پرش به محتوا

اثبات ضرورت امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:
این [[برهان]]، یکی از مهم‌ترین [[براهین]] کلامی‌ [[ضرورت وجود امام]] است که در بیان عالمان شیعه<ref>سید مرتضی، در تبین لطف بودن امامت چنین آورده است: "ما امامت و رهبری را به دو شرط لازم می‌دانیم: یکی اینکه تکالیف عقلی وجود داشته باشد و دیگری اینکه مکلفان معصوم نباشند. هر گاه هر دو شرط یا یکی از آن دو، منتفی گردد، امامت و رهبری لازم نخواهد بود"، خواجه نصیرالدین طوسی می‌نویسد: "وجود امام لطف است و تصرّف امام لطف دیگری است و اگر ما از آن لطف محروم مانده‌ایم، کوتاهی از جانب ماست"؛ (کشف المراد، ص۳۶۲. {{عربی|الامام لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منّا}}؛ فاضل مقداد در تبیین لطف بودن امام می‌نویسد: "از آنجا که موضوع لطف، تکلیف است و تکلیف به عقلی و شرعی (وحیانی) تقسیم می‌شود، لطف بودن امامت را می‌توان هم به تکالیف عقلی تبیین کرد و هم به تکالیف شرعی".</ref>، به تفصیل آمده است<ref>الألفین، ص۱۳؛ أنوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۰، الباب الحادی عشر، ص۱۰؛ الشافی فی الإمامة، ج۱، ص۴۷؛ الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص۸؛ بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج۲، ص۲۲؛ دلائل الصدق، ج۴، ص۲۵۳؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۵؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۲؛ محاضرات فی الإلهیات، ص۳۴۶: النکت الاعتقادیة، ص۴۵؛ اللوامع الالهیه، ص۳۲۶؛ المنقذ من التقلید، ص۲۹۷؛ کشف المراد، تعلیقه آیت‌الله سبحانی، ص۱۰۶؛ کفایة‌الموحدین، ج۱، ص۵۰۵.</ref>. [[لطف]]<ref>لطیف از اسمای حسنای الهی به شمار می‌آید: {{متن قرآن|اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ}}«خداوند در کار بندگانش نازک‌بین است» سوره شوری، آیه ۱۹.</ref> آن است که [[مکلف]] با آن، به انجام [[طاعت]] نزدیک‌تر و از انجام [[معصیت]] دورتر گردد، به این شرط که به حدّ اِجبار نرسیده و در [[توانایی]] مکلف بر [[تکلیف]] نقشی نداشته باشد<ref>إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ص۲۷۶: {{عربی|و هو ما یقرب من فعل الطاعة و یبعد عن المعصیة و لم یکن له حظ فی التمکین؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیة}}، ص۱۵۸: {{عربی|اللطف عندنا: ما یقرب العبد إلی الطاعة و یبعده عن المعصیة ولا حظّ له فی التمکین ولا یبلغ الإلجاء}}.</ref>.
این [[برهان]]، یکی از مهم‌ترین [[براهین]] کلامی‌ [[ضرورت وجود امام]] است که در بیان عالمان شیعه<ref>سید مرتضی، در تبین لطف بودن امامت چنین آورده است: "ما امامت و رهبری را به دو شرط لازم می‌دانیم: یکی اینکه تکالیف عقلی وجود داشته باشد و دیگری اینکه مکلفان معصوم نباشند. هر گاه هر دو شرط یا یکی از آن دو، منتفی گردد، امامت و رهبری لازم نخواهد بود"، خواجه نصیرالدین طوسی می‌نویسد: "وجود امام لطف است و تصرّف امام لطف دیگری است و اگر ما از آن لطف محروم مانده‌ایم، کوتاهی از جانب ماست"؛ (کشف المراد، ص۳۶۲. {{عربی|الامام لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منّا}}؛ فاضل مقداد در تبیین لطف بودن امام می‌نویسد: "از آنجا که موضوع لطف، تکلیف است و تکلیف به عقلی و شرعی (وحیانی) تقسیم می‌شود، لطف بودن امامت را می‌توان هم به تکالیف عقلی تبیین کرد و هم به تکالیف شرعی".</ref>، به تفصیل آمده است<ref>الألفین، ص۱۳؛ أنوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۰، الباب الحادی عشر، ص۱۰؛ الشافی فی الإمامة، ج۱، ص۴۷؛ الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص۸؛ بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج۲، ص۲۲؛ دلائل الصدق، ج۴، ص۲۵۳؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۵؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۲؛ محاضرات فی الإلهیات، ص۳۴۶: النکت الاعتقادیة، ص۴۵؛ اللوامع الالهیه، ص۳۲۶؛ المنقذ من التقلید، ص۲۹۷؛ کشف المراد، تعلیقه آیت‌الله سبحانی، ص۱۰۶؛ کفایة‌الموحدین، ج۱، ص۵۰۵.</ref>. [[لطف]]<ref>لطیف از اسمای حسنای الهی به شمار می‌آید: {{متن قرآن|اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ}}«خداوند در کار بندگانش نازک‌بین است» سوره شوری، آیه ۱۹.</ref> آن است که [[مکلف]] با آن، به انجام [[طاعت]] نزدیک‌تر و از انجام [[معصیت]] دورتر گردد، به این شرط که به حدّ اِجبار نرسیده و در [[توانایی]] مکلف بر [[تکلیف]] نقشی نداشته باشد<ref>إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ص۲۷۶: {{عربی|و هو ما یقرب من فعل الطاعة و یبعد عن المعصیة و لم یکن له حظ فی التمکین؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیة}}، ص۱۵۸: {{عربی|اللطف عندنا: ما یقرب العبد إلی الطاعة و یبعده عن المعصیة ولا حظّ له فی التمکین ولا یبلغ الإلجاء}}.</ref>.


دلیل بر [[وجوب امامت]] و [[رهبری]]، با توجّه به دو شرط یاد شده، این است که هر [[انسان]] [[عاقل]] آشنا به عرف و سیر‌ه عقلای بشر به‌روشنی [[تصدیق]] می‌کند هرگاه [[رهبر]] جامعه‌ای با کفایت و [[تدبیر]] خود، از [[ظلم]] و [[تباهی]] جلوگیری کند و از [[فضیلت]] و [[عدالت]] [[دفاع]] ‌نماید، شرایط [[اجتماعی]] برای بسط [[فضائل]] و [[ارزش‌ها]] فراهم‌تر خواهد بود و [[مردم]] از [[ستمگری]] و [[پلیدی]] می‌گریزند و این مطلب چیزی جز [[لطف]] نیست<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>. این [[امامت]] و رهبری، [[لطف خداوند]] در [[حق]] [[مکلفان]] است و مقتضای [[حکمت الهی]] این است که مکلفان را از آن [[محروم]] نسازد<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۲۰۶ ـ ۲۰۸ و [[قاعده لطف و وجوب امامت (مقاله)|قاعده لطف و وجوب امامت]]، نشریه انتظار موعود پاییز ۱۳۸۱، شماره ۵، ص۱۱۱ ـ ۱۱۴؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۵۸.</ref>
دلیل بر [[وجوب امامت]] و [[رهبری]]، با توجّه به دو شرط یاد شده، این است که هر [[انسان]] [[عاقل]] آشنا به عرف و سیر‌ه عقلای بشر به‌روشنی تصدیق می‌کند هرگاه [[رهبر]] جامعه‌ای با کفایت و [[تدبیر]] خود، از [[ظلم]] و [[تباهی]] جلوگیری کند و از [[فضیلت]] و [[عدالت]] [[دفاع]] ‌نماید، شرایط [[اجتماعی]] برای بسط [[فضائل]] و [[ارزش‌ها]] فراهم‌تر خواهد بود و [[مردم]] از [[ستمگری]] و [[پلیدی]] می‌گریزند و این مطلب چیزی جز [[لطف]] نیست<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>. این [[امامت]] و رهبری، [[لطف خداوند]] در [[حق]] [[مکلفان]] است و مقتضای [[حکمت الهی]] این است که مکلفان را از آن [[محروم]] نسازد<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۲۰۶ ـ ۲۰۸ و [[قاعده لطف و وجوب امامت (مقاله)|قاعده لطف و وجوب امامت]]، نشریه انتظار موعود پاییز ۱۳۸۱، شماره ۵، ص۱۱۱ ـ ۱۱۴؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۵۸.</ref>


همانگونه که لطف و [[حکمت خدا]] ایجاب می‌کند، وسایل [[رشد]] وجودی انسان با [[فرستادن پیامبران]] و اسباب رسیدن به [[سعادت واقعی]] وی را با برنامه و [[قانون]] فراهم سازد، همین لطف و [[حکمت]] او اقتضا می‌کند، پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز رهبرانی جهت [[تفسیر]] و تبیین صحیح [[قوانین الهی]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] و رساندن آنها به آن [[هدف]] والا از طرف [[خداوند]] توسط پیامبرش معیّن شود، تا مردم را از [[انحراف]] و [[گمراهی]] بازدارند و به حق هدایت کنند.
همانگونه که لطف و [[حکمت خدا]] ایجاب می‌کند، وسایل [[رشد]] وجودی انسان با [[فرستادن پیامبران]] و اسباب رسیدن به [[سعادت واقعی]] وی را با برنامه و [[قانون]] فراهم سازد، همین لطف و [[حکمت]] او اقتضا می‌کند، پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز رهبرانی جهت [[تفسیر]] و تبیین صحیح [[قوانین الهی]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] و رساندن آنها به آن [[هدف]] والا از طرف [[خداوند]] توسط پیامبرش معیّن شود، تا مردم را از [[انحراف]] و [[گمراهی]] بازدارند و به حق هدایت کنند.
۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش