پرش به محتوا

بقیة الله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|اندازه=100%|'
جز (جایگزینی متن - 'مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص' به 'تونه‌ای، مجتبی، [[موعودنامه (کتاب)|موع...)
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|اندازه=100%|')
خط ۲۰: خط ۲۰:
#وقتی [[احمد بن اسحاق بن سعد اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و درباره جانشین آن حضرت پرسید، آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: "آیا نشانه‌‏ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟" آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: من بقیة اللّه بر زمین و منتقم از دشمنان او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت‏، نشانه‌‏ای طلب نکن<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ الْمُنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِهِ‏ فَلَا تَطْلُبْ‏ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ‏ يَا أَحْمَدَ بْنَ‏ إِسْحَاق‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۱۶ - ۱۱۸.</ref>.
#وقتی [[احمد بن اسحاق بن سعد اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد و درباره جانشین آن حضرت پرسید، آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: "آیا نشانه‌‏ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟" آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: من بقیة اللّه بر زمین و منتقم از دشمنان او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن این کرامت‏، نشانه‌‏ای طلب نکن<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ الْمُنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِهِ‏ فَلَا تَطْلُبْ‏ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ‏ يَا أَحْمَدَ بْنَ‏ إِسْحَاق‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۱۶ - ۱۱۸.</ref>.
== بقیة الله در موعودنامه ==
== بقیة الله در موعودنامه ==
*یکی از القاب معروف [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. بقیة الله یعنی بقیه و بازمانده خلفای خدا در زمین از [[انبیا]] و [[اوصیا]] یا کسانی که خدا به وسیله آن‌ها بندگانش را باقی می‌دارد و مورد رحمت قرار می‌دهد. و اما ارتباط‍‌ و اختصاص این لقب شریف به آن وجود مقدس؛ هرچند از بعضی احادیث استفاده می‌شود که این لقب بر همه خاندان [[رسالت]] {{عم}} اطلاق می‌شود و همه آن‌ها بقیة الله هستند. در زیارت جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم: {{عربی|اندازه=155%|"السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ..."}}<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۳.</ref>.
*یکی از القاب معروف [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. بقیة الله یعنی بقیه و بازمانده خلفای خدا در زمین از [[انبیا]] و [[اوصیا]] یا کسانی که خدا به وسیله آن‌ها بندگانش را باقی می‌دارد و مورد رحمت قرار می‌دهد. و اما ارتباط‍‌ و اختصاص این لقب شریف به آن وجود مقدس؛ هرچند از بعضی احادیث استفاده می‌شود که این لقب بر همه خاندان [[رسالت]] {{عم}} اطلاق می‌شود و همه آن‌ها بقیة الله هستند. در زیارت جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم: {{عربی|اندازه=100%|"السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ..."}}<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۳.</ref>.
*علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از [[روایات]] این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه]] {{عم}} نسبت داده شده است و خود را به‌عنوان بقیة الله معرفی نموده‌اند. از جمله وقتی [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} از مسافرت پرماجرای شام-که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود- مراجعت می‌نمودند، نزدیک مدین که رسیدند مردم، به دنبال سم‌پاشی‌های دستگاه خلافت، دروازه‌ها را بسته مانع از ورود آن حضرت و همراهان به شهر شدند. حتی از فروختن آذوقه به آنان هم خودداری نمودند. امام {{ع}} بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم‌پیشه‌اند! من بقیة الله هستم. خداوند می‌فرماید: بقیة الله برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید...<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۱-۴۷۲.</ref>.
*علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از [[روایات]] این لقب شریف به خصوص به بعضی از [[ائمه]] {{عم}} نسبت داده شده است و خود را به‌عنوان بقیة الله معرفی نموده‌اند. از جمله وقتی [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} از مسافرت پرماجرای شام-که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود- مراجعت می‌نمودند، نزدیک مدین که رسیدند مردم، به دنبال سم‌پاشی‌های دستگاه خلافت، دروازه‌ها را بسته مانع از ورود آن حضرت و همراهان به شهر شدند. حتی از فروختن آذوقه به آنان هم خودداری نمودند. امام {{ع}} بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم‌پیشه‌اند! من بقیة الله هستم. خداوند می‌فرماید: بقیة الله برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید...<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۱-۴۷۲.</ref>.
*همچنین نجمه مادر گرامی [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیة الله عزّ و جلّ‌ است در زمین<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.</ref>.
*همچنین نجمه مادر گرامی [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیة الله عزّ و جلّ‌ است در زمین<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.</ref>.
*با همه آن‌چه آوردیم، در بسیاری از احادیث این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر {{ع}} اطلاق شده و آن وجود مقدس خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة الله‌ها حضرتش را به این نام نامیده‌اند. به حدّی این لقب با آن سرور ارتباط‍‌ پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ به‌طوری که تا بقیة الله گفته می‌شود جز آن بقیة الله منتظر به نظر نمی‌آید. شاید سرّ مطلب این باشد که این بقیة الله، بقیه تمام بقیة الله‌هاست و پس از او دیگر بقیة اللهی نیست. هرکدام از حجج الهیه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیة الله بودند و خدا آن‌ها را برای هدایت خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هریک دیگری می‌آمد و اگر بقیة اللهی از دنیا می‌رفت، بقیة اللهی دیگر به جا می‌ماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدّس، بقیه‌ای است که پس از او دیگر بقیه‌ای نیست؛آخرین بقیة الله است. با آمدن او دیگر بقیه‌ای باقی نمانده است که بیاید.
*با همه آن‌چه آوردیم، در بسیاری از احادیث این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر {{ع}} اطلاق شده و آن وجود مقدس خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة الله‌ها حضرتش را به این نام نامیده‌اند. به حدّی این لقب با آن سرور ارتباط‍‌ پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ به‌طوری که تا بقیة الله گفته می‌شود جز آن بقیة الله منتظر به نظر نمی‌آید. شاید سرّ مطلب این باشد که این بقیة الله، بقیه تمام بقیة الله‌هاست و پس از او دیگر بقیة اللهی نیست. هرکدام از حجج الهیه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیة الله بودند و خدا آن‌ها را برای هدایت خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هریک دیگری می‌آمد و اگر بقیة اللهی از دنیا می‌رفت، بقیة اللهی دیگر به جا می‌ماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدّس، بقیه‌ای است که پس از او دیگر بقیه‌ای نیست؛آخرین بقیة الله است. با آمدن او دیگر بقیه‌ای باقی نمانده است که بیاید.
*در حدیث مفصلی از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} که متضمن سؤالات یکی از منکران نسبت به عده‌ای از آیات قرآن است این جمله یافت می‌شود که سائل پرسید: می‌یابم که قرآن می‌گوید: بقیة الله بهتر است برای شما. این بقیه چیست و کیست‌؟<ref>بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۶.</ref> [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: آنان (اولیای خدا) بقیة الله‌اند. مقصود مهدی {{ع}} است که در هنگام پایان‌پذیری این مهلت خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر می‌کند؛آن‌گونه که از ظلم و جور مملو گشته است. از آیات و نشانه‌های او غیبت است و پنهانی؛آن‌گاه که طغیان گسترش گیرد و انتقام فرا رسد<ref>همان، ص ۱۱۹.</ref>.
*در حدیث مفصلی از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} که متضمن سؤالات یکی از منکران نسبت به عده‌ای از آیات قرآن است این جمله یافت می‌شود که سائل پرسید: می‌یابم که قرآن می‌گوید: بقیة الله بهتر است برای شما. این بقیه چیست و کیست‌؟<ref>بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۶.</ref> [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: آنان (اولیای خدا) بقیة الله‌اند. مقصود مهدی {{ع}} است که در هنگام پایان‌پذیری این مهلت خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر می‌کند؛آن‌گونه که از ظلم و جور مملو گشته است. از آیات و نشانه‌های او غیبت است و پنهانی؛آن‌گاه که طغیان گسترش گیرد و انتقام فرا رسد<ref>همان، ص ۱۱۹.</ref>.
*از [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا می‌شود به قائم [[آل محمد]] به‌عنوان امیر المؤمنین سلام کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که خدا [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز کافر به این نام نامیده نشود. راوی حدیث عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ فرمود: باید گفت: {{عربی|اندازه=155%|"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ"}}. آن‌گاه آیه شریفه را تلاوت فرمود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲.</ref>  
*از [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا می‌شود به قائم [[آل محمد]] به‌عنوان امیر المؤمنین سلام کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که خدا [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز کافر به این نام نامیده نشود. راوی حدیث عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ فرمود: باید گفت: {{عربی|اندازه=100%|"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ"}}. آن‌گاه آیه شریفه را تلاوت فرمود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲.</ref>  
*همچنین خود آن وجود مقدس در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است.
*همچنین خود آن وجود مقدس در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است.
*آن‌گاه که جناب [[احمد بن اسحاق]] شرفیاب محضر امام یازدهم {{ع}} گردید و از حضرتش جویای خلیفه و جانشین پس از آن حضرت شد، امام {{ع}} از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، نور دیده‌شان، مهدی [[آل محمد]] {{عم}}-که در سن سه سالگی بود و چهره‌اش چون ماه تمام و بدر کامل می‌درخشید-بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای احمد بن اسحاق، اگرنه این بود که در نزد خدا و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم. ... حدیث به این‌جا می‌رسد که جناب احمد عرضه داشت: آقای من، آیا می‌شود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه امامت نور دیده تابان باشد؟ تا این جمله را احمد بن اسحاق گفت، ناگهان حجت سه ساله پروردگار، لب به سخن باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین، ص ۳۸۴.</ref>؛ من بقیة الله هستم در زمین خدا و انتقام‌گیرنده از دشمنان او. پس بعد از این‌که به سرچشمه رسیدی نشانه مجو<ref>نشریه موعود، شماره ۲۱، ص ۵۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۷۱.</ref>.
*آن‌گاه که جناب [[احمد بن اسحاق]] شرفیاب محضر امام یازدهم {{ع}} گردید و از حضرتش جویای خلیفه و جانشین پس از آن حضرت شد، امام {{ع}} از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، نور دیده‌شان، مهدی [[آل محمد]] {{عم}}-که در سن سه سالگی بود و چهره‌اش چون ماه تمام و بدر کامل می‌درخشید-بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای احمد بن اسحاق، اگرنه این بود که در نزد خدا و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم. ... حدیث به این‌جا می‌رسد که جناب احمد عرضه داشت: آقای من، آیا می‌شود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه امامت نور دیده تابان باشد؟ تا این جمله را احمد بن اسحاق گفت، ناگهان حجت سه ساله پروردگار، لب به سخن باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: {{عربی|اندازه=100%|"أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین، ص ۳۸۴.</ref>؛ من بقیة الله هستم در زمین خدا و انتقام‌گیرنده از دشمنان او. پس بعد از این‌که به سرچشمه رسیدی نشانه مجو<ref>نشریه موعود، شماره ۲۱، ص ۵۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۷۱.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
* [[القاب امام مهدی چیستند؟ (پرسش)]]
* [[القاب امام مهدی چیستند؟ (پرسش)]]