بحث:آیه اولی الامر: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
{{عربی|هذا الخطاب متوجه إلى جميع الناس مؤمنهم و كافرهم إلا من ليس بمكلف من الأطفال و المجانين}}<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. | {{عربی|هذا الخطاب متوجه إلى جميع الناس مؤمنهم و كافرهم إلا من ليس بمكلف من الأطفال و المجانين}}<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. | ||
معنای فوق، در عبارات برخی دیگر از [[مفسران]] نیز آمده است<ref>محی الدین درویش اعراب القرآن و بیانه، ج۲، ص۲۴۳؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج۵، ص۴۰۸.</ref> و بنای نظر فوق، بر عموم افرادی و اطلاق ازمانی [[آیه]] [[استوار]] است.<ref>[[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|آیه اولی الامر]]، ص ۳۱.</ref>. | معنای فوق، در عبارات برخی دیگر از [[مفسران]] نیز آمده است<ref>محی الدین درویش اعراب القرآن و بیانه، ج۲، ص۲۴۳؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج۵، ص۴۰۸.</ref> و بنای نظر فوق، بر عموم افرادی و اطلاق ازمانی [[آیه]] [[استوار]] است.<ref>[[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|آیه اولی الامر]]، ص ۳۱.</ref>. | ||
===معنای واژه «اطیعوا»=== | |||
در جمله {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} کلمه أطيعوا از ماده «طَوع» به معنای [[پیروی]] و [[فرمانبرداری]] همراه با [[رغبت]] است<ref>حسین بن محمد راغب، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۵۲۹؛ خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۲۰۹؛ سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۴۹.</ref>. اطیعوا فعل امر است و بر [[وجوب]] [[اطاعت از خدا]] دلالت دارد<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۸؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۱۶.</ref> و پیروی از [[خدا]]، پیروی از [[کتاب خداوند]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۳۸۳؛ محمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۵، ص۲۶۱؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۳۰۴؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر جلالین، ج۱، ص۹.</ref>. به نظر برخی [[مفسران]]، مقصود از [[اطاعت خدا]]، پیروی از شرایعی است که [[خداوند]] از طریق پیامبرش بر ما [[وحی]] کرده است. [[علامه طباطبایی]] مینویسد: جای هیچ تریددی نیست که [[خدای تعالی]] از این دستور که [[مردم]] او را [[اطاعت]] کنند منظوری جز این ندارد که ما او را در آنچه از طریق [[پیامبر]] عزیزش به سوی ما وحی کرده اطاعت کنیم<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۸۸.</ref> و در این صورت آیه دستورهایی که در قالب [[سنت پیامبر]]{{صل}} بیان شده را نیز شامل میشود. | |||
در جمله {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ}}، اطیعوا فعل امر است و بر وجوب دلالت دارد و مطلق بودن فعل {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} درباره پیامبر{{صل}} نشان میدهد [[اقتدا]] به همه سخنان و [[اعمال]] پیامبر{{صل}} در همه زمانها [[واجب]] است<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۱۷.</ref>. معنای [[اطاعت از رسول]]، پیروی از شخص [[رسول]]، در [[زمان]] [[حیات]] آن حضرت و پیروی از [[سنت]] رسول<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۶؛ محمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۵، ص۲۶۱؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر جلالین، ج۱، ص۹۰؛ سید عبدالله شبر، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، ج۲، ص۵۹؛ برسوی، روح البیان، ج۲، ص۲۲۹.</ref> یا به فرموده [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[پیروی]] از [[سنت]] جامع [[رسول]]، پس از [[درگذشت پیامبر]]{{صل}} است<ref>{{متن حدیث|وَ الرَّدُّ إِلَى الرَّسُولِ الْأَخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعَةِ غَيْرِ الْمُفَرِّقَةِ}} (نهج البلاغه، نامه ۵۳).</ref> و جمله {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ}} عطف است بر {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}}<ref>محی الدین درویش، اعراب القرآن و بیانه، ج۲، ص۲۴۳.</ref>. | |||
برخی [[مفسران]] معتقدند [[پیروی از رسول خدا]]{{صل}} دارای دو حیثیت است: | |||
#از حیث [[تشریع]] که [[خداوند]] غیر از [[قرآن]]، مطالبی را به آن حضرت [[وحی]] نموده و [[پیامبر]] آن مطالب را در [[تفسیر]] و [[تبیین قرآن]] بیان میکند: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. | |||
#از حیث نظرهای [[درستی]] که پیامبر{{صل}} بیان میکند و مرتبط است با [[ولایت]] حضرت در [[حکومت]] و [[قضاوت]] {{متن قرآن|لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستادهایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>. اين همان آرایی است که پیامبر{{صل}} بر اساس [[ظواهر]] [[قوانین]] قضاوت، در میان [[مردم]] به آن [[حکم]] میکند. در این بخش است که [[خدا]] به پیامبر دستور میدهد با مردم [[مشورت]] کند و خود به [[تنهایی]] تصمیم بگیرد: {{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>؛ پس بر مردم [[واجب]] است که [[رسول خدا]]{{صل}} را در دو جهت [[اطاعت]] کنند؛یکی از جهت احکامی که به وسیله [[وحی]] بیان میکند و دیگر احکامی که خودش به عنوان نظر و [[رأی]] صادر مینماید<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۸۸.</ref>. | |||
برخی [[مفسران]] نیز در تبیین این دو حیثیت [[پیامبر]]{{صل}} معتقدند، [[اوامر تشریعی]] پیامبر همان [[احکام الهی]] است که از زبان پیامبر [[ابلاغ]] میشود و اطاعت آنها، [[پیروی]] از [[خدا]] به شمار میآید و با [[امتثال]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} تحقق مییابد و [[اوامر]] [[حکومتی]] و ولایی آن حضرت که آنها نیز [[واجب]] میباشد، با امتثال {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ}} محقق میشود. در هر صورت [[مطاع]] بالذات فقط خداست و به دستور وی از [[رسول]] و [[اولی الأمر]] نیز اطاعت میشود<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۹، صص۲۳۸ و ۲۴۲ - ۲۴۳.</ref>؛ مانند آيه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> که اطلاق [[آیه]] نشان میدهد نظر ولایی پیامبر{{صل}} در همه [[امور دینی]] و [[دنیوی]]، بر نظر [[مؤمنان]] مقدم است، چنانکه اگر امر دائر باشد بین نظر خودش و نظر پیامبر{{صل}}، نظر پیامبر مقدّم است یا اگر پیامبر را خطری [[تهدید]] کرد شخص [[مؤمن]] باید پیامبر را بیش از خودش [[دوست]] بدارد و خود را فدای پیامبر کند<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۲۷۶؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۰۲ - ۲۰۳.</ref>.<ref>[[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|آیه اولی الامر]]، ص ۳۲.</ref>. | |||
====علل تکرار فعل «اطیعوا» درباره پیامبر{{صل}}==== | |||
#برخی گفتهاند تکرار فعل «اطیعوا» درباره پیامبر{{صل}}، برای آن است که نشان دهد گرچه [[اطاعت خدا]] و رسول هر دو واجب است، لکن [[وجوب اطاعت خدا]] بالذات و [[اطاعت پیامبر]]{{صل}} بالغیر و از جانب [[خداوند]] است<ref>عبد الأعلی سبزواری، مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۰۹؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۳۵.</ref>. | |||
#کسانی نیز در بیان علت تکرار فعل «اطیعوا» در مورد [[پیامبر]] و [[اولی الأمر]] معتقدند، [[اطاعت از رسول]] و اولی الأمر در [[مقام]] بیان [[احکام الهی]] با [[اطاعت از خدا]] تفاوتی ندارد و همان [[اطاعت]] از خداست. مقصود از [[اطاعت رسول]] و اولی الأمر، در اوامری است که به بُعد ولایی آنان مربوط میشود،یعنی آنان از آن جهت که [[ولیّ]] امرند و [[تدبیر امور]] [[مسلمانان]] را بر عهده دارند، [[پیروی]] از آنان در [[اوامر]] ولاییشان [[واجب]] است و لفظ اطیعوا درباره پیامبر و اولی الأمر به این اعتبار تکرار شده است<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۳۸۸؛ منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج١، ص۴۳۶.</ref>. | |||
#گروهی دیگر بر آنند که تکرار فعل اطیعوا نسبت به [[خدا]] و پیامبر از آنرو است که میان خدا و [[رسول]] مباینت و تفاوت وجود دارد، یکی [[خالق]] است و دیگری مخلوق. در حالی که این تفاوت میان رسول و اولی الأمر وجود ندارد و هر دو از یک جنساند؛ لذا برای هر دو یک فعل به کار رفته است<ref>سید عبدالله شبر، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، ج۲، ص۵۸؛ همو، تفسیرالقرآن، ص۱۱۷.</ref>. برخی نیز معتقدند با اینکه [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} [[قرین]] پیروی از [[خداوند]] است، با وجود این فعل تکرار شده تا اولاً: اهمیت [[شخصیت پیامبر]] را نشان دهد. ثانیاً: نشان دهد [[وجوب]] پیروی از پیامبر به مباحثی که در [[قرآن]] آمده اختصاص ندارد، بلکه پیروی از دیگر مباحثی که پیامبر بیان میکند نیز واجب است<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۹۹؛ آلوسی، روح المعانی، ج۳، ص۶۳.</ref>. | |||
#برخی [[مفسران]] هم گفتهاند: «تکرار فعل در {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}} اشاره به این است که پیامبر در [[لزوم]] پیرویِ مطلق از ایشان، مستقل است و عدم تکرار فعل در [[اولی الامر]]، بیانگر آن است که در میان اولی الأمر، فرد یا افرادی یافت میشوند که اطاعتشان واجب نیست»<ref>قاسمی، محاسن التأویل، ج۳، ص۱۸۷.</ref>. این سخن نادرست است؛ زیرا اولی الأمر به وسیله واو بر رسول عطف شده و چنانکه گفتهاند، عطف به معنای تکرار فعل است. [[علاء]] الدین [[بغدادی]] مینویسد: {{متن قرآن|وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>علاءالدین علی بن محمد بغدادی، لباب التأویل فی معانی التنزیل، ج۱، ص۳۹۳.</ref> یعنی {{عربی|وَأَطِيعُوا أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}. علاوه بر این، [[آیه]] [[پیروی]] از [[اولی الأمر]] را همانند [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} به صورت مطلق [[واجب]] دانسته است. این امر نشان میدهد پیروی از تمام مصادیق اولی الأمر همانند [[پیروی از رسول خدا]]{{صل}} بدون هیچ قید و شرطی واجب است و اگر چنان که ادعا شده، در میان اولی الأمر کسانی بودند که [[اطاعت]] آنان واجب نیست، باید این امر با ذکر قیودی در آیه مشخص میشد، در حالی که در آیه مورد نظر پیروی از اولی الأمر به صورت مطلق بیان شده است. | |||
#برخی [[مفسران]] هم معتقدند تکرار فعل «اطیعوا» درباره [[پیامبر]]{{صل}} و عدم تکرار آن درباره اولی الأمر بیانگر آن است که [[رسول]]{{صل}} در [[مطاع]] بودن و داشتن [[حق اطاعت]] مستقل است، اما اولی الأمر از چنین استقلالی برخوردار نیست<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۳، ص۶۳.</ref>. | |||
در پاسخ به ادعای فوق باید گفت: در آیه مورد نظر برای پیروی از رسول و اولی الأمر یک فعل «اطیعوا» آن هم به صورت مطلق استعمال شده است. این امر بیانگر آن است که رسول و اولی الأمر در بحث اطاعت از هر نظر یکسان میباشند و معنا ندارد که یک لفظ در جملهای هم مطلق باشد و هم [[مقید]]، بدین سبب اگر رسول در حق اطاعت مستقل است، اولی الأمر نیز باید اینگونه باشد، چون آن دو از اطاعت یکسانی برخوردارند و آیه مورد نظر، هیچ تفاوتی را نسبت به یکی از آن دو، برنمیتابد. اگر کیفیت مطاع بودن [[رسول خدا]] با اولی الأمر تفاوت داشت باید در آیه به آن اشاره میشد، [[حال]] آنکه هیچ اشارهای نشده است. | |||
به جز قول پنجم که به نادرست بودن آن اشاره شد، سایر اقوال با هم تعارضی ندارند؛ لذا میتوان همه آنها را صحیح و پاسخهای [[درستی]] برای یک مسئله دانست.<ref>[[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|آیه اولی الامر]]، ص ۳۴.</ref>. | |||
====علل عدم تکرار فعل «اطیعوا» بین [[رسول]] و [[اولی الأمر]]==== | |||
#شماری از [[محققان]] احتمال دادهاند که تکرار نشدن فعل اطیعوا بین رسول و اولی الأمر اشاره دارد به اینکه [[پیامبر]]{{صل}} دارای دو [[منصب]] است؛ هم دارای منصب [[رسالت]] است که در [[آیه]] با عنوان {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ}} از ایشان یاد شده و هم دارای [[منصب رهبری]] و [[زمامداری]] [[امت اسلامی]] است که [[قرآن]] با عنوان {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} از آن یاد کرده است؛ بنابراین پیامبر{{صل}} در [[زمان]] خود، علاوه بر منصب رسالت و [[ابلاغ احکام]]، اولی الأمر [[جامعه اسلامی]] نیز به شمار میرود. در حالی که [[امام]]، فقط اولی الأمر [[جامعه]] محسوب میشود<ref>محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۳۲۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۴۱.</ref>. | |||
#برخی هم معتقدند علت عدم تکرار فعل اطیعوا برای اولی الأمر آن است که [[اطاعت از اولی الأمر]] همسان [[اطاعت از رسول]] است و به این سبب است که اطاعت از رسول و اولی الأمر در کنار هم و بدون تکرار «اطیعوا» آمده است<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۹، ص۲۴۴.</ref>. | |||
#این احتمال نیز وجود دارد که علت عدم تکرار فعل اطیعوا درباره اولی الأمر این باشد که [[اطاعت از پیامبر]] و اولی الأمر یک [[تکلیف]] است که در [[زمان پیامبر]] متعلق به خود ایشان و بعد از پیامبر متعلق به اولی الأمر است. آنچه در جمعبندی احتمالهای فوق میتوان گفت آن است که [[مفسران]] تفاوتهای درستی را به عنوان فاصله میان [[خدا]]، رسول و اولی الأمر بیان داشتهاند، اما در تحلیل آن دچار [[اختلاف]] شدهاند. به نظر میرسد قول دوم با آیه مورد نظر، تناسب بیشتری داشته باشد.<ref>[[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|آیه اولی الامر]]، ص ۳۶.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |