پرش به محتوا

تبرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '}} }}' به '}}'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}')
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
*برکت و مبارک بارها در [[قرآن]] کریم به‌کار رفته و مکان‌ها، زمان‌های خاص، و اشخاص معین مبارک شمرده شده‌اند.<ref>ر. ک: قرآن کریم، دخان آیه ۳، اسراء آیه ۱، آل عمران آیه ۹۶، مریم آیه ۳۱، هود آیه ۴۸</ref> اینکه یوسف به برادرانش گفت: {{متن قرآن|اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ}} }}<ref>«پیراهن مرا ببرید و به چهرۀ پدرم بیفکنید تا دیدگانش بینا شود» سوره یوسف، آیه ۹۳</ref>، یا قوم بنی اسرائیل صندوق عهدی از جانب خدا داشتند که فرشتگان آن را حمل می‌کردند و مایۀ آرامش آنان بود،{{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}} }}<ref>بقره، آیه ۲۴۸</ref> نشان آن است که می‌توان از اشیای مقدسی تبرّک جست. در عصر [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به آثار آن حضرت تبرک می‌جستند<ref>تبرّک الصّحابه بآثار الرسول، ص ۷</ref> و گاهی فرزندان خود را نزد آن حضرت می‌آوردند تا دست بر سرشان بکشد و متبرّک شوند، یا از باقی‌ماندۀ غذای [[پیامبر]] یا آب وضوی او تبرّک می‌جستند، یا موهای سر او را هنگام تراشیدن، به عنوان تبرّک برمی‌داشتند و پس از وفات آن حضرت نیز از زره، عصا، شمشیر، ظرف، انگشتر و هرچه از او مانده بود تبرّک می‌جستند. همۀ اینها به خاطر انتساب این اشیاء به آن وجود پاک و الهی بود، وگرنه سنگ و چوب و آهن و پارچه، به‌خودی خود قداستی ندارد تا از آن تبرک جویند یا ببوسند. علامۀ امینی می‌نویسد: اگر مدینۀ منوّره حرم محترم الهی شمرده شده و در سنت نبوی برای مدینه و خاکش و اهلش و مدفونین آنجا ارزشهای فراوان بیان شده است، به خاطر همان انتساب به خدا و [[پیامبر خاتم|پیغمبر]] است و بر مبنای همین اصل، هرچیز دیگری که نوعی تعلّق و انتساب به پیامبران و اوصیاء و اولیای الهی و صدّیقین و شهدا و افراد مؤمن داشته باشد، ارزش پیدا می‌کند و شرافت می‌یابد.<ref>سیرتنا و سنّتنا، ص ۱۶۱</ref> آری [[شهادت]]، سنگ را بوسیدنی کرد. اگر عاشقان [[اهل بیت]]{{عم}}، آستان‌بوس اولیای دینند و بر ضریح و سنگ قبر و پرچم عزای حسینی و تربت کربلا تبرّک می‌جویند و برای دفن شدن در جوار حرم‌های مطهّر ارزش قائلند، همه و همه ناشی از عشق و محبت به بندگان خالص خداست و راهی برای تقرّب به ذات مقدس خداوند است. در زیارتگاه‌ها اگرچه به ظاهر، سنگ و چوب و در و آستانه و ضریح است، امّا در باطن، محبّتی ژرف و عشقی گدازان به [[ائمه]] اطهار{{عم}} است و انتساب به آنان به اینها قداست می‌بخشد. علامۀ امینی در الغدیر نمونه‌های متعددی از تبرک جستن صحابه را یاد می‌کند، از [[حضرت زهرا]] و بلال حبشی و دیگران نمونه می‌آورد<ref>الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۶ به بعد</ref> و از انتقال جنازه‌ها به حرم‌ها یاد می‌کند.<ref>الغدیر، ج ۵، ص ۶۶ تا ۸۵</ref> او دهها مورد می‌آورد که بزرگان [[اهل سنت]] نیز به قبر [[پیامبر]] و آثار برجای مانده از او تبرک می‌جستند و از مستحبّات زیارت [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را، تبرک جستن به آثار نبوی و اماکن مقدّس می‌شمردند. ادعاهای ابن تیمیّه بی‌دلیل است که اینگونه امور را شرک می‌داند. توسّل نیز همین‌گونه است. [[قرآن]] دستور می‌دهد که به درگاه خداوند، وسیلۀ تقرّب بجویید {{متن قرآن|وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ}} }}<ref>مائده، آیه ۳۵</ref> و برای آمرزش گناهان، رفتن نزد [[پیامبر]] و استغفار و آمرزش‌خواهی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را مؤثر می‌داند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا}} }}<ref>«اگر آنان، هنگامی که بر خود ستم کردند، نزد تو می‌آمدند و در پیشگاه خدا استغفار می‌کردند و [[پیامبر]] هم در حق آنان طلب آمرزش می‌کرد، خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.» نساء، آیه ۶۴</ref> پس توسّل نیز با [[توحید]] ناسازگار نیست. طبق روایات، انبیای پیشین نیز به [[پیامبر]] و خاندان او و پنج تن اصحاب کساء متوسّل شده‌اند و فرقی بین حالت زنده یا مردۀ آنان نیست. [[انبیا]] حتی پیش از تولّد معصومین به آنان متوسّل شده‌اند.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۶ ص ۳۱۹ تا ۳۳۴</ref> در منابع [[اهل سنت]] نیز نمونه‌های فراوان نقل شده که از آداب زیارت، حضور در کنار مرقد [[پیامبر]] و توسّل به او در پیشگاه خداوند و شفیع قرار دادن وی برای آمرزش گناهان شمرده شده است.<ref>ر. ک: الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۳</ref> توسّل به [[اهل بیت]]، نه به معنای حاجت خواستن از آنان است، بلکه به خاطر جاه و قرب و منزلتی که نزد خدا دارند، آنان را وسیله قرار می‌دهیم تا حاجتمان را از خدا بطلبیم، چرا که آنان مجاری فیض الهی و واسطۀ فیض میان مولی و بندگانند. همۀ افراد برای دست یافتن به خواسته‌هایشان نزد بزرگان، دنبال وسیله و واسطه می‌گردند. در عین حال عقیده داریم که در عالم هستی، هیچ مؤثری جز خدای سبحان نیست. آنچه در حرم‌های مطهّر و کنار قبور اولیای دین توسّط زائران [[شیعه]] و غیرشیعه انجام می‌گیرد، جز همان توسّل نیست. کجای این با توحید ناسازگار است؟<ref>الغدیر ج ۵ ص 144، و ج ۳ ص ۲۹۳</ref> جمله‌ای که مکرّر در دعای توسّل آمده است، گویای همین واسطه قرار دادن به خاطر قرب و وجاهت معصومین در پیشگاه خداست: {{عربی|إنّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک إلی اللّه و قدّمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیها عند اللّه، إشفع لنا عند اللّه}}<ref>بحار الأنوار، ج ۹۹ ص ۲۴۹</ref> در توصیه‌های معصومین، کیفیت نوشتن رقعه و توسّل به [[اهل بیت]]{{عم}} و دعاهای گوناگون توسّل برای برآمدن حاجت‌ها نقل شده است.<ref>بحار الأنوار، ج ۹۹ ص ۲۳۱تا ۲۵۴</ref> عالمان و محققان، بحثها و تألیفات سودمندی در تبیین مسألۀ تبرک و توسّل و دفع شبهات دارند، تا اثبات کنند آنچه پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} انجام می‌دهند، مغایرتی با توحید و رهنمودهای دین و سنّت نبوی ندارد،<ref>از جمله ر. ک: معالم المدرستین، ج ۱ ص ۳۳ و ۳۷، الزیارة و التّوسل صائب عبد الحمید، التبرک علی احمدی میانجی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات رضوانی، ج ۱ ص ۱۵۴ و ۱۶۹، المیزان، ج ۱۰ ص ۳۰۴</ref> و برخاسته از محبت به اولیای الهی و با هدف تقرّب به خداوند یکتاست.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۵۶ تا ۱۵۹.</ref>
*برکت و مبارک بارها در [[قرآن]] کریم به‌کار رفته و مکان‌ها، زمان‌های خاص، و اشخاص معین مبارک شمرده شده‌اند.<ref>ر. ک: قرآن کریم، دخان آیه ۳، اسراء آیه ۱، آل عمران آیه ۹۶، مریم آیه ۳۱، هود آیه ۴۸</ref> اینکه یوسف به برادرانش گفت: {{متن قرآن|اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«پیراهن مرا ببرید و به چهرۀ پدرم بیفکنید تا دیدگانش بینا شود» سوره یوسف، آیه ۹۳</ref>، یا قوم بنی اسرائیل صندوق عهدی از جانب خدا داشتند که فرشتگان آن را حمل می‌کردند و مایۀ آرامش آنان بود،{{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>بقره، آیه ۲۴۸</ref> نشان آن است که می‌توان از اشیای مقدسی تبرّک جست. در عصر [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به آثار آن حضرت تبرک می‌جستند<ref>تبرّک الصّحابه بآثار الرسول، ص ۷</ref> و گاهی فرزندان خود را نزد آن حضرت می‌آوردند تا دست بر سرشان بکشد و متبرّک شوند، یا از باقی‌ماندۀ غذای [[پیامبر]] یا آب وضوی او تبرّک می‌جستند، یا موهای سر او را هنگام تراشیدن، به عنوان تبرّک برمی‌داشتند و پس از وفات آن حضرت نیز از زره، عصا، شمشیر، ظرف، انگشتر و هرچه از او مانده بود تبرّک می‌جستند. همۀ اینها به خاطر انتساب این اشیاء به آن وجود پاک و الهی بود، وگرنه سنگ و چوب و آهن و پارچه، به‌خودی خود قداستی ندارد تا از آن تبرک جویند یا ببوسند. علامۀ امینی می‌نویسد: اگر مدینۀ منوّره حرم محترم الهی شمرده شده و در سنت نبوی برای مدینه و خاکش و اهلش و مدفونین آنجا ارزشهای فراوان بیان شده است، به خاطر همان انتساب به خدا و [[پیامبر خاتم|پیغمبر]] است و بر مبنای همین اصل، هرچیز دیگری که نوعی تعلّق و انتساب به پیامبران و اوصیاء و اولیای الهی و صدّیقین و شهدا و افراد مؤمن داشته باشد، ارزش پیدا می‌کند و شرافت می‌یابد.<ref>سیرتنا و سنّتنا، ص ۱۶۱</ref> آری [[شهادت]]، سنگ را بوسیدنی کرد. اگر عاشقان [[اهل بیت]]{{عم}}، آستان‌بوس اولیای دینند و بر ضریح و سنگ قبر و پرچم عزای حسینی و تربت کربلا تبرّک می‌جویند و برای دفن شدن در جوار حرم‌های مطهّر ارزش قائلند، همه و همه ناشی از عشق و محبت به بندگان خالص خداست و راهی برای تقرّب به ذات مقدس خداوند است. در زیارتگاه‌ها اگرچه به ظاهر، سنگ و چوب و در و آستانه و ضریح است، امّا در باطن، محبّتی ژرف و عشقی گدازان به [[ائمه]] اطهار{{عم}} است و انتساب به آنان به اینها قداست می‌بخشد. علامۀ امینی در الغدیر نمونه‌های متعددی از تبرک جستن صحابه را یاد می‌کند، از [[حضرت زهرا]] و بلال حبشی و دیگران نمونه می‌آورد<ref>الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۶ به بعد</ref> و از انتقال جنازه‌ها به حرم‌ها یاد می‌کند.<ref>الغدیر، ج ۵، ص ۶۶ تا ۸۵</ref> او دهها مورد می‌آورد که بزرگان [[اهل سنت]] نیز به قبر [[پیامبر]] و آثار برجای مانده از او تبرک می‌جستند و از مستحبّات زیارت [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را، تبرک جستن به آثار نبوی و اماکن مقدّس می‌شمردند. ادعاهای ابن تیمیّه بی‌دلیل است که اینگونه امور را شرک می‌داند. توسّل نیز همین‌گونه است. [[قرآن]] دستور می‌دهد که به درگاه خداوند، وسیلۀ تقرّب بجویید {{متن قرآن|وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ}}<ref>مائده، آیه ۳۵</ref> و برای آمرزش گناهان، رفتن نزد [[پیامبر]] و استغفار و آمرزش‌خواهی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را مؤثر می‌داند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا}}<ref>«اگر آنان، هنگامی که بر خود ستم کردند، نزد تو می‌آمدند و در پیشگاه خدا استغفار می‌کردند و [[پیامبر]] هم در حق آنان طلب آمرزش می‌کرد، خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.» نساء، آیه ۶۴</ref> پس توسّل نیز با [[توحید]] ناسازگار نیست. طبق روایات، انبیای پیشین نیز به [[پیامبر]] و خاندان او و پنج تن اصحاب کساء متوسّل شده‌اند و فرقی بین حالت زنده یا مردۀ آنان نیست. [[انبیا]] حتی پیش از تولّد معصومین به آنان متوسّل شده‌اند.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۶ ص ۳۱۹ تا ۳۳۴</ref> در منابع [[اهل سنت]] نیز نمونه‌های فراوان نقل شده که از آداب زیارت، حضور در کنار مرقد [[پیامبر]] و توسّل به او در پیشگاه خداوند و شفیع قرار دادن وی برای آمرزش گناهان شمرده شده است.<ref>ر. ک: الغدیر، ج ۵ ص ۱۴۳</ref> توسّل به [[اهل بیت]]، نه به معنای حاجت خواستن از آنان است، بلکه به خاطر جاه و قرب و منزلتی که نزد خدا دارند، آنان را وسیله قرار می‌دهیم تا حاجتمان را از خدا بطلبیم، چرا که آنان مجاری فیض الهی و واسطۀ فیض میان مولی و بندگانند. همۀ افراد برای دست یافتن به خواسته‌هایشان نزد بزرگان، دنبال وسیله و واسطه می‌گردند. در عین حال عقیده داریم که در عالم هستی، هیچ مؤثری جز خدای سبحان نیست. آنچه در حرم‌های مطهّر و کنار قبور اولیای دین توسّط زائران [[شیعه]] و غیرشیعه انجام می‌گیرد، جز همان توسّل نیست. کجای این با توحید ناسازگار است؟<ref>الغدیر ج ۵ ص 144، و ج ۳ ص ۲۹۳</ref> جمله‌ای که مکرّر در دعای توسّل آمده است، گویای همین واسطه قرار دادن به خاطر قرب و وجاهت معصومین در پیشگاه خداست: {{عربی|إنّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک إلی اللّه و قدّمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیها عند اللّه، إشفع لنا عند اللّه}}<ref>بحار الأنوار، ج ۹۹ ص ۲۴۹</ref> در توصیه‌های معصومین، کیفیت نوشتن رقعه و توسّل به [[اهل بیت]]{{عم}} و دعاهای گوناگون توسّل برای برآمدن حاجت‌ها نقل شده است.<ref>بحار الأنوار، ج ۹۹ ص ۲۳۱تا ۲۵۴</ref> عالمان و محققان، بحثها و تألیفات سودمندی در تبیین مسألۀ تبرک و توسّل و دفع شبهات دارند، تا اثبات کنند آنچه پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} انجام می‌دهند، مغایرتی با توحید و رهنمودهای دین و سنّت نبوی ندارد،<ref>از جمله ر. ک: معالم المدرستین، ج ۱ ص ۳۳ و ۳۷، الزیارة و التّوسل صائب عبد الحمید، التبرک علی احمدی میانجی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات رضوانی، ج ۱ ص ۱۵۴ و ۱۶۹، المیزان، ج ۱۰ ص ۳۰۴</ref> و برخاسته از محبت به اولیای الهی و با هدف تقرّب به خداوند یکتاست.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۵۶ تا ۱۵۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==