پرش به محتوا

شناخت دنیا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
سوم. آن حب دنیا که برای [[رفع حوایج]] طبیعی دنیا است و یا دنیا را وسیله [[بندگی خدا]] می‌کند، اصلاً حب دنیا نیست و در لسان [[دین]] نیز حب دنیا نامیده نمی‌شود؛ بلکه حب [[آخرت]] است<ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۶۲. نیز ر.ک: علی اکبریان، حسن علی، ارزش دنیا، ص۶۱.</ref>. این پاسخ در بردارنده دو پاسخ پیش و توضیح دهنده تعابیر [[دینی]] در نکوهش و [[ستایش]] حب دنیا است.<ref>[[حسنعلی علی اکبریان|اکبریان، حسنعلی علی]]، [[حقیقت دنیا (مقاله)|مقاله «حقیقت دنیا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۳۷۸.</ref>
سوم. آن حب دنیا که برای [[رفع حوایج]] طبیعی دنیا است و یا دنیا را وسیله [[بندگی خدا]] می‌کند، اصلاً حب دنیا نیست و در لسان [[دین]] نیز حب دنیا نامیده نمی‌شود؛ بلکه حب [[آخرت]] است<ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۶۲. نیز ر.ک: علی اکبریان، حسن علی، ارزش دنیا، ص۶۱.</ref>. این پاسخ در بردارنده دو پاسخ پیش و توضیح دهنده تعابیر [[دینی]] در نکوهش و [[ستایش]] حب دنیا است.<ref>[[حسنعلی علی اکبریان|اکبریان، حسنعلی علی]]، [[حقیقت دنیا (مقاله)|مقاله «حقیقت دنیا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۳۷۸.</ref>


===[[دل بستن]] به [[زیور]] دنیا===
===دل بستن به [[زیور]] دنیا===
از اموری که مانع [[شناخت]] [[حقیقت دنیا]] می‌شود، دل بستن به زرق و برق و زیور دنیا است. [[امام علی]]{{ع}} پس از آن‌که بهره‌های دنیا را به کاه‌برگی آفت زده [[تشبیه]] می‌کند، می‌فرماید: «آن‌که زیور دنیا را پسندد، دنیا هر دو چشمش را [[نابینا]] کند»<ref>غررالحکم، ج۲، ص۶۴، ح۱۸۵.</ref>. زیور به چیزی گویند که چیزی دیگر را زیباتر از آن‌چه هست، نشان دهد. حقیقت دنیا هرگز انسان را [[گمراه]] نمی‌کند، اما زیورهایش، دنیا را غیر از آن‌چه هست نشان می‌دهند و هر کس که زیور دنیا را با [[حقیقت]] آن [[اشتباه]] کند و دنیا را به زیورش شناسد، از [[درک]] حقیقت آن [[محروم]] می‌ماند و چون زیور را پسندد، به دنیای نشناخته [[دل]] می‌بندد و در چرخه [[عشق]] و [[گمراهی]] گرفتار می‌شود. [[حضرت علی]]{{ع}} در جایی دیگر، پس از آن‌که [[دنیا]] را سرای نیستی و محل کوچ می‌خواند، می‌فرماید: «دنیا شیرین است و خوش نما؛ به سوی خواهانش می‌شتابد و بر دل بیننده پوشیده می‌ماند و او را می‌فریبد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۵، ص.۹۸ فعل «عجلت» هم می‌تواند ثلاثی مجرد معلوم (مکسور العین) باشد و هم از باب تفعیل مجهول ر.ک: تمام نهج البلاغه، ص۳۸۲.</ref>. شیرینی و خوش‌نمایی دنیا [[حقیقت]] را می‌پوشاند و همین پوشیدگی، مانع [[شناخت]] صحیح او می‌شود. آنان که [[زیور]] دنیا را [[فریب]] می‌دانند و نیرنگش را پنهان کردن حقیقت می‌شمارند، از آن چشم فرو می‌بندند تا حقیقت پوشیده نماند. [[حضرت امیر]]{{ع}} درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید:
از اموری که مانع [[شناخت]] [[حقیقت دنیا]] می‌شود، دل بستن به زرق و برق و زیور دنیا است. [[امام علی]]{{ع}} پس از آن‌که بهره‌های دنیا را به کاه‌برگی آفت زده تشبیه می‌کند، می‌فرماید: «آن‌که زیور دنیا را پسندد، دنیا هر دو چشمش را نابینا کند»<ref>غررالحکم، ج۲، ص۶۴، ح۱۸۵.</ref>. زیور به چیزی گویند که چیزی دیگر را زیباتر از آن‌چه هست، نشان دهد. حقیقت دنیا هرگز انسان را [[گمراه]] نمی‌کند، اما زیورهایش، دنیا را غیر از آن‌چه هست نشان می‌دهند و هر کس که زیور دنیا را با [[حقیقت]] آن [[اشتباه]] کند و دنیا را به زیورش شناسد، از [[درک]] حقیقت آن [[محروم]] می‌ماند و چون زیور را پسندد، به دنیای نشناخته [[دل]] می‌بندد و در چرخه [[عشق]] و [[گمراهی]] گرفتار می‌شود. [[حضرت علی]]{{ع}} در جایی دیگر، پس از آن‌که [[دنیا]] را سرای نیستی و محل کوچ می‌خواند، می‌فرماید: «دنیا شیرین است و خوش نما؛ به سوی خواهانش می‌شتابد و بر دل بیننده پوشیده می‌ماند و او را می‌فریبد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۵، ص.۹۸ فعل «عجلت» هم می‌تواند ثلاثی مجرد معلوم (مکسور العین) باشد و هم از باب تفعیل مجهول ر.ک: تمام نهج البلاغه، ص۳۸۲.</ref>. شیرینی و خوش‌نمایی دنیا [[حقیقت]] را می‌پوشاند و همین پوشیدگی، مانع [[شناخت]] صحیح او می‌شود. آنان که [[زیور]] دنیا را [[فریب]] می‌دانند و نیرنگش را پنهان کردن حقیقت می‌شمارند، از آن چشم فرو می‌بندند تا حقیقت پوشیده نماند. [[حضرت امیر]]{{ع}} درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید:
پرده‌ای بر در خانه‌اش آویخته بودند که نقش و تصویر بر آن بود. به یکی از همسرانش<ref>در نهج السعاده، ج۲، ص۶۵۷، این واقعه با نام عایشه آمده است.</ref> فرمود: «این پرده را از برابر چشمانم دور کن که هر گاه نگاهم به آن می‌خورد، به یاد دنیا و زینت‌هایش می‌افتم». با دل از دنیا روی گرداند و یادش را از [[جان]] خود ریشه‌کن کرد و همواره [[دوست]] می‌داشت جاذبه‌های دنیا از دیدگانش پنهان مانند که مبادا از آن [[لباس]] [[زیبایی]] فراهم آورد یا آن را قرارگاه جاوید خود انگارد، یا به [[مقام]] دل بندد. بدین‌سان، دنیا را از صحنه جان و از [[خانه]] [[قلب]] بیرون راند و بر هر چه [[دنیوی]] بود، [[چشم]] فرو پوشید. چنین است که هر که به [[راستی]] چیزی را منفور شمارد، دیدن و یادش را نیز ناخوش دارد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[حسنعلی علی اکبریان|اکبریان، حسنعلی علی]]، [[حقیقت دنیا (مقاله)|مقاله «حقیقت دنیا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۳۸۰.</ref>
پرده‌ای بر در خانه‌اش آویخته بودند که نقش و تصویر بر آن بود. به یکی از همسرانش<ref>در نهج السعاده، ج۲، ص۶۵۷، این واقعه با نام عایشه آمده است.</ref> فرمود: «این پرده را از برابر چشمانم دور کن که هر گاه نگاهم به آن می‌خورد، به یاد دنیا و زینت‌هایش می‌افتم». با دل از دنیا روی گرداند و یادش را از [[جان]] خود ریشه‌کن کرد و همواره [[دوست]] می‌داشت جاذبه‌های دنیا از دیدگانش پنهان مانند که مبادا از آن [[لباس]] [[زیبایی]] فراهم آورد یا آن را قرارگاه جاوید خود انگارد، یا به [[مقام]] دل بندد. بدین‌سان، دنیا را از صحنه جان و از [[خانه]] [[قلب]] بیرون راند و بر هر چه [[دنیوی]] بود، [[چشم]] فرو پوشید. چنین است که هر که به [[راستی]] چیزی را منفور شمارد، دیدن و یادش را نیز ناخوش دارد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[حسنعلی علی اکبریان|اکبریان، حسنعلی علی]]، [[حقیقت دنیا (مقاله)|مقاله «حقیقت دنیا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۳۸۰.</ref>


۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش