پرش به محتوا

انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۹: خط ۷۹:
| پاسخ‌دهنده = صفر فلاحی
| پاسخ‌دهنده = صفر فلاحی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[صفر فلاحی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[صفر فلاحی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]»'' در این‌باره گفته است:
*«هرچند [[تکالیف]] و [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] فراوان است و بزرگان نیز در آثار خود آنها را برشمرده‌اند، ما در این قسمت تنها به بعض ابعاد آن اشاره می‌کنیم.
 
«هرچند [[تکالیف]] و [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] فراوان است و بزرگان نیز در آثار خود آنها را برشمرده‌اند، ما در این قسمت تنها به بعض ابعاد آن اشاره می‌کنیم.
# '''بُعد [[دینداری]]:''' [[منتظر]] باید کوشش نماید تا [[دین]] و [[عقاید]] خود را در عمل، [[اعتقاد]] و مبانی حفظ نماید، و در کسب آگاهی‌های لازم از [[اسلام]] [[ناب]] محمدی کوشش نماید<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱.</ref>.
# '''بُعد [[دینداری]]:''' [[منتظر]] باید کوشش نماید تا [[دین]] و [[عقاید]] خود را در عمل، [[اعتقاد]] و مبانی حفظ نماید، و در کسب آگاهی‌های لازم از [[اسلام]] [[ناب]] محمدی کوشش نماید<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱.</ref>.
# '''بُعد [[دین آموزی]] و نشر [[معارف]]:''' از [[وظایف منتظران]] اینکه در راه ترویج [[اندیشه]] [[ناب]] اسلامی [[تلاش]] نماید سعی کند [[روح]] [[تعهد]] و [[تعبد]] را در [[جامعه]] گسترش دهد... [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} فرمود: "خوشا به حاش شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبت]] او، که [[خدا]] آنها را در کتاب خود توصیف نموده این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای پرهیزگاران"<ref>ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref>.
# '''بُعد [[دین آموزی]] و نشر [[معارف]]:''' از [[وظایف منتظران]] اینکه در راه ترویج [[اندیشه]] [[ناب]] اسلامی [[تلاش]] نماید سعی کند [[روح]] [[تعهد]] و [[تعبد]] را در [[جامعه]] گسترش دهد... [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} فرمود: "خوشا به حاش شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبت]] او، که [[خدا]] آنها را در کتاب خود توصیف نموده این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای پرهیزگاران"<ref>ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref>.
خط ۹۳: خط ۹۴:


«[[انسان]] [[منتظر]] باید از [[آمادگی]] همه جانبه برخوردار باشد؛ [[فکری]] و روحی، برنامه‌ریزی، عملی.
«[[انسان]] [[منتظر]] باید از [[آمادگی]] همه جانبه برخوردار باشد؛ [[فکری]] و روحی، برنامه‌ریزی، عملی.
* '''توانمندی‌های [[فکری]]''': سقف‌های سنگین و رسالت‌های بزرگ، پایه‌های محکم می‌خواهند، پایه‌هایی که در [[شعور]] و احساس قرار گرفته باشند. بدین جهت [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لِكُلِّ شَيءٍ دِعَامَةٌ وَ دعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهُ وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَيَّ الشَّيْطانُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ}}<ref>نهج الفصاحه، ح ۹۰.</ref>. برای هر چیز، پایه‌ای است؛ اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]]‌گزار [بدون [[شناخت]]] محکم‌تر و اثرگذارتر است.(...) آن چه یک [[منتظر]] باید در زمینه [[فکری]] به آن مسلح باشد، [[درک]] و [[شناخت]] [[قدر]] خویش است که معیار [[انتخاب]] [[مکتب]] هاست و [[انسان]] را در برابر افکار گوناگون [[راهنمایی]] می‌نماید و [[انتخاب]] [[بهترین]] را ممکن می‌سازد. چون بهترین‌ها در شعاری که ارائه می‌دهند، همراه مقایسه‌ای که در میان این [[شعار]] و [[قدر]] وجود من برقرار می‌شود، [[انتخاب]] می‌گردد. با توجه به همین معیار است که می‌توانی کار گروه‌ها و مکتب‌های گوناگون را نقد بزنی. لازم نیست همه مکاتب را مطالعه کرد، بلکه همین [[قدر]] از مکاتب را باید دانست که طرح آنها برای سرانجام [[انسان]] چیست؟ مثلا وقتی شما می‌خواهید یک جفت کفش بخرید، تمام کفش‌های یک فروشگاه را [[آزمایش]] نمی‌کنید. اندازه و شماره پا، شما را در [[انتخاب]] [[بهترین]] [[کمک]] می‌کند
 
* '''توانمندی‌های روحی''':(...) ایجاد [[روحیه]]، امر مهمی است که در دوره [[انتظار]] باید حاصل شود، ولی مهم‌تر از آن، راه‌های ایجاد این [[روحیه]] است که چگونه و با چه روشی این [[روحیه]] در [[منتظر]] پدید می‌آید. اکنون به مواردی اشاره می‌کنیم:
'''توانمندی‌های [[فکری]]''': سقف‌های سنگین و رسالت‌های بزرگ، پایه‌های محکم می‌خواهند، پایه‌هایی که در [[شعور]] و احساس قرار گرفته باشند. بدین جهت [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لِكُلِّ شَيءٍ دِعَامَةٌ وَ دعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهُ وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَيَّ الشَّيْطانُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ}}<ref>نهج الفصاحه، ح ۹۰.</ref>. برای هر چیز، پایه‌ای است؛ اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]]‌گزار [بدون [[شناخت]]] محکم‌تر و اثرگذارتر است.(...) آن چه یک [[منتظر]] باید در زمینه [[فکری]] به آن مسلح باشد، [[درک]] و [[شناخت]] [[قدر]] خویش است که معیار [[انتخاب]] [[مکتب]] هاست و [[انسان]] را در برابر افکار گوناگون [[راهنمایی]] می‌نماید و [[انتخاب]] [[بهترین]] را ممکن می‌سازد. چون بهترین‌ها در شعاری که ارائه می‌دهند، همراه مقایسه‌ای که در میان این [[شعار]] و [[قدر]] وجود من برقرار می‌شود، [[انتخاب]] می‌گردد. با توجه به همین معیار است که می‌توانی کار گروه‌ها و مکتب‌های گوناگون را نقد بزنی. لازم نیست همه مکاتب را مطالعه کرد، بلکه همین [[قدر]] از مکاتب را باید دانست که طرح آنها برای سرانجام [[انسان]] چیست؟ مثلا وقتی شما می‌خواهید یک جفت کفش بخرید، تمام کفش‌های یک فروشگاه را [[آزمایش]] نمی‌کنید. اندازه و شماره پا، شما را در [[انتخاب]] [[بهترین]] [[کمک]] می‌کند.
 
'''توانمندی‌های روحی''':(...) ایجاد [[روحیه]]، امر مهمی است که در دوره [[انتظار]] باید حاصل شود، ولی مهم‌تر از آن، راه‌های ایجاد این [[روحیه]] است که چگونه و با چه روشی این [[روحیه]] در [[منتظر]] پدید می‌آید. اکنون به مواردی اشاره می‌کنیم:
# '''[[درک]] [[قدر]]''': [[آدمی]] که اندازه خودش را شناخته، به سبب کمترها توفان نمی‌گیرد و از جا نمی‌کند. ظرفیت و وسعت روحی ما در آن چه بر ما اثر می‌گذارد، و آن را خوب می‌شماریم و به آن اهمیت می‌دهیم، مشخص می‌شود. زیرا [[امام علی]] {{ع}} می‌گوید: {{متن حدیث| قِيمَةُ كُلُّ امْرِءٍ مَا يُحْسِنُهُ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۸۱.</ref>؛ {{متن حدیث|قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۴۷.</ref>؛(...)
# '''[[درک]] [[قدر]]''': [[آدمی]] که اندازه خودش را شناخته، به سبب کمترها توفان نمی‌گیرد و از جا نمی‌کند. ظرفیت و وسعت روحی ما در آن چه بر ما اثر می‌گذارد، و آن را خوب می‌شماریم و به آن اهمیت می‌دهیم، مشخص می‌شود. زیرا [[امام علی]] {{ع}} می‌گوید: {{متن حدیث| قِيمَةُ كُلُّ امْرِءٍ مَا يُحْسِنُهُ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۸۱.</ref>؛ {{متن حدیث|قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۴۷.</ref>؛(...)
# '''[[رفعت ذکر]]''': رفعت ذکر هم سبب وسعت صدر می‌تواند باشد و [[قرآن]] چه زیبا به این موضوع اشاره دارد؛ {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}<ref>«آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.</ref> (...)
# '''[[رفعت ذکر]]''': رفعت ذکر هم سبب وسعت صدر می‌تواند باشد و [[قرآن]] چه زیبا به این موضوع اشاره دارد؛ {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}<ref>«آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.</ref> (...)
خط ۱۰۰: خط ۱۰۳:
# '''[[اطاعت]] و [[تقوا]]''': کسی که حدود را می‌شناسد و تکلیفش را می‌داند و به این [[تکلیف]] می‌خواهد عمل کند، دیگر فشاری ندارد، بلکه در [[جایگاه]] امن نشسته است؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ}}<ref>«پرهیزگاران در جایگاهی امنند» سوره دخان، آیه ۵۱.</ref>(...)
# '''[[اطاعت]] و [[تقوا]]''': کسی که حدود را می‌شناسد و تکلیفش را می‌داند و به این [[تکلیف]] می‌خواهد عمل کند، دیگر فشاری ندارد، بلکه در [[جایگاه]] امن نشسته است؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ}}<ref>«پرهیزگاران در جایگاهی امنند» سوره دخان، آیه ۵۱.</ref>(...)
# '''[[پیوند با خدا]]''': [[رزق]] [[انسان]] فقط در خواندن کتاب نیست. مطالعه آفاق و انفس هم آیه‌ها و نشانه‌هایی را در پی دارد و مایه‌های [[فکری]] و روحی [[انسان]] را [[استحکام]] می‌بخشد(...)
# '''[[پیوند با خدا]]''': [[رزق]] [[انسان]] فقط در خواندن کتاب نیست. مطالعه آفاق و انفس هم آیه‌ها و نشانه‌هایی را در پی دارد و مایه‌های [[فکری]] و روحی [[انسان]] را [[استحکام]] می‌بخشد(...)
# '''تمرین و ممارست''': اگر [[انسان]] با آن شناختی که یافته، [[زندگی]] کند؛ یعنی؛ آن چه فهمید، حرکت و تمرین کند، بارهای سنگین را می‌تواند بردارد.(...)
# '''تمرین و ممارست''': اگر [[انسان]] با آن شناختی که یافته، [[زندگی]] کند؛ یعنی؛ آن چه فهمید، حرکت و تمرین کند، بارهای سنگین را می‌تواند بردارد.
* '''برنامه‌ریزی''': [[منتظر]] باید طرح داشته باشد و با توجه به نقشه [[سازندگی]]، دنبال [[مصالح]] و لوازمی باشد که قبلا برنامه‌ریزی کرده است. نکاتی که در این زمینه باید مد نظر داشت، عبارت است از:
 
'''برنامه‌ریزی''': [[منتظر]] باید طرح داشته باشد و با توجه به نقشه [[سازندگی]]، دنبال [[مصالح]] و لوازمی باشد که قبلا برنامه‌ریزی کرده است. نکاتی که در این زمینه باید مد نظر داشت، عبارت است از:
# '''[[هدف]] مندی''': طرح بر اساس [[هدف]] و [[هدف]] بر اساس [[درک]] از [[قدر]] و [[ارزش]]، شکل می‌گیرد. با در دست داشتن [[هدف]]، کلید طرح به دست می‌آید.
# '''[[هدف]] مندی''': طرح بر اساس [[هدف]] و [[هدف]] بر اساس [[درک]] از [[قدر]] و [[ارزش]]، شکل می‌گیرد. با در دست داشتن [[هدف]]، کلید طرح به دست می‌آید.
# '''ارزش‌مندی [[هدف]]''': انسانی که خودش را میوه هستی می‌بیند و [[آدمی]] که در او همت‌های بلند شکل می‌گیرد و مسئولیت‌های بزرگ پذیرفته می‌شود، [[فقر]] و [[جهل]] و [[فسق]] و [[شرک]] و [[کفر]] را نمی‌تواند [[تحمل]] کند. او در خود و در اجتماع، در پی این ارزش‌های بالاتر می‌گردد و برای این ارزش‌های [[مقدس]] مجبور است که طراحی کند.
# '''ارزش‌مندی [[هدف]]''': انسانی که خودش را میوه هستی می‌بیند و [[آدمی]] که در او همت‌های بلند شکل می‌گیرد و مسئولیت‌های بزرگ پذیرفته می‌شود، [[فقر]] و [[جهل]] و [[فسق]] و [[شرک]] و [[کفر]] را نمی‌تواند [[تحمل]] کند. او در خود و در اجتماع، در پی این ارزش‌های بالاتر می‌گردد و برای این ارزش‌های [[مقدس]] مجبور است که طراحی کند.
# '''تجزیه [[هدف]]''':[[بهترین]] کار برای رسیدن به [[هدف]] و برداشتن موانع، تقسیم آن هاست؛ یعنی باید نیازها، مسایل، مراحل و موانع را شناسایی کرد. هم چنین باید به جای نشستن و [[حسرت]] خوردن، حرکت کرد تا راه رسیدن به هریک از مقدمات و مراحل را [[شناخت]] و برای درگیری با مانع‌ها آماده شد.
# '''تجزیه [[هدف]]''':[[بهترین]] کار برای رسیدن به [[هدف]] و برداشتن موانع، تقسیم آن هاست؛ یعنی باید نیازها، مسایل، مراحل و موانع را شناسایی کرد. هم چنین باید به جای نشستن و [[حسرت]] خوردن، حرکت کرد تا راه رسیدن به هریک از مقدمات و مراحل را [[شناخت]] و برای درگیری با مانع‌ها آماده شد.
# '''ابتناء بر [[فقه]] و [[آگاهی]]''': اکنون این طرح و تقدیر، [[انسان]] [[منتظر]] را از پراکنده کاری و دوباره کاری و خراب کاری، نگه می‌دارد؛ چون کارهای پراکنده در طرح، [[جان]] گرفته، به سوی [[هدف]]، هماهنگ گردیده، از [[فقه]] و [[آگاهی]]، [[برکت]] می‌گیرد.(...)
# '''ابتناء بر [[فقه]] و [[آگاهی]]''': اکنون این طرح و تقدیر، [[انسان]] [[منتظر]] را از پراکنده کاری و دوباره کاری و خراب کاری، نگه می‌دارد؛ چون کارهای پراکنده در طرح، [[جان]] گرفته، به سوی [[هدف]]، هماهنگ گردیده، از [[فقه]] و [[آگاهی]]، [[برکت]] می‌گیرد.
* '''[[توانمندی]] در عمل''': در مرحله عمل، به دو عامل دیگر نیاز است که در روش [[تربیتی]] [[انبیا]] از آن سخن به میان رفته است؛ {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. همه [[انبیا]] افزون بر [[بینات]]، همراه با کتاب و [[میزان]] بوده‌اند. در [[بینش]] [[دینی]]، افراد نه با عمل که با [[بینش]] شان از یک عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. در [[بینش]] [[اسلامی]]، همه [[مسئول]] هستند؛ {{متن حدیث|كُلُّكُم رَاعٍ و كُلَّكُم مَسْؤُولٌ عن رَعِيَّتِه}}<ref>ارشاد القلوب، ص ۱۸۴؛ تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۶.</ref>. انجام دادن چنین مهمی، به دو عامل دیگر [[نیازمند]] است، کتاب و [[میزان]]؛ یعنی با کتاب، به ضابطه‌ها برسد و دستورها را بشناسد و هنگام تزاحم دو [[دستور]]، با میزان‌ها و معیارها، از بن بست بیرون بیاید»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۳۳-۴۳.</ref>.
 
'''[[توانمندی]] در عمل''': در مرحله عمل، به دو عامل دیگر نیاز است که در روش [[تربیتی]] [[انبیا]] از آن سخن به میان رفته است؛ {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. همه [[انبیا]] افزون بر [[بینات]]، همراه با کتاب و [[میزان]] بوده‌اند. در [[بینش]] [[دینی]]، افراد نه با عمل که با [[بینش]] شان از یک عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. در [[بینش]] [[اسلامی]]، همه [[مسئول]] هستند؛ {{متن حدیث|كُلُّكُم رَاعٍ و كُلَّكُم مَسْؤُولٌ عن رَعِيَّتِه}}<ref>ارشاد القلوب، ص ۱۸۴؛ تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۶.</ref>. انجام دادن چنین مهمی، به دو عامل دیگر [[نیازمند]] است، کتاب و [[میزان]]؛ یعنی با کتاب، به ضابطه‌ها برسد و دستورها را بشناسد و هنگام تزاحم دو [[دستور]]، با میزان‌ها و معیارها، از بن بست بیرون بیاید»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۳۳-۴۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۶۸: خط ۱۷۳:
# '''[[برنامه‌ریزی]]:''' [[منتظر]]، خود باید و [[جامعه]] را برای آمدن [[موعود]] آماده کرده، و برای استقبال از [[یوسف]] زهرا {{ع}} [[برنامه‌ریزی]] نماید. این امر، مانند هر کار دیگر، نیازمند طرح و نقشه جامع و تعیین اهداف و [[ارزش‌ها]] است. اینجا است که [[منتظر]] می‌تواند زمینه و شرایط را با بینش و [[آگاهی]] بیشتر فراهم کرده، در مقابل توفان‌های روزگار بایستد.
# '''[[برنامه‌ریزی]]:''' [[منتظر]]، خود باید و [[جامعه]] را برای آمدن [[موعود]] آماده کرده، و برای استقبال از [[یوسف]] زهرا {{ع}} [[برنامه‌ریزی]] نماید. این امر، مانند هر کار دیگر، نیازمند طرح و نقشه جامع و تعیین اهداف و [[ارزش‌ها]] است. اینجا است که [[منتظر]] می‌تواند زمینه و شرایط را با بینش و [[آگاهی]] بیشتر فراهم کرده، در مقابل توفان‌های روزگار بایستد.
# '''[[توانمندی]] در عمل:''' [[قرآن]] درباره [[توانمندی]] [[پیامبران]] در عرصه عمل می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.</ref>. در نگرش دینی، افراد با بینش صحیح از آن عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. [[انسان]] [[منتظر]] نیز، نیازمند کتاب و [[میزان]] است، تا [[دستورات]] و [[تعالیم]] او را بشناسد و در صورت نیاز، با میزان‌ها و معیار‌ها، راهِ صحیح را تشخیص دهد.
# '''[[توانمندی]] در عمل:''' [[قرآن]] درباره [[توانمندی]] [[پیامبران]] در عرصه عمل می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.</ref>. در نگرش دینی، افراد با بینش صحیح از آن عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. [[انسان]] [[منتظر]] نیز، نیازمند کتاب و [[میزان]] است، تا [[دستورات]] و [[تعالیم]] او را بشناسد و در صورت نیاز، با میزان‌ها و معیار‌ها، راهِ صحیح را تشخیص دهد.
* از منظر دیگر، [[انتظار]] دارای ابعاد فردی و [[اجتماعی]] است. '''ابعاد فردی''' عبارتند از:
 
از منظر دیگر، [[انتظار]] دارای ابعاد فردی و [[اجتماعی]] است. '''ابعاد فردی''' عبارتند از:
# '''[[تکامل]] در [[اصول دین]]:''' در این بُعد، [[انسان]] [[منتظر]]، متوجه مبدأ عالم و خدای [[جهان]] می‌شود. [[انسان]] [[منتظر]]، همواره چشم به راه فرجی است که به [[قدرت]] مطلق الهی، تحقق خواهد یافت و او را به عنوان [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و واسطه میان [[خدا]] و [[بندگان]] می‌داند؛ لذا توجه به او، همواره توجه به [[خداوند]] را به همراه دارد. [[منتظران]]، چشم [[انتظار]] کسی هستند که همه اوصاف [[پیامبر]] {{صل}} در او جمع است؛ چرا که از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} بوده، به [[حق]]، همنام و هم [[کنیه]] [[پیامبر]] {{صل}} است، [[عدالت]] را در تمام عالم گسترش می‌دهد می‌گویند:[[عدالت]] او مثل [[عدالت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} است و در [[ظهور]] او، صحبت از [[رجعت]] و برگشتن مردگان از قبرها است. پس [[منتظر]] در تمام زندگی روزانه خود با تمام [[اصول دین]] سر و کار دارد و اثر آن، تقویت [[عقاید]] یک [[منتظر]] است.
# '''[[تکامل]] در [[اصول دین]]:''' در این بُعد، [[انسان]] [[منتظر]]، متوجه مبدأ عالم و خدای [[جهان]] می‌شود. [[انسان]] [[منتظر]]، همواره چشم به راه فرجی است که به [[قدرت]] مطلق الهی، تحقق خواهد یافت و او را به عنوان [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و واسطه میان [[خدا]] و [[بندگان]] می‌داند؛ لذا توجه به او، همواره توجه به [[خداوند]] را به همراه دارد. [[منتظران]]، چشم [[انتظار]] کسی هستند که همه اوصاف [[پیامبر]] {{صل}} در او جمع است؛ چرا که از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} بوده، به [[حق]]، همنام و هم [[کنیه]] [[پیامبر]] {{صل}} است، [[عدالت]] را در تمام عالم گسترش می‌دهد می‌گویند:[[عدالت]] او مثل [[عدالت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} است و در [[ظهور]] او، صحبت از [[رجعت]] و برگشتن مردگان از قبرها است. پس [[منتظر]] در تمام زندگی روزانه خود با تمام [[اصول دین]] سر و کار دارد و اثر آن، تقویت [[عقاید]] یک [[منتظر]] است.
# '''بعد [[دین]] داری:''' [[انتظار]] باعث می‌شود [[منتظر]] در دوران [[غیبت]]، در امر [[دین]] خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و [[انحراف]] دوری گزیند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "برای [[صاحب]] این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند".
# '''بعد [[دین]] داری:''' [[انتظار]] باعث می‌شود [[منتظر]] در دوران [[غیبت]]، در امر [[دین]] خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و [[انحراف]] دوری گزیند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "برای [[صاحب]] این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند".
* '''ابعاد [[اجتماعی]]'''
 
'''ابعاد [[اجتماعی]]'''
# '''[[امر به معروف و نهی از منکر]]:''' با توجه به اینکه رضای [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} را در عملی شدن معروف در [[جامعه]] و ترک [[منکرات]] در میان [[شیعیان]] و [[منتظران]] می‌دانیم، یک [[منتظر]]، مقابل این دو عمل الهی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. او، نه تنها خود، بلکه [[تلاش]] دارد [[جامعه]] را به سمت معروف و ترک [[منکرات]] سوق دهد که نتیجه آن، [[رضایت]] [[امام مهدی|امام زمان]] خود خواهد بود.
# '''[[امر به معروف و نهی از منکر]]:''' با توجه به اینکه رضای [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} را در عملی شدن معروف در [[جامعه]] و ترک [[منکرات]] در میان [[شیعیان]] و [[منتظران]] می‌دانیم، یک [[منتظر]]، مقابل این دو عمل الهی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. او، نه تنها خود، بلکه [[تلاش]] دارد [[جامعه]] را به سمت معروف و ترک [[منکرات]] سوق دهد که نتیجه آن، [[رضایت]] [[امام مهدی|امام زمان]] خود خواهد بود.
# '''[[اخلاق]] اسلامی:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[یاران قائم]] باشد، باید در عصر [[انتظار]]، مظهر [[اخلاق]] نیک اسلامی‌ باشد. اگر او پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی است که [[قائم]] را [[درک]] کرده، به حضور او می‌رسند<ref>غیبت نعمانی، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. لذا یک [[منتظر]]، با [[اخلاق]] اسلامی‌ و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر [[امام مهدی|امام زمان]] خود در [[جامعه]] خواهد بود.
# '''[[اخلاق]] اسلامی:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[یاران قائم]] باشد، باید در عصر [[انتظار]]، مظهر [[اخلاق]] نیک اسلامی‌ باشد. اگر او پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی است که [[قائم]] را [[درک]] کرده، به حضور او می‌رسند<ref>غیبت نعمانی، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. لذا یک [[منتظر]]، با [[اخلاق]] اسلامی‌ و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر [[امام مهدی|امام زمان]] خود در [[جامعه]] خواهد بود.
خط ۱۸۳: خط ۱۹۰:


«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. بدون [[تردید]] در همه ابعاد یاد شده به چارچوبِ مشخصی نیاز است تا در قالب آن، راه صحیح زندگی باز شود و مسیرهای انحرافی به روی [[آدمی]] بسته گردد و آن راهِ درست، همان مسیر [[انتظار]] است. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظران]] تأثیر می‌گذارد. در بعد [[فکری]] و نظری که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، [[انتظار صحیح]] می‌طلبد که [[منتظر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دروه [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و استوار بمانند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۵، ص ۶۰۲.</ref> یعنی در دوره [[غیبت]] که [[دشمنان]] با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا [[اعتقادات]] درست [[شیعیان]] را از بین ببرند به [[برکت]] قرار گرفتن در سنگر [[انتظار]]، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.
«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. بدون [[تردید]] در همه ابعاد یاد شده به چارچوبِ مشخصی نیاز است تا در قالب آن، راه صحیح زندگی باز شود و مسیرهای انحرافی به روی [[آدمی]] بسته گردد و آن راهِ درست، همان مسیر [[انتظار]] است. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظران]] تأثیر می‌گذارد. در بعد [[فکری]] و نظری که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، [[انتظار صحیح]] می‌طلبد که [[منتظر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دروه [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و استوار بمانند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۵، ص ۶۰۲.</ref> یعنی در دوره [[غیبت]] که [[دشمنان]] با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا [[اعتقادات]] درست [[شیعیان]] را از بین ببرند به [[برکت]] قرار گرفتن در سنگر [[انتظار]]، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.
* در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا [[زمینه‌های ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] می‌گمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های [[اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیرویی کار آمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزکاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود...".<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.</ref>
 
* ویژگی‌های "[[انتظار]]" آن است که [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌کند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌نماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند. کوتاه سخن اینکه "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که در تمام مویرگ‌های حیات فرد و اجتماع [[منتظر]] جاری است و در همه عرصه‌های زندگی، رنگ الهی به [[انسان]] و حیات او می‌بخشد و به چه رنگی الهی بهتر و ماندگارتر؟! [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref> رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.</ref>. با توجه به آنچه گذشت، [[وظایف]] منتظرانِ [[مصلح]] کلّ، چیزی جز همان "رنگ خدایی داشتن" نیست که بر [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای زندگی فردی و جمعی آنها جلوه‌گر می‌شود. با این نگاه، دیگر آن [[وظایف]] بر دوش ما –منتظران- سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرنی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار می‌آید. به [[راستی]] اگر [[فرمانروایی]] ملک [[مهربانی]] و [[امیر]] کاروان مِهروزی، تو را به عنوان سربازی [[شایسته]] برای [[خیمه]] [[ایمان]] خواسته باشد و حضور تو را در سنگر [[حق]]، [[انتظار]] کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار و آن کار را انجام ده یا تو خود راه [[انتظار]] را شناخته‌ای و برای همان مقصدی که برگزیده‌ای، گام خواهی زد؟»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.</ref>.
در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا [[زمینه‌های ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] می‌گمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های [[اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیرویی کار آمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزکاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود..."<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.</ref>.
 
ویژگی‌های "[[انتظار]]" آن است که [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌کند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌نماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند. کوتاه سخن اینکه "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که در تمام مویرگ‌های حیات فرد و اجتماع [[منتظر]] جاری است و در همه عرصه‌های زندگی، رنگ الهی به [[انسان]] و حیات او می‌بخشد و به چه رنگی الهی بهتر و ماندگارتر؟! [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref> رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.</ref>. با توجه به آنچه گذشت، [[وظایف]] منتظرانِ [[مصلح]] کلّ، چیزی جز همان "رنگ خدایی داشتن" نیست که بر [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای زندگی فردی و جمعی آنها جلوه‌گر می‌شود. با این نگاه، دیگر آن [[وظایف]] بر دوش ما –منتظران- سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرنی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار می‌آید. به [[راستی]] اگر [[فرمانروایی]] ملک [[مهربانی]] و [[امیر]] کاروان مِهروزی، تو را به عنوان سربازی [[شایسته]] برای [[خیمه]] [[ایمان]] خواسته باشد و حضور تو را در سنگر [[حق]]، [[انتظار]] کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار و آن کار را انجام ده یا تو خود راه [[انتظار]] را شناخته‌ای و برای همان مقصدی که برگزیده‌ای، گام خواهی زد؟»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.</ref>.
}}
}}


۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش