۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
از آنجایی که بررسیهای ژرف در این موضوع نیازمند بهرهگیری از برخی واژهها و «مفاهیم» است و از طرفی تعریف روشنی از بعضی از آنها در دست نیست؛ از این رو، گام نخست آن است که این واژهها در حد امکان بازکاوی و تعریف شود. برخی از این واژههایی که در بحث نشانهها به کار رفته، عبارت است از :<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۹۸.]</ref> | از آنجایی که بررسیهای ژرف در این موضوع نیازمند بهرهگیری از برخی واژهها و «مفاهیم» است و از طرفی تعریف روشنی از بعضی از آنها در دست نیست؛ از این رو، گام نخست آن است که این واژهها در حد امکان بازکاوی و تعریف شود. برخی از این واژههایی که در بحث نشانهها به کار رفته، عبارت است از :<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۹۸.]</ref> | ||
*'''علایم:''' تعبیر "نشانه" یا در عربی، "علامت" و جمع آن، "علائم" <ref>کلمۀ علائم، عربی نیست و در فارسی به عنوان جمع علامت به کار میرود (ر.ک: لغتنامه دهخدا: ذیل "علامت"، فرهنگ عمید: ذیل «علائم»).</ref> و در منابع قدیمی، "آیه" و جمع آن "آیات"<ref>در کتاب الغیبة نعمانی: ص۲۶۱. در دو حدیث، کلمۀ آیه ذکر شده است. در الغیبۀ طوسی: ص۴۴۴ کلمۀ آیه چندین بار در یک حدیث به کار رفته و در کتاب الفتن ابن حماد: ص۱۵۰، ۱۵۱ و ۱۵۳ در کلام صحابه.</ref>، با اضافه به ظهور، دربارۀ اتفاقاتی در مقدمۀ ظهور، [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به کار رفته است. کلمه علامت یا آیه به معنای نشانه و چیزی است که بر مطلبی راهنمایی و دلالت کند<ref>(لغتنامه دهخدا)</ref>و موجب شناخت آن شود<ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۱۳.</ref> "عَلایم" جمع "علامه"، از ریشه "علم" به معنای "نشانه" است. و در عربی به معنای "آیه و دلالیت" آمده است. از این رو عَلَم به معنای پرچم است که لشکر به نشانۀ آن گرد آیند<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۵۳.</ref> ابن فارس گوید: عَلَم به معنای نشانهای است که در چیزی باشد و آن را از دیگری مشخص و متمایز نماید <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۰۹.</ref>به گفته ابن منظور: علامت به معنای نشانه (السمة) و همریشه با عَلَم و مترادف با آن است. وی علامت و علم را به «فاصلۀ بین دو قطعه زمین» و «چیزی که در بیابان برپا میشود تا افراد راه گم کرده، به سبب آن راه را پیدا میکنند». معنا کرده است! <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۴۱۶.</ref> این واژه در فارسی به «نشانه»، برگردان شده و آن عبارت است از آنچه که سبب شناختن کسی یا چیزی شود<ref> محمد معین، فرهنگ معین، ص۱۱۱۵.</ref>اگر چه واژۀ «علامات» به صورت جمع فقط یک بار در قرآن آمده، <ref>«وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»؛ و نشانههایی را (برای مردم نهاد) و آنان با ستاره راهیابی میکنند؛ سوره نحل، آیه ۱۶.</ref> اما در روایات، فراوان ذکر شده است. [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود:{{عربی|«إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا»<ref> همانا برای اهل دین نشانههایی است که بدان شناخت میشوند؛ الکافی، ج۲، ص۲۳۹.</ref>}} و [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمود: لقمان به فرزندش گفت:{{عربی|«يَا بُنَيَّ لِكُلِّ شَيْءٍ عَلَامَةٌ يُعْرَفُ بِهَا وَ يُشْهَدُ عَلَيْهَا»<ref> ای پسرکم! برای هر چیز نشانهای است که به آن شناخته میشود و بر آن گواهی میدهد؛ الخصال، ج۱، ص۱۲۱.</ref>}} از این رو میتوان گفت: «نشانه» یکی از ابزار شناخت است. دقّت در این روایات و مانند آن، گویای این مطلب است که میبایست چیزی یا کسی موجود و یا در حکم موجود باشد تا علامت حاکی از آن بوده، و به آن شناخته شود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۰.]</ref>. | *'''علایم:''' تعبیر "نشانه" یا در عربی، "علامت" و جمع آن، "علائم" <ref>کلمۀ علائم، عربی نیست و در فارسی به عنوان جمع علامت به کار میرود (ر.ک: لغتنامه دهخدا: ذیل "علامت"، فرهنگ عمید: ذیل «علائم»).</ref> و در منابع قدیمی، "آیه" و جمع آن "آیات"<ref>در کتاب الغیبة نعمانی: ص۲۶۱. در دو حدیث، کلمۀ آیه ذکر شده است. در الغیبۀ طوسی: ص۴۴۴ کلمۀ آیه چندین بار در یک حدیث به کار رفته و در کتاب الفتن ابن حماد: ص۱۵۰، ۱۵۱ و ۱۵۳ در کلام صحابه.</ref>، با اضافه به ظهور، دربارۀ اتفاقاتی در مقدمۀ ظهور، [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به کار رفته است. کلمه علامت یا آیه به معنای نشانه و چیزی است که بر مطلبی راهنمایی و دلالت کند<ref>(لغتنامه دهخدا)</ref>و موجب شناخت آن شود<ref>دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۱۳.</ref> "عَلایم" جمع "علامه"، از ریشه "علم" به معنای "نشانه" است. و در عربی به معنای "آیه و دلالیت" آمده است. از این رو عَلَم به معنای پرچم است که لشکر به نشانۀ آن گرد آیند<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۵۳.</ref> ابن فارس گوید: عَلَم به معنای نشانهای است که در چیزی باشد و آن را از دیگری مشخص و متمایز نماید <ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۰۹.</ref>به گفته ابن منظور: علامت به معنای نشانه (السمة) و همریشه با عَلَم و مترادف با آن است. وی علامت و علم را به «فاصلۀ بین دو قطعه زمین» و «چیزی که در بیابان برپا میشود تا افراد راه گم کرده، به سبب آن راه را پیدا میکنند». معنا کرده است! <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۴۱۶.</ref> این واژه در فارسی به «نشانه»، برگردان شده و آن عبارت است از آنچه که سبب شناختن کسی یا چیزی شود<ref> محمد معین، فرهنگ معین، ص۱۱۱۵.</ref>اگر چه واژۀ «علامات» به صورت جمع فقط یک بار در قرآن آمده، <ref>«وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»؛ و نشانههایی را (برای مردم نهاد) و آنان با ستاره راهیابی میکنند؛ سوره نحل، آیه ۱۶.</ref> اما در روایات، فراوان ذکر شده است. [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود:{{عربی|«إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا»<ref> همانا برای اهل دین نشانههایی است که بدان شناخت میشوند؛ الکافی، ج۲، ص۲۳۹.</ref>}} و [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمود: لقمان به فرزندش گفت:{{عربی|«يَا بُنَيَّ لِكُلِّ شَيْءٍ عَلَامَةٌ يُعْرَفُ بِهَا وَ يُشْهَدُ عَلَيْهَا»<ref> ای پسرکم! برای هر چیز نشانهای است که به آن شناخته میشود و بر آن گواهی میدهد؛ الخصال، ج۱، ص۱۲۱.</ref>}} از این رو میتوان گفت: «نشانه» یکی از ابزار شناخت است. دقّت در این روایات و مانند آن، گویای این مطلب است که میبایست چیزی یا کسی موجود و یا در حکم موجود باشد تا علامت حاکی از آن بوده، و به آن شناخته شود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۰.]</ref>. | ||
*'''آیت:''' دربارۀ ریشۀ لغتِ "آیه"، میان لغتشناسان اختلاف هست؛ از این رو معانی گوناگونی برای آن ذکر شده است. یکی از معانی آن «نشانه» است. که ریشۀ همۀ معانی دیگر میباشد راغب اصفهانی «آیه» را به علامت آشکار معنا کرده و حقیقت معنای آن را برای هر چیز آشکار که همراه چیز دیگری که آشکار نیست بیاید دانسته است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «ای».</ref> برخی دیگر از بزرگان لغتشناس نیز به طور روشن «آیات» را به معنای «علامات» دانستهاند<ref> فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۴؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۲۷۵؛ و نیز نک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۸۶.</ref> در مفهوم این واژه نیز همچون مترادف آن (علامت)، نوعی همزمانی در وجود نشانه و آنچه نشانه از آن حکایت میکند، به چشم میخورد <ref>«وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»؛ و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانهای است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۸ و «قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ»؛ گفت: پروردگارا! برای من نشانهای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران: آیه ۴۱ و «قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا»؛ گفت: پروردگارا! نشانهای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمیتوانی گفت؛ سوره مریم؛ آیه ۱۰.</ref> برخی نیز تفاوت بین «علامت» و «آیه» را در این دانستهاند که نشانه بودن در «آیه» ثبوت بیشتری دارد <ref>ابوهلال عسکری، الفروق الغویه، ص۳۶۸، ش۱۴۷۶.</ref>در قرآن مجید آمده است: {{عربی| | *'''آیت:''' دربارۀ ریشۀ لغتِ "آیه"، میان لغتشناسان اختلاف هست؛ از این رو معانی گوناگونی برای آن ذکر شده است. یکی از معانی آن «نشانه» است. که ریشۀ همۀ معانی دیگر میباشد راغب اصفهانی «آیه» را به علامت آشکار معنا کرده و حقیقت معنای آن را برای هر چیز آشکار که همراه چیز دیگری که آشکار نیست بیاید دانسته است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «ای».</ref> برخی دیگر از بزرگان لغتشناس نیز به طور روشن «آیات» را به معنای «علامات» دانستهاند<ref> فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۴؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۲۷۵؛ و نیز نک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۸۶.</ref> در مفهوم این واژه نیز همچون مترادف آن (علامت)، نوعی همزمانی در وجود نشانه و آنچه نشانه از آن حکایت میکند، به چشم میخورد <ref>«وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»؛ و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانهای است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۸ و «قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ»؛ گفت: پروردگارا! برای من نشانهای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران: آیه ۴۱ و «قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا»؛ گفت: پروردگارا! نشانهای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمیتوانی گفت؛ سوره مریم؛ آیه ۱۰.</ref> برخی نیز تفاوت بین «علامت» و «آیه» را در این دانستهاند که نشانه بودن در «آیه» ثبوت بیشتری دارد <ref>ابوهلال عسکری، الفروق الغویه، ص۳۶۸، ش۱۴۷۶.</ref>در قرآن مجید آمده است: {{عربی| {{متن قرآن| وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ}}﴾}}<ref> و بسا نشانهای است در آسمانها و زمین که بر آن میگذرند و آنان از آن رو گردانند؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۵.</ref> و {{عربی| {{متن قرآن| فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّه غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ }}﴾}}<ref> در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است؛ سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> این واژه در بعضی از روایات <ref>امام باقر{{ع}} فرمود:«آيَتَانِ تَكُونَانِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِم»؛ الکافی، ج۸، ص۱۲، ح۲۵۸؛ الغیبة للطوسی، ص۴۴۴، الغیبة للنعمانی، ص۲۱۷.</ref>و نیز در سخنان برخی از بزرگان، به معنای «نشانههای مرتبط با ظهور و قیام حضرت مهدی{{ع}}» به کار رفته است<ref>«قَدْ جَاءَتِ الْأَخْبَارُ بِذِكْرِ عَلَامَاتٍ لِزَمَانِ قِيَامِ الْقَائِمِ الْمَهْدِيِّ {{ع}} وَ حَوَادِثَ تَكُونُ أَمَامَ قِيَامِهِ وَ آيَاتٍ وَ دَلَالات»؛ الارشاد: ج ۲، ص ۳۶۸.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.]</ref>. | ||
*'''دلالت:''' برخی از کارشناسان لغت "علامت و دلالت" را به یک معنا گرفتهاند؛ با این تفاوت که «علامت» تابع وضع است و «دلالت» تابع اقتضا؛ به این صورت که هر دلالتی علامت است، ولی هر علامتی دلالت نیست <ref>الفروق اللغویه، ص۲۳۴، ش۹۱۳.</ref>در بعضی از روایات نیز «علامت» را به «دلالت» معنا کردهاند <ref>وسایل الشیعه، ج۴، ص۳۰۸؛ بحار الانوار، ج۳، ص۱۵۲.</ref> از این رو بررسی این واژه میتواند به روشن شدن معنای علامت، کمک کند. راغب اصفهانی در کتاب مفردات نوشته: «دلالت» عبارت است از آنچه به آن، برای شناخت یک چیز بهره میگیرند؛ مانند دلالت لفظها بر معنا، و دلالت اشارات و نوشتار و عقدها در حساب؛ و فرقی نمیکند که دلالت در قصد آن کس که چیز را علامت قرار داده، لحاظ شده باشد یا لحاظ نشده باشد؛ مانند کسی که حرکت موجودی را میبیند؛ پس میداند او زنده است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده "دلّ".</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.]</ref>. | *'''دلالت:''' برخی از کارشناسان لغت "علامت و دلالت" را به یک معنا گرفتهاند؛ با این تفاوت که «علامت» تابع وضع است و «دلالت» تابع اقتضا؛ به این صورت که هر دلالتی علامت است، ولی هر علامتی دلالت نیست <ref>الفروق اللغویه، ص۲۳۴، ش۹۱۳.</ref>در بعضی از روایات نیز «علامت» را به «دلالت» معنا کردهاند <ref>وسایل الشیعه، ج۴، ص۳۰۸؛ بحار الانوار، ج۳، ص۱۵۲.</ref> از این رو بررسی این واژه میتواند به روشن شدن معنای علامت، کمک کند. راغب اصفهانی در کتاب مفردات نوشته: «دلالت» عبارت است از آنچه به آن، برای شناخت یک چیز بهره میگیرند؛ مانند دلالت لفظها بر معنا، و دلالت اشارات و نوشتار و عقدها در حساب؛ و فرقی نمیکند که دلالت در قصد آن کس که چیز را علامت قرار داده، لحاظ شده باشد یا لحاظ نشده باشد؛ مانند کسی که حرکت موجودی را میبیند؛ پس میداند او زنده است <ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده "دلّ".</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.]</ref>. | ||
==علامت در قرآن == | ==علامت در قرآن == | ||
واژۀ علامت، تنها یک بار به صورت جمع، با تعبیر "علامات" در قرآن به کار رفته است{{عربی| | واژۀ علامت، تنها یک بار به صورت جمع، با تعبیر "علامات" در قرآن به کار رفته است{{عربی| {{متن قرآن| وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلاً لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> و کوههایی پابرجا را در زمین در افکند تا شما را نجنباند و رودها و راههایی را پدید آورد باشد که رهیاب گردید و نشانههایی را برای مردم نهاد و آنان با ستاره راهیابی میکنند؛ سوره نحل، آیه ۱۵ و ۱۶.</ref> که میتوان مراد از آن را هر گونه علامت وضعی یا طبیعی و حتّی زبانها و اشارات دانست، که در روزی زمین برای راهیابی مورد استفاده قرار میگیرد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۱۴.]</ref> | ||
آنچه با بحث نشانههای ظهور تناسب دارد، آیۀ ۲۴۸ سورۀ بقره است که میفرماید: پیامبر بنی اسرائیل به آنان گفت که نشانۀ پادشاهی طالوت، صدوق مقدّس موسی{{ع}} است. <ref>وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ</ref> همچنین آیات ۴۱ سورۀ آل عمران <ref>قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا </ref> و ۱۰ سورۀ مریم که خداوند نشانهای برای باردار شدن همسر زکریا{{ع}} قرار داد و آن، از دست دادن قدرت تکلّم با مردم بود.<ref>قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۱۴.]</ref> | آنچه با بحث نشانههای ظهور تناسب دارد، آیۀ ۲۴۸ سورۀ بقره است که میفرماید: پیامبر بنی اسرائیل به آنان گفت که نشانۀ پادشاهی طالوت، صدوق مقدّس موسی{{ع}} است. <ref>وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ</ref> همچنین آیات ۴۱ سورۀ آل عمران <ref>قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا </ref> و ۱۰ سورۀ مریم که خداوند نشانهای برای باردار شدن همسر زکریا{{ع}} قرار داد و آن، از دست دادن قدرت تکلّم با مردم بود.<ref>قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۱۴.]</ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
==احتمال [[بدا]] در نشانهها== | ==احتمال [[بدا]] در نشانهها== | ||
[[بدا]]، یکی از [[اعتقادات شیعه]] است بدان معنا که خداوند، تغییراتی را در برخی امور ایجاد میکند که تصوّر ما بر قطعی بودن آنهاست. در واقع، تغییری در علم الهی به وجود نمیآید؛ بلکه تغییر در اطلاع ما از آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد میشود. پس بدا، به معنای آشکار شدن بعد از خفاست. در موضوع علائم ظهور، احادیث داریم که میگویند ممکن است حتّی دربارۀ مهمترین نشانهها هم بدا پیش آید. ابوهاشم جعفری، یار دیرین چندین امام آخر میگوید: {{عربی|«كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»}}<ref>نزد [[امام جواد]]{{ع}} از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: میترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمیشود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. این حدیث با آنچه در قرآن آمده است که: {{عربی| | [[بدا]]، یکی از [[اعتقادات شیعه]] است بدان معنا که خداوند، تغییراتی را در برخی امور ایجاد میکند که تصوّر ما بر قطعی بودن آنهاست. در واقع، تغییری در علم الهی به وجود نمیآید؛ بلکه تغییر در اطلاع ما از آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد میشود. پس بدا، به معنای آشکار شدن بعد از خفاست. در موضوع علائم ظهور، احادیث داریم که میگویند ممکن است حتّی دربارۀ مهمترین نشانهها هم بدا پیش آید. ابوهاشم جعفری، یار دیرین چندین امام آخر میگوید: {{عربی|«كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»}}<ref>نزد [[امام جواد]]{{ع}} از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: میترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمیشود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. این حدیث با آنچه در قرآن آمده است که: {{عربی| {{متن قرآن| لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> سازگار و موافق است؛ چه آن که حکم محو و اثبات برای همۀ حوادثی که زمان بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت اند از: همۀ آنچه در آسمانها و زمین و ما بین آنها هست <ref>المیزان: ج۱۱ ص۳۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۵۵.]</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |