پرش به محتوا

قانون اساسی در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==[[قانون اساسی]] [[مردم مدینه]]==
==مقدمه==
[[رسول خدا]]{{صل}} وقتی وارد [[شهر مدینه]] شدند، برای ایجاد محیطی [[امن]] و بانشاط برای ساکنان [[شهر یثرب]] که بعد مدینةالنبی نامیده شد، [[پیمان]] محکمی با [[مردم]] آن [[شهر]] بست که در تعامل با دیگر [[شهروندان]] [[مدینه]] به آن عمل کنند. این [[پیمان‌نامه]] فراز‌های زیادی دارد که بخشی از آن در [[کتب اربعه]] آمده است. ما آن را نقل و توضیحی اجمالی درباره موارد بیان شده در آن را ارائه می‌کنیم. این پیمان‌نامه نشان می‌دهد که [[اسلام]] و رسول خدا{{صل}} با ساکنان مدینه که جمعی از آنان [[یهودیان]] بوده‌اند، [[قرارداد]] [[همکاری]] [[مسالمت‌آمیز]] داشتند و رسول خدا{{صل}} بر اساس همین قرارداد با آنان [[داد و ستد]] می‌کرد و حتی از آنان [[پول]] [[قرض]] می‌گرفت<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۸؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۲، ص‌۵۵۱.</ref> و آنان در [[سایه]] [[امنیتی]] که اسلام ایجاد کرده بود، [[زندگی]] می‌کردند؛ اما به‌مرورِ [[زمان]] که یهودیان [[گسترش اسلام]] را به ضرر خود تصور کردند، [[عهدشکنی]] و [[توطئه]] را پیشه خود ساختند و [[پیامبر خدا]]{{صل}} چاره‌ای جز [[جنگ]] و [[نبرد]] با آنان نداشت. قبل از بیان مسائل مربوط به جنگ و [[جهاد]]، فرازهایی از [[پیمان‌نامه مدینه]] را که در کتب اربعه آمده، گزارش می‌کنیم.
[[رسول خدا]]{{صل}} وقتی وارد [[شهر مدینه]] شدند، برای ایجاد محیطی [[امن]] و بانشاط برای ساکنان [[شهر یثرب]] که بعد مدینةالنبی نامیده شد، [[پیمان]] محکمی با [[مردم]] آن [[شهر]] بست که در تعامل با دیگر [[شهروندان]] [[مدینه]] به آن عمل کنند. این [[پیمان‌نامه]] فراز‌های زیادی دارد که بخشی از آن در [[کتب اربعه]] آمده است. ما آن را نقل و توضیحی اجمالی درباره موارد بیان شده در آن را ارائه می‌کنیم. این پیمان‌نامه نشان می‌دهد که [[اسلام]] و رسول خدا{{صل}} با ساکنان مدینه که جمعی از آنان [[یهودیان]] بوده‌اند، [[قرارداد]] [[همکاری]] [[مسالمت‌آمیز]] داشتند و رسول خدا{{صل}} بر اساس همین قرارداد با آنان [[داد و ستد]] می‌کرد و حتی از آنان [[پول]] [[قرض]] می‌گرفت<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۸؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۶۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۲، ص‌۵۵۱.</ref> و آنان در [[سایه]] [[امنیتی]] که اسلام ایجاد کرده بود، [[زندگی]] می‌کردند؛ اما به‌مرورِ [[زمان]] که یهودیان [[گسترش اسلام]] را به ضرر خود تصور کردند، [[عهدشکنی]] و [[توطئه]] را پیشه خود ساختند و [[پیامبر خدا]]{{صل}} چاره‌ای جز [[جنگ]] و [[نبرد]] با آنان نداشت. قبل از بیان مسائل مربوط به جنگ و [[جهاد]]، فرازهایی از [[پیمان‌نامه مدینه]] را که در کتب اربعه آمده، گزارش می‌کنیم.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش