شایستهسالاری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←انتخاب اصلح
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
[[مسئولیتها]] نیازمند [[قاطعیت]] است؛ البته قاطعیت را نباید با [[دیکتاتوری]] و [[استبداد]] همانند دانست. قاطعیت به معنای آن است که پس از مشورت و بهرهمندی از نظرات صاحبنظران، در انجام مصوبات درنگ نکند و کوتاه نیاید؛ زیرا اگر مصوبات با قاطعیت اجرایی نشود، چیزی از مدیریت باقی نمیماند. [[شجاعت]] در انجام [[کارها]] و قاطعیت در عمل به مصوبات و [[احکام]]، لازمه مدیریت است و این ربطی به دیکتاتوری و استبداد ندارد.{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | [[مسئولیتها]] نیازمند [[قاطعیت]] است؛ البته قاطعیت را نباید با [[دیکتاتوری]] و [[استبداد]] همانند دانست. قاطعیت به معنای آن است که پس از مشورت و بهرهمندی از نظرات صاحبنظران، در انجام مصوبات درنگ نکند و کوتاه نیاید؛ زیرا اگر مصوبات با قاطعیت اجرایی نشود، چیزی از مدیریت باقی نمیماند. [[شجاعت]] در انجام [[کارها]] و قاطعیت در عمل به مصوبات و [[احکام]]، لازمه مدیریت است و این ربطی به دیکتاتوری و استبداد ندارد.{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | ||
اگر در انتخاب اصلحاشتباهی صورت گرفت و پس از احراز ابتدایی شخص در مهارتهایی ناتوان برای مسئولیت شناخته شد، اگر از استعدادهای ذاتی و فضیلتهای | اگر در انتخاب اصلحاشتباهی صورت گرفت و پس از احراز ابتدایی شخص در مهارتهایی ناتوان برای مسئولیت شناخته شد، اگر از استعدادهای ذاتی و فضیلتهای خدادادی و هنر مدیریت بهرهمند است میبایست به او فرصت کوتاهی داد تا با [[مهارت]] افزایی یا کسب مهارتهایی کمبود و نقص خود را جبران کند. بنابراین تقویت مدیریتهای شایسته و جبران نقاط ضعف آنان از جمله شروط ضروری است که میبایست بدان توجه داشت؛ زیرا هر کاری نیازمند مهارتهایی است که در طول کار کسب میشود. پس اگر فرد شایستهای برای نقش و [[مسئولیت]] و [[مدیریتی]] [[انتخاب]] شد و از تواناییهای ذاتی برای آن کار برخوردار است میبایست با [[آموزش]] مهارت به او امکان [[مدیریت]] درست و کامل را فراهم کرد تا [[کارها]] [[پیشرفت]] کند و نواقص حذف شود.{{متن قرآن| اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref>« به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است. (موسی) گفت: پروردگارا! سینهام را گشایش بخش. و کارم را برای من آسان کن.و گرهی از زبانم بگشای.تا سخنم را دریابند. و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار. هارون برادرم را پشتم را به او استوار دار. و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۲۴-۳۲.</ref>. | ||
از این رو [[نظارت]] دائمی از سوی [[جامعه]] و افرادی که تحت مدیریت کسی فعالیت میکنند، لازم و ضروری است تا شخص را نسبت به نقاط ضعف او [[آگاه]] و او را برای [[دانشافزایی]] و کسب مهارت [[تشویق]] کنند و رؤسای بالاتر او را به این امر [[فرمان]] دهند. | از این رو [[نظارت]] دائمی از سوی [[جامعه]] و افرادی که تحت مدیریت کسی فعالیت میکنند، لازم و ضروری است تا شخص را نسبت به نقاط ضعف او [[آگاه]] و او را برای [[دانشافزایی]] و کسب مهارت [[تشویق]] کنند و رؤسای بالاتر او را به این امر [[فرمان]] دهند. |