پرش به محتوا

کاروان اسیران اهل بیت از کربلا تا کوفه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۸: خط ۴۸:
[[صدوق]] در کتاب [[الأمالی (کتاب)|الأمالی]] به نقل از [[دربان]] [[عبیداللّه بن زیاد]] آورده است که: ابن زیاد، فرمان داد که [[علی بن الحسین]] ([[زین العابدین]]){{ع}} را در بند کنند و همراه [[زنان]] و [[اسیران]] به زندان ببرند. من با آنان بودم و از کوچه‌ای نگذشتیم، مگر این که آن را پُر از مرد و زنی یافتیم که بر صورت خود می‌زدند و می‌گریستند. آنان را در زندان افکندند و در را بر آنان بستند<ref>{{عربی|أَمَرَ [ابْنُ زِيادٍ] بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} فَغُلَّ وَ حُمِلَ مَعَ النِّسْوَةِ وَ السَّبَايَا إِلَى‏ السِّجْنِ‏ وَ كُنْتُ مَعَهُمْ فَمَا مَرَرْنَا بِزُقَاقٍ إِلَّا وَجَدْنَاهُ مَلَاءً رِجَالًا وَ نِسَاءً يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ يَبْكُونَ فَحُبِسُوا فِي سِجْنٍ وَ طُبِّقَ عَلَيْهِمْ}} (الأمالی للصدوق، ص۲۲۹، الرقم ۲۴۲؛ روضة الواعظین، ص۲۱۰).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۶۷۴.</ref>
[[صدوق]] در کتاب [[الأمالی (کتاب)|الأمالی]] به نقل از [[دربان]] [[عبیداللّه بن زیاد]] آورده است که: ابن زیاد، فرمان داد که [[علی بن الحسین]] ([[زین العابدین]]){{ع}} را در بند کنند و همراه [[زنان]] و [[اسیران]] به زندان ببرند. من با آنان بودم و از کوچه‌ای نگذشتیم، مگر این که آن را پُر از مرد و زنی یافتیم که بر صورت خود می‌زدند و می‌گریستند. آنان را در زندان افکندند و در را بر آنان بستند<ref>{{عربی|أَمَرَ [ابْنُ زِيادٍ] بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} فَغُلَّ وَ حُمِلَ مَعَ النِّسْوَةِ وَ السَّبَايَا إِلَى‏ السِّجْنِ‏ وَ كُنْتُ مَعَهُمْ فَمَا مَرَرْنَا بِزُقَاقٍ إِلَّا وَجَدْنَاهُ مَلَاءً رِجَالًا وَ نِسَاءً يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ يَبْكُونَ فَحُبِسُوا فِي سِجْنٍ وَ طُبِّقَ عَلَيْهِمْ}} (الأمالی للصدوق، ص۲۲۹، الرقم ۲۴۲؛ روضة الواعظین، ص۲۱۰).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۶۷۴.</ref>


== [[شهید]] شدن دو [[نوجوان]] از [[خاندان پیامبر]] {{صل}} ==
== [[شهید]] شدن دو نوجوان از [[خاندان پیامبر]] {{صل}} ==
از [[سعد بن عبیده]] نقل شده است که: دو نوجوان از پسران [[عبداللّه بن جعفر]] یا پسران پسر عبداللّه بن جعفر رفتند و نزد مردی از [[قبیله طی]] آمدند و به او [[پناه]] بردند. او گردن آن دو را زد و سرهایشان را نزد [[ابن زیاد]] آورد. ابن زیاد، [[تصمیم]] گرفت گردنش را بزند و [[فرمان]] داد تا خانه‌اش را ویران کنند<ref>{{عربی|فَانْطَلَقَ غُلامَانِ مِنْهُمْ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ - أَوِ ابْنِ ابْنِ جَعْفَرٍ- فَأَتَيَا رَجُلاً مِنْ طَيِّئٍ فَلَجَآ إلَيْهِ فَضَرَبَ أَعْنَاقَهُمَا وَ جَاءَ بِرُؤُوسِهِمَا حَتَّى وَضَعَهُمَا بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ زِيَادٍ، قَالَ فَهَمَّ بِضَرْبِ عُنُقِهِ وَ أَمَرَ بِدَارِهِ فَهُدِّمَتْ}} (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۹۳؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۶۳۹).</ref>.
از [[سعد بن عبیده]] نقل شده است که: دو نوجوان از پسران [[عبداللّه بن جعفر]] یا پسران پسر عبداللّه بن جعفر رفتند و نزد مردی از [[قبیله طی]] آمدند و به او [[پناه]] بردند. او گردن آن دو را زد و سرهایشان را نزد [[ابن زیاد]] آورد. ابن زیاد، [[تصمیم]] گرفت گردنش را بزند و [[فرمان]] داد تا خانه‌اش را ویران کنند<ref>{{عربی|فَانْطَلَقَ غُلامَانِ مِنْهُمْ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ - أَوِ ابْنِ ابْنِ جَعْفَرٍ- فَأَتَيَا رَجُلاً مِنْ طَيِّئٍ فَلَجَآ إلَيْهِ فَضَرَبَ أَعْنَاقَهُمَا وَ جَاءَ بِرُؤُوسِهِمَا حَتَّى وَضَعَهُمَا بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ زِيَادٍ، قَالَ فَهَمَّ بِضَرْبِ عُنُقِهِ وَ أَمَرَ بِدَارِهِ فَهُدِّمَتْ}} (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۹۳؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۶۳۹).</ref>.


=== نکته ===
=== نکته ===
بیشتر [[منابع تاریخی]]، [[کودکان]] یادشده را [[فرزندان]] یا [[نوادگان]] عبداللّه بن جعفر می‌دانند و تنها در امالی [[صدوق]]، با سندی [[ضعیف]]، آنان به [[مسلم بن عقیل]] {{ع}} نسبت داده شده‌اند. گفتنی است که گزارش‌های صدوق و خوارزمی<ref>مقتل الحسین {{ع}}، خوارزمی (ج ۲، ص۴۹) ماجرایی نزدیک به الأمالی صدوق می‌آورد با این تفاوت که کودکان را فرزندان جعفر طیار معرفی می‌کند که از این جهت با قول مشهور، هماهنگ است.</ref>، علاوه بر [[ضعف سند]]، به داستان‌سرایی شبیه‌ترند. بنا بر این، متن آنها نیز ضعیف ارزیابی می‌گردد.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۶۷۵.</ref>
بیشتر منابع تاریخی، کودکان یادشده را [[فرزندان]] یا نوادگان عبداللّه بن جعفر می‌دانند و تنها در امالی [[صدوق]]، با سندی [[ضعیف]]، آنان به [[مسلم بن عقیل]] {{ع}} نسبت داده شده‌اند. گفتنی است که گزارش‌های صدوق و خوارزمی<ref>مقتل الحسین {{ع}}، خوارزمی (ج ۲، ص۴۹) ماجرایی نزدیک به الأمالی صدوق می‌آورد با این تفاوت که کودکان را فرزندان جعفر طیار معرفی می‌کند که از این جهت با قول مشهور، هماهنگ است.</ref>، علاوه بر [[ضعف سند]]، به داستان‌سرایی شبیه‌ترند. بنا بر این، متن آنها نیز ضعیف ارزیابی می‌گردد.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۶۷۵.</ref>
 
== بردن اهل بیت به کوفه ==
== بردن اهل بیت به کوفه ==
[[عمر بن سعد]] آن [[روز]] و فردایش در [[کربلا]] اقامت کرد<ref>این خبر را از ابی مخنف نقل نکرده بلکه از طریق هشام از پدرش از نوار بنت مالک نقل کرده است. ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۵.</ref>. و بقیه سرهای [[شهداء]] را با [[شتاب]] جمع کرد و آنگاه هفتاد و دو سر را همراه [[شمر بن ذی الجوشن]] و [[قیس بن اشعث]] و [[عمرو بن حجاج]] و [[عزرة بن قیس]]<ref>این سه نفر کسانی بودند که به عنوان اشراف کوفه برای حسین {{ع}} دعوت‌نامه فرستادند و گفتند بستان‌ها سرسبز شده، میوه‌ها رسیده و نهرها لبریز گردیده، اگر مایلی در میان سپاهی که برایت ترتیب یافته قدم بگذار.</ref> پیش فرستاد آن‎ها رفتند و با سرها بر [[عبیدالله بن زیاد]] وارد شدند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۶، به نقل از ابی مخنف از ابوزهیر عبسی از قرة بن قیس تمیمی؛ ولی سبط ابن جوزی تعداد سرهای شهدا را نود و دو سر ذکر نموده است. ر. ک: تذکرة الخواص، ۲۵۶، به نقل از هشام بن محمد راوی مقتل ابی مخنف.</ref>.
[[عمر بن سعد]] آن [[روز]] و فردایش در [[کربلا]] اقامت کرد<ref>این خبر را از ابی مخنف نقل نکرده بلکه از طریق هشام از پدرش از نوار بنت مالک نقل کرده است. ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۵.</ref>. و بقیه سرهای [[شهداء]] را با [[شتاب]] جمع کرد و آنگاه هفتاد و دو سر را همراه [[شمر بن ذی الجوشن]] و [[قیس بن اشعث]] و [[عمرو بن حجاج]] و [[عزرة بن قیس]]<ref>این سه نفر کسانی بودند که به عنوان اشراف کوفه برای حسین {{ع}} دعوت‌نامه فرستادند و گفتند بستان‌ها سرسبز شده، میوه‌ها رسیده و نهرها لبریز گردیده، اگر مایلی در میان سپاهی که برایت ترتیب یافته قدم بگذار.</ref> پیش فرستاد آن‎ها رفتند و با سرها بر [[عبیدالله بن زیاد]] وارد شدند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۶، به نقل از ابی مخنف از ابوزهیر عبسی از قرة بن قیس تمیمی؛ ولی سبط ابن جوزی تعداد سرهای شهدا را نود و دو سر ذکر نموده است. ر. ک: تذکرة الخواص، ۲۵۶، به نقل از هشام بن محمد راوی مقتل ابی مخنف.</ref>.
۱۰۷٬۱۹۴

ویرایش