۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|') |
|||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
::::::پس از وفات [[احسائی]]، پیروان او، [[کاظم رشتی]] را پیشوای خوی دانستند. کاظم از جوانی در مجلس درس احسائی شرکت میکرد و بسیار مورد احترام استاد بود. او شانزده سال، طایفه [[شیخیه]] را رهبری کرد و با بیان و قلم، افکار شیخ و نظریات خود را نشر داد. بسیاری از آرای باطل [[شیخیه]] به [[کاظم رشتی]] نسبت داده شده و ربطی به [[شیخ احمد احسائی]] ندارد، به همین سبب علمای بزرگ معاصرِ رشتی، در انحراف اعتقادی او تردیدی نداشتند. | ::::::پس از وفات [[احسائی]]، پیروان او، [[کاظم رشتی]] را پیشوای خوی دانستند. کاظم از جوانی در مجلس درس احسائی شرکت میکرد و بسیار مورد احترام استاد بود. او شانزده سال، طایفه [[شیخیه]] را رهبری کرد و با بیان و قلم، افکار شیخ و نظریات خود را نشر داد. بسیاری از آرای باطل [[شیخیه]] به [[کاظم رشتی]] نسبت داده شده و ربطی به [[شیخ احمد احسائی]] ندارد، به همین سبب علمای بزرگ معاصرِ رشتی، در انحراف اعتقادی او تردیدی نداشتند. | ||
::::::پس از درگذشت [[کاظم رشتی]]، یکی از شاگردان او به نام [[علی محمد شیرازی]]، مدعی جانشینی او شد که با حمایت جمعی از شاگردان رشتی از او، مرحلهای جدید و حساس در شکلگیری فرقههای انحرافی پدید آمد. سرانجام فرقهای به نام [[بابیت]] شکل گرفت که خود بستری آماده برای انحرافی بزرگتر به نام [[بهائیت]] شد. | ::::::پس از درگذشت [[کاظم رشتی]]، یکی از شاگردان او به نام [[علی محمد شیرازی]]، مدعی جانشینی او شد که با حمایت جمعی از شاگردان رشتی از او، مرحلهای جدید و حساس در شکلگیری فرقههای انحرافی پدید آمد. سرانجام فرقهای به نام [[بابیت]] شکل گرفت که خود بستری آماده برای انحرافی بزرگتر به نام [[بهائیت]] شد. | ||
::::::پس از انتشار خبر جانشینی [[علی محمد شیرازی]]، وی فرصت را غنیمت شمرده، پای را از جانشینی استادش فراتر نهاد و در ابتدای کار، ادعای ذِکریّت<ref>به معنای مفسر [[قرآن]] بودن است. او بخشهایی از [[قرآن]] کریم را با روشی که از مکتب [[شیخیه]] آموخته بود تأویل کرده، مدعی شد که [[امام]] دوازدهم شیعیان، او را مأمور کرده است تا جهانیان را ارشاد کند و همزمان خود را "ذکر" نامید. تلخیص تاریخ نبیل، ص ۱۲۷.</ref> کرد، سپس با ادعای [[بابیت]]، خود را باب [[امام]] دوازدهم شیعیان -یعنی واسطه میان مردم و [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}- معرفی نمود. و او بر این اعتقاد اصرار داشت که برای پیبردن به اسرار و حقایق بزرگ و مقدس، باید مردم به ناچار از «در» بگذرند و به حقیقت برسند؛ لذا میگفت: مردم، باید به من ایمان آورند، تا به کمک من –که واقف به اسرار هستم- بر آن اسرار دست یابند. او آشکارا میگفت: {{عربی | ::::::پس از انتشار خبر جانشینی [[علی محمد شیرازی]]، وی فرصت را غنیمت شمرده، پای را از جانشینی استادش فراتر نهاد و در ابتدای کار، ادعای ذِکریّت<ref>به معنای مفسر [[قرآن]] بودن است. او بخشهایی از [[قرآن]] کریم را با روشی که از مکتب [[شیخیه]] آموخته بود تأویل کرده، مدعی شد که [[امام]] دوازدهم شیعیان، او را مأمور کرده است تا جهانیان را ارشاد کند و همزمان خود را "ذکر" نامید. تلخیص تاریخ نبیل، ص ۱۲۷.</ref> کرد، سپس با ادعای [[بابیت]]، خود را باب [[امام]] دوازدهم شیعیان -یعنی واسطه میان مردم و [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}- معرفی نمود. و او بر این اعتقاد اصرار داشت که برای پیبردن به اسرار و حقایق بزرگ و مقدس، باید مردم به ناچار از «در» بگذرند و به حقیقت برسند؛ لذا میگفت: مردم، باید به من ایمان آورند، تا به کمک من –که واقف به اسرار هستم- بر آن اسرار دست یابند. او آشکارا میگفت: {{عربی|«يا عبادالله! اسمعوا نداء الحجة من حول الباب»}}؛ ای بندگان خدا! صدای حجت خدا و [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را از طرف باب بشنوید. | ||
::::::[[علی محمد شیرازی]]، پیش از رفتن به [[مکه]]، خود را باب [[امام مهدی|امام زمان]]میخواند و دعوت خود را هم پنهانی انجام میداد؛ ولی پس از آنکه از مکه به شیراز بازگشت، هم عنوان خود را عوض کرد و خود را [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} و همان [[امام]] غایب خواند و هم دعوتش را علنی کرد. او آشکارا میگفت که من همان مهدی موعودم که هزاران سال است در انتظار ظهور و بودهاند. مریدان او و به ویژه شاگردان [[کاظم رشتی]] این ادعای باطل او را نیز تأیید کرده، به او ایمان آوردند؛ چرا که تحت تأثیر سخنان استاد خود، [[کاظم رشتی]] بودند که پیش از وفات خود بشارت داده بود: زود است که پس از من، [[امام]] غایب، آشکار شود و شاید [[امام]] غایب در میان شما باشد. او به پیروانش تأکید میکرد که بر یک یک شما لازم است که در شهرها بگردید و ندای [[امام]] غایب را اجابت کنید<ref>شیخیگری، بابیگری، ص۷۹.</ref>. | ::::::[[علی محمد شیرازی]]، پیش از رفتن به [[مکه]]، خود را باب [[امام مهدی|امام زمان]]میخواند و دعوت خود را هم پنهانی انجام میداد؛ ولی پس از آنکه از مکه به شیراز بازگشت، هم عنوان خود را عوض کرد و خود را [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} و همان [[امام]] غایب خواند و هم دعوتش را علنی کرد. او آشکارا میگفت که من همان مهدی موعودم که هزاران سال است در انتظار ظهور و بودهاند. مریدان او و به ویژه شاگردان [[کاظم رشتی]] این ادعای باطل او را نیز تأیید کرده، به او ایمان آوردند؛ چرا که تحت تأثیر سخنان استاد خود، [[کاظم رشتی]] بودند که پیش از وفات خود بشارت داده بود: زود است که پس از من، [[امام]] غایب، آشکار شود و شاید [[امام]] غایب در میان شما باشد. او به پیروانش تأکید میکرد که بر یک یک شما لازم است که در شهرها بگردید و ندای [[امام]] غایب را اجابت کنید<ref>شیخیگری، بابیگری، ص۷۹.</ref>. | ||
::::::[[علی محمد شیرازی]]، به ادعای [[بابیت]] و [[مهدویت]] اکتفا نکرد و انحراف و گمراهی را به حدی رساند که مدعی نزول کتاب و دین جدید شد و به گمان خود، احکام جاودانه اسلام را با نوشتن کتاب "بیان" نسخ کرد. وی، در ابتدای کتاب "بیان" خود را برتر از همه انبیای الهی و مظهر نفس پروردگار معرفی کرد و عقیده داشت که با ظهورش آیین [[اسلام]]، منسوخ و قیامت موعود در [[قرآن]]، به پا شده است<ref>تلخیص تاریخ نبیل، صص ۱۳۰، ۱۷۰.</ref>. | ::::::[[علی محمد شیرازی]]، به ادعای [[بابیت]] و [[مهدویت]] اکتفا نکرد و انحراف و گمراهی را به حدی رساند که مدعی نزول کتاب و دین جدید شد و به گمان خود، احکام جاودانه اسلام را با نوشتن کتاب "بیان" نسخ کرد. وی، در ابتدای کتاب "بیان" خود را برتر از همه انبیای الهی و مظهر نفس پروردگار معرفی کرد و عقیده داشت که با ظهورش آیین [[اسلام]]، منسوخ و قیامت موعود در [[قرآن]]، به پا شده است<ref>تلخیص تاریخ نبیل، صص ۱۳۰، ۱۷۰.</ref>. | ||
::::::پس از اعدام باب، عموم بابیان به جانشینی [[میرزا یحیی نوری]] معروف به "صبح ازل" معتقد شدند و برادر بزرگترش [[حسین علی نوری]] حدود هیجده سال از دستورات [[میرزا یحیی]] در ظاهر اطاعت میکرد؛ اما در تمام این مدت با زیرکی و سیاست به تحکیم جایگاه خود و تضعیف موقعیت [[میرزا یحیی]] همت گماشت. اختلاف جدی میان دو برادر وقتی بود که [[حسین علی نوری]] خود را "من یظهره الله" یعنی همان موعودی خواند که باب به ظهور او بشارت داده است. | ::::::پس از اعدام باب، عموم بابیان به جانشینی [[میرزا یحیی نوری]] معروف به "صبح ازل" معتقد شدند و برادر بزرگترش [[حسین علی نوری]] حدود هیجده سال از دستورات [[میرزا یحیی]] در ظاهر اطاعت میکرد؛ اما در تمام این مدت با زیرکی و سیاست به تحکیم جایگاه خود و تضعیف موقعیت [[میرزا یحیی]] همت گماشت. اختلاف جدی میان دو برادر وقتی بود که [[حسین علی نوری]] خود را "من یظهره الله" یعنی همان موعودی خواند که باب به ظهور او بشارت داده است. | ||
::::::[[علی محمد شیرازی|باب]]، در چند جای کتاب بیان، ظهور شخص بزرگی در آینده بسیار دور را پیشگویی کرده، با عبارت "من یظهره الله" یعنی کسی که خدا او را آشکار خواهد ساخت از او خبر داده و با بیان را به اطاعت از او دعوت کرده بود. با اینکه این بشارت در بیانِ باب به حدود ۲۰۰۰ سالپس از آیین باب مربوط میشد، حسین علی نوری پس از حدود ۱۸ سال مدعی مقام "من یظهره الله" شد و کتاب اقدس<ref>این کتاب شامل احکام و تعالیم اصلی بهائیان است.</ref> را نگاشت. | ::::::[[علی محمد شیرازی|باب]]، در چند جای کتاب بیان، ظهور شخص بزرگی در آینده بسیار دور را پیشگویی کرده، با عبارت "من یظهره الله" یعنی کسی که خدا او را آشکار خواهد ساخت از او خبر داده و با بیان را به اطاعت از او دعوت کرده بود. با اینکه این بشارت در بیانِ باب به حدود ۲۰۰۰ سالپس از آیین باب مربوط میشد، حسین علی نوری پس از حدود ۱۸ سال مدعی مقام "من یظهره الله" شد و کتاب اقدس<ref>این کتاب شامل احکام و تعالیم اصلی بهائیان است.</ref> را نگاشت. | ||
::::::[[میرزا حسین علی نوری|بهاء الله]] مدعی شد که پیامبری است که پس از ظهور [[علی محمد شیرازی|باب]]و [[دین]] او، بار دیگر آیین جدیدی به نام [[بهائیت]] آورده و [[دین]] بیان را نسخ کرده است. ولی او به ادعای پیامبری اکتفا نکرد و ادعا کرد که خدا در او تجسم یافته است. او شهر عکّا را زندان و خود را خدای زندانی شمرده و نوشته است: {{عربی | ::::::[[میرزا حسین علی نوری|بهاء الله]] مدعی شد که پیامبری است که پس از ظهور [[علی محمد شیرازی|باب]]و [[دین]] او، بار دیگر آیین جدیدی به نام [[بهائیت]] آورده و [[دین]] بیان را نسخ کرده است. ولی او به ادعای پیامبری اکتفا نکرد و ادعا کرد که خدا در او تجسم یافته است. او شهر عکّا را زندان و خود را خدای زندانی شمرده و نوشته است: {{عربی|«لا اله الا أنا المسجون الفريد»}}؛ یعنی هیچ خدایی جز من که [در عکّا] زندانی شده و یگانه هستم وجود ندارد. در حال حاضر [[بهائیت]] زیر نظر "بیت العدل" که در اسرائیل و شهر حیفا قرار دارد، اداره میشود و هر چند سال یکبار، اعضای آن به وسیله انتخابات تغییر میکنند<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک: بهائیان نوشته سید محمد باقر نجفی.</ref>»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۳۰۹، ۳۱۱.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |