پرش به محتوا

اعتزال در خانواده: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[پیروان]] خود را سخت پرهیز می‌داد که در [[زندگی]] مشترک به سوی کناره‌گیری از یکدیگر و وقت نگذاشتن برای هم میل کنند، هرچند که این کار از باب [[دینداری]] و [[زهدورزی]] باشد، چنان‌که وقتی [[عثمان بن مظعون]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} از تصمیم خود بر کناره‌گیری از همسرش به منظور [[زهد]] ورزیدن و [[پارسایی]] نمودن سخن گفت، آن حضرت، این فهم غلط را تصحیح کرد و [[رفتار]] خود را برای او بیان نمود تا عثمان بن مظعون بداند که با چه معیاری باید زیست نمود، و فرمود: {{متن حدیث| أَ لَیْسَ لَکَ فِيَّ‏ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؟}}<ref>«مگر من برای تو الگو و سرمشقی پسندیده نیستم؟» الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۴.</ref>.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[پیروان]] خود را سخت پرهیز می‌داد که در [[زندگی]] مشترک به سوی کناره‌گیری از یکدیگر و وقت نگذاشتن برای هم میل کنند، هرچند که این کار از باب [[دینداری]] و [[زهدورزی]] باشد، چنان‌که وقتی [[عثمان بن مظعون]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} از تصمیم خود بر کناره‌گیری از همسرش به منظور [[زهد]] ورزیدن و [[پارسایی]] نمودن سخن گفت، آن حضرت، این فهم غلط را تصحیح کرد و [[رفتار]] خود را برای او بیان نمود تا عثمان بن مظعون بداند که با چه معیاری باید زیست نمود، و فرمود: {{متن حدیث| أَ لَیْسَ لَکَ فِيَّ‏ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؟}}<ref>«مگر من برای تو الگو و سرمشقی پسندیده نیستم؟» الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۴.</ref>.


در خبری آمده است که همسر عثمان بن مظعون نزد [[همسران رسول خدا]]{{صل}} رفت و آنان او را افسرده و بدظاهر و ژولیده دیدند. پرسیدند: “تو را چه می‌شود؟ در [[قریش]] کسی به [[ثروتمندی]] شوهر تو نیست؟ ” او پاسخ داد: “ما در زندگی [[خانوادگی]] بهره‌ای از او نداریم، که او شب را تا به [[صبح]] [[عبادت]] مشغول است و [[روز]] را هم به [[روزه]] می‌گذراند”. چون [[پیامبر]]{{صل}} آمد، همسرانش ماجرا را برای آن حضرت بیان کردند. رسول خدا{{صل}} عثمان بن مظعون را دیدار کرد و به او فرمود: “أما لک بی‌أسوة؟ ” مگر من برای تو [[الگو]] و [[سرمشق]] نیستم؟ گفت: “پدر و مادرم فدای تو باد، چه پیش‌آمده است؟ ” فرمود: “روزها را [[روزه]] می‌گیری و شب‌ها را [[نماز]] می‌گزاری؟ ” گفت:”آری چنین می‌کنم”. فرمود: {{متن حدیث|لَا تَفْعَلْ! إِنَّ لِعَيْنِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لِجَسَدِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لأِهْلِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، فَصَلِّ وَنَمْ، وصُمْ وأَفْطِرْ}}.<ref>.چنین مکن که برای چشمت بر تو حقّی است، و برای جسمت بر تو حقی است، و برای همسرت بر تو حقی است. نماز بگزار و روزه بگیر و هم بخواب و هم افطار کن.</ref>.
در خبری آمده است که همسر عثمان بن مظعون نزد [[همسران رسول خدا]]{{صل}} رفت و آنان او را افسرده و بدظاهر و ژولیده دیدند. پرسیدند: “تو را چه می‌شود؟ در [[قریش]] کسی به [[ثروتمندی]] شوهر تو نیست؟ ” او پاسخ داد: “ما در زندگی [[خانوادگی]] بهره‌ای از او نداریم، که او شب را تا به [[صبح]] [[عبادت]] مشغول است و [[روز]] را هم به [[روزه]] می‌گذراند”. چون [[پیامبر]]{{صل}} آمد، همسرانش ماجرا را برای آن حضرت بیان کردند. رسول خدا{{صل}} عثمان بن مظعون را دیدار کرد و به او فرمود: “أما لک بی‌أسوة؟ ” مگر من برای تو [[الگو]] و [[سرمشق]] نیستم؟ گفت: “پدر و مادرم فدای تو باد، چه پیش‌آمده است؟ ” فرمود: “روزها را [[روزه]] می‌گیری و شب‌ها را [[نماز]] می‌گزاری؟ ” گفت:”آری چنین می‌کنم”. فرمود: {{متن حدیث|لَا تَفْعَلْ! إِنَّ لِعَيْنِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لِجَسَدِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لأِهْلِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، فَصَلِّ وَنَمْ، وصُمْ وأَفْطِرْ}}<ref>.چنین مکن که برای چشمت بر تو حقّی است، و برای جسمت بر تو حقی است، و برای همسرت بر تو حقی است. نماز بگزار و روزه بگیر و هم بخواب و هم افطار کن.</ref>.


پس از این گفتگو، [[همسر]] [[عثمان بن مظعون]] نزد [[همسران پیامبر]]{{صل}} رفت درحالی‌که خوش‌رو و خوش‌بو و سرزنده و سرحال بود. گفتند: “چه خبر است؟ ” گفت: “آنچه همه [[مردم]] از آن بهره‌مندند به ما هم رسید”<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۵.</ref>.
پس از این گفتگو، [[همسر]] [[عثمان بن مظعون]] نزد [[همسران پیامبر]]{{صل}} رفت درحالی‌که خوش‌رو و خوش‌بو و سرزنده و سرحال بود. گفتند: “چه خبر است؟ ” گفت: “آنچه همه [[مردم]] از آن بهره‌مندند به ما هم رسید”<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۵.</ref>.
خط ۲۶: خط ۲۶:


[[رده:اعتزال]]
[[رده:اعتزال]]
[[رده:خانواده]]
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش