سعادت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سعادت | | موضوع مرتبط = سعادت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = سعادت | ||
| مداخل مرتبط = [[سعادت در | | مداخل مرتبط = [[سعادت در اخلاق اسلامی]] - [[سعادت در فقه سیاسی]] - [[سعادت در معارف دعا و زیارات]] - [[سعادت در معارف و سیره سجادی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
عارف کسی است که نفس و [[جان]] خویش را بشناسد، آن را آزاد کند و از هرچه او را از سعادت، دور میکند و [[اسیر]] میگرداند، [[پاک]] گرداند. با توجه به همین نظرگاه، یکی از مباحث کلیدی بحث [[آزادی بیان]] و مطبوعات و رسانههای جمعی از سنخ قضایای ارزشی و “بایدها و نبایدها” است و به بحث از منشأ و ملاک [[تعیین]] [[ارزشها]] بر میگردد. در [[اسلام]] همه ارزشها به گونهای طراحی و تنظیم میشوند که در [[جهت]] نیل به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، یعنی “قرب الی الله” مؤثر باشند. با این بیان، ملاک و معیار [[ارزشها]] در [[نظام اسلامی]] مشخص میشود. با قبول این مبنا هر چیزی که در رسیدن به آن کمال، نقشی داشته باشد، [[ارزش]] مثبت پیدا میکند و بر عکس هرچه مانع رسیدن به آن کمال باشد، ضدارزش محسوب میشود. [[حکومت اسلامی]] نیز موظف است در جهت [[حفظ]] و تقویت ارزشها و [[نفی]] و ممانعت از [[رشد]] و گسترش ضدارزشها تلاش نماید. [[آزادی]] مطبوعات و [[آزادی بیان]] نیز با همین ضابطه مورد ارزیابی قرار میگیرد و اگر مطبوعات و رسانهها در جهت [[تکامل]] و نزدیکی انسان به [[خدا]] مؤثر باشند، امری مطلوب و دارای ارزش مثبت خواهند بود و اگر موجب دوری انسان از خدا و بازماندن او از پیمودن [[راه کمال]] شوند، ضدارزش تلقی خواهند شد و [[حکومت]] در مواردی باید جلوی آنها را بگیرد. به بیان دیگر، از نظر [[اسلام]] همه در بیان [[عقیده]] خود آزادند، مگر اینکه این عقیده با [[مصالح]] انسان تضاد داشته باشد و منظور از مصالح هم اعم از [[مصالح مادی و معنوی]] و [[دنیوی]] و [[اخروی]] است<ref>برای توضیح بیشتر، ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، آزادی (ناگفتهها و نکتهها)، ص۶۳-۶۵.</ref>. | عارف کسی است که نفس و [[جان]] خویش را بشناسد، آن را آزاد کند و از هرچه او را از سعادت، دور میکند و [[اسیر]] میگرداند، [[پاک]] گرداند. با توجه به همین نظرگاه، یکی از مباحث کلیدی بحث [[آزادی بیان]] و مطبوعات و رسانههای جمعی از سنخ قضایای ارزشی و “بایدها و نبایدها” است و به بحث از منشأ و ملاک [[تعیین]] [[ارزشها]] بر میگردد. در [[اسلام]] همه ارزشها به گونهای طراحی و تنظیم میشوند که در [[جهت]] نیل به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، یعنی “قرب الی الله” مؤثر باشند. با این بیان، ملاک و معیار [[ارزشها]] در [[نظام اسلامی]] مشخص میشود. با قبول این مبنا هر چیزی که در رسیدن به آن کمال، نقشی داشته باشد، [[ارزش]] مثبت پیدا میکند و بر عکس هرچه مانع رسیدن به آن کمال باشد، ضدارزش محسوب میشود. [[حکومت اسلامی]] نیز موظف است در جهت [[حفظ]] و تقویت ارزشها و [[نفی]] و ممانعت از [[رشد]] و گسترش ضدارزشها تلاش نماید. [[آزادی]] مطبوعات و [[آزادی بیان]] نیز با همین ضابطه مورد ارزیابی قرار میگیرد و اگر مطبوعات و رسانهها در جهت [[تکامل]] و نزدیکی انسان به [[خدا]] مؤثر باشند، امری مطلوب و دارای ارزش مثبت خواهند بود و اگر موجب دوری انسان از خدا و بازماندن او از پیمودن [[راه کمال]] شوند، ضدارزش تلقی خواهند شد و [[حکومت]] در مواردی باید جلوی آنها را بگیرد. به بیان دیگر، از نظر [[اسلام]] همه در بیان [[عقیده]] خود آزادند، مگر اینکه این عقیده با [[مصالح]] انسان تضاد داشته باشد و منظور از مصالح هم اعم از [[مصالح مادی و معنوی]] و [[دنیوی]] و [[اخروی]] است<ref>برای توضیح بیشتر، ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، آزادی (ناگفتهها و نکتهها)، ص۶۳-۶۵.</ref>. | ||
با توجه به همین نگره است که [[مطهری]] نیز [[باور]] دارد که [[اراده]] و آزادی [[بشر]] تا آنجا محترم است که با استعدادهای عالی و مقدسی که در نهاد بشر گذاشته شده است، هماهنگ باشد و او را در مسیر [[ترقی]] و تعالی بکشاند، اما آنجا که این آزادی، بشر را به سوی فنا و نیستی سوق میدهد و استعدادهای نهایی او را هدر میدهد، دیگر احترامی ندارد<ref>مرتضی مطهری، اخلاق جنسی، ص۳۴.</ref>؛ پس ملاک [[شرافت]] و [[احترام]] آزادی انسان این است که در مسیر [[انسانیت]] باشد. انسان را در مسیر انسانیت باید [[آزاد]] گذاشت نه آنکه او در مسیر هرچه [[انتخاب]] کند ولو [[ضد]] انسانیت، آزاد باشد<ref>مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۲۲۴.</ref> | با توجه به همین نگره است که [[مطهری]] نیز [[باور]] دارد که [[اراده]] و آزادی [[بشر]] تا آنجا محترم است که با استعدادهای عالی و مقدسی که در نهاد بشر گذاشته شده است، هماهنگ باشد و او را در مسیر [[ترقی]] و تعالی بکشاند، اما آنجا که این آزادی، بشر را به سوی فنا و نیستی سوق میدهد و استعدادهای نهایی او را هدر میدهد، دیگر احترامی ندارد<ref>مرتضی مطهری، اخلاق جنسی، ص۳۴.</ref>؛ پس ملاک [[شرافت]] و [[احترام]] آزادی انسان این است که در مسیر [[انسانیت]] باشد. انسان را در مسیر انسانیت باید [[آزاد]] گذاشت نه آنکه او در مسیر هرچه [[انتخاب]] کند ولو [[ضد]] انسانیت، آزاد باشد<ref>مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۲۲۴.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۸۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سعادت]] | [[رده:سعادت]] | ||
{{سعادت}} | {{سعادت}} |