پرش به محتوا

ولادت پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
عموم سیره‌نویسان و تاریخ‌نگاران<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۶؛ ابن هشام، ج۱، ص۱۶۷؛ یعقوبی، ج۲، ص۷؛ مسعودی، ج۲، ص۲۶۸.</ref> معتقدند تولد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در "عام الفیل" (سالی که [[ابرهه]] برای خرابی [[خانه کعبه]] آمده بود)<ref>اواسط قرن ششم = م. ۵۷۱.</ref>، سال ۵۷۰ م بوده است<ref>بیهقی، دلائل، ج۱، ص۷۲.</ref>؛ زیرا آن حضرت به [[طور]] قطع در سال ۶۳۲ م در گذشته است و سن [[مبارک]] او ۶۲ تا ۶۳ سال بوده است. بنابراین ولادت آن حضرت در ۵۷۰ م خواهد بود.
عموم سیره‌نویسان و تاریخ‌نگاران<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۶؛ ابن هشام، ج۱، ص۱۶۷؛ یعقوبی، ج۲، ص۷؛ مسعودی، ج۲، ص۲۶۸.</ref> معتقدند تولد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در "عام الفیل" (سالی که [[ابرهه]] برای خرابی [[خانه کعبه]] آمده بود)<ref>اواسط قرن ششم = م. ۵۷۱.</ref>، سال ۵۷۰ م بوده است<ref>بیهقی، دلائل، ج۱، ص۷۲.</ref>؛ زیرا آن حضرت به [[طور]] قطع در سال ۶۳۲ م در گذشته است و سن [[مبارک]] او ۶۲ تا ۶۳ سال بوده است. بنابراین ولادت آن حضرت در ۵۷۰ م خواهد بود.


[[اکثریت]] قریب به اتفاق محدثان و مؤرخان بر این اعتقادند که [[تولد پیامبر]]{{صل}} در ربیع‌الاول بوده است؛ ولی در روز تولد حضرت، [[اختلاف]] دارند<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۱۴۸.</ref>. شیعیان<ref>به غیر از مرحوم کلینی، ر. ک: کافی، ج۱، ص۴۳۹.</ref>، تولد وی را هفدهم ربیع‌الاول<ref>طوسی، رسائل العشر، ص۲۱۸.</ref>، روز جمعه و اهل تسنن دوازدهم ربیع‌الاول<ref>ابن سعد. ج۱، ص۸۰.</ref>، روز دوشنبه می‌دانند<ref>منابع معتقد به هفده ربیع الاول: رضی الدین علی حلی، العدد القویه، ص۱۱۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۲. منابع معتقد به دوازده ربیع الاول: احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸-۱۵۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ۴۳۹.</ref>. هنگام تولد، مادرش [[آمنه]]، کسی را نزد عبدالمطلب، جد بزرگوارش فرستاد و گفت که [[خداوند]] به تو پسری داده است.  
[[اکثریت]] قریب به اتفاق محدثان و مؤرخان بر این اعتقادند که [[تولد پیامبر]]{{صل}} در ربیع‌الاول بوده است؛ ولی در روز تولد حضرت، [[اختلاف]] دارند<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۱۴۸.</ref>. شیعیان<ref>به غیر از مرحوم کلینی، ر.ک: کافی، ج۱، ص۴۳۹.</ref>، تولد وی را هفدهم ربیع‌الاول<ref>طوسی، رسائل العشر، ص۲۱۸.</ref>، روز جمعه و اهل تسنن دوازدهم ربیع‌الاول<ref>ابن سعد. ج۱، ص۸۰.</ref>، روز دوشنبه می‌دانند<ref>منابع معتقد به هفده ربیع الاول: رضی الدین علی حلی، العدد القویه، ص۱۱۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۲. منابع معتقد به دوازده ربیع الاول: احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸-۱۵۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ۴۳۹.</ref>. هنگام تولد، مادرش [[آمنه]]، کسی را نزد عبدالمطلب، جد بزرگوارش فرستاد و گفت که [[خداوند]] به تو پسری داده است.  


هنگامی که عبدالمطلب خبر ولادت [[رسول خدا]]{{صل}} را شنید، از داخل [[حجر اسماعیل]] که با [[فرزندان]] خود و مردانی از [[بنی هاشم]] در آنجا نشسته بود، بلند شد و نزد آمنه آمد و کودک را داخل [[کعبه]] برد و [[خدا]] را بر این [[نعمت]] چنین [[سپاس]] گفت: "[[حمد]] و سپاس [[خداوند]] را که پسر بچه‌ای [[پاک]] به من عطا فرمود. او در گهواره به بچه‌های دیگر سروری پیدا کرد. او را به خانه‌ای که دارای ارکان است پناه می‌دهم تا اینکه او را بالغ و [[استوار]] ببینم. او را از [[شر]] هر بدخواه [[کینه]] به [[دل]] و [[حسود]] ورز لگام گسیخته به خدا می‌سپارم"<ref>{{متن حدیث|الحمد لله الذی أعطانی هذا الغلام الطیب الآردان قد ساد فی المهد علی الغلمان اعیذ بالبیت ذی الأرکان حتی آرا بالغ البنیان أعیذه من شر ذی شنئان من خاسد مضطرب العنان}}؛بلاذری، ج۱، ص۸۹؛ ابن جوزی، الوفاء، ص۹۳.</ref>. [[عبدالمطلب]] سپس عقیقه‌ای کُشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۲.</ref>. [[محمد]]{{صل}} قبل از اینکه چشم به [[جهان]] بگشاید پدر خویش عبدالله را از دست داده بود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸.</ref>.<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۴۶؛ [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref>
هنگامی که عبدالمطلب خبر ولادت [[رسول خدا]]{{صل}} را شنید، از داخل [[حجر اسماعیل]] که با [[فرزندان]] خود و مردانی از [[بنی هاشم]] در آنجا نشسته بود، بلند شد و نزد آمنه آمد و کودک را داخل [[کعبه]] برد و [[خدا]] را بر این [[نعمت]] چنین [[سپاس]] گفت: "[[حمد]] و سپاس [[خداوند]] را که پسر بچه‌ای [[پاک]] به من عطا فرمود. او در گهواره به بچه‌های دیگر سروری پیدا کرد. او را به خانه‌ای که دارای ارکان است پناه می‌دهم تا اینکه او را بالغ و [[استوار]] ببینم. او را از [[شر]] هر بدخواه [[کینه]] به [[دل]] و [[حسود]] ورز لگام گسیخته به خدا می‌سپارم"<ref>{{متن حدیث|الحمد لله الذی أعطانی هذا الغلام الطیب الآردان قد ساد فی المهد علی الغلمان اعیذ بالبیت ذی الأرکان حتی آرا بالغ البنیان أعیذه من شر ذی شنئان من خاسد مضطرب العنان}}؛بلاذری، ج۱، ص۸۹؛ ابن جوزی، الوفاء، ص۹۳.</ref>. [[عبدالمطلب]] سپس عقیقه‌ای کُشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۸۲.</ref>. [[محمد]]{{صل}} قبل از اینکه چشم به [[جهان]] بگشاید پدر خویش عبدالله را از دست داده بود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۵۸.</ref>.<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[تولد و کودکی پیامبر (مقاله)|تولد و کودکی پیامبر]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۴۶؛ [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref>
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش