]] سالم عطا کرده و با [[الطاف]] بیشترى مجهز نموده است و او در پرتو این الطاف است که [[قادر]] بر [[انجام واجبات]] و [[ترک محرمات]] مشده و پیوسته به [[ملکوت]] [[آسمانها]] التفات یافته و از [[عالم ماده]] روى گردان مى‌شود. <ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ص 169.</ref>.
 
همه این کلمات روشنگر «اتفاق قائلان بر عصمت» بر «موهبتى» بودن آن است. <ref>ر.ک: منشور جاوید، شیخ جعفر سبحانی، انتشارات امام صادق(ع)، ج5، ص 20 ـ 24.</ref>.


== ادله قرآنی موهبتی بودن عصمت ==
== ادله قرآنی موهبتی بودن عصمت ==
۱۱٬۲۰۲

ویرایش