عصر امام صادق در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←امام صادق{{ع}} و هشام بن عبدالملک
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
در این جو آکنده از تزاحم [[خواستهها]] و [[شورش]] بر حکومت مرکزی خصوصا پس از [[قیام زید]]، امام صادق{{ع}} مشغول مرتب نمودن اوضاع در جهت [[رسالت]] خود بودند، از دیگر سو تهمتهای بسیاری از قبیل قیام در برابر [[خلیفه]] [[مسلمانان]]، زندقه و جواز [[سبّ]] و لعن خلفا بهسوی [[شیعه]] سرازیر بود، هنگامی که هشام به [[مدینه]] آمد [[بنی عباس]] که هنوز [[قدرت]] را در دست نگرفته بودند به استقبال او آمدند و از امام صادق{{ع}} [[شکایت]] و بدگویی کردند که او [[میراث]] «ماهر الخصی» را به تنهایی گرفته و ما را از آن بینصیب گذاشته است<ref>از مراجعه به کتب روایى برمىآید که این شخص بدون وارث بوده و چون امام میراث بر هر بى وارثى است ارث او را گرفته بوده است.</ref>. | در این جو آکنده از تزاحم [[خواستهها]] و [[شورش]] بر حکومت مرکزی خصوصا پس از [[قیام زید]]، امام صادق{{ع}} مشغول مرتب نمودن اوضاع در جهت [[رسالت]] خود بودند، از دیگر سو تهمتهای بسیاری از قبیل قیام در برابر [[خلیفه]] [[مسلمانان]]، زندقه و جواز [[سبّ]] و لعن خلفا بهسوی [[شیعه]] سرازیر بود، هنگامی که هشام به [[مدینه]] آمد [[بنی عباس]] که هنوز [[قدرت]] را در دست نگرفته بودند به استقبال او آمدند و از امام صادق{{ع}} [[شکایت]] و بدگویی کردند که او [[میراث]] «ماهر الخصی» را به تنهایی گرفته و ما را از آن بینصیب گذاشته است<ref>از مراجعه به کتب روایى برمىآید که این شخص بدون وارث بوده و چون امام میراث بر هر بى وارثى است ارث او را گرفته بوده است.</ref>. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} در اینجا خطبهای خواندهاند که در آن آمده است: پدر شما آزاد شده ما بود که از [[ترس]] شمشیرهای ما [[مسلمان]] شده بود، وی هیچگاه به سوی [[خدا]] و [[رسول]] او [[هجرت]] نکرده و [[خداوند]] [[ولایت]] او را با این [[آیه]] از ما برید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>. سپس فرمود: این [[غلام]] ما بود که مرد و ما [[میراث]] او را گرفتیم و چون ما اولاد رسول خدا و ذراری [[فاطمه زهرا]]{{س}} هستیم و آن حضرت میراث پیامبر را گرفت<ref>مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۲۴؛ بحار الأنوار، ج۴۷، ص۱۷۶، ح۲۲.</ref>. | [[امام صادق]]{{ع}} در اینجا خطبهای خواندهاند که در آن آمده است: پدر شما آزاد شده ما بود که از [[ترس]] شمشیرهای ما [[مسلمان]] شده بود، وی هیچگاه به سوی [[خدا]] و [[رسول]] او [[هجرت]] نکرده و [[خداوند]] [[ولایت]] او را با این [[آیه]] از ما برید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>. سپس فرمود: این [[غلام]] ما بود که مرد و ما [[میراث]] او را گرفتیم و چون ما اولاد رسول خدا و ذراری [[فاطمه زهرا]]{{س}} هستیم و آن حضرت میراث پیامبر را گرفت<ref>مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۲۴؛ بحار الأنوار، ج۴۷، ص۱۷۶، ح۲۲.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۸ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۸]]، ص ۹۹.</ref>. | ||
پس از [[مرگ]] [[هشام بن عبدالملک]] در سال ۱۲۵ ه. ق | === زمان ولید بن یزید === | ||
{{همچنین|ولید بن یزید}} | |||
پس از [[مرگ]] [[هشام بن عبدالملک]] در سال ۱۲۵ ه. ق ولید بن یزید عهدهدار امر [[خلافت]] شد. ولید به [[لقب]] [[فاسق]] مشهور بود؛ چراکه در میان [[بنی امیه]] از نظر دائم الخمر بودن، شنیدن موسیقی، هرزهدرایی، [[پردهدری]] و بیتوجهی به کارهای [[مردم]] کسی به پای او نمیرسید؛ در حالات او وارد شده در حالت مستی با کنیز خود درآمیخت و چون [[مؤذن]] بانگ [[اذان]] برداشت، قسم یاد کرد که باید این کنیز برای مردم [[نماز جماعت]] بخواند. آن کنیز لباسهای ولید را پوشید و به [[مسجد]] رفت و در حال جنابت و مستی برای مردم نماز جماعت خواند. | |||
ولید حوضی از شراب برای خود درست کرده بود که در هنگام عیش و [[عشرت]] خود را به درون آن میانداخت و آنقدر از آن مینوشید که کم شدن شراب حوض در کنارههایش آشکار میشد<ref>حیات الحیوان، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. از دیگر جلوههای [[فسق]] او اینکه با کنیزان پدرش که «ام ولد» بودند، یعنی پدرش از آنها صاحب فرزند شده و آنها نامادری او بهشمار میآمدند [[ازدواج]] کرد. | ولید حوضی از شراب برای خود درست کرده بود که در هنگام عیش و [[عشرت]] خود را به درون آن میانداخت و آنقدر از آن مینوشید که کم شدن شراب حوض در کنارههایش آشکار میشد<ref>حیات الحیوان، ج۱، ص۲۱۶.</ref>. از دیگر جلوههای [[فسق]] او اینکه با کنیزان پدرش که «ام ولد» بودند، یعنی پدرش از آنها صاحب فرزند شده و آنها نامادری او بهشمار میآمدند [[ازدواج]] کرد. |