رجعت: تفاوت میان نسخهها
←مقارنت رجعت با قیام امام مهدی{{ع}}
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
=== سایر [[ادله رجعت]] === | === سایر [[ادله رجعت]] === | ||
برخی اندیشمندان<ref>مانند مرحوم [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]] در رسائل و مقالات فلسفی، "مسئله رجعت".</ref> خواستهاند از آنچه در حکمتهای رجعت گفته شد، استدلالی [[عقلی]] بر ضرورت عقلی آن بیاورند. آنان سعی کردهاند با چینش مقدمات چهارگانه، بگویند: مواقعی برای فعلیت یافتن خاصیت وجودیِ [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمۀ اطهار]]{{عم}} وجود داشته که نمیتواند استمرار یابد؛ زیرا {{عربی|"القسر لا یدوم؛ قسر"}}<ref>قسر، در مقابل "طبع" و مرادف با "جبر"، است و حرکت قسری، حرکتی بر خلاف میل را گویند و حرکتی که از خارج بر اجسام تحمیل شود. محرک اجسام، گاه میل و طبع آنهاست و گاه عامل خارجی، که شق دوم را حرکت قسری گویند؛ فرهنگ معارف اسلامی: ج۳ ص۱۴۷۹ برگفته از شفا: ج۱ ص۱۰۹، الأسفار الأربعة: ج۳ ص۱۲۵.</ref> نمیتواند دائمی باشد". بنابراین، عقلاً باید رجعت اتفاق بیفتد. این [[استدلال]] از چند جهت مخدوش است. میتوان پرسید: کدام [[دلیل عقلی]] [[اثبات]] کرده است که باید خاصیت وجودی هر موجودی، فعلیت پیدا کند؟ نهایت چیزی که میتوان گفت، این است که ایجاد فرصت برای تکمیل این ظرفیتهای وجودی از نظر عقلی، [[استحسان]] دارد؛ اما نمیتوان از آن ضرورت و الزام را نتیجه گرفت. ثانیاً قاعدۀ "القسر لا یدوم" اگر درست باشد، در امور طبیعی جاری میشود؛ اما در امور [[انسانی]] که با ارادههای [[مردم]] سر و کار پیدا میکنیم، [[سخن گفتن]] از قسر، درست نیست. آنجا قسری در کار نیست، تا اینکه در دائمی بودن یا نبودن آن گفتگو شود. بله، همچنان که گفته شد، میتوان از استحسان این امور سخن گفت؛ اما اثبات ضرورت عقلی، نیازمند استدلالی قویتر و مؤونهای بیشتر است. در این گونه امور، نیازی به تکلّف برای اثبات عقلی نیست؛ زیرا ادلۀ محکم [[قرآنی]] و [[حدیثی]]، بر امکان و وقوع رجعت وجود دارند. [[احادیث]] مربوط نیز فراتر از حد تواترند<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی ج۸]]، ص۶۷ - ۶۸.</ref>. | برخی اندیشمندان<ref>مانند مرحوم [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]] در رسائل و مقالات فلسفی، "مسئله رجعت".</ref> خواستهاند از آنچه در حکمتهای رجعت گفته شد، استدلالی [[عقلی]] بر ضرورت عقلی آن بیاورند. آنان سعی کردهاند با چینش مقدمات چهارگانه، بگویند: مواقعی برای فعلیت یافتن خاصیت وجودیِ [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمۀ اطهار]]{{عم}} وجود داشته که نمیتواند استمرار یابد؛ زیرا {{عربی|"القسر لا یدوم؛ قسر"}}<ref>قسر، در مقابل "طبع" و مرادف با "جبر"، است و حرکت قسری، حرکتی بر خلاف میل را گویند و حرکتی که از خارج بر اجسام تحمیل شود. محرک اجسام، گاه میل و طبع آنهاست و گاه عامل خارجی، که شق دوم را حرکت قسری گویند؛ فرهنگ معارف اسلامی: ج۳ ص۱۴۷۹ برگفته از شفا: ج۱ ص۱۰۹، الأسفار الأربعة: ج۳ ص۱۲۵.</ref> نمیتواند دائمی باشد". بنابراین، عقلاً باید رجعت اتفاق بیفتد. این [[استدلال]] از چند جهت مخدوش است. میتوان پرسید: کدام [[دلیل عقلی]] [[اثبات]] کرده است که باید خاصیت وجودی هر موجودی، فعلیت پیدا کند؟ نهایت چیزی که میتوان گفت، این است که ایجاد فرصت برای تکمیل این ظرفیتهای وجودی از نظر عقلی، [[استحسان]] دارد؛ اما نمیتوان از آن ضرورت و الزام را نتیجه گرفت. ثانیاً قاعدۀ "القسر لا یدوم" اگر درست باشد، در امور طبیعی جاری میشود؛ اما در امور [[انسانی]] که با ارادههای [[مردم]] سر و کار پیدا میکنیم، [[سخن گفتن]] از قسر، درست نیست. آنجا قسری در کار نیست، تا اینکه در دائمی بودن یا نبودن آن گفتگو شود. بله، همچنان که گفته شد، میتوان از استحسان این امور سخن گفت؛ اما اثبات ضرورت عقلی، نیازمند استدلالی قویتر و مؤونهای بیشتر است. در این گونه امور، نیازی به تکلّف برای اثبات عقلی نیست؛ زیرا ادلۀ محکم [[قرآنی]] و [[حدیثی]]، بر امکان و وقوع رجعت وجود دارند. [[احادیث]] مربوط نیز فراتر از حد تواترند<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی ج۸]]، ص۶۷ - ۶۸.</ref>. | ||
== آثار [[تربیتی]] اعتقاد به رجعت == | |||
همانگونه که [[انتظار فرج]] نقش برجسته و به سزایی در پویایی و [[نشاط]] [[جامعه]] ایفا میکند، باور به رجعت به [[دنیا]] در عصر ظهور، نیز میتواند نقش مهم و بهسزایی در نشاط [[دینی]] و [[امید]] به حضور در [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} ایفا کند،؛ چراکه [[انسان]] با دیدن افرادی که همۀ عمر خود را در [[انتظار ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} سپری کردهاند و آنگاه بدون [[درک]] ظهور از دنیا میروند، دچار سرخوردگی شده و حتی در جایگاه انتظار نیز دچار [[ناامیدی]] خواهد شد و اگر بداند در هنگام ظهور در صورت دارا بودن شرایط، امکان بازگشت او به دنیا و حضور در محضر [[آخرین امام]]{{ع}} را دارد در [[امیدواری]] او نقش بسیاری خواهد داشت. | |||
علاوه بر آن، شخص علاقهمند به درک محضر [[آخرین حجت الهی]]، نهایت تلاش خود را به کار خواهد بست که به درجات بالای [[ایمان]] رسیده تا در زمرۀ [[مؤمنان]] رجعت کننده باشد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص۱۹۳.</ref>. | |||
== مقارنت رجعت با [[قیام امام مهدی]]{{ع}} == | == مقارنت رجعت با [[قیام امام مهدی]]{{ع}} == | ||
{{رجعت در معارف مهدویت}} | {{اصلی|رجعت در معارف مهدویت}} | ||
از [[روایات معصومین]]{{عم}} استفاده میشود، رجعت همزمان با ظهور حضرت مهدی{{ع}} آغاز میشود و در دوران ظهور ادامه خواهد داشت و همانند برخی از حوادث دیگر جزء [[کرامات]] به شمار میآید؛ زندهشدن [[مردگان]] و بیرون آمدن از قبرها در حالی که سر و رویشان را غبار و خاک گرفته و آنان از سر میافشانند، حالتی است که [[مردم]] آن را ندیدهاند و در آن [[روز]] خواهند دید<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص۱۹۳.</ref>. | از [[روایات معصومین]]{{عم}} استفاده میشود، رجعت همزمان با ظهور حضرت مهدی{{ع}} آغاز میشود و در دوران ظهور ادامه خواهد داشت و همانند برخی از حوادث دیگر جزء [[کرامات]] به شمار میآید؛ زندهشدن [[مردگان]] و بیرون آمدن از قبرها در حالی که سر و رویشان را غبار و خاک گرفته و آنان از سر میافشانند، حالتی است که [[مردم]] آن را ندیدهاند و در آن [[روز]] خواهند دید<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص۱۹۳.</ref>. | ||