پرش به محتوا

علویان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۸۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ۲۷ ژوئن
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۰: خط ۱۰:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
اصطلاحا فرزندانی از [[علی بن ابی طالب]] که از نسل پنج پسر او ([[امام حسن]]، [[امام حسین]]، [[عباس]]، [[محمد حنفیه]] و [[عمر اطرف]]) باشند، علویان نامیده می‌شوند.<ref>لغت‌نامه، دهخدا، ج ۱۰ ص۱۴۲۰۲</ref> سادات علوی، در دورۀ [[امویان]] و [[عباسیان]]، هم تحت تعقیب و [[آزار]] [[حکّام]] بودند، هم علیه [[حکومت‌های جور]] [[مبارزه]] می‌کردند. [[زید بن علی]] در [[زمان]] [[هشام بن عبد الملک]] [[قیام]] کرد و به [[شهادت]] رسید، پسرش [[یحیی بن زید]] در [[خراسان]] و جوزجان قیام کرد و [[شهید]] شد و شهیدانی چون «[[نفس زکیّه]]» و «[[شهید فخّ]]» از علویانی بودند که بر ضدّ [[خلافت]] قیام کردند. موضع [[ائمه]] {{عم}} نسبت به نهضت‌های آنان چندان جانبدارانه نبود، چون شرایط را برای قیام مسلّحانه مناسب و مساعد نمی‌دیدند. پس از روی کار آمدن عباسیان، [[گرایش]] به علویان در [[ایران]] افزایش یافت و نخستین حکومت شیعی توسّط علویان در منطقۀ [[طبرستان]] ایران در سال ۲۵۰ ق پدید آمد و کسانی همچون: داعی صغیر، داعی کبیر، [[اطروش]] (ناصر کبیر) و... حکومت کردند. آنان [[شیعه]] بودند (هرچند عده‌ای ایشان را [[زیدی]] [[مذهب]] می‌دانند) و بر احیای ارزش‌های دینی پای می‌فشردند.<ref> در این زمینه ر. ک: «علویان طبرستان»، بهاء الدین قهرمانی نژاد، «علویان طبرستان»، ابو الفتح حکیمیان</ref> علویان یا نصیریّه، نام فرقه‌ای است که در مناطقی از [[سوریه]] به سر می‌برند و [[حاکمان]] دولت سوریه هم از آنان شمرده می‌شوند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۷.</ref>.
اصطلاحا فرزندانی از [[علی بن ابی طالب]] که از نسل پنج پسر او ([[امام حسن]]، [[امام حسین]]، [[عباس]]، [[محمد حنفیه]] و [[عمر اطرف]]) باشند، علویان نامیده می‌شوند.<ref>لغت‌نامه، دهخدا، ج ۱۰ ص۱۴۲۰۲</ref> سادات علوی، در دورۀ [[امویان]] و [[عباسیان]]، هم تحت تعقیب و [[آزار]] [[حکّام]] بودند، هم علیه [[حکومت‌های جور]] [[مبارزه]] می‌کردند. [[زید بن علی]] در [[زمان]] [[هشام بن عبد الملک]] [[قیام]] کرد و به [[شهادت]] رسید، پسرش [[یحیی بن زید]] در [[خراسان]] و جوزجان قیام کرد و [[شهید]] شد و شهیدانی چون «[[نفس زکیّه]]» و «[[شهید فخّ]]» از علویانی بودند که بر ضدّ [[خلافت]] قیام کردند. موضع [[ائمه]] {{عم}} نسبت به نهضت‌های آنان چندان جانبدارانه نبود، چون شرایط را برای قیام مسلّحانه مناسب و مساعد نمی‌دیدند. پس از روی کار آمدن عباسیان، [[گرایش]] به علویان در [[ایران]] افزایش یافت و نخستین حکومت شیعی توسّط علویان در منطقۀ [[طبرستان]] ایران در سال ۲۵۰ ق پدید آمد و کسانی همچون: داعی صغیر، داعی کبیر، [[اطروش]] (ناصر کبیر) و... حکومت کردند. آنان [[شیعه]] بودند (هرچند عده‌ای ایشان را [[زیدی]] [[مذهب]] می‌دانند) و بر احیای ارزش‌های دینی پای می‌فشردند.<ref> در این زمینه ر. ک: «علویان طبرستان»، بهاء الدین قهرمانی نژاد، «علویان طبرستان»، ابو الفتح حکیمیان</ref> علویان یا نصیریّه، نام فرقه‌ای است که در مناطقی از [[سوریه]] به سر می‌برند و [[حاکمان]] دولت سوریه هم از آنان شمرده می‌شوند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۷.</ref>.
==[[علویان]] در [[مدینه]]==
از [[سال ۳۰۰ هجری]] به بعد، شمار علویانی که به [[طور]] عادی به امارت مدینه و [[مکه]] می‌رسیدند، رو به فزونی گذاشت. [[سلیمان بن محمد]]، [[جعفر بن محمد]]، [[قاسم بن محمد]]، محمد بن عبیدالله بن طاهر، مسلم بن احمد، قاسم بن عبیدالله، از [[علوی]] و [[جعفری]] – از [[نسل]] [[عبدالله بن جعفر]] و احیاناً [[عقیل]] - پشت سر هم بر مدینه [[حکومت]] کردند. در ادامه باز هم از برخی امرای ترک به عنوان [[حاکم مدینه]] یاد شده، اما یکی در میان و یا حتی بیشتر، این علویان بودند که بر این [[شهر]] [[حکمرانی]] می‌کردند.
از اخباری که درباره امرای این دوره مدینه و پس از آن در [[اختیار]] داریم، می‌توانیم دریابیم که تقریباً [[دولت]] علویان مدینه، از اوایل [[قرن چهارم]] آغاز شده و همچنان استقرار یافته است؛ به طوری که از سال ۳۸۱ به بعد، از هیچ غیر علوی به عنوان حاکم مدینه یاد نمی‌شود. گفتنی است که به احتمال زیاد، به دلیل [[روابط حسنه]] میان علویان مدینه و [[دولت شیعی]] [[آل بویه]]، [[عضدالدوله]] برای نخستین بار دیواری در اطراف [[شهر مدینه]] کشیده است که البته بعدها تخریب شد و [[امیران]] دیگر آن را بازسازی کردند. از فرد دیگری که در کشیدن [[دیوار]] مدینه یاد شده، [[جمال]] الدین ابومنصور [[اصفهانی]] است که کارهای خیر او در حرمین شریفین، در تمامی آثار [[تاریخی]] [[قرن ششم]] به بعد منعکس شده است.
در این دوره که [[قدرت]] [[فاطمیان]] در [[مصر]] رو به فزونی بود، علویان مستقل مدینه، گاه خود را به [[عباسیان]] و گاه به فاطمیان منسوب می‌کردند و در این میان می‌کوشیدند تا قدرت مستقل خویش را در [[حجاز]] [[استوار]] کنند. بسیاری از علویان بر حرمین و در مواردی بر مدینه یا مکه حکومت می‌کردند. قدرت و [[نفوذ]] علویان به صورتی کاملاً استوار تا پایان دولت فاطمیان ادامه داشت. در این اواخر، به تدریج امارت مدینه در اختیار [[خاندان]] خاصی قرار گرفت که [[نسل]] آنان به [[امام حسین]]{{ع}} منتهی می‌شد و امارت حسنی‌ها در [[مدینه]] پایان یافت.
از زمانی که [[صلاح الدین ایوبی]] (۵۸۹ – ۵۴۶) [[فاطمیان]] را برانداخت و موضع ضد [[علوی]] و [[شیعی]] گرفت، [[قدرت]] [[علویان]] مدینه و طبعاً [[نفوذ]] [[تشیع]] در این [[شهر]] رو به انحلال رفت. با این [[حال]] روشن بود که به این [[سادگی]] امکان قطع [[سلطه]] علویان در مدینه نبود. به ویژه که علویان به سرعت توانستند با صلاح الدین ارتباط برقرار کنند. با این حال، گاه [[عباسیان]] یا ایوبیان به [[اجبار]] امیرانی را بر حرمین [[تحمیل]] می‌کردند.
[[تحول]] مهمی که در این دوره رخ داد، آن بود که صلاح الدین، نسلی از خواجگان را که از [[کودکی]] آنان را از مردی می‌انداختند و بعدها «آغاوات» نام گرفتند، برای اداره [[حرم]] [[نبوی]] به وجود آورد. این افراد لزوماً [[حبشی]]، [[رومی]] و یا [[هندی]] بودند و کارشان نگاهبانی از حرم و [[اداره امور]] آن بود.
[[دشواری]] دیگر آن بود که به تدریج میان علویان [[حاکم مدینه]] که از [[آل]] مُهَنا بودند، با [[امیران]] علوی [[مکه]] درگیری پیش آمد و برای ده‌ها سال این [[نزاع]] ادامه داشت؛ به طوری که در بسیاری از موارد، [[حقوق]] [[زائران]] پایمال درگیری و [[جنگ]] آنان می‌شد.
این نیز گفتنی است که علویان از لحاظ موضع مذهبی به گونه‌ای [[حرکت]] می‌کردند که با موضع [[سیاسی]] آنان در ارتباط با حکومت‌های مهم اطراف منافات نداشته باشد. در مدینه، بیشتر رنگ و روی کار مذهبی آنان به روال [[آیین]] تشیع بود، در عین حال، به دلیل [[تسلط]] [[دولت]] ایوبی و سپس مملوکی، الزاماً در ظاهر بر [[مذهب تسنن]] بودند. در [[قرن ششم]] و به ویژه [[هفتم هجری]]، تسلط [[شیعیان]] بر مدینه رو به گسترش نهاد و حتی برای مدتی اداره [[مسجدالنبی]] نیز در [[اختیار]] آنان قرار گرفت. از زمانی که ممالیک در [[میانه]] [[قرن هفتم]]، در [[مصر]] به قدرت رسیدند و در این سوی، [[دولت عباسی]] نیز توسط مغولان از میان رفت، حرمین به نوعی تحت [[سیطره]] آنان قرار گرفت؛ به طوری که [[ملک]] بیبرس در سال ۶۶۷ به [[حج]] آمد. با این [[حال]]، باز [[حکومت]] [[شهر]] به صورت موروثی در دست یک [[خاندان علوی]] باقی ماند. در [[میانه]] [[قرن هفتم]]، [[مدینه]] در [[اختیار]] [[شیعیان]] [[دوازده امامی]] بود.
در کنار [[علویان]]، [[شخصیت]] برجسته‌ای از وابستگان به ممالیک نیز به عنوان «شیخ الحرم» در مدینه [[قدرت]] داشت که تا پایان دوره [[عثمانی]] این [[منصب]] همچنان ادامه داشت<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، مشعر، ص۱۹۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۶۸۸.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۳٬۲۷۱

ویرایش