پرش به محتوا

خداشناسی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹: خط ۹:
[[اعتقاد]] یا بی‌اعتقادی نسبت به [[خداوند]]، مهم‌ترین اصلی است که [[اندیشه]] [[آدمی]] و به‌دنبال آن نوع و [[روش زندگی]] [[انسان]] را مشخص می‌کند. حد نهایی همه شناخت‌های [[انسان]] به [[شناخت]] [[خدا]] (البته مطابق با توانایی‌های فطری، ذهنی و [[فکری]] [[آدمی]]) ختم می‌شود. اگر [[آدمی]] به این [[شناخت]] برسد، به کمال نهایی و [[هدف]] اصلی [[آفرینش]] دست یافته است. تصور توحیدیِ مبتنی بر [[معرفت]] و [[شناخت]] حقیقی، عنصری مؤثر در زندگی [[آدمی]] است و همه حرکات و افکار [[انسان]] را تحت سیطره خویش قرار می‌دهد و در همه ابعاد زندگی [[آدمی]] اثر می‌گذارد. می‌توان این‌گونه تصور کرد که خداشناسی سرمنشأ همه [[فضایل]] و [[کمالات]] در زندگی [[انسان]] است. [[توحید]]، یعنی آن‌که [[خداوند]] یکتا و عاری از هر [[عیب]] و نقص و دارای صفات کمال است، او آفریننده یگانه و بی‌شریک [[جهان هستی]] است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 323.</ref>.
[[اعتقاد]] یا بی‌اعتقادی نسبت به [[خداوند]]، مهم‌ترین اصلی است که [[اندیشه]] [[آدمی]] و به‌دنبال آن نوع و [[روش زندگی]] [[انسان]] را مشخص می‌کند. حد نهایی همه شناخت‌های [[انسان]] به [[شناخت]] [[خدا]] (البته مطابق با توانایی‌های فطری، ذهنی و [[فکری]] [[آدمی]]) ختم می‌شود. اگر [[آدمی]] به این [[شناخت]] برسد، به کمال نهایی و [[هدف]] اصلی [[آفرینش]] دست یافته است. تصور توحیدیِ مبتنی بر [[معرفت]] و [[شناخت]] حقیقی، عنصری مؤثر در زندگی [[آدمی]] است و همه حرکات و افکار [[انسان]] را تحت سیطره خویش قرار می‌دهد و در همه ابعاد زندگی [[آدمی]] اثر می‌گذارد. می‌توان این‌گونه تصور کرد که خداشناسی سرمنشأ همه [[فضایل]] و [[کمالات]] در زندگی [[انسان]] است. [[توحید]]، یعنی آن‌که [[خداوند]] یکتا و عاری از هر [[عیب]] و نقص و دارای صفات کمال است، او آفریننده یگانه و بی‌شریک [[جهان هستی]] است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 323.</ref>.


[[خداوند]] دارای اسمای [[حسنی]] است. صفات او به کمالش بازمی‌گردد و از آن‌جا که او دارای کمال مطلق است، به صفات کمالیه نیز در بالاترین حد که فهم [[بشر]] در آن راهی ندارد، متصف می‌شود. صفات الهی را به صفات ثبوتیه، که به ذات [[خداوند]] تعلق دارند و عین ذات او هستند، مانند حیات، [[قدرت]] و... و صفاتی که افزون بر ذات او، و در واقع جزو افعال [[خداوند]] هستند، مانند رزاقیت، [[خالقیت]] و ... تقسیم می‌کنند. اما صفات سلبیه یعنی صفاتی که نشانه نقصان‌اند و مخصوص پدیده‌ها هستند، مانند وجود اعضا و اجزا یا صفت [[ظلم]]، که هرگز در [[خداوند]] وجود ندارند و در واقع بیان اوصافی هستند که در [[خداوند]] راه ندارند. باید توجه داشت که صفات کمالیه [[خداوند]] برخلاف صفات بشری اکتسابی نیستند، بلکه برآمده از ذات او هستند. برای مثال [[علم الهی]] برخلاف [[دانش]] بشری اکتسابی نیست، بلکه ناشی از احاطه بی‌کم و کاست او از احوال عالم است. از این‌رو [[انسان‌ها]] در تصور خویش از [[کمالات]] الهی نباید صفات و [[خواص]] پدیده‌ها را به [[خداوند]] نسبت دهند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 323.</ref>.
[[خداوند]] دارای اسمای حسنی است. صفات او به کمالش بازمی‌گردد و از آن‌جا که او دارای کمال مطلق است، به صفات کمالیه نیز در بالاترین حد که فهم [[بشر]] در آن راهی ندارد، متصف می‌شود. صفات الهی را به صفات ثبوتیه، که به ذات [[خداوند]] تعلق دارند و عین ذات او هستند، مانند حیات، [[قدرت]] و... و صفاتی که افزون بر ذات او، و در واقع جزو افعال [[خداوند]] هستند، مانند رزاقیت، خالقیت و ... تقسیم می‌کنند. اما صفات سلبیه یعنی صفاتی که نشانه نقصان‌اند و مخصوص پدیده‌ها هستند، مانند وجود اعضا و اجزا یا صفت [[ظلم]]، که هرگز در [[خداوند]] وجود ندارند و در واقع بیان اوصافی هستند که در [[خداوند]] راه ندارند. باید توجه داشت که صفات کمالیه [[خداوند]] برخلاف صفات بشری اکتسابی نیستند، بلکه برآمده از ذات او هستند. برای مثال [[علم الهی]] برخلاف [[دانش]] بشری اکتسابی نیست، بلکه ناشی از احاطه بی‌کم و کاست او از احوال عالم است. از این‌رو [[انسان‌ها]] در تصور خویش از [[کمالات]] الهی نباید صفات و [[خواص]] پدیده‌ها را به [[خداوند]] نسبت دهند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 323.</ref>.


[[امام علی]] {{ع}} به مسئله [[توحید]] و خداشناسی نه‌تنها به‌عنوان یک [[اعتقاد]] فردی، که به‌عنوان زیربنای [[جامعه انسانی]] می‌نگرد و بر این اساس عالی‌ترین قالب را برای بیان این مسائل [[انتخاب]] می‌کند. [[امام]] در آغاز همه [[خطبه‌ها]] و نامه‌هایش [[خداوند]] را یاد کرده و به روش‌های مختلف عقیده‌اش را درباره [[خداوند]] بیان داشته است. [[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] راه‌های گوناگونی برای رسیدن به این [[شناخت]] بزرگ فراروی [[انسان‌ها]] می‌نهد و مباحث و زمینه‌های گوناگون توحیدی را مطرح می‌کند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 323-324.</ref>.
[[امام علی]] {{ع}} به مسئله [[توحید]] و خداشناسی نه‌تنها به‌عنوان یک [[اعتقاد]] فردی، که به‌عنوان زیربنای [[جامعه انسانی]] می‌نگرد و بر این اساس عالی‌ترین قالب را برای بیان این مسائل [[انتخاب]] می‌کند. [[امام]] در آغاز همه [[خطبه‌ها]] و نامه‌هایش [[خداوند]] را یاد کرده و به روش‌های مختلف عقیده‌اش را درباره [[خداوند]] بیان داشته است. [[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] راه‌های گوناگونی برای رسیدن به این [[شناخت]] بزرگ فراروی [[انسان‌ها]] می‌نهد و مباحث و زمینه‌های گوناگون توحیدی را مطرح می‌کند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 323-324.</ref>.
۱۱۲٬۹۹۸

ویرایش