۳۳٬۷۳۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی') |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
:::::*'''اول''': بر طبق سخنان گذشته و براهینی که در کتب دانشمندان اقامه شده است و احادیثی که در موضوع امامت وارد شده، وجود مقدس امام، غایت نوع و فرد کامل انسانیت و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. اگر امام روی زمین نباشد نوع انسان منقرض خواهد شد. اگر امام نباشد خدا به حد کامل شناخته و عبادت نمیشود. اگر امام نباشد رابطه بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع میگردد. قلب مقدس امام به منزله ترانسفورموتوریست که برق کارخانه را به هزاران لامپ میرساند. اشراقات و افاضات عوالم غیبی، اولا بر آینه پاک قلب امام و به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل میگردد. امام قلب عالم وجود و رهبر و مربی نوع انسان است و معلوم است که حضور و غیبت او، در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. آیا باز هم میشود گفت: امام ناپیدا را چه نفعی است؟! گمان میکنم شما این اشکال را از زبان کسانی میگوئید که به حقیقت معنای ولایت و امامت پی نبرده و امام را جز یک مسئلهگو و جاریکننده حدود نمیداند، در صورتی که مقام امامت و ولایت از این مقامات ظاهری بسیار شامختر است. | :::::*'''اول''': بر طبق سخنان گذشته و براهینی که در کتب دانشمندان اقامه شده است و احادیثی که در موضوع امامت وارد شده، وجود مقدس امام، غایت نوع و فرد کامل انسانیت و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. اگر امام روی زمین نباشد نوع انسان منقرض خواهد شد. اگر امام نباشد خدا به حد کامل شناخته و عبادت نمیشود. اگر امام نباشد رابطه بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع میگردد. قلب مقدس امام به منزله ترانسفورموتوریست که برق کارخانه را به هزاران لامپ میرساند. اشراقات و افاضات عوالم غیبی، اولا بر آینه پاک قلب امام و به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل میگردد. امام قلب عالم وجود و رهبر و مربی نوع انسان است و معلوم است که حضور و غیبت او، در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. آیا باز هم میشود گفت: امام ناپیدا را چه نفعی است؟! گمان میکنم شما این اشکال را از زبان کسانی میگوئید که به حقیقت معنای ولایت و امامت پی نبرده و امام را جز یک مسئلهگو و جاریکننده حدود نمیداند، در صورتی که مقام امامت و ولایت از این مقامات ظاهری بسیار شامختر است. | ||
::::::امام سجاد {{ع}} فرمود: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحباختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند. به واسطه ماست که آسمان بر زمین فرود نمیآید مگر وقتی که خدا بخواهد. به واسطه ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج میشود. اگر ما روی زمین نبودیم اهلش را فرومیبرد و آنگاه فرمود: از روزی که خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین از حجتی خالی نبوده است ولی آن حجت، گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غائب و مستور بوده است، تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمیشود. | ::::::امام سجاد {{ع}} فرمود: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحباختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند. به واسطه ماست که آسمان بر زمین فرود نمیآید مگر وقتی که خدا بخواهد. به واسطه ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج میشود. اگر ما روی زمین نبودیم اهلش را فرومیبرد و آنگاه فرمود: از روزی که خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین از حجتی خالی نبوده است ولی آن حجت، گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غائب و مستور بوده است، تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمیشود. | ||
::::::سلیمان میگوید عرض کردم: مردم چگونه از وجود امام غائب، منتفع میشوند فرمود: همانطور که از خورشید پشت ابر انتفاع میبرند<ref>{{عربی | ::::::سلیمان میگوید عرض کردم: مردم چگونه از وجود امام غائب، منتفع میشوند فرمود: همانطور که از خورشید پشت ابر انتفاع میبرند<ref>{{عربی|"عن جعفر الصادق عن ابیه عن جده علی بن الحسین {{ع}} قال: نحن ائمة المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادات المؤمنین و قادة الغر المحجلین و موالی المسلمین و نحن امان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء و بنا یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بنا ینزل الغیث و تنشر الرحمة و تخرج برکات الارض و لو لا ما علی الارض منا لساخت باهلها. ثم قال: و لم تخل منذ خلق الله آدم من حجة الله فیها، اما ظاهر مشهور او غائب مستور، و لا تخلو الارض الی ان تقوم الساعة من حجة و لو لا ذلک لم یعبد الله. قال سلیمان: فقلت لجعفر الصادق {{ع}} کیف ینتفع الناس بالحجة الغائب المستور؟ قال: کما ینتفعون بالشمس اذا سترها سحاب"}}. ینابیع المودة، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
::::::در این حدیث و چندین حدیث دیگر، وجود مقدس صاحب الامر و انتفاع مردم از وی، تشبیه شده به خورشید پشت ابر و انتفاع مردم از آن. وجه تشبیه از این قرار است: در علوم طبیعی و فلکیات ثابت شده است که خورشید مرکز منظومه شمسی است، جاذبهاش حافظ زمین و آن را از سقوط نگه میدارد. زمین را بدور خود چرخانده شب و روز و فصول مختلف را ایجاد میکند. حرارتش سبب حیات و زندگی حیوانات و گیاهان و انسانست و نورش روشنیبخش زمین میباشد. | ::::::در این حدیث و چندین حدیث دیگر، وجود مقدس صاحب الامر و انتفاع مردم از وی، تشبیه شده به خورشید پشت ابر و انتفاع مردم از آن. وجه تشبیه از این قرار است: در علوم طبیعی و فلکیات ثابت شده است که خورشید مرکز منظومه شمسی است، جاذبهاش حافظ زمین و آن را از سقوط نگه میدارد. زمین را بدور خود چرخانده شب و روز و فصول مختلف را ایجاد میکند. حرارتش سبب حیات و زندگی حیوانات و گیاهان و انسانست و نورش روشنیبخش زمین میباشد. | ||
::::::در ترتب این آثار بین اینکه ظاهر باشد یا پشت ابر، تفاوتی وجود ندارد. یعنی جاذبه و نور و حرارتش در هردو حال موجود است، گرچه کموبیش دارد. هنگامی که خورشید در پس ابرهای تیره پنهان است یا شبانگاه، جهال گمان دارند که موجودات از نور و حرارت خورشید بیبهرهاند، در صورتی که سخت در اشتباهند، زیرا اگر دقیقهای نور و حرارتش به جانداران نرسد یخ زده هلاک میگردند و به برکت تأثیرات همان خورشید است که ابرهای تیره پراکنده میشوند و چهره حقیقی آن نمایان میگردد. | ::::::در ترتب این آثار بین اینکه ظاهر باشد یا پشت ابر، تفاوتی وجود ندارد. یعنی جاذبه و نور و حرارتش در هردو حال موجود است، گرچه کموبیش دارد. هنگامی که خورشید در پس ابرهای تیره پنهان است یا شبانگاه، جهال گمان دارند که موجودات از نور و حرارت خورشید بیبهرهاند، در صورتی که سخت در اشتباهند، زیرا اگر دقیقهای نور و حرارتش به جانداران نرسد یخ زده هلاک میگردند و به برکت تأثیرات همان خورشید است که ابرهای تیره پراکنده میشوند و چهره حقیقی آن نمایان میگردد. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«آثار مترتب بر اصل وجود [[امام]]: | ::::::«آثار مترتب بر اصل وجود [[امام]]: | ||
::::::'''۱. واسطه فیض''': یکی از آثار وجودی [[امام]] (چه [[امام]] ظاهر و چه [[امام]] غایب) این است که به برکت وجود او عالم هستی برقرار بوده و به حیات خویش ادامه میدهد، و چنانچه زمانی بیاید که امام نباشد، نظام دگرگون شده و پایان حیاتت بشری و عالم ماده فرا میرسد. ابی حمزه میگوید به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: {{عربی | ::::::'''۱. واسطه فیض''': یکی از آثار وجودی [[امام]] (چه [[امام]] ظاهر و چه [[امام]] غایب) این است که به برکت وجود او عالم هستی برقرار بوده و به حیات خویش ادامه میدهد، و چنانچه زمانی بیاید که امام نباشد، نظام دگرگون شده و پایان حیاتت بشری و عالم ماده فرا میرسد. ابی حمزه میگوید به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: {{عربی|«أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰؛ آیا زمین بدون [[امام]] باقی میماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون [[امام]] شود فرو برد (اهل خود را در خود کشد و هلاک کند.</ref>. نظام جهان، براساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این نظام و هدف آن پا برجا است، نظام نیز به وجود خود ادامه میدهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیات انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیت کامل که همراه با معرفت کامل است، فقط از طریق [[امام]] و حجّت خدا تحقق مییابد. پس تا زمانی که [[امام]] هست، هدف از خلقت نیز باقی است و لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است. | ||
::::::'''۲. دفع بلا''': یکی دیگر از آثار وجودی [[امام]] در زمین بنابر روایات، دفع بلا است. مرحوم [[محمد باقر مجلسی|مجلسی]] علاوه بر روایاتی که در مباحث مختلف بحار بیان کرده است، بابی را به صورت مستقل گشوده به نام {{عربی | ::::::'''۲. دفع بلا''': یکی دیگر از آثار وجودی [[امام]] در زمین بنابر روایات، دفع بلا است. مرحوم [[محمد باقر مجلسی|مجلسی]] علاوه بر روایاتی که در مباحث مختلف بحار بیان کرده است، بابی را به صورت مستقل گشوده به نام {{عربی|«أنهم أمان لأهل الأرض من العذاب»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۳۰۸، ب ۸.</ref> و روایات متعددی را از تفسیر [[علی بن ابراهیم]]، امالی [[شیخ طوسی|طوسی]]، عیون اخبار الرضا و کمال الدین و تمام النعمه [[شیخ صدوق]] نقل میکند، به عنوان نمونه از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} نقل شده است: {{عربی|«جَعَلَ اَلنُّجُومَ أَمَاناً لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ جَعَلَ أَهْلَ بَيْتِي أَمَاناً لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ»}}<ref>همان.</ref>؛ قرار داد خداوند ستارگان را امان برای اهل آسمان و قرار داد اهل بیت مرا امان برای اهل زمین در این روایت، [[ائمه]]{{عم}} امان برای همه مردم قرار داده شدهاند. | ||
::::::در روایتی دیگر، [[اهل بیت]]{{عم}} امان برای امت پیامبر هستند: {{عربی | ::::::در روایتی دیگر، [[اهل بیت]]{{عم}} امان برای امت پیامبر هستند: {{عربی|«النجوم أمان لأهل السماء ، وأهل بيتي أمان لأمتي»}}<ref>همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمان هستند و اهل بیتم امان برای امتم».</ref> و در روایتی [[امام مهدی]] {{ع}} خود را امان مردم معرفی کردند: {{عربی|«و إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ»}}<ref>... کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، صص ۴۸۵، ح ۴؛ «و به درستی که من امان برای اهل زمین هستم همانطور که نجوم امان برای اهل آسمان هستند.</ref>. | ||
::::::از [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} روایت شده که: {{عربی | ::::::از [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} روایت شده که: {{عربی|«النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ ذَهَبَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ»}}<ref>همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای امتم. پس هنگامی که ستارگان بروند، اهل آسمان میروند و هنگامی اهل بیت من بروند اهل زمین میروند.»</ref>. در روایت دیگری است که [[محمد بن ابراهیم]] به [[امام صادق]] {{ع}} نامهای نوشت و گفت: {{عربی|«أَخْبِرْنَا مَا فَضْلُكُمْ أَهْلَ اَلْبَيْتِ»}}؛ از فضل شما [[اهل بیت]] به ما چیزی خبر دهید. [[امام صادق]] {{ع}} در جواب نوشتند: {{عربی|«إِنَّ اَلْكَوَاكِبَ جُعِلَتْ فِي اَلسَّمَاءِ أَمَاناً لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتْ نُجُومُ اَلسَّمَاءِ جَاءَ أَهْلَ اَلسَّمَاءِ مَا كَانُوا يُوعَدُونَ وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جُعِلَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَاناً لِأُمَّتِي فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي جَاءَ أُمَّتِي مَا كَانُوا يُوعَدُونَ .»}}<ref>همان؛ به درستی که ستارگان در آسمان امان برای اهل آسما قرار داده شدهاند. پس زمانی که ستارگان آسمان بروند میآید اهل آسمان را آنچه وعده داده شدهاند و نیز پیامبر فرمود اهل بیتم امان برای امتم قرار داده شدهاند. پس هنگامی که اهل بیتم بروند میآید امتم را آنچه وعده داده شدهاند.</ref>. | ||
::::::در این روایت سخن از وعید الهی است که [[اهل بیت]] {{عم}} مانع از تحقق آن هستند و به عبارت دیگر اگر [[اهل بیت]] {{عم}} نباشند آن وعده محقق میشود و امت را گرفتار میکند. این وعده چیست؟ در مجموعه روایات [[اهل بیت]] {{عم}} پاسخ به این سؤال به روشنی داده شده است. [[ابونصر طریف]]<ref>وی از ملازمان خانه[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} بود.</ref> میگوید: بر [[امام مهدی|صاحب الزمان]] {{ع}} داخل شدم. پس حضرت فرمود: آیا مرا میشناسی؟ عرض کردم: آری! پس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما سید و آقای من پسر سید و آقای من هستید. پس فرمود: {{عربی | ::::::در این روایت سخن از وعید الهی است که [[اهل بیت]] {{عم}} مانع از تحقق آن هستند و به عبارت دیگر اگر [[اهل بیت]] {{عم}} نباشند آن وعده محقق میشود و امت را گرفتار میکند. این وعده چیست؟ در مجموعه روایات [[اهل بیت]] {{عم}} پاسخ به این سؤال به روشنی داده شده است. [[ابونصر طریف]]<ref>وی از ملازمان خانه[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} بود.</ref> میگوید: بر [[امام مهدی|صاحب الزمان]] {{ع}} داخل شدم. پس حضرت فرمود: آیا مرا میشناسی؟ عرض کردم: آری! پس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما سید و آقای من پسر سید و آقای من هستید. پس فرمود: {{عربی|«أَنَا خاتَمُ الأوصیاءِ و بی یَدفَعُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ البَلاءَ عَنْ و شیعَتی»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>. | ||
::::::با توجه به مطالب فوق میتوان چنین برداشت کرد که یکی از آثار وجودی [[امام]] حجت خدا این است که خداوند تعالی به خاطر آن وجود مقدس بلا و عذاب را برمیدارد و مردم را به خاطر اعمال بدشان، عذاب دنیوی نمیکند. به علاوه از مجموع روایات استفاده میشود که دفع بلا از مردم و امان بودن [[اهل بیت]] {{عم}} سه مرحله دارد: | ::::::با توجه به مطالب فوق میتوان چنین برداشت کرد که یکی از آثار وجودی [[امام]] حجت خدا این است که خداوند تعالی به خاطر آن وجود مقدس بلا و عذاب را برمیدارد و مردم را به خاطر اعمال بدشان، عذاب دنیوی نمیکند. به علاوه از مجموع روایات استفاده میشود که دفع بلا از مردم و امان بودن [[اهل بیت]] {{عم}} سه مرحله دارد: | ||
:::::#امان برای همه مردم زمین، ایشان امان برای همه هستند و خداوند عذابی نمیفرستد که آنها را به صورت کامل نابود کند، همانند عذاب قوم نوح و سایر اقوام. | :::::#امان برای همه مردم زمین، ایشان امان برای همه هستند و خداوند عذابی نمیفرستد که آنها را به صورت کامل نابود کند، همانند عذاب قوم نوح و سایر اقوام. | ||
:::::#امان برای امت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، این امان مرحله دوم است که خداوند به برکت این ذوات مقدسه بر امت [[اسلام]] نظر ویژهای دارد و امان بودن [[اهل بیت]]{{عم}} برای آنان آثار بیشتری دارد و عذاب بیشتری را از آنان برمیدارد. | :::::#امان برای امت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، این امان مرحله دوم است که خداوند به برکت این ذوات مقدسه بر امت [[اسلام]] نظر ویژهای دارد و امان بودن [[اهل بیت]]{{عم}} برای آنان آثار بیشتری دارد و عذاب بیشتری را از آنان برمیدارد. | ||
:::::#امان برای نزدیکان و شیعیان، که وجود مقدس امام برای پیروانش آثاری فراوانی دارد از جمله بلا و گرفتاری را به صورت خاص از آنان برمیدارد. در روایتی از قول [[جابر]] نقل شده است که از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: {{عربی | :::::#امان برای نزدیکان و شیعیان، که وجود مقدس امام برای پیروانش آثاری فراوانی دارد از جمله بلا و گرفتاری را به صورت خاص از آنان برمیدارد. در روایتی از قول [[جابر]] نقل شده است که از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: {{عربی|« لِأَيِّ شَيْءٍ يُحْتَاجُ إِلَى اَلنَّبِيِّ وَ اَلْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ اَلْعَالَمِ عَلَى صَلاَحِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْفَعُ اَلْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ اَلْأَرْضِ إِذَا كَانَ فِيهَا نَبِيٌّ أَوْ إِمَامٌ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}} وَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: اَلنُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ اَلنُّجُومُ أَتَى أَهْلَ اَلسَّمَاءِ مَا يَكْرَهُونَ وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي أَتَى أَهْلَ اَلْأَرْضِ مَا يَكْرَهُونَ يَعْنِي بِأَهْلِ بَيْتِهِ اَلْأَئِمَّةَ اَلَّذِينَ قَرَنَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ: يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ وَ هُمُ اَلْمَعْصُومُونَ اَلْمُطَهَّرُونَ اَلَّذِينَ لاَ يُذْنِبُونَ وَ لاَ يَعْصُونَ وَ هُمُ اَلْمُؤَيَّدُونَ اَلْمُوَفَّقُونَ اَلْمُسَدَّدُونَ بِهِمْ يَرْزُقُ اَللَّهُ عِبَادَهُ وَ بِهِمْ يَعْمَرُ بِلاَدَهُ وَ بِهِمْ يُنْزِلُ اَلْقَطْرَ مِنَ اَلسَّمَاءِ وَ بِهِمْ تُخْرَجُ بَرَكَاتُ اَلْأَرْضِ وَ بِهِمْ يُمْهِلُ أَهْلَ اَلْمَعَاصِي وَ لاَ يُعَجِّلُ عَلَيْهِمْ بِالْعُقُوبَةِ وَ اَلْعَذَابِ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۹، ح ۱۴؛ برای چه چیزی احتیاج به پیامبر و [[امام]] است؟ فرمود: برای آنکه عالم بر صلاح خد باقی بماند، زیرا خداوند دفع میکند عذاب را از اهل زمین هنگامی که پیامبر یا امامی در آن باشد. خدا میفرماید: "خدا ایشان را عذاب نمیکند و حال آنکه تو در میان آنان هستی" و پیامبر فرمود: "ستارهها امان اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای اهل زمین، پس زمانی که ستارگان بروند میآید اهل زمین را از آنچه کراهت داشتند. و زمانی که اهل بیت من بروند میآید اهل زمین را از آنچه کراهت دارد" اراده کرده و به اهل بیتش همان ائمهای که قرین کرده خدا اطاعت آنها را به اطاعت خود پس فرمود: "ای کسانی که ایمان آوردهاید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و صاحبان امر از خودتان را ..." بهواسطه آنها اهل عصیان را مهلت میدهد و عقوبت و عذاب بر آنان قرار نمیدهد.</ref>. | ||
::::::'''۳. امید بخشی''': آدمی به امید زنده است. این امید است که او را به حرکت و فعالیت وا میدارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آیندهای روشن، روحیه کار و سازندگی و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه میدارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت یأس و ناامیدی شد و چراغ امید در خانه دلش به خاموشی گرایید و نهال امید و آرزو در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی نجات را نمیبیند، و او را باید مردهای متحرک دانست که فقط و فقط مرگ و نابودی در انتظار او است. | ::::::'''۳. امید بخشی''': آدمی به امید زنده است. این امید است که او را به حرکت و فعالیت وا میدارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آیندهای روشن، روحیه کار و سازندگی و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه میدارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت یأس و ناامیدی شد و چراغ امید در خانه دلش به خاموشی گرایید و نهال امید و آرزو در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی نجات را نمیبیند، و او را باید مردهای متحرک دانست که فقط و فقط مرگ و نابودی در انتظار او است. | ||
::::::اگر نگاهی به تاریخ گذشته بشر و کارنامه بشر امروزی بیفکنیم غیر از زمانهای بسیار کوتاه که مصلحان دینی چراغ کم نوری را در صفحات تاریک زندگی بشر روشن نمودهاند، دیگر سفیدی و روشنایی دیده نمیشود، مخصوصاً در اوضاع حاکم بر جامعه کنونی بشری که همه جا را پلیدی فرا گرفته و سیاهی و تاریکی و ظلمت، جهان را در خود بلعیده است. آنچه از آن خبری نیست آدمیت است، گویی آدمی در سیر حرکت خود حیوانیت اصیل و مدرن را توأماً نشانه رفته و با تمام توان به شتاب به سوی آن میرود. توحش و بربریست انسانها، قانون جنگل را نیز خجالت زده کرده و دیگری حتی قانون حیوانات جنگل نیز رنگ باخته است. بهراستی آیا در چنین دنیایی میتوان زندگی کرد؟ آیا برای ستم دیدگان و به ضعف کشیده شدگان، راه نجاتی میتوان یافت؟ آیا کشتی شکسته و به گل نشسته دنیای بشریت دوباره میتواند به حرکت درآید و سرنشینانش را به ساحل نجات برساند؟ | ::::::اگر نگاهی به تاریخ گذشته بشر و کارنامه بشر امروزی بیفکنیم غیر از زمانهای بسیار کوتاه که مصلحان دینی چراغ کم نوری را در صفحات تاریک زندگی بشر روشن نمودهاند، دیگر سفیدی و روشنایی دیده نمیشود، مخصوصاً در اوضاع حاکم بر جامعه کنونی بشری که همه جا را پلیدی فرا گرفته و سیاهی و تاریکی و ظلمت، جهان را در خود بلعیده است. آنچه از آن خبری نیست آدمیت است، گویی آدمی در سیر حرکت خود حیوانیت اصیل و مدرن را توأماً نشانه رفته و با تمام توان به شتاب به سوی آن میرود. توحش و بربریست انسانها، قانون جنگل را نیز خجالت زده کرده و دیگری حتی قانون حیوانات جنگل نیز رنگ باخته است. بهراستی آیا در چنین دنیایی میتوان زندگی کرد؟ آیا برای ستم دیدگان و به ضعف کشیده شدگان، راه نجاتی میتوان یافت؟ آیا کشتی شکسته و به گل نشسته دنیای بشریت دوباره میتواند به حرکت درآید و سرنشینانش را به ساحل نجات برساند؟ | ||
::::::طبق مبانی دینی و متون مقدس، هنوز هم روزنه امیدی به فراخنای عالم هست، امید به آیندهای سبز و روشن برای همه موجودات. {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ }}<ref>انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.</ref>. و سالهای سال است که منجی و مصلح کل به انتظار فراهم شدن شرایط ظهور و اذن الهی است. وجود [[امام]] منتظر و منجی بشریت است که قلبهای خسته و مأیوس را حرکت میدهد، مؤمنین را در حفظ [[دین]] پایدار نگه میدارد و آنان را به تلاش برای فراهم آوردن شرایط ظهور وا میدارد. وجود [[امام]] حاضر ولی منتظر است که به انتظار معنی و مفهوم میبخشد و منتظران را به شوق ظهورش همت و نیرو و فعالیت میبخشد و بدین گونه است که {{عربی | ::::::طبق مبانی دینی و متون مقدس، هنوز هم روزنه امیدی به فراخنای عالم هست، امید به آیندهای سبز و روشن برای همه موجودات. {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ }}<ref>انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.</ref>. و سالهای سال است که منجی و مصلح کل به انتظار فراهم شدن شرایط ظهور و اذن الهی است. وجود [[امام]] منتظر و منجی بشریت است که قلبهای خسته و مأیوس را حرکت میدهد، مؤمنین را در حفظ [[دین]] پایدار نگه میدارد و آنان را به تلاش برای فراهم آوردن شرایط ظهور وا میدارد. وجود [[امام]] حاضر ولی منتظر است که به انتظار معنی و مفهوم میبخشد و منتظران را به شوق ظهورش همت و نیرو و فعالیت میبخشد و بدین گونه است که {{عربی|«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ فَرَجِ»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.</ref>. تفسیر صحیح خود را پیدا میکند و انتظار در جهت صحیح قرار میگیرد و آن همه ثواب برای انسان منتظر رقم میخورد. وجود [[امام]] به مردم دلگرمی داده و گامهای آنان را در این جاده سنگلاخ آخرالزمان استوار میسازد، امامی که هست و همه چیز را میبیند و خود، خون دل میخورد و منتظر است تا شرایط ظهورش مهیا شود و جهان آمادگی خروج او را از پس پرده غیبت داشته باشد. | ||
::::::'''۴. خودسازی''': یکی دیگر از آثار وجود [[امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده غیبت بر روح و روان منتظران حضرتش میگذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی منتظر را تضمین کرده و راه رسیدن به هدف را برای او هموار نموده و نیل به غایت وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه میتواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت روحیه خودسازی و تهذیب نفس و طهارت روان از آلودگی و رذایل اخلاقی و دوری از کردار ناپسند و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و عقل. | ::::::'''۴. خودسازی''': یکی دیگر از آثار وجود [[امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده غیبت بر روح و روان منتظران حضرتش میگذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی منتظر را تضمین کرده و راه رسیدن به هدف را برای او هموار نموده و نیل به غایت وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه میتواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت روحیه خودسازی و تهذیب نفس و طهارت روان از آلودگی و رذایل اخلاقی و دوری از کردار ناپسند و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و عقل. | ||
::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو حقیقت دینی لازم است: | ::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو حقیقت دینی لازم است: | ||
:::::#عرضه اعمال: یکی از معارف بلند [[شیعه]] که مبتنی بر قرآن کریم و روایات است، اعتقاد به عرضه اعمال انسانها بر پیشوای دینی، و آگاهی او از اعمال آنها میباشد. مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی، جلد ۱، کتاب الحجة، بابی را گشوده با عنوان «عرض الأعمال إلي النبي و الأئمه» و در آنجا به روایاتی اشاره میکند که در آنها به عرضه اعمال با مضامین مختلف مطرح شده است. در پارهای از آنها عرضه اعمال به [[پیامبر خاتم|نبی گرامی اسلام]] {{صل}} مطرح شده و در برخی به وجود مقدس [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نیز اشاره شده و در برخی دیگر، [[ائمه]] ذکر شدهاند. [[یعقوب بن شعیب]] میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} در رابطه با این کلام خداوند {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه / ۱۰۵.</ref> پرسیدم. حضرت فرمود: {{عربی | :::::#عرضه اعمال: یکی از معارف بلند [[شیعه]] که مبتنی بر قرآن کریم و روایات است، اعتقاد به عرضه اعمال انسانها بر پیشوای دینی، و آگاهی او از اعمال آنها میباشد. مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی، جلد ۱، کتاب الحجة، بابی را گشوده با عنوان «عرض الأعمال إلي النبي و الأئمه» و در آنجا به روایاتی اشاره میکند که در آنها به عرضه اعمال با مضامین مختلف مطرح شده است. در پارهای از آنها عرضه اعمال به [[پیامبر خاتم|نبی گرامی اسلام]] {{صل}} مطرح شده و در برخی به وجود مقدس [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نیز اشاره شده و در برخی دیگر، [[ائمه]] ذکر شدهاند. [[یعقوب بن شعیب]] میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} در رابطه با این کلام خداوند {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه / ۱۰۵.</ref> پرسیدم. حضرت فرمود: {{عربی|«هُم الأئمة»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۱۹، ح ۲.</ref>. طبق این حدیث، اعمال، خدمت خداوند و [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] بزرگوار {{عم}} عرضه میشود و آنان اعمال انسانها را میبینند. در روایت دیگر [[عبدالله بن ابان]] نقل میکند که به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم: برای من و اهل بیتم به درگاه خدا دعا کنید. حضرت فرمود: {{عربی|«أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ»}}<ref>همان، ج ۴؛ مگر دعا نمیکنم؟ به خدا کردار شما هر روز و شب به من عرضه میشود.</ref>. بر همین اساس است که از ما خواستهاند مواظب کردار خود باشیم. سماعه میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: {{عربی|«ما لكم تسوؤن رسول الله{{صل}}؟ فقال رجل كيف نسوؤة؟ فقال: أما تعلمون أن أعمالكم تعرض عليه فإذا رأي فيها معصية ساءه ذلك فلاتسوؤا رسول الله و سروه»}}<ref>همان، ح ۳.</ref> شما را چه شده که پیامبر را ناراحت میکنید؟ مردی گفت: چطور او را ناراحت کرده و به او بدی میکنیم؟ حضرت فرمود: آیا نمیدانید اعمال شما بر او عرضه میشود و چون گناهی در آن ببیند، آن عمل ناراحتش میکند، پس به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} بدی نکنید و او را ناراحت نکنید و او را شاد کنید. | ||
:::::#شاهد اعمال: یکی دیگر از معارف بلند [[شیعه]]، اعتقاد به شاهد بودن [[ائمه]] بر اعمال انسانها است. بدین معنی که طبق آیات و روایات، وجود مقدس امامان، شاهد اعمال انسانها هستند و آنها را میبیند. روشن است که شهادت و عرضه دو بحث جداگانه است، لذا مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی علاوه بر گشودن بابی پیرامون عرضه اعمال، باب خاص و ویژهای گشوده است به نام {{عربی | :::::#شاهد اعمال: یکی دیگر از معارف بلند [[شیعه]]، اعتقاد به شاهد بودن [[ائمه]] بر اعمال انسانها است. بدین معنی که طبق آیات و روایات، وجود مقدس امامان، شاهد اعمال انسانها هستند و آنها را میبیند. روشن است که شهادت و عرضه دو بحث جداگانه است، لذا مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی علاوه بر گشودن بابی پیرامون عرضه اعمال، باب خاص و ویژهای گشوده است به نام {{عربی|«في أن الائمة شهداء الله عزوجل على خلقه»}}<ref>همان، ص ۱۹۰.</ref> و در این باب به روایاتی اشاره دارد که شاهد بودن [[ائمه]] را بیان نموده است. | ||
::::::قبل از بیان روایات و نتیجهگیری باید توجه داشت که: | ::::::قبل از بیان روایات و نتیجهگیری باید توجه داشت که: | ||
::::::'''اولاً''': شهادت حجت خد در هر زمان و شاهد بودن او بر اعمال مردم مطلبی است که قرآن نیز به آن اشاره دارد که به بعضی آیات در ضمن روایات اشاره میکنیم. | ::::::'''اولاً''': شهادت حجت خد در هر زمان و شاهد بودن او بر اعمال مردم مطلبی است که قرآن نیز به آن اشاره دارد که به بعضی آیات در ضمن روایات اشاره میکنیم. | ||
::::::'''ثانیاً''': برای شاهد بودن و شهادت دادن لازم است که شخص، در واقعه خودش حضور داشته باشد و لذا در دادگاه، شاهد را کسی میدانند که خودش صحنه ماجرا را نظارهگر بوده است. | ::::::'''ثانیاً''': برای شاهد بودن و شهادت دادن لازم است که شخص، در واقعه خودش حضور داشته باشد و لذا در دادگاه، شاهد را کسی میدانند که خودش صحنه ماجرا را نظارهگر بوده است. | ||
::::::[[سماعه]] میگوید: [[امام صادق]] {{ع}} پیرامون آیه شریفه {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref>نساء / ۴۱؛ پس چگونه است زمانی که بیاوریم از هر امتی گواهی (برای آن امت) و تو را به گواهی براینان احضار کنیم.</ref>. فرمود: {{عربی | ::::::[[سماعه]] میگوید: [[امام صادق]] {{ع}} پیرامون آیه شریفه {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref>نساء / ۴۱؛ پس چگونه است زمانی که بیاوریم از هر امتی گواهی (برای آن امت) و تو را به گواهی براینان احضار کنیم.</ref>. فرمود: {{عربی|««نَزَلَتْ فِي أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) خَاصَّةً، فِي كُلِّ قَرْنٍ مِنْهُمْ إِمَامٌ مِنَّا شَاهِدٌ عَلَيْهِمْ، وَ مُحَمَّدٌ ( صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي كُلِّ قَرْنٍ شَاهِدٌ عَلَيْنَا»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۰، ح ۱؛ درباره امت [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} به خصوص نازل شده، در هر قرنی از ایشان امامی باشد از ما که گواه است بر ایشان و [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} گواه برما است.</ref>. | ||
::::::از این روایت چنین برداشت میشود که وجود مقدس پیامبر در همه اعصار شاهد است و همچنین [[امام]] هر زمان نیز شاهد بر اعمال مردمان است. برید العجلی میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پیرامون آیه {{متن قرآن|كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>بقره / ۱۴۳.</ref> پرسیدم. حضرت فرمود:{{عربی | ::::::از این روایت چنین برداشت میشود که وجود مقدس پیامبر در همه اعصار شاهد است و همچنین [[امام]] هر زمان نیز شاهد بر اعمال مردمان است. برید العجلی میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پیرامون آیه {{متن قرآن|كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>بقره / ۱۴۳.</ref> پرسیدم. حضرت فرمود:{{عربی|«نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوَسَطُ وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِی أَرْضِ»}}؛ ما امت وسط هستیم و ما گواهان خدا بر خلقش و حجتهای او در در زمینش هستیم<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۴.</ref>. | ||
::::::با توجه به دو عقیده بلند "عرضه اعمال بر [[امام]]" و "شاهد بودن [[امام]] نسبت به انسان" میتوان تا حدی به تأثیر عمیق وجود [[امام]] حتی در زمان غیبت پی برد. آری، انسانی که پیامبر و [[امام]] را ناظر و شاهد بر اعمال خود ببیند و بداند که هر لحظه در محضر حجت [[حق]] است و او بر اعمال و کردارش بینا است، قطعاً سعی میکند مواظبت بیشتری بر اعمال و رفتارش داشته باشد. کسی که خود را پیرو مکتب تشیع میداند، وقتی دریابد که آقا و مولای او همه کارهایش را میبیند و پرونده اعمالش نیزز هر روز و هر هفته خدمت امامش عرضه میشود، حتماً سعی دارد به گونهای رفتار نکند که صاحب العصر و الزمان رنجیده خاطر شود. چنین فردی در تلاش خواهد بود که با تهذیب نفس و طهارت روح و ترک صفات و اعمال ناپسند از یک سو و تحصیل صفات خوب و کردار نیک از سوی دیگر، گلهای خنده را بر برلبان حجت خدا بنشاند و آن بزرگوار را از خود راضی و خشوند کند»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۹.</ref>. | ::::::با توجه به دو عقیده بلند "عرضه اعمال بر [[امام]]" و "شاهد بودن [[امام]] نسبت به انسان" میتوان تا حدی به تأثیر عمیق وجود [[امام]] حتی در زمان غیبت پی برد. آری، انسانی که پیامبر و [[امام]] را ناظر و شاهد بر اعمال خود ببیند و بداند که هر لحظه در محضر حجت [[حق]] است و او بر اعمال و کردارش بینا است، قطعاً سعی میکند مواظبت بیشتری بر اعمال و رفتارش داشته باشد. کسی که خود را پیرو مکتب تشیع میداند، وقتی دریابد که آقا و مولای او همه کارهایش را میبیند و پرونده اعمالش نیزز هر روز و هر هفته خدمت امامش عرضه میشود، حتماً سعی دارد به گونهای رفتار نکند که صاحب العصر و الزمان رنجیده خاطر شود. چنین فردی در تلاش خواهد بود که با تهذیب نفس و طهارت روح و ترک صفات و اعمال ناپسند از یک سو و تحصیل صفات خوب و کردار نیک از سوی دیگر، گلهای خنده را بر برلبان حجت خدا بنشاند و آن بزرگوار را از خود راضی و خشوند کند»<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۹.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
:::::*افزون بر هدایت معنوی [[امام]]، اصل وجود او هم حکمت و لطف است که در نظام حکیمانه الهی وجود او ضرورت دارد. | :::::*افزون بر هدایت معنوی [[امام]]، اصل وجود او هم حکمت و لطف است که در نظام حکیمانه الهی وجود او ضرورت دارد. | ||
:::::*با توجه به آنچه ذکر شد میتوان بهرههای مردم از [[امام]] غائب را این گونه به اختصار مورد اشاره قرار داد: | :::::*با توجه به آنچه ذکر شد میتوان بهرههای مردم از [[امام]] غائب را این گونه به اختصار مورد اشاره قرار داد: | ||
::::#رسیدن فیض الهی به انسانها به خاطر وجود او است؛ زیرا آفرینش انسانها بدون آفرینش [[پیامبر]] و [[امام]] معنا و مفهومی ندارد. از دیدگاه پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} و براساس آموزههای ناب اسلامی، [[امام]] واسطه فیض پروردگار به تمام موجودات جهان هستی میباشد. مرحوم [[علامه مجلسی]] در این باره معتقد است بیشتر مطالبی که فلاسفه درباره عقول اثبات کردهاند، در احادیث متواتر، به گونهای دیگر برای ارواح [[معصومین]]{{عم}} اثبات شده است. برای مثال، ارواح [[معصومان]]{{عم}} پیش از <ref>ر. ک: علی اصغر رضوانی، موعودشناسی، ص ۴۰۳، به نقل از: پیشین، ج ۱۴، ص ۳۰۴.</ref>. دیگر آفریدههای خداوند آفریده شدهاند و علت غایی آفرینش و واسطه در افاضه علوم و معارف و به طور کلی واسطه فیض در کمالات وجودی و معرفتی هستند<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۰۳.</ref>. در بخشی از زیارت ارزشمند [[زیارت جامعه کبیره]] چنین میخوانیم: "... ای [[امامان]] بزرگ خداوند به سبب شما آغاز کرد و به سبب شما پایان میدهد و به سبب شما باران را فرو میفرستد و به شما آسمان را نگه داشته است از اینکه بر زمین فروریزد، جز به اراده او، غم و اندوه و گرفتاری به واسطه شما رفع میگردد ..."<ref>{{عربی | ::::#رسیدن فیض الهی به انسانها به خاطر وجود او است؛ زیرا آفرینش انسانها بدون آفرینش [[پیامبر]] و [[امام]] معنا و مفهومی ندارد. از دیدگاه پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} و براساس آموزههای ناب اسلامی، [[امام]] واسطه فیض پروردگار به تمام موجودات جهان هستی میباشد. مرحوم [[علامه مجلسی]] در این باره معتقد است بیشتر مطالبی که فلاسفه درباره عقول اثبات کردهاند، در احادیث متواتر، به گونهای دیگر برای ارواح [[معصومین]]{{عم}} اثبات شده است. برای مثال، ارواح [[معصومان]]{{عم}} پیش از <ref>ر. ک: علی اصغر رضوانی، موعودشناسی، ص ۴۰۳، به نقل از: پیشین، ج ۱۴، ص ۳۰۴.</ref>. دیگر آفریدههای خداوند آفریده شدهاند و علت غایی آفرینش و واسطه در افاضه علوم و معارف و به طور کلی واسطه فیض در کمالات وجودی و معرفتی هستند<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۰۳.</ref>. در بخشی از زیارت ارزشمند [[زیارت جامعه کبیره]] چنین میخوانیم: "... ای [[امامان]] بزرگ خداوند به سبب شما آغاز کرد و به سبب شما پایان میدهد و به سبب شما باران را فرو میفرستد و به شما آسمان را نگه داشته است از اینکه بر زمین فروریزد، جز به اراده او، غم و اندوه و گرفتاری به واسطه شما رفع میگردد ..."<ref>{{عربی|" بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَ "}}؛ شیخ صدوق، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۹۹، باب زیارة جامعة لسائر المشاهد علیهم السّلام.</ref> | ||
::::#هدایتهای معنوی و باطنی [[امام]] به برخی از افراد شایسته همواره در طول تاریخ تجربه شده است. اساسیترین هدف [[امام]] [[هدایت]] انسانها است. این هدایت در زمان حضور ظاهری [[امام]] به صورت آشکارا صورت میگیرد. لکن غیبت [[امام]] هرگز این وظیفه مهم را ساقط نخواهد کرد. او با تأثیر بر قلبهای انسانهای لایق آنچه را لازم است در جوامع انسانی القا میکند. | ::::#هدایتهای معنوی و باطنی [[امام]] به برخی از افراد شایسته همواره در طول تاریخ تجربه شده است. اساسیترین هدف [[امام]] [[هدایت]] انسانها است. این هدایت در زمان حضور ظاهری [[امام]] به صورت آشکارا صورت میگیرد. لکن غیبت [[امام]] هرگز این وظیفه مهم را ساقط نخواهد کرد. او با تأثیر بر قلبهای انسانهای لایق آنچه را لازم است در جوامع انسانی القا میکند. | ||
::::#نگهداشت دین از تحریفها و بدعتها: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "در هر نسلی از امت من عادلی از اهل بیتم وجود دارد که دین را از تحریف غالیان و ادعاهای دروغ اهل باطل و تأویل جاهلان پاس میدارد"<ref>{{عربی | ::::#نگهداشت دین از تحریفها و بدعتها: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "در هر نسلی از امت من عادلی از اهل بیتم وجود دارد که دین را از تحریف غالیان و ادعاهای دروغ اهل باطل و تأویل جاهلان پاس میدارد"<ref>{{عربی|" فِي كُلِ خَلَفٍ مِنْ أُمَّتِي عَدْلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَنْفِي عَنْ هَذَا الدِّينِ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجُهَّالِ "}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۲۱، ح ۷.</ref> | ||
::::#یاری دادن به کسانی که در حالت خاصّ به او متوسل میشوند. | ::::#یاری دادن به کسانی که در حالت خاصّ به او متوسل میشوند. | ||
::::#دعای آن حضرت در حق مؤمنان، که این هم در موارد فراوانی رخ داده است. | ::::#دعای آن حضرت در حق مؤمنان، که این هم در موارد فراوانی رخ داده است. | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۳: | ||
::::::«باید دانست که مفهوم غایب بودن [[امام مهدی]] {{ع}} این نیست که وجودی نامرئی دارد و به یک وجود پنداری شبیهتر از یک وجود عینی باشد. بلکه او نیز از یک زندگی طبیعی عینی خارجی برخوردار است و تنها استثنایی که در زندگی او وجود دارد، عمر طولانی اوست. وگرنه آن وجود نازنین در جامعه انسانی به طور ناشناس زندگی میکند، چنانکه خواهد آمد. | ::::::«باید دانست که مفهوم غایب بودن [[امام مهدی]] {{ع}} این نیست که وجودی نامرئی دارد و به یک وجود پنداری شبیهتر از یک وجود عینی باشد. بلکه او نیز از یک زندگی طبیعی عینی خارجی برخوردار است و تنها استثنایی که در زندگی او وجود دارد، عمر طولانی اوست. وگرنه آن وجود نازنین در جامعه انسانی به طور ناشناس زندگی میکند، چنانکه خواهد آمد. | ||
::::::بعد از بیان این مسئله که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} یک پندار نیست بلکه یک حقیقت عینی است، میگوییم: اگرچه حضور شخصی امام {{ع}} در بین مردم سبب میشود که مسلمانان از برکات بیشتر و در سطح بسیار وسیعتری بهرهمند شوند، و لکن اینچنین نیست که اگر شخص امام {{ع}} غایب بود، هیچگونه فایده و ثمرهای برای امّت اسلام و مردم نداشته باشد. بلکه مردم را تحت نفوذ شخصیتی خود میگیرد. در احادیث متعدّدی که پیرامون فلسفه و [[فایده وجود امام]] {{ع}} در دوران غیبت به ما رسیده است، فواید گوناگونی را عنوان فرمودهاند که بهطور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنیم: | ::::::بعد از بیان این مسئله که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} یک پندار نیست بلکه یک حقیقت عینی است، میگوییم: اگرچه حضور شخصی امام {{ع}} در بین مردم سبب میشود که مسلمانان از برکات بیشتر و در سطح بسیار وسیعتری بهرهمند شوند، و لکن اینچنین نیست که اگر شخص امام {{ع}} غایب بود، هیچگونه فایده و ثمرهای برای امّت اسلام و مردم نداشته باشد. بلکه مردم را تحت نفوذ شخصیتی خود میگیرد. در احادیث متعدّدی که پیرامون فلسفه و [[فایده وجود امام]] {{ع}} در دوران غیبت به ما رسیده است، فواید گوناگونی را عنوان فرمودهاند که بهطور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنیم: | ||
:::::#[[امام غایب]] {{ع}}، [[واسطه فیض]] و [[امان اهل زمین]]: گفته شد که [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} امان اهل زمیناند و اگر زمین از این حجّتهای الهی خالی بماند دنیا و اهلش نابود خواهند شد. لذا وجود امام {{ع}} موجب برکات بسیاری میباشد، حال به ظاهر حاضر باشد یا غایب، فرقی در این زمینه نمیکند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} رمز و راز این مسئله را با بیانی نغز و پرمعنی بیان کرده و در پاسخ این پرسش که وجود مهدی {{ع}} در عصر غیبت چه فایدهای دارد، میفرماید: آری، به خداوندی که مرا به پیغمبری مبعوث گردانیده است؛ آنها از وجود او منتفع میشوند و از نور ولایتش در طول غیبت بهره میگیرند، چنانکه از آفتاب پشت ابر استفاده میبرند<ref>- ای، {{عربی | :::::#[[امام غایب]] {{ع}}، [[واسطه فیض]] و [[امان اهل زمین]]: گفته شد که [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} امان اهل زمیناند و اگر زمین از این حجّتهای الهی خالی بماند دنیا و اهلش نابود خواهند شد. لذا وجود امام {{ع}} موجب برکات بسیاری میباشد، حال به ظاهر حاضر باشد یا غایب، فرقی در این زمینه نمیکند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} رمز و راز این مسئله را با بیانی نغز و پرمعنی بیان کرده و در پاسخ این پرسش که وجود مهدی {{ع}} در عصر غیبت چه فایدهای دارد، میفرماید: آری، به خداوندی که مرا به پیغمبری مبعوث گردانیده است؛ آنها از وجود او منتفع میشوند و از نور ولایتش در طول غیبت بهره میگیرند، چنانکه از آفتاب پشت ابر استفاده میبرند<ref>- ای، {{عربی|و الّذی بعثنی بالنّبوّة، انّهم لینتفعون به و یستضیئون بنور ولایته فی غیبته، کانتفاع النّاس بالشّمس و ان جلّلها السّحاب}}.( ینابیع المودّة، قندوزی، ج ۳، ص ۱۷۰)</ref> و حضرت صاحب الامر {{ع}} نیز در این رابطه فرموده است: همانطور که از خورشید در وقتی که توسّط ابرها پنهان شده بهرهگیری میشود، از من نیز در زمان غیبتم به همانصورت بهره میبرند. و همانا من سبب آرامش و امنیت مردم روی زمین هستم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند<ref> کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۵.</ref>. راجع به علّت تشبیه امام غایب به خورشید پنهان در ابر، به پرسش بعدی مراجعه فرمایید. | ||
:::::#اثر [[امیدبخشی به مسلمین]]: ایمان و اعتقاد به امام غایب {{ع}} سبب امیدواری مسلمانان نسبت به آینده پرمهر و صفای خویش در عصر ظهور امامشان میگردد. جامعه شیعی، طبق اعتقاد خویش به وجود امام شاهد و زنده، همواره انتظار بازگشت آن سفر کرده را که صد قافله دل همره اوست میکشد. هرچند او را در میان خود نمیبیند، امّا خود را تنها و جدای از او نمیداند. اگر این رهبر اصلا وجود خارجی نداشته باشد و علاقمندان مکتب انسان سازش در انتظار تولّد و پرورش او در آینده باشند وضع بسیار فرق میکند. باری، امام غایب {{ع}} همواره مراقب حال و وضع شیعیان خویش میباشد، و همین مسئله باعث میگردد که پیروانش به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به یک وضع مطلوب جهانی تلاش کرده و در انتظار آن منتظر بسر برند. چنانکه خود فرموده است: ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم. پس تقوای الهی پیشه کنید و ما را یاری کنید تا از فتنهای که به شما رو میآورد، شما را نجات بخشیم<ref> احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref> | :::::#اثر [[امیدبخشی به مسلمین]]: ایمان و اعتقاد به امام غایب {{ع}} سبب امیدواری مسلمانان نسبت به آینده پرمهر و صفای خویش در عصر ظهور امامشان میگردد. جامعه شیعی، طبق اعتقاد خویش به وجود امام شاهد و زنده، همواره انتظار بازگشت آن سفر کرده را که صد قافله دل همره اوست میکشد. هرچند او را در میان خود نمیبیند، امّا خود را تنها و جدای از او نمیداند. اگر این رهبر اصلا وجود خارجی نداشته باشد و علاقمندان مکتب انسان سازش در انتظار تولّد و پرورش او در آینده باشند وضع بسیار فرق میکند. باری، امام غایب {{ع}} همواره مراقب حال و وضع شیعیان خویش میباشد، و همین مسئله باعث میگردد که پیروانش به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به یک وضع مطلوب جهانی تلاش کرده و در انتظار آن منتظر بسر برند. چنانکه خود فرموده است: ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم. پس تقوای الهی پیشه کنید و ما را یاری کنید تا از فتنهای که به شما رو میآورد، شما را نجات بخشیم<ref> احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref> | ||
:::::#[[پاسداری از آیین اسلام]] و [[پاسداری از دین خدا|دین خدا]]: از جمله آثار و فواید امام غایب {{ع}} این است که عاشقان و سربازان آن حضرت خود را به امید عصر ظهور برای دفاع از دین آماده مینمایند. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این رابطه میفرماید: به برکت آن امام گروهی از مردم برای دفاع از دین و درهم کوبیدن فتنهها آماده میشوند، چنانکه شمشیر و تیر به دست آهنگر تیز میگردد. چشم آنها به واسطه قرآن روشن است، تفسیر و معانی قرآن در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام حکمت و علوم الهی سیراب میشوند<ref> نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>. فواید دیگری نیز برای وجود نازنین آن امام در پس پرده غیبت بیان شده که ما در اینجا به همین سه فایده اکتفا میکردیم»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۹۱-۹۵.</ref>. | :::::#[[پاسداری از آیین اسلام]] و [[پاسداری از دین خدا|دین خدا]]: از جمله آثار و فواید امام غایب {{ع}} این است که عاشقان و سربازان آن حضرت خود را به امید عصر ظهور برای دفاع از دین آماده مینمایند. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این رابطه میفرماید: به برکت آن امام گروهی از مردم برای دفاع از دین و درهم کوبیدن فتنهها آماده میشوند، چنانکه شمشیر و تیر به دست آهنگر تیز میگردد. چشم آنها به واسطه قرآن روشن است، تفسیر و معانی قرآن در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام حکمت و علوم الهی سیراب میشوند<ref> نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>. فواید دیگری نیز برای وجود نازنین آن امام در پس پرده غیبت بیان شده که ما در اینجا به همین سه فایده اکتفا میکردیم»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۹۱-۹۵.</ref>. | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«اگرچه [[غیبت]] [[امام]] موجب محرومیت انسانها از رهبری و مدیریت مستقیم ایشان شده است، اما تصرفات ولایی و آثار و برکات ناشی از شؤن [[امامت]] آن حضرت، هیچگاه تعطیل پذیرنبوده و در زمان [[غیبت]] نیز هدایتها و عنایات مستقیم و غیرمستقیم آن حضرت، شامل حال مردم خواهد بود؛ در اینجا، به برخی فوائد [[امام غایب]] در عرصه تکوین و تشریع اشاره میشود: | :::::*«اگرچه [[غیبت]] [[امام]] موجب محرومیت انسانها از رهبری و مدیریت مستقیم ایشان شده است، اما تصرفات ولایی و آثار و برکات ناشی از شؤن [[امامت]] آن حضرت، هیچگاه تعطیل پذیرنبوده و در زمان [[غیبت]] نیز هدایتها و عنایات مستقیم و غیرمستقیم آن حضرت، شامل حال مردم خواهد بود؛ در اینجا، به برخی فوائد [[امام غایب]] در عرصه تکوین و تشریع اشاره میشود: | ||
::::#'''واسطه فیض وجود:''' در تفکر اعتقادی [[شیعه]]، [[امام]] دارای جایگاه محوری در جهان هستی است و از او با عنوان "قطب عالم" یاد میشود. از نظر [[شیعه]]، [[امام]]، واسطه فیض خالق بر کل هستی است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود:"ما [[اهل بیت]]، واسطه میان شما و خداوند هستیم"<ref>{{عربی | ::::#'''واسطه فیض وجود:''' در تفکر اعتقادی [[شیعه]]، [[امام]] دارای جایگاه محوری در جهان هستی است و از او با عنوان "قطب عالم" یاد میشود. از نظر [[شیعه]]، [[امام]]، واسطه فیض خالق بر کل هستی است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود:"ما [[اهل بیت]]، واسطه میان شما و خداوند هستیم"<ref>{{عربی|" نَحْنُ السَّبَبُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ."}}؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۱.</ref>؛ | ||
::::#'''واسطه بقا و تداوم هستی:''' جهان هستی پس از وجود یافتن، یعنی مرحله ابداع، وارد مرحله جریان و استمرار شده است. در این مرحله، آن چه از فیوضات الهی به جهان هستی میرسد، از مجرای انسان کامل است. انسان کامل در وهله اول، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و در وهله دوم، [[ائمه]]{{ع}}. واسطه فیض باید همیشه در عالم باشد؛ زیرا اگر زمین از حجت و واسطه فیض خالی بماند، به فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "زمین اهلش را در خود فرو میبرد"<ref>{{عربی | ::::#'''واسطه بقا و تداوم هستی:''' جهان هستی پس از وجود یافتن، یعنی مرحله ابداع، وارد مرحله جریان و استمرار شده است. در این مرحله، آن چه از فیوضات الهی به جهان هستی میرسد، از مجرای انسان کامل است. انسان کامل در وهله اول، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و در وهله دوم، [[ائمه]]{{ع}}. واسطه فیض باید همیشه در عالم باشد؛ زیرا اگر زمین از حجت و واسطه فیض خالی بماند، به فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "زمین اهلش را در خود فرو میبرد"<ref>{{عربی|"وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا"}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. منظور از "حجت" در این روایت، [[امام]] حی است و منظور از {{عربی|" الْأَرْضُ "}} تنها این کره خاکی نیست؛ بلکه مراد، کل عالم هستی است و این کلمه عنوان مشیر دارد. | ||
::::#'''واسطه دریافت نعمت:''' همه نعمتهای مادی و معنوی الهی از مجرای ولایت [[امام]] بر دیگر مخلوقات سریان دارد. از اینرو [[امام زمان]]{{ع}} در دعاها واسطه نعمت، کانون عالم هستی، مایه ثبات و برقراری آسمان و زمین و ریزش روزی بر مخلوقات معرفی شده است: "به برکت وجود او همگان روزی میخورند و به سبب وجود او زمین و آسمان پابرجا است و به واسطه او زمین از عدل سرشار میشود پس از آن که ظلم فراگیر شده باشد"<ref>{{عربی | ::::#'''واسطه دریافت نعمت:''' همه نعمتهای مادی و معنوی الهی از مجرای ولایت [[امام]] بر دیگر مخلوقات سریان دارد. از اینرو [[امام زمان]]{{ع}} در دعاها واسطه نعمت، کانون عالم هستی، مایه ثبات و برقراری آسمان و زمین و ریزش روزی بر مخلوقات معرفی شده است: "به برکت وجود او همگان روزی میخورند و به سبب وجود او زمین و آسمان پابرجا است و به واسطه او زمین از عدل سرشار میشود پس از آن که ظلم فراگیر شده باشد"<ref>{{عربی|"بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً "}}؛ مفاتیح الجنان، ص۴۲۳ (دعای عدیله).</ref>. از اینرو [[امام باقر]]{{ع}} به همگان سفارش فرمود تا خواستههای خویش را از طریق وساطت [[اهل بیت]]{{عم}} از خدا طلب نمایند: "هر کس خدا را به وسیله ما بخواهد، رستگار (حاجت روا) شود و هر که به غیر وساطت ما وارد شود، بدبخت و محروم گردد"<ref>{{عربی|" مَنْ دَعَا اللَّهَ بِنَا أَفْلَحَ، وَ مَنْ دَعَاهُ بِغَيْرِنَا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ"}}؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۳.</ref> | ||
::::#'''واسطه معرفت و عبادت:''' دریافت فیض و معرفت و بندگی نیز تنها از راه پیشوایان معصوم{{عم}} دست یافتنی است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "به وسیله ما خدا پرستش گردید و به وسیله ما خدا شناخته شد و به وسیله ما اعتقاد به یگانگی خدا تحقق یافت و [[محمد]]{{صل}} حجاب خداست"<ref>{{عربی | ::::#'''واسطه معرفت و عبادت:''' دریافت فیض و معرفت و بندگی نیز تنها از راه پیشوایان معصوم{{عم}} دست یافتنی است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "به وسیله ما خدا پرستش گردید و به وسیله ما خدا شناخته شد و به وسیله ما اعتقاد به یگانگی خدا تحقق یافت و [[محمد]]{{صل}} حجاب خداست"<ref>{{عربی|"بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵.</ref>؛ آن موجودات قدسی، حجتهای الهی بر بندگاناند و خداوند آنان را برای دین داری افراد و ثواب و عقاب بندگان، شاخص و حجت قرار داده است تا به وسیله آنان مردم را در قیامت مؤاخذه کند و یا درجه و ثواب دهد. | ||
::::#'''واسطه دفع بلاها:''' [[امام]] مایه امنیت و آرامش انسانها و سبب دفع بلا از آنان است؛ چنان که در کلمات خود [[امام عصر]]{{ع}} آمده است: {{عربی|"وَ إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۲۳۹.</ref> یا {{عربی | ::::#'''واسطه دفع بلاها:''' [[امام]] مایه امنیت و آرامش انسانها و سبب دفع بلا از آنان است؛ چنان که در کلمات خود [[امام عصر]]{{ع}} آمده است: {{عربی|"وَ إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۲۳۹.</ref> یا {{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۷۱.</ref>. مراد از اهل در این روایت، خانواده نیست؛ بلکه همه کسانی که در زمره پیروان [[اهل بیت]]{{عم}} هستند را شامل میشود و واو در {{عربی|"وَ شِيعَتِي"}} عطف تفسیری است. | ||
::::#'''واسطه قبول اعمال:''' [[امام غایب]]، واسطه قبول اعمال بندگان در پیشگاه الهی نیز هست؛ زیرا در روایات بسیاری، پذیرش اعمال بندگان منوط به ولایت پذیری آنان نسبت به [[ائمه]]{{عم}} عنوان شده است؛ چنان که [[امام صادق]]{{ع}} سوگند یاد فرمود: "به خدا اگر کسی آن چنان سجده کند که گردنش قطع شود، خدا از او نپذیرد جز به ولایت ما خاندان"<ref>{{عربی | ::::#'''واسطه قبول اعمال:''' [[امام غایب]]، واسطه قبول اعمال بندگان در پیشگاه الهی نیز هست؛ زیرا در روایات بسیاری، پذیرش اعمال بندگان منوط به ولایت پذیری آنان نسبت به [[ائمه]]{{عم}} عنوان شده است؛ چنان که [[امام صادق]]{{ع}} سوگند یاد فرمود: "به خدا اگر کسی آن چنان سجده کند که گردنش قطع شود، خدا از او نپذیرد جز به ولایت ما خاندان"<ref>{{عربی|"وَ اللَّهِ لَوْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص ۶۶۸.</ref>؛ | ||
::::#'''واسطه حفظ و ماندگاری [[شیعه]]:''' [[امام]] حافظ اصالت [[دین]] است. اگر او رهبری نکند، [[دین]] دستخوش انحرافات میشود. منظور از حفظ [[شیعه]]، حفظ کل [[دین]] و تفسیر معصومانه از [[دین]] است. در توقیع صادر شده از ناحیه [[امام عصر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] چنین آمده است: "ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن میکردند"<ref>{{عربی | ::::#'''واسطه حفظ و ماندگاری [[شیعه]]:''' [[امام]] حافظ اصالت [[دین]] است. اگر او رهبری نکند، [[دین]] دستخوش انحرافات میشود. منظور از حفظ [[شیعه]]، حفظ کل [[دین]] و تفسیر معصومانه از [[دین]] است. در توقیع صادر شده از ناحیه [[امام عصر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] چنین آمده است: "ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن میکردند"<ref>{{عربی|" فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم... إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء"}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>؛ واقعاً با آن دوران تنگنا و خفقانی که در دوران [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] و [[شیعه]] بودن جرم محسوب میشد، حفظ خط تشیع، مدیون و مرهون [[ائمه]]، مخصوصاً [[امام عصر]]{{ع}} است. | ||
::::#'''واسطه امید به آینده روشن:''' امیدبخشی و زنده نگه داشتن روح امید، یکی از برترین اسباب توفیق و پیشرفت در هدف است. هر گروهی که یأس و نومیدی خانه دلشان را تاریک کرده باشد، هرگز روی کامیابی نخواهند دید. تنها راه و روزنه امید همان [[انتظار فرج]] است. [[انتظار فرج]]، قلبهای مأیوس و مضطرب را آرامش میدهد و مرهمی برای زخم دل محرومان است. این امید به آینده است که به انسان شادابی میدهد؛ لذا [[شیعیان]] با این انتظار و امید نسبت به آینده و فرجام تاریخ، الگوی حکومتی و طرح و برنامه روشنی برای همه ملتها دارند که مرهون [[ایمان]] به [[مهدویت]] است»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:۱۱۳ - ۱۱۶.</ref>. | ::::#'''واسطه امید به آینده روشن:''' امیدبخشی و زنده نگه داشتن روح امید، یکی از برترین اسباب توفیق و پیشرفت در هدف است. هر گروهی که یأس و نومیدی خانه دلشان را تاریک کرده باشد، هرگز روی کامیابی نخواهند دید. تنها راه و روزنه امید همان [[انتظار فرج]] است. [[انتظار فرج]]، قلبهای مأیوس و مضطرب را آرامش میدهد و مرهمی برای زخم دل محرومان است. این امید به آینده است که به انسان شادابی میدهد؛ لذا [[شیعیان]] با این انتظار و امید نسبت به آینده و فرجام تاریخ، الگوی حکومتی و طرح و برنامه روشنی برای همه ملتها دارند که مرهون [[ایمان]] به [[مهدویت]] است»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:۱۱۳ - ۱۱۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۱۵: | خط ۳۱۵: | ||
::::#طبق احادیث وارده در موضوع [[امامت]] و براهینی که در کتب دانشوران اقامه شده، وجود مقدس [[امام]] هدف اصلی نظام خلقت و غایت نوع و فرد کامل انسانیت و رابطه بین عالم مادی و عالم ربوبی است، اگر [[امام]] روی زمین نباشد، نوع انسان منتقرض خواهد شد، اگر [[امام]] نباشد خدا به حد کامل شناخته و عبادت نمیشود، اگر [[امام]] نباشد، رابطه بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع میشود، اشراقات و افاضات عوالم غیبی، اولاً، بر آینه پاک قلب [[امام]]، سپس به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل میشود. [[امام]] قلب عالم وجود و رهبر و مربی نوع انسان است. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در تربت این آثار تفاوتی ندارد. آیا باز هم میتوان گفت [[امام غایب]] چه نفعی دارد؟ [[امام سجاد]] میفرماید: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنان و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمین هستیم، ما امان اهل زمین هستیم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند، به واسطه ماست که آسمان به زمین فرود نمیاید، مگر وقتی که خدا بخواهد و به واسطه ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج میشود، اگر ما روی زمین نبودیم، زمین اهلش را فرود میبرد، آنگاه فرمود: از روزی که خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین خالی از حجت نبوده است، ولی آن حجت گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب و مستور بوده است و تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمیشود. روای میگوید، گفتم: مردم چگونه از وجود [[امام غایب]] منتفع میشوند؟ فرمود: همانطور که از خورشید پشت ابر بهره میبرند<ref> نیابیع الموده، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز در آن کلام نورانیش فرمود: {{عربی|"اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ"}}<ref>آری، هیچگاه صفحه روی زمین، از قیام کننده با حجت و دلیل خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد و فراموشی نگراید (و مسخ و تحریف نشود)؛ نهج البلاغه، کلمات قصار. </ref>؛ برای آگاهی بیشتر به فایده وجودی [[امام]] به دعای شریف زیارت جامعه مراجعه کنید، که اساس آفرینش به وجود [[امام]] بستگی دارد و اثر بخشی همه موجودات عالم به طفیل وجود امام است، خواه [[امام]] ظاهر باشد خواه غایب اما فوایدی که شما در سؤال مطرح کردهاید و گفتهاید که مردم از آن محرومند، باید دید علت و سبب محرومیت چیست و کیست؟ آیا از طرف پروردگار منع فیضی شده و یا از جانب امام عصر امساک عنایتی شده است؟ قطعاً این چنین نیست، بلکه تقصیر و کوتاهی از جانب خود افراد بشر است. اگر آنان موانع ظهور را برطرف سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] را فراهم سازند و افکار جهانیان را آماده و مساعد میکردند، قطعاً [[امام زمان]] ظاهر میشد و جامعه انسانیت از فواید وجودیش بهرهمند میگردید. | ::::#طبق احادیث وارده در موضوع [[امامت]] و براهینی که در کتب دانشوران اقامه شده، وجود مقدس [[امام]] هدف اصلی نظام خلقت و غایت نوع و فرد کامل انسانیت و رابطه بین عالم مادی و عالم ربوبی است، اگر [[امام]] روی زمین نباشد، نوع انسان منتقرض خواهد شد، اگر [[امام]] نباشد خدا به حد کامل شناخته و عبادت نمیشود، اگر [[امام]] نباشد، رابطه بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع میشود، اشراقات و افاضات عوالم غیبی، اولاً، بر آینه پاک قلب [[امام]]، سپس به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل میشود. [[امام]] قلب عالم وجود و رهبر و مربی نوع انسان است. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در تربت این آثار تفاوتی ندارد. آیا باز هم میتوان گفت [[امام غایب]] چه نفعی دارد؟ [[امام سجاد]] میفرماید: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنان و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمین هستیم، ما امان اهل زمین هستیم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند، به واسطه ماست که آسمان به زمین فرود نمیاید، مگر وقتی که خدا بخواهد و به واسطه ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج میشود، اگر ما روی زمین نبودیم، زمین اهلش را فرود میبرد، آنگاه فرمود: از روزی که خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین خالی از حجت نبوده است، ولی آن حجت گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب و مستور بوده است و تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمیشود. روای میگوید، گفتم: مردم چگونه از وجود [[امام غایب]] منتفع میشوند؟ فرمود: همانطور که از خورشید پشت ابر بهره میبرند<ref> نیابیع الموده، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز در آن کلام نورانیش فرمود: {{عربی|"اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ"}}<ref>آری، هیچگاه صفحه روی زمین، از قیام کننده با حجت و دلیل خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد و فراموشی نگراید (و مسخ و تحریف نشود)؛ نهج البلاغه، کلمات قصار. </ref>؛ برای آگاهی بیشتر به فایده وجودی [[امام]] به دعای شریف زیارت جامعه مراجعه کنید، که اساس آفرینش به وجود [[امام]] بستگی دارد و اثر بخشی همه موجودات عالم به طفیل وجود امام است، خواه [[امام]] ظاهر باشد خواه غایب اما فوایدی که شما در سؤال مطرح کردهاید و گفتهاید که مردم از آن محرومند، باید دید علت و سبب محرومیت چیست و کیست؟ آیا از طرف پروردگار منع فیضی شده و یا از جانب امام عصر امساک عنایتی شده است؟ قطعاً این چنین نیست، بلکه تقصیر و کوتاهی از جانب خود افراد بشر است. اگر آنان موانع ظهور را برطرف سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] را فراهم سازند و افکار جهانیان را آماده و مساعد میکردند، قطعاً [[امام زمان]] ظاهر میشد و جامعه انسانیت از فواید وجودیش بهرهمند میگردید. | ||
::::#[[ایمان]] به [[مهدی]] غایب و [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} مایه امیدواری و آرامشبخش دلهای مسلمین است. این امیدواری یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت و هدف است، هر گروهی که روح یأس و ناامیدی خانه دلشان را تاریک کرده باشد و چرا امید و آرزو در آن نتابد، هر روی موفقیت را نخواهد دید. آری، اوضاع آشفته و اسفبار جهان و سیل بنیانکن مادیت و کسادی بازار علوم معارف و محرومیت روز افزون طبقه ضعیف و توسعه فنون استعمار و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی شرق و غرب، روشنفکران و خیرخواهان بشر را مضطرب کرده است، به طوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید کنند. تنها روزنه امیدی که برای بشر مفتوح است و یگانه برق امیدی که در این جهان تاریک سوسو میزند، همان انتظار و فرج فرا رسیدن عصر درخشان [[حکومت]] توحید و نفوذ قوانین الهی است. انتظار فرج است که قلبهای مأیوس و لرزان را آرامش بخشیده، مرهم دلهای زخمدار طبقه محروم میشود. نویدهای مسرت بخش [[حکومت]] توحید است که عقاید مؤمنان را نگهداری کرده و در دین پایدارشان میسازد، ایمان به غلبه حق است که خیرخواهان بشر را به فعالیت و کوشش وادار کرده است، استمداد از آن نیروی غیبی است که انسانیت را از سقوط در وادی هولناک یأس و ناامیدی نجات میدهد و در شاه راه روشن امید و آرزو وارد میکند. پیامبر اسلام {{صل}} به وسیله طرح [[حکومت]] جهانی توحید و تعیین و معرفی رهبر اصلاحات جهانی، دیو یأس و ناامیدی را از جهان اسلام رانده است. خلاصه آنکه [[ایمان]] به [[مهدی]] موعود، آینده روشن و فرح بخشی را برای [[شیعیان]] مجسم کرده به امید آن روز دلخوشند، روح یأس و شکست را از آنان سلب کرده به کار و کوشش در راه هدف و تهذیب اخلاق و علاقه به معارف وادارشان کرده است<ref> دادگستر جهان، ص ۱۵۷.</ref>. | ::::#[[ایمان]] به [[مهدی]] غایب و [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} مایه امیدواری و آرامشبخش دلهای مسلمین است. این امیدواری یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت و هدف است، هر گروهی که روح یأس و ناامیدی خانه دلشان را تاریک کرده باشد و چرا امید و آرزو در آن نتابد، هر روی موفقیت را نخواهد دید. آری، اوضاع آشفته و اسفبار جهان و سیل بنیانکن مادیت و کسادی بازار علوم معارف و محرومیت روز افزون طبقه ضعیف و توسعه فنون استعمار و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی شرق و غرب، روشنفکران و خیرخواهان بشر را مضطرب کرده است، به طوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید کنند. تنها روزنه امیدی که برای بشر مفتوح است و یگانه برق امیدی که در این جهان تاریک سوسو میزند، همان انتظار و فرج فرا رسیدن عصر درخشان [[حکومت]] توحید و نفوذ قوانین الهی است. انتظار فرج است که قلبهای مأیوس و لرزان را آرامش بخشیده، مرهم دلهای زخمدار طبقه محروم میشود. نویدهای مسرت بخش [[حکومت]] توحید است که عقاید مؤمنان را نگهداری کرده و در دین پایدارشان میسازد، ایمان به غلبه حق است که خیرخواهان بشر را به فعالیت و کوشش وادار کرده است، استمداد از آن نیروی غیبی است که انسانیت را از سقوط در وادی هولناک یأس و ناامیدی نجات میدهد و در شاه راه روشن امید و آرزو وارد میکند. پیامبر اسلام {{صل}} به وسیله طرح [[حکومت]] جهانی توحید و تعیین و معرفی رهبر اصلاحات جهانی، دیو یأس و ناامیدی را از جهان اسلام رانده است. خلاصه آنکه [[ایمان]] به [[مهدی]] موعود، آینده روشن و فرح بخشی را برای [[شیعیان]] مجسم کرده به امید آن روز دلخوشند، روح یأس و شکست را از آنان سلب کرده به کار و کوشش در راه هدف و تهذیب اخلاق و علاقه به معارف وادارشان کرده است<ref> دادگستر جهان، ص ۱۵۷.</ref>. | ||
::::#در احادیث وارده، مکرر [[حضرت مهدی]] {{ع}} در عصر [[غیبت]] به آفتاب در پس ابر تشبیه شده و گفته شده، همچنان که آفتاب پشت ابر برای موجودات عالم مفید است، [[امام]] در پرده [[غیبت]] نیز وجودش نافع و مفید است، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} پس از سؤال اینکه چه فایدهای بر وجود [[امام غایب]] مترتب است، فرمود:" آری سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزیده، مردم از نور رهبری او در دوران غیبتش بهره میگیرند، همانطور که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهرهمند میشوند"<ref>{{عربی | ::::#در احادیث وارده، مکرر [[حضرت مهدی]] {{ع}} در عصر [[غیبت]] به آفتاب در پس ابر تشبیه شده و گفته شده، همچنان که آفتاب پشت ابر برای موجودات عالم مفید است، [[امام]] در پرده [[غیبت]] نیز وجودش نافع و مفید است، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} پس از سؤال اینکه چه فایدهای بر وجود [[امام غایب]] مترتب است، فرمود:" آری سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزیده، مردم از نور رهبری او در دوران غیبتش بهره میگیرند، همانطور که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهرهمند میشوند"<ref>{{عربی|"إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ"}}</ref>. برای فهم این تشبیه، نخست باید نقش خورشید را بهطور کلی و به هنگامی که چهره تابناکش پشت ابرها پنهان میشود دریابیم، سپس به رمز این تشبیه پیببریم: خورشید دارای دو نوع نور افشانی است: نور افشانی آشکار و نور افشانی مخفی. و یا به تعبیر دیگر، نور افشانی مستقیم و نور افشانی غیرمستقیم. در تابش غیرمستقیم، ابرها، همانند یک شیشه مات، نور مستقیم خورشید را گرفته و پخش میکنند و نور آفتاب به خوبی دیده نمیشود، اما در تابش مستقیم و آشکار اشعه آفتاب به خوبی دیده میشود، هر چند قشر ضخیم هوا که اطراف کره زمین را پوشانیده، همانند یک شیشه ضخیمکار میکند، شیشهای که هم از شدت تابش آفتاب میکاهد و آن را قابل تحمل میسازد و هم نور آفتاب را تصفیه میکند و شعاعهای مرگبارش را خنثی و بیاثر میسازد، ولی به هر حال، مانع از تابش مستقیم آفتاب نیست. به هر حال، نور و حرارتی که از خورشید به هر سو پخش میشود، تنها انرژی خلاق موتورهای زندگی در گیاهان و حیوانات و انسان است و سرانجام، اگر نور خورشید نباشد، حیات از کره زمین رخت میبندد، چرا که رشد و نمو موجودات زنده، تغذیه و تولید مثل آنها، حس و حرکت و جنبش، آبیاری زمینهای مرده، غرش امواج دریاها، وزش حیات بخش بادها، ریزش دانهها زندگی آفرین باران و برف، نغمههای مرغان، زیبایی خیرهکننده گلها، گردش خون در عروق انسان و تپش قلبها، عبور برق آسای اندیشه و لابلای پردههای مغز و سرانجام، لبخند شیرینی که بر لب گلبرگ، مانند یک کودک شیرخوار نقش میبندد، همه و همه به طور مستقیم یا غیرمستقیم به نور آفتاب بستگی دارد، بدون آن، همه اینها به خاموشی خواهد گرایید و این موضوع با کمی دقت قابل فهم برای هر اندیشوری است. اینک سؤال این است که آیا این برکات و آثار زندگی بخش مخصوص زمانی است که نور به طور مستقیم میتابد؟ پاسخ این سؤال روشن است که منفی است، زیرا بسیاری از این آثار در نور مات خورشید از پشت ابرها نیز وجود دارد. بنابراین، تابش خورشید از پشت پرده ابرها قسمت مهمی از برکات خود را در بر دارد و تنها برخی آثار است که ثمره تابش مستقیم آفتاب است. نتیجه اینکه هر چند پردههای ابر برخی آثار آفتاب را میگیرد، ولی قسمت مهمی از آن همچنان باقی میماند.این بود شمهای از حال مُشبه به، یعنی آفتاب، اما وضع "مشبه"، یعنی وجود حضرت [[بقیة الله الاعظم]]{{ع}} در حال [[غیبت]] از این قرار است: اشعه معنوی نامرئی وجود [[امام زمان]] {{ع}} به هنگامی ک در پشت ابرهای [[غیبت]] نهان است دارای آثار گوناگون و قابل ملاحظهای است که علیرغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم (که در سؤال مطرح شده بود) آثار وجودی او را آشکار میسازد که به بعضیها در اینجا اشاره شده و قسمتی هم درکتب مفصله بیان شدند. بنابراین، کسی نمیتواند فواید وجودی امام را در حال غیبت انکار نماید، بلکه او همانند آفتاب پشت ابر برای موجودات نافع و مفید است<ref> [[مهدی]] انقلابی بزرگ، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص: ۳۷۷-۳۸۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۷۰: | خط ۳۷۰: | ||
::::#نظام جهان بر اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. | ::::#نظام جهان بر اساس اسباب و مسببات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت، ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. | ||
::::#نظام جهان، بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایتِ از این نظام و هدف آن، پابرجا است، نظام نیز به حیات خود ادامه میدهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیات انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیتِ کامل که همراه معرفتِ کامل است، فقط از طریق [[امام]] و حجّت خدا تحقق مییابد؛ پس تا زمانی که [[امام]] هست، هدف از خلقت نیز باقی است؛ لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است. | ::::#نظام جهان، بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایتِ از این نظام و هدف آن، پابرجا است، نظام نیز به حیات خود ادامه میدهد. هدف از خلقت عالم، امکان حیات انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است. عبادت و عبودیتِ کامل که همراه معرفتِ کامل است، فقط از طریق [[امام]] و حجّت خدا تحقق مییابد؛ پس تا زمانی که [[امام]] هست، هدف از خلقت نیز باقی است؛ لذا در سایه وجود او نظام هستی پا برجا است. | ||
:::::*'''دفع بلا:''' [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "خداوند، ستارگان را امان برای اهل آسمان قرار داد و اهل بیتم را امان برای اهل زمین".<ref>{{عربی | :::::*'''دفع بلا:''' [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "خداوند، ستارگان را امان برای اهل آسمان قرار داد و اهل بیتم را امان برای اهل زمین".<ref>{{عربی|" جَعَلَ اللَّهُ النُّجُومَ أَمَاناً لِأَهْلِ السَّمَاءِ- وَ جَعَلَ أَهْلَ بَيْتِي أَمَاناً لِأَهْلِ الْأَرْض "}}؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۳۰۸.</ref>. نظیر این تعبیر، از وجود مقدس [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نیز صادر شده است: "من، آخرین اوصیا هستم. به واسطه من، خدا، بلا را از خاندان و شیعیانم دفع میکند"<ref>{{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِيَ الْقُوَّامِ بِدِينِ اللَّهِ "}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰.</ref>. به نظر میآید مراد از بلا، عذابهایی باشد که به سبب اعمال ناشایست انسانها باید نازل میشد؛ ولی به سبب آن که وجود مقدس حجت خدا در میان مردم است، عذاب دفع میشود. خداوند، به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ}}<ref> و خداوند، آنان را عذاب نمیکند؛ در حالی که تو میانشان هستی؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.</ref> | ||
:::::*'''امید بخشی:''' آدمی، به امید زنده است، امید به آیندهای سبز و روشن که در آن، اثری از پلیدی و تباهی نباشد. انسان، منتظر چنین ایام زیبایی است و بهترین عمل او نیز انتظار فرج و دمیدن صبح ظفر است. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "برترین عمل امت من، انتظار فرج است"<ref>{{عربی | :::::*'''امید بخشی:''' آدمی، به امید زنده است، امید به آیندهای سبز و روشن که در آن، اثری از پلیدی و تباهی نباشد. انسان، منتظر چنین ایام زیبایی است و بهترین عمل او نیز انتظار فرج و دمیدن صبح ظفر است. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "برترین عمل امت من، انتظار فرج است"<ref>{{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج "}}؛ کافی، ج۱، باب عرضه اعمال و شاهدان اعمال.</ref>. وجود امامی که منتظر إذن الهی برای ظهور است، به مردم دلگرمی میدهد و گامهای آنان را در جاده انتظار استوار میکند. به راستی، آیا وجود رهبرِ در تبعید، انقلاب را ایجاد میکند و مردم را به جوشش و حرکت در میآورد یا وعده آمدن فردی در آینده که دورانِ حیاتی در این زمان برای او متصور نیست؟ | ||
:::::*'''خودسازی:''' از دیگر آثار وجودی [[امام]]، پیدایش و تقویّت روحیه خودسازی و تهذیب نفس است. بر اساس روایات<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲و۱۲۸.</ref> [[امام]] و حجت خدا، ناظر و شاهد بر اعمال است. هر روز و هر هفته، اعمال انسانها خدمت آن بزرگوار عرضه میشود. کسی که دوستدار [[امام]] باشد، راضی نمیشود [[امام]]، ناظر بر اعمال ناپسند او باشد و با دیدن اعمال بد او، غمگین و ناراحت شود؛ لذا سعی میکند دقت بیشتری در اعمال خود داشته باشد و به گونهای رفتار کند که رضایت امامش را به دست آورد. در کنار این آثار، آثار دیگری هم هست؛ مانند هدایتگری و پاسخ گویی به نیازهای علمیو…. | :::::*'''خودسازی:''' از دیگر آثار وجودی [[امام]]، پیدایش و تقویّت روحیه خودسازی و تهذیب نفس است. بر اساس روایات<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲و۱۲۸.</ref> [[امام]] و حجت خدا، ناظر و شاهد بر اعمال است. هر روز و هر هفته، اعمال انسانها خدمت آن بزرگوار عرضه میشود. کسی که دوستدار [[امام]] باشد، راضی نمیشود [[امام]]، ناظر بر اعمال ناپسند او باشد و با دیدن اعمال بد او، غمگین و ناراحت شود؛ لذا سعی میکند دقت بیشتری در اعمال خود داشته باشد و به گونهای رفتار کند که رضایت امامش را به دست آورد. در کنار این آثار، آثار دیگری هم هست؛ مانند هدایتگری و پاسخ گویی به نیازهای علمیو…. | ||
:::::*برخی از آن آثار را انسانها در زندگی خود به روشنی احساس کرده اند؛ مانند حفظ و نجات شیعیان. حضرت در نامهای به [[شیخ مفید]] نوشتند: "ما، بر اخبار و احوال شما آگاه هستیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده نیست. ما، در رسیدگی و رعایت امور شما، اهمال نکردهایم و شما را از یاد نبردهایم.<ref>بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.</ref> | :::::*برخی از آن آثار را انسانها در زندگی خود به روشنی احساس کرده اند؛ مانند حفظ و نجات شیعیان. حضرت در نامهای به [[شیخ مفید]] نوشتند: "ما، بر اخبار و احوال شما آگاه هستیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده نیست. ما، در رسیدگی و رعایت امور شما، اهمال نکردهایم و شما را از یاد نبردهایم.<ref>بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.</ref> | ||
خط ۳۸۱: | خط ۳۸۱: | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
::::::«از نظر [[شیعه]] و بر اساس تعالیم دینی، [[امام]]، واسطه فیض رسانی پروردگار به همه پدیدههای جهان آفرینش است. او در نظام هستی محور و مدار است و بیوجود او عالم و آدم، جن و ملک و حیوان و جمادی نمیماند. از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال شد که آیا زمین بدون [[امام]] باقی میماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون [[امام]] بماند هر آینه اهل خود را فرو میبرد.<ref>کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب ان الارض لا تخلوا من حجة، ح ۱۰، ص ۱۷۹.</ref> اینکه او در رساندن پیامهای خدا به مردم و راهنمایی آنها به سوی کمال انسانی، واسطه است و هر فیض و لطفی در این بخش به سبب وجود او به همگان میرسد، امری روشن و بدیهی است؛ زیرا از ابتدا خداوند متعال از طریق پیامبران و سپس جانشینان آنها قافله بشری را هدایت کرده است؛ ولی از کلمات معصومان استفاده میشود که وجود [[امامان]] در گستره عالم واسطهای برای رسیدن هر نعمت و فیضی از ناحیه پروردگار به هر موجود کوچک و بزرگی است. به بیان آشکارتر، همه موجودات، آنچه از فیوضات و عطایای الهی دریافت میکنند، از کانال [[امام]] میگیرند. هم اصل وجودشان به واسطه [[امام]] است و هم نعمتها و بهرهها دیگری که در طول حیات خود دارا هستند. | ::::::«از نظر [[شیعه]] و بر اساس تعالیم دینی، [[امام]]، واسطه فیض رسانی پروردگار به همه پدیدههای جهان آفرینش است. او در نظام هستی محور و مدار است و بیوجود او عالم و آدم، جن و ملک و حیوان و جمادی نمیماند. از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال شد که آیا زمین بدون [[امام]] باقی میماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون [[امام]] بماند هر آینه اهل خود را فرو میبرد.<ref>کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب ان الارض لا تخلوا من حجة، ح ۱۰، ص ۱۷۹.</ref> اینکه او در رساندن پیامهای خدا به مردم و راهنمایی آنها به سوی کمال انسانی، واسطه است و هر فیض و لطفی در این بخش به سبب وجود او به همگان میرسد، امری روشن و بدیهی است؛ زیرا از ابتدا خداوند متعال از طریق پیامبران و سپس جانشینان آنها قافله بشری را هدایت کرده است؛ ولی از کلمات معصومان استفاده میشود که وجود [[امامان]] در گستره عالم واسطهای برای رسیدن هر نعمت و فیضی از ناحیه پروردگار به هر موجود کوچک و بزرگی است. به بیان آشکارتر، همه موجودات، آنچه از فیوضات و عطایای الهی دریافت میکنند، از کانال [[امام]] میگیرند. هم اصل وجودشان به واسطه [[امام]] است و هم نعمتها و بهرهها دیگری که در طول حیات خود دارا هستند. | ||
:::::*در فرازی از [[زیارت جامعه کبیره]] که یک دوره [[امام]]شناسی است، این گونه آمده است: "ای [[امامان]] بزرگ! خداوند به سبب شما عالم را آغاز کرد و به سبب شما نیز آن را پایان میدهد و به سبب وجود شما باران را فرو میفرستد و به برکت وجود شما آسمان را نگه داشته است از اینکه بر زمین فرود آید، جز به اراده او"<ref>{{عربی | :::::*در فرازی از [[زیارت جامعه کبیره]] که یک دوره [[امام]]شناسی است، این گونه آمده است: "ای [[امامان]] بزرگ! خداوند به سبب شما عالم را آغاز کرد و به سبب شما نیز آن را پایان میدهد و به سبب وجود شما باران را فرو میفرستد و به برکت وجود شما آسمان را نگه داشته است از اینکه بر زمین فرود آید، جز به اراده او"<ref>{{عربی|" بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ {{متن قرآن|يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِه}} "}}؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره. توصیح اینکه این زیارت از [[امام هادی]]{{ع}} نقل شده است و از نظر سند و عبارات، عالی است و پیوسته مورد عنایت خاص عالمان [[شیعه]] بوده است.</ref> | ||
:::::*بنابراین آثار وجودی [[امام]] تنها به ظهور و آشکاری او خلاصه نمیشود؛ بلکه وجود او در عالم –حتّی در [[غیبت]] و نهان زیستی- سرچشمه حیات همه موجودات و مخلوقات الهی است. خدا خود این گونه خواسته است که او که موجود برتر و کاملتر است واسطه دریافت و رساندن فیوضات و دادههای الهی به سایر پدیدهها باشد و در این عرصه، فرقی بین [[غیبت]] و ظهور او نیست. آری؛ همگان از آثار وجود [[امام]] بهره میگیرند و [[غیبت]] [[امام مهدی]]{{ع}} در این مسأله، خللی ایجاد نمیکند. جالب اینکه وقتی از [[امام مهدی]]{{ع}} درباره نحوه بهرهمندی از آن حضرت در دوره [[غیبت]]، سؤال میشود، میفرماید: "بهرهمندی از من در روزگار غیبتم، مانند سود بردن از خورشید است، آن گاه که ابرها، آنها را از چشمها پوشاندهاند" <ref>{{عربی | :::::*بنابراین آثار وجودی [[امام]] تنها به ظهور و آشکاری او خلاصه نمیشود؛ بلکه وجود او در عالم –حتّی در [[غیبت]] و نهان زیستی- سرچشمه حیات همه موجودات و مخلوقات الهی است. خدا خود این گونه خواسته است که او که موجود برتر و کاملتر است واسطه دریافت و رساندن فیوضات و دادههای الهی به سایر پدیدهها باشد و در این عرصه، فرقی بین [[غیبت]] و ظهور او نیست. آری؛ همگان از آثار وجود [[امام]] بهره میگیرند و [[غیبت]] [[امام مهدی]]{{ع}} در این مسأله، خللی ایجاد نمیکند. جالب اینکه وقتی از [[امام مهدی]]{{ع}} درباره نحوه بهرهمندی از آن حضرت در دوره [[غیبت]]، سؤال میشود، میفرماید: "بهرهمندی از من در روزگار غیبتم، مانند سود بردن از خورشید است، آن گاه که ابرها، آنها را از چشمها پوشاندهاند" <ref>{{عربی|" وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ "}}؛ احتجاج، ج ۲، ش ۳۴۴، ص ۵۴۲.</ref>. تشبیه [[امام]] به آفتاب و تشبیه [[غیبت]] او به قرار گرفتن خورشید در پسِ ابر، نکتههای فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم: خورشید در منظومه شمسی مرکزیت دارد و کرات و سیارات به دور او حرکت میکنند؛ چنانکه وجود گرامی [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} مرکز نظام هستی است: "به سبب بودن او دنیا باقی است و به برکت وجود او، عالم روزی میخورند و به وجود او زمین و آسمان، استوار مانده است"<ref>{{عربی|" بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ "}}؛ مفاتیح الجنان، دعای عدیله.</ref>. آفتاب، لحظهای از نورافشانی دریغ نمیکند و هر کس به اندازه ارتباطی که با خورشید دارد از نور آن بهره میگیرد؛ چنانکه وجود [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} واسطه دریافتِ همه نعمتهای مادی و معنوی است که از ناحیه پروردگارِ جهان به بندگان میرسد؛ ولی هر کس به اندازه رابطه خود با آن منبع کمالات، بهرهمند میشود. اگر این آفتابِ پشت ابر هم نباشد، شدت سرما و تاریکی، زمین را غیر قابل سکونت خواهد کرد؛ چنانکه اگر عالم از وجود [[امام]] –گرچه در پشت پرده [[غیبت]]- محروم بماند، سختیها و نابسامانیها و هجوم انواع بلاها مفید خطاب به شیعیان خود میفرماید: "ما هرگز شما را به حال خود رها نکردهایم و هرگز شما را از یاد نبردهایم و اگر این گونه نبود، حتماً سختیها و بلاهای فراوانی به شما میرسید و دشمنان، شما را نابود میکردند"<ref>{{عربی|" إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ "}}؛ احتجاج، ج ۲، ش ۳۵۹، ص ۵۹۸.</ref> بنابراین آفتاب [[امام]] بر عالم وجود میتابد و به همه هستی فیض میرساند و در این میان برای بشریت و به ویژه جامعه مسلمین و امت [[شیعه]] و معتقد به او برکات و خیرات بیشتری دارد که به نمونههایی از آن میپردازیم: | ||
::::#'''امیدبخشی:''' از سرمایههای مهم زندگی، امید است که مایه حیات و نشاط و پویایی است. وجود [[امام]] در عالم، موجب امید به آیندهای روشن و سراسر شور و اشتیاق است. [[شیعه]]، پیوسته و در طول تاریخ هزار و چهار صد ساله، به انواع بلاها و سختیها گرفتار شده است و آنچه به عنوان نیرویی بزرگ و پشتوانهای استوار، او را به ایستادگی و تسلیم نشدن و حرکت و تلاش، واداشته، امید به آینده سبز مؤمنان و دین باوران بوده است؛ آیندهای که خیالی و افسانهای نیست؛ آیندهای که نزدیک است و میتواند نزدیکتر باشد؛ زیرا آن که باید رهبری قیام را به عهده گیرد، زنده است و هر لحظه پا به رکاب؛ و این، من و تو و ماییم که باید آماده باشیم. | ::::#'''امیدبخشی:''' از سرمایههای مهم زندگی، امید است که مایه حیات و نشاط و پویایی است. وجود [[امام]] در عالم، موجب امید به آیندهای روشن و سراسر شور و اشتیاق است. [[شیعه]]، پیوسته و در طول تاریخ هزار و چهار صد ساله، به انواع بلاها و سختیها گرفتار شده است و آنچه به عنوان نیرویی بزرگ و پشتوانهای استوار، او را به ایستادگی و تسلیم نشدن و حرکت و تلاش، واداشته، امید به آینده سبز مؤمنان و دین باوران بوده است؛ آیندهای که خیالی و افسانهای نیست؛ آیندهای که نزدیک است و میتواند نزدیکتر باشد؛ زیرا آن که باید رهبری قیام را به عهده گیرد، زنده است و هر لحظه پا به رکاب؛ و این، من و تو و ماییم که باید آماده باشیم. | ||
::::#'''پایداری مکتب:''' هر جامعهای برای حفظ تشکیلات خود و ادامه راه تا رسیدن به مقصد، به وجود رهبری آگاه نیاز دارد، تا اجتماع، تحت نظر و فرماندهی او در مسیر صحیح، حرکت کند. وجود رهبر، پشتوانه بزرگی برای افراد است، تا در یک سازماندهی منظّم، دستاوردهای قبلی را حفظ کنند و به تقویت برنامههای آینده، همّت گمارند. رهبر زنده و فعّال، گرچه در میان جمعیت و افراد خود نباشد، از ترسیم خطوط اصلی و ارائه راهکارهای کلّی، کوتاهی نمیکند و به واسطههای گوناگون، دربارۀ راههای انحرافی، هشدارمیدهد. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در [[غیبت]] است؛ ولی وجود او عامل جدّی برای حفظ مکتب [[شیعه]] است. او با آگاهی کامل از توطئههای دشمنان، به شیوههای مختلف، مرزهای فکری شیعیان را پاسداری میکند و آن گاه که دشمن فریبکار با وسیلهها و ابزارهای گوناگون، اصول مکتب و اعتقادات مردم را نشانه میگیرد، با هدایت و ارشاد عالمان و برگزیدگان، راههای نفود او را میبندد. برای نمونه، عنایت [[حضرت مهدی]]{{ع}} به شیعیان بحرین را از زبان [[علامه مجلسی]]<ref>او از علمای بزرگ شیعه عصر صفوی است که آثار فراوانی از خود به جا گذاشته که معروفترین آنها کتاب بحار الانوار است. این کتاب، مجموعهای گرانسنگ از کلمات اهل بیت {{عم}} است که در ۱۱۰ جلد تنظیم شده. وی در سال ۱۱۱۱ ق وفات یافت و در مسجد جامع اصفهان دفن شد.</ref> میشنویم: در روزگار گذشته، فرمانروایی ناصبی بر بحرین حکومت میکرد که وزیرش در دشمنی با شیعیان، گوی سبقت را از او ربوده بود. روزی وزیر بر فرمانروا وارد شد و اناری را به دست او داد که به صورت طبیعی، این واژهها بر پوست آن نقش بسته بود: {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ابوبکر وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ وَ علی خُلَفَاءُ رَسُولَ اللَّهِ "}}. فرمانروا از دیدن آن بسیار در شگفت شد و به وزیر گفت: این، نشانهای آشکار و دلیلی نیرومند بر بطلان مذهب تشیع است. نظر تو درباره شیعیان بحرین چیست؟ وزیر پاسخ داد: به باور من، باید آنان را حاضر کنیم و این نشانه را به ایشان ارایه دهیم. اگر آن را پذیرفتند، از مذهب خود دست میکشند، و گرنه باید یکی از این سه کار را انتخاب کنند: پاسخی قانع کننده بیاورند یا جزیه<ref>پولی که غیر مسلمانانی که در پناه حکومت اسلامی زندگی میکنند، در برابر تأمین امنیّت و برخورداری از امکانات به دولت اسلامی میپردازند.</ref> بدهند یا این که مردانشان را میکشیم و زنان و فرزندانشان را اسیر میکنیم و اموالشان را به غنیمت میبریم. فرمانروا، رأی او را پذیرفت و دانشمندان [[شیعه]] را نزد خود فراخواند. آن گاه انار را به ایشان نشان داد و گفت: اگر در این باره دلیلی روشن نیاورید، شما را میکشم و زنان و فرزندانتان را اسیر میکنم یا این که باید جزیه بدهید. دانشمندان [[شیعه]]، از او سه روز مهلت خواستند. آنان پس از گفتوگوی فراوان به این نتیجه رسیدند که از میان خود، ده نفر از صالحان و پرهیزگاران بحرین را برگزینند. آن گاه از میان ده نفر نیز سه نفر را برگزیدند و به یکی از آن سه نفر گفتند: تو امشب به سوی صحرا برو و به [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} استغاثه کن و از او، راه رهایی از این مصیبت را بپرس؛ زیرا او [[امام]] و صاحب ماست. آن مرد، چنین کرد؛ ولی موفّق به زیارت حضرت نشد. شب دوم نیز نفر دوم را فرستادند. او نیز پاسخی دریافت نکرد. شب آخر، نفر سوم را که [[محمد بن عیسی]] نام داشت فرستادند. او به صحرا رفت و با گریه و زاری از حضرت، کمک خواست. چون آخر شد شد، شنید مردی خطاب به او میگوید: ای [[محمد بن عیسی]]! چرا تو را به این حال میبینم و چرا به سوی بیابان بیرون آمدهای؟ [[محمد بن عیسی]] از آن مرد خواست که او را به حال خود واگذارد. او فرمود: ای [[محمد بن عیسی]]! منم [[امام مهدی|صاحب الزمان]]. حاجت خود را بازگو. [[محمد بن عیسی]] گفت: اگر تو صاحب الزمانی، داستان مرا میدانی و به گفتن من نیاز نیست. فرمود: راست میگویی. تو به دلیل آن مصیبتی که بر شما وارد شده است، به این جا آمدهای. عرض کرد: آری، شما میدانید چه بر ما رسیده است و شما [[امام]] و پناه ما هستید. پس آن حضرت فرمود: ای [[محمد بن عیسی]]! در خانه آن وزیر درخت اناری است. هنگامی که آن درخت، تازه انار آورده بود، او از گِل، قالبی به شکل انار ساخت. آن را نصف کرد و در میان آن، این جملات را نوشت. سپس قالب را بر روی انار که کوچک بود، گذاشت و آن را بست. چون انار در میان آن قالب بزرگ شد، آن واژهها بر روی آن نقش بست. فردا نزد فرمانروا میروی و به او میگویی که من پاسخ تو را در خانه وزیر میدهم. چون به خانه وزیر رفتید، پیش از وزیر به فلان اتاق برو. کیسه سفیدی خواهی یافت که قالب گِلی در آن است. آن را به فرمانروا نشان ده. نشانه دیگر این که به فرمانروا بگو: چون انار را دو نیم کنید، جز دود و خاکستر، چیزی در آن نیست. [[محمد بن عیسی]] از این سخنان بسیار شادمان شد و به نزد شیعیان بازگشت. روز دیگر، آنان پیش فرمانروا رفتند و هر چه [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} فرموده بود، آشکار شد. فرمانروای بحرین با دیدن این معجزه به تشیع گروید و دستور داد وزیر حیلهگر را به قتل رساندند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۸.</ref> | ::::#'''پایداری مکتب:''' هر جامعهای برای حفظ تشکیلات خود و ادامه راه تا رسیدن به مقصد، به وجود رهبری آگاه نیاز دارد، تا اجتماع، تحت نظر و فرماندهی او در مسیر صحیح، حرکت کند. وجود رهبر، پشتوانه بزرگی برای افراد است، تا در یک سازماندهی منظّم، دستاوردهای قبلی را حفظ کنند و به تقویت برنامههای آینده، همّت گمارند. رهبر زنده و فعّال، گرچه در میان جمعیت و افراد خود نباشد، از ترسیم خطوط اصلی و ارائه راهکارهای کلّی، کوتاهی نمیکند و به واسطههای گوناگون، دربارۀ راههای انحرافی، هشدارمیدهد. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در [[غیبت]] است؛ ولی وجود او عامل جدّی برای حفظ مکتب [[شیعه]] است. او با آگاهی کامل از توطئههای دشمنان، به شیوههای مختلف، مرزهای فکری شیعیان را پاسداری میکند و آن گاه که دشمن فریبکار با وسیلهها و ابزارهای گوناگون، اصول مکتب و اعتقادات مردم را نشانه میگیرد، با هدایت و ارشاد عالمان و برگزیدگان، راههای نفود او را میبندد. برای نمونه، عنایت [[حضرت مهدی]]{{ع}} به شیعیان بحرین را از زبان [[علامه مجلسی]]<ref>او از علمای بزرگ شیعه عصر صفوی است که آثار فراوانی از خود به جا گذاشته که معروفترین آنها کتاب بحار الانوار است. این کتاب، مجموعهای گرانسنگ از کلمات اهل بیت {{عم}} است که در ۱۱۰ جلد تنظیم شده. وی در سال ۱۱۱۱ ق وفات یافت و در مسجد جامع اصفهان دفن شد.</ref> میشنویم: در روزگار گذشته، فرمانروایی ناصبی بر بحرین حکومت میکرد که وزیرش در دشمنی با شیعیان، گوی سبقت را از او ربوده بود. روزی وزیر بر فرمانروا وارد شد و اناری را به دست او داد که به صورت طبیعی، این واژهها بر پوست آن نقش بسته بود: {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ابوبکر وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ وَ علی خُلَفَاءُ رَسُولَ اللَّهِ "}}. فرمانروا از دیدن آن بسیار در شگفت شد و به وزیر گفت: این، نشانهای آشکار و دلیلی نیرومند بر بطلان مذهب تشیع است. نظر تو درباره شیعیان بحرین چیست؟ وزیر پاسخ داد: به باور من، باید آنان را حاضر کنیم و این نشانه را به ایشان ارایه دهیم. اگر آن را پذیرفتند، از مذهب خود دست میکشند، و گرنه باید یکی از این سه کار را انتخاب کنند: پاسخی قانع کننده بیاورند یا جزیه<ref>پولی که غیر مسلمانانی که در پناه حکومت اسلامی زندگی میکنند، در برابر تأمین امنیّت و برخورداری از امکانات به دولت اسلامی میپردازند.</ref> بدهند یا این که مردانشان را میکشیم و زنان و فرزندانشان را اسیر میکنیم و اموالشان را به غنیمت میبریم. فرمانروا، رأی او را پذیرفت و دانشمندان [[شیعه]] را نزد خود فراخواند. آن گاه انار را به ایشان نشان داد و گفت: اگر در این باره دلیلی روشن نیاورید، شما را میکشم و زنان و فرزندانتان را اسیر میکنم یا این که باید جزیه بدهید. دانشمندان [[شیعه]]، از او سه روز مهلت خواستند. آنان پس از گفتوگوی فراوان به این نتیجه رسیدند که از میان خود، ده نفر از صالحان و پرهیزگاران بحرین را برگزینند. آن گاه از میان ده نفر نیز سه نفر را برگزیدند و به یکی از آن سه نفر گفتند: تو امشب به سوی صحرا برو و به [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} استغاثه کن و از او، راه رهایی از این مصیبت را بپرس؛ زیرا او [[امام]] و صاحب ماست. آن مرد، چنین کرد؛ ولی موفّق به زیارت حضرت نشد. شب دوم نیز نفر دوم را فرستادند. او نیز پاسخی دریافت نکرد. شب آخر، نفر سوم را که [[محمد بن عیسی]] نام داشت فرستادند. او به صحرا رفت و با گریه و زاری از حضرت، کمک خواست. چون آخر شد شد، شنید مردی خطاب به او میگوید: ای [[محمد بن عیسی]]! چرا تو را به این حال میبینم و چرا به سوی بیابان بیرون آمدهای؟ [[محمد بن عیسی]] از آن مرد خواست که او را به حال خود واگذارد. او فرمود: ای [[محمد بن عیسی]]! منم [[امام مهدی|صاحب الزمان]]. حاجت خود را بازگو. [[محمد بن عیسی]] گفت: اگر تو صاحب الزمانی، داستان مرا میدانی و به گفتن من نیاز نیست. فرمود: راست میگویی. تو به دلیل آن مصیبتی که بر شما وارد شده است، به این جا آمدهای. عرض کرد: آری، شما میدانید چه بر ما رسیده است و شما [[امام]] و پناه ما هستید. پس آن حضرت فرمود: ای [[محمد بن عیسی]]! در خانه آن وزیر درخت اناری است. هنگامی که آن درخت، تازه انار آورده بود، او از گِل، قالبی به شکل انار ساخت. آن را نصف کرد و در میان آن، این جملات را نوشت. سپس قالب را بر روی انار که کوچک بود، گذاشت و آن را بست. چون انار در میان آن قالب بزرگ شد، آن واژهها بر روی آن نقش بست. فردا نزد فرمانروا میروی و به او میگویی که من پاسخ تو را در خانه وزیر میدهم. چون به خانه وزیر رفتید، پیش از وزیر به فلان اتاق برو. کیسه سفیدی خواهی یافت که قالب گِلی در آن است. آن را به فرمانروا نشان ده. نشانه دیگر این که به فرمانروا بگو: چون انار را دو نیم کنید، جز دود و خاکستر، چیزی در آن نیست. [[محمد بن عیسی]] از این سخنان بسیار شادمان شد و به نزد شیعیان بازگشت. روز دیگر، آنان پیش فرمانروا رفتند و هر چه [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} فرموده بود، آشکار شد. فرمانروای بحرین با دیدن این معجزه به تشیع گروید و دستور داد وزیر حیلهگر را به قتل رساندند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۸.</ref> | ||
::::#'''خودسازی:''' [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref> ای پیامبر! به مردم بگو: عمل کنید؛ ولی بدانید که خداوند و پیامبر و مؤمنان، کارهای شما را میبینند؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref>. در روایات آمده است که مراد از "مؤمنین" در این آیه شریف، [[امامان]]{{عم}} هستند؛<ref>کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب عرض الاعمال، ح ۲، ص ۲۱۹.</ref> بنابراین اعمال مردم به نظر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} میرسد و او از پس پرده [[غیبت]]، شاهد و ناظر کارها است. آن بزرگوار خود فرموده است: "علم ما به احوال شما احاطه دارد و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده و پنهان نیست"<ref>{{عربی | ::::#'''خودسازی:''' [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref> ای پیامبر! به مردم بگو: عمل کنید؛ ولی بدانید که خداوند و پیامبر و مؤمنان، کارهای شما را میبینند؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.</ref>. در روایات آمده است که مراد از "مؤمنین" در این آیه شریف، [[امامان]]{{عم}} هستند؛<ref>کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب عرض الاعمال، ح ۲، ص ۲۱۹.</ref> بنابراین اعمال مردم به نظر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} میرسد و او از پس پرده [[غیبت]]، شاهد و ناظر کارها است. آن بزرگوار خود فرموده است: "علم ما به احوال شما احاطه دارد و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده و پنهان نیست"<ref>{{عربی|" فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ "}}؛ احتجاج، ج ۲ف ش ۳۵۹، ص ۵۹۸.</ref>. این حقیقت اثر تربیتی بزرگی دارد و شیعیان را به اصلاح کارهای خود وامی دارد و از این که در برابر ححّت خدا و [[امام]] خوبیها و زشتیها و گناهان آلوده شوند، باز میدارد. البته به هر اندازه توجه انسان به آن معدن صفا و پاکی، بیشتر باشد، آیینه دل و جانش، صفای بیشتری مییابد و این روشنی و زلالی در گفتار و رفتار او آشکارتر میشود. | ||
::::#'''پناهگاه علمی و فکری:''' پیشوایان معصوم {{عم}} معلّمان و مربّیان اصلی جامعه هستند و مردم، همواره از سرچشمه زلال معارف ناب آن بزرگوار بهرهها بردهاند. در زمان [[غیبت]] نیز، اگر چه دسترسی مستقیم و استفاده همه جانبه از محضر [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ممکن نیست، ولی آن معدن علوم الهی به راههای مختلف، گره از مشکلاتِ علمی و فکری شیعیان باز میکند. در دوره [[غیبت]] صغرا، بسیاری از سؤالات مردم و علما، از طریقِ نامههای امام به توقیعات مشهور است، پاسخ داده میشد.<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۵ – ۲۸۶.</ref> [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در جواب نامه [[اسحاق بن یعقوب]] و سؤالهای او، نوشته است: خداوند تو را هدایت کند و ثابت قدم بدارد! اما اینکه درباره منکران از خاندان و عموزادگان ما سئوال کردی، بدان که بین خدا و هیچ کس خویشاوندی نیست و کسی که مرا انکار کند، از من نیست و عاقبت او همانند سرانجام پسر نوح است... و اما اموالتان را تا پاکیزه نکنید، قبول نمیکنیم... و اما اموالی که برای ما فرستادی، از آن رو میپذیریم که پاکیزه و طاهر است... و کسی که اموال ما را حلال شمرده و آن را بخورد، همانا آتش خورده است... چگونگی استفاده از من، مانند بهرهمندی از خورشیدِ پشت ابر است و من امان مردم روی زمین هستم؛ همانطور که ستارگان، امان اهل آسمانها هستند. از اموری که سودی برایتان ندارد، نپرسید و خود را در آموختن آنچه از شما نخواستهاند، به زحمت نیفکنید و برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید که همان، فرج شماست. سلام بر تو ای اسحاق بن یعقوب و سلام بر هر کسی که پیرو هدایت است!<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۷.</ref> پس از [[غیبت صغرا]] هم بارها علمای [[شیعه]]، مشکلات علمی و فکری خود را با [[امام]] خویش مطرح کرده و پاسخ آن را دریافت نمودهاند. میر علّام یکی از شاگردان مقدس اردبیلی<ref>او از علمای بزرگ شیعه در قرن دهم هجری بود که در تقوا و فضایل اخلاقی، نمونه و مثال زدنی است. بنابر نقل مجلسی، او بارها محضر امام عصر {{ع}} مشرف شده است. از وی آثار ارزشمندی هم به جای مانده است؛ مانند حدائق الشیعه. مزار او در حرم امیرالمؤمنین {{ع}} است.</ref> چنین میگوید: "نیمه شبی در نجف اشرف در صحن مطهر حضرت [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} بودم. ناگاه شخصی را دیدم که به سوی حرم میرود. به سوی او رفتم. چون نزدیک شدم، دیدم که شیخ و استادم ملا [[احمد مقدس اردبیلی]] است. خود را از او پنهان کردم. نزدیک حرم مطهر شد؛ در حالی که در بسته بود. ناگاه دیدم در گشوده شد و داخل حرم گردید. پس از مدتی کوتاه از حرم خارج شد و به سمت کوفه متوجه گردید. به دنبال او روانه شدم؛ به طوری که مرا نمیدید، تا آن که داخل مسجد کوفه شد و در نزد محرابی که [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} را در آن ضربت زدهاند، قرار گرفت و مدّتی در آنجا درنگ کرد. سپس برگشت و از مسجد بیرون رفت و به سمت نجف متوجه گردید. من همچنان دنبال او بودم، تا آنکه به [[مسجد حنانه]] رسید. ناگاه بدون اختیار سرفهام گرفت. چون صدای مرا شنید، برگشت و نگاهی به من کرد و مرا شناخت. فرمود: میر غلام هستی؟ گفتم: آری. گفت: اینجا چه میکنی؟ گفتم: از آن زمان که داخل حرم حضرت [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} شدی، تا حال با شما هستم. شما را به صاحب این قبر قسم میدهم که سرّ این واقعه را که امشب از شما مشاهده کردم، به من خبر دهید. فرمود: به شرط آن که تا من زنده هستم، آن را به کسی نگویی. چون به او اطمینان دادم، فرمود: گاهی که برخی مسائل بر من مشکل میشود، برای حل آن به [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} متوسل میشوم. امشب نیز مسألهای برای من مشکل شد و در آن فکر میکردم. ناگاه به دلم افتاد که باز به خدمت آن حضرت روم و سؤال کنم. چون به حرم مطهر رسیدم، چنان که دیدی درِ بسته بر روی من گشوده شد. پس داخل شده، به خدا نالیدم که جواب آن را از آن حضرت دریابم. ناگاه از قبر مطهر، ندایی شنیدم که فرمود: به [[مسجد کوفه]] برو و از [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} سؤال کن؛ زیرا که او [[امام مهدی|امام زمان]] توست. پس به نزد محراب [[مسجد کوفه]] آمدم و از آن بزرگوار سؤال کرده، جواب شنیدم و اکنون به منزل خود میروم".<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۴.</ref> | ::::#'''پناهگاه علمی و فکری:''' پیشوایان معصوم {{عم}} معلّمان و مربّیان اصلی جامعه هستند و مردم، همواره از سرچشمه زلال معارف ناب آن بزرگوار بهرهها بردهاند. در زمان [[غیبت]] نیز، اگر چه دسترسی مستقیم و استفاده همه جانبه از محضر [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ممکن نیست، ولی آن معدن علوم الهی به راههای مختلف، گره از مشکلاتِ علمی و فکری شیعیان باز میکند. در دوره [[غیبت]] صغرا، بسیاری از سؤالات مردم و علما، از طریقِ نامههای امام به توقیعات مشهور است، پاسخ داده میشد.<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۵ – ۲۸۶.</ref> [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در جواب نامه [[اسحاق بن یعقوب]] و سؤالهای او، نوشته است: خداوند تو را هدایت کند و ثابت قدم بدارد! اما اینکه درباره منکران از خاندان و عموزادگان ما سئوال کردی، بدان که بین خدا و هیچ کس خویشاوندی نیست و کسی که مرا انکار کند، از من نیست و عاقبت او همانند سرانجام پسر نوح است... و اما اموالتان را تا پاکیزه نکنید، قبول نمیکنیم... و اما اموالی که برای ما فرستادی، از آن رو میپذیریم که پاکیزه و طاهر است... و کسی که اموال ما را حلال شمرده و آن را بخورد، همانا آتش خورده است... چگونگی استفاده از من، مانند بهرهمندی از خورشیدِ پشت ابر است و من امان مردم روی زمین هستم؛ همانطور که ستارگان، امان اهل آسمانها هستند. از اموری که سودی برایتان ندارد، نپرسید و خود را در آموختن آنچه از شما نخواستهاند، به زحمت نیفکنید و برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید که همان، فرج شماست. سلام بر تو ای اسحاق بن یعقوب و سلام بر هر کسی که پیرو هدایت است!<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۷.</ref> پس از [[غیبت صغرا]] هم بارها علمای [[شیعه]]، مشکلات علمی و فکری خود را با [[امام]] خویش مطرح کرده و پاسخ آن را دریافت نمودهاند. میر علّام یکی از شاگردان مقدس اردبیلی<ref>او از علمای بزرگ شیعه در قرن دهم هجری بود که در تقوا و فضایل اخلاقی، نمونه و مثال زدنی است. بنابر نقل مجلسی، او بارها محضر امام عصر {{ع}} مشرف شده است. از وی آثار ارزشمندی هم به جای مانده است؛ مانند حدائق الشیعه. مزار او در حرم امیرالمؤمنین {{ع}} است.</ref> چنین میگوید: "نیمه شبی در نجف اشرف در صحن مطهر حضرت [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} بودم. ناگاه شخصی را دیدم که به سوی حرم میرود. به سوی او رفتم. چون نزدیک شدم، دیدم که شیخ و استادم ملا [[احمد مقدس اردبیلی]] است. خود را از او پنهان کردم. نزدیک حرم مطهر شد؛ در حالی که در بسته بود. ناگاه دیدم در گشوده شد و داخل حرم گردید. پس از مدتی کوتاه از حرم خارج شد و به سمت کوفه متوجه گردید. به دنبال او روانه شدم؛ به طوری که مرا نمیدید، تا آن که داخل مسجد کوفه شد و در نزد محرابی که [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} را در آن ضربت زدهاند، قرار گرفت و مدّتی در آنجا درنگ کرد. سپس برگشت و از مسجد بیرون رفت و به سمت نجف متوجه گردید. من همچنان دنبال او بودم، تا آنکه به [[مسجد حنانه]] رسید. ناگاه بدون اختیار سرفهام گرفت. چون صدای مرا شنید، برگشت و نگاهی به من کرد و مرا شناخت. فرمود: میر غلام هستی؟ گفتم: آری. گفت: اینجا چه میکنی؟ گفتم: از آن زمان که داخل حرم حضرت [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} شدی، تا حال با شما هستم. شما را به صاحب این قبر قسم میدهم که سرّ این واقعه را که امشب از شما مشاهده کردم، به من خبر دهید. فرمود: به شرط آن که تا من زنده هستم، آن را به کسی نگویی. چون به او اطمینان دادم، فرمود: گاهی که برخی مسائل بر من مشکل میشود، برای حل آن به [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} متوسل میشوم. امشب نیز مسألهای برای من مشکل شد و در آن فکر میکردم. ناگاه به دلم افتاد که باز به خدمت آن حضرت روم و سؤال کنم. چون به حرم مطهر رسیدم، چنان که دیدی درِ بسته بر روی من گشوده شد. پس داخل شده، به خدا نالیدم که جواب آن را از آن حضرت دریابم. ناگاه از قبر مطهر، ندایی شنیدم که فرمود: به [[مسجد کوفه]] برو و از [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} سؤال کن؛ زیرا که او [[امام مهدی|امام زمان]] توست. پس به نزد محراب [[مسجد کوفه]] آمدم و از آن بزرگوار سؤال کرده، جواب شنیدم و اکنون به منزل خود میروم".<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۴.</ref> | ||
::::#'''هدایت باطنی و نفوذ روحانی:''' [[امام]] و حجّت خدا وظیفه رهبری و هدایت مردم را به عهده دارد و در تلاش است افرادی را که آماده دریافت نور هدایت او هستند، راهنمایی کند. برای انجام این مأموریت الهی، گاهی آشکارا و بیپرده، با انسانها ارتباط برقرار میکند و با گفتار و کردار زندگی ساز خود، راه سعادت و بهروزی آنها را نشان میدهد، و زمانی دیگر با استفاده از قدرت ولایت خود که نیروی غیببی و الهی است در درون قلبها اثر میگذارد. در این بخش، به حضور ظاهری امام و ارتباط مستقیم با او نیازی نیست؛ بلکه هدایتها از راههای درونی و ارتباطات قلبی انجام میگیرد. [[امام علی|امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} در بیان بخش از فعالیتهای [[امام]] میفرماید: "خداوندا! جز این نیست که باید حجّتی از سوی تو در زمین باشد، تا خلق را به سوی آیین تو رهنمون شود... اگر وجود ظاهری او از مردم پنهان باشد؛ ولی بیشک تعالیم و آداب او در دلهای مؤمنان پراکنده است و آنها بر اساس آن، عمل میکنند".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ح ۱۱۲، ص ۴۶۳.</ref> [[امام غایب]] از طریق همین هدایتها به کار نیروسازی برای قیام و انقلاب جهانی، همّت میگمارد. آنها که شایستگیهای لازم را دارا باشند تحت تربیت ویژه امام، برای حضور در رکابِ آن حضرت آماده میشوند و این یکی از برنامههای امام غایب است که به برکت وجود او انجام میشود. | ::::#'''هدایت باطنی و نفوذ روحانی:''' [[امام]] و حجّت خدا وظیفه رهبری و هدایت مردم را به عهده دارد و در تلاش است افرادی را که آماده دریافت نور هدایت او هستند، راهنمایی کند. برای انجام این مأموریت الهی، گاهی آشکارا و بیپرده، با انسانها ارتباط برقرار میکند و با گفتار و کردار زندگی ساز خود، راه سعادت و بهروزی آنها را نشان میدهد، و زمانی دیگر با استفاده از قدرت ولایت خود که نیروی غیببی و الهی است در درون قلبها اثر میگذارد. در این بخش، به حضور ظاهری امام و ارتباط مستقیم با او نیازی نیست؛ بلکه هدایتها از راههای درونی و ارتباطات قلبی انجام میگیرد. [[امام علی|امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} در بیان بخش از فعالیتهای [[امام]] میفرماید: "خداوندا! جز این نیست که باید حجّتی از سوی تو در زمین باشد، تا خلق را به سوی آیین تو رهنمون شود... اگر وجود ظاهری او از مردم پنهان باشد؛ ولی بیشک تعالیم و آداب او در دلهای مؤمنان پراکنده است و آنها بر اساس آن، عمل میکنند".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ح ۱۱۲، ص ۴۶۳.</ref> [[امام غایب]] از طریق همین هدایتها به کار نیروسازی برای قیام و انقلاب جهانی، همّت میگمارد. آنها که شایستگیهای لازم را دارا باشند تحت تربیت ویژه امام، برای حضور در رکابِ آن حضرت آماده میشوند و این یکی از برنامههای امام غایب است که به برکت وجود او انجام میشود. | ||
::::#'''ایمنی بلاها:''' بدون تردید، امنیّت، از اصلیترین سرمایههای زندگی است. پدید آمدن حوادث گوناگون در عالم، همواره زندگی و حیات طبیعی موجودات را در معرض نابودی قرار داده است. کنترل آفتها و بلاها با فراهم آوردن وسائل مادّی ممکن است؛ ولی عوامل معنوی نیز در آن تأثیر فراوانی دارد. در روایات پیشوایان ما، وجود [[امام]] و حجّت الهی، در مجموعه جهان آفرینش، به عنوان عامل امنیّت زمین و اهل آن شمرده شده است. [[امام مهدی]] {{ع}} خود فرموده است: "من موجب ایمنی از بلاها برای ساکنان زمین هستم" <ref>{{عربی|" وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۹.</ref> وجود [[امام]]، مانع از آن است که مردم به سبب انواع گناهان و مفاسدی که انجام میدهند به عذابهای سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات زمین و اهل آن در هم پیچیده شود. [[قرآن کریم]] در این باره، خطاب به [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَ ما کانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ}}<ref> ای رسول ما تا زمانی که تو در میان ایشان مسلمان هستی، خداوند هرگز آنها ار عذاب عمومی گرفتار نخواهد کرد؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.</ref>. [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} که مظهر رحمت و مهر پروردگار است نیز با عنایت خاص خود بلاهای بزرگ را به ویژه از جامعه شیعیان و فرد آنها دور میکند؛ گرچه در بسیاری از موارد، شیعیان به لطف و کرامت او توجه نداشته باشند و دست یاریگری او را در بالای سر خود نشاسند. آن گرامی در معرفی خود فرموده است: "من آخرین جانشین [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هستم. خدای متعال به سبب وجود من، بلاها را از خاندان و شیعیانم دور میکند"<ref>{{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref>. در جریان شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و سالهای پرالتهاب دفاع مقدّس، بارها لطف و محبت آن [[امام]] بزرگوار بر سر ملت و مملکت سایه افکند و نظام اسلامی و ملت مسلمان و مهدی را از گردنه توطئههای سنگین دشمن، عبور داد. شکسته شدن حکومت نظامی شاه در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ به فرمانِ [[امام خمینی]] حادثه سقوط هلی کوپترهای نظامی آمریکا در ۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در صحرای طبس، کشف کودتای نافرجام نوژه در ۱۸ تیرماه ۱۳۵۹ و ناکامی دشمنان در جنگ هشت ساله و نیز در توطئههای پس از جنگ و دهها نمونه دیگر، شواهد گویایی برای این عنایات است. | ::::#'''ایمنی بلاها:''' بدون تردید، امنیّت، از اصلیترین سرمایههای زندگی است. پدید آمدن حوادث گوناگون در عالم، همواره زندگی و حیات طبیعی موجودات را در معرض نابودی قرار داده است. کنترل آفتها و بلاها با فراهم آوردن وسائل مادّی ممکن است؛ ولی عوامل معنوی نیز در آن تأثیر فراوانی دارد. در روایات پیشوایان ما، وجود [[امام]] و حجّت الهی، در مجموعه جهان آفرینش، به عنوان عامل امنیّت زمین و اهل آن شمرده شده است. [[امام مهدی]] {{ع}} خود فرموده است: "من موجب ایمنی از بلاها برای ساکنان زمین هستم" <ref>{{عربی|" وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۹.</ref> وجود [[امام]]، مانع از آن است که مردم به سبب انواع گناهان و مفاسدی که انجام میدهند به عذابهای سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات زمین و اهل آن در هم پیچیده شود. [[قرآن کریم]] در این باره، خطاب به [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَ ما کانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ}}<ref> ای رسول ما تا زمانی که تو در میان ایشان مسلمان هستی، خداوند هرگز آنها ار عذاب عمومی گرفتار نخواهد کرد؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.</ref>. [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} که مظهر رحمت و مهر پروردگار است نیز با عنایت خاص خود بلاهای بزرگ را به ویژه از جامعه شیعیان و فرد آنها دور میکند؛ گرچه در بسیاری از موارد، شیعیان به لطف و کرامت او توجه نداشته باشند و دست یاریگری او را در بالای سر خود نشاسند. آن گرامی در معرفی خود فرموده است: "من آخرین جانشین [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هستم. خدای متعال به سبب وجود من، بلاها را از خاندان و شیعیانم دور میکند"<ref>{{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref>. در جریان شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و سالهای پرالتهاب دفاع مقدّس، بارها لطف و محبت آن [[امام]] بزرگوار بر سر ملت و مملکت سایه افکند و نظام اسلامی و ملت مسلمان و مهدی را از گردنه توطئههای سنگین دشمن، عبور داد. شکسته شدن حکومت نظامی شاه در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ به فرمانِ [[امام خمینی]] حادثه سقوط هلی کوپترهای نظامی آمریکا در ۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در صحرای طبس، کشف کودتای نافرجام نوژه در ۱۸ تیرماه ۱۳۵۹ و ناکامی دشمنان در جنگ هشت ساله و نیز در توطئههای پس از جنگ و دهها نمونه دیگر، شواهد گویایی برای این عنایات است. | ||
::::#'''دادرسی شیعیان و مردم:''' موعود بزرگ جهانیان و قبله آمال مسلمانان و محبوب دلهای شیعیان، همواره بر حال مردم نظر دارد. [[غیبت]] آن خورشید مهربانی، مانع از آن نیست که پرتو زندگی بخش و نشاط آفرین خود را بر جانهای مشتاق بتاباند و آنها را بر خوان کرم و بزرگواری خویش، مهمان کند. ان ماه منیر دوستی و مهرورزی، پیوسته غمخوار شیعیان و دستگیر مددجویان آستان حضرتش بوده است. گاهی بر بالین بیماران حاضر شده و دست شفابخش خویش را مرهم زخمهای آنها قرار داده است و زمانی دیگر، به گم شدگان در بیابانها عنایت فرموده و واماندگان در وادی تنهایی و بیکسی را یار و یاور و راهنما گشته است. او در لحظههای سرد ناامیدی، دلهای منتظر را گرمی امید، بخشیده است که نمونههای آن، فراوان است. | ::::#'''دادرسی شیعیان و مردم:''' موعود بزرگ جهانیان و قبله آمال مسلمانان و محبوب دلهای شیعیان، همواره بر حال مردم نظر دارد. [[غیبت]] آن خورشید مهربانی، مانع از آن نیست که پرتو زندگی بخش و نشاط آفرین خود را بر جانهای مشتاق بتاباند و آنها را بر خوان کرم و بزرگواری خویش، مهمان کند. ان ماه منیر دوستی و مهرورزی، پیوسته غمخوار شیعیان و دستگیر مددجویان آستان حضرتش بوده است. گاهی بر بالین بیماران حاضر شده و دست شفابخش خویش را مرهم زخمهای آنها قرار داده است و زمانی دیگر، به گم شدگان در بیابانها عنایت فرموده و واماندگان در وادی تنهایی و بیکسی را یار و یاور و راهنما گشته است. او در لحظههای سرد ناامیدی، دلهای منتظر را گرمی امید، بخشیده است که نمونههای آن، فراوان است. | ||
::::#'''بهرهمندی از دعا و استغفار حضرت:''' یکی از برکات وجودی [[امام غایب]]، دعای آن حضرت برای سعادت مردم و به ویژه شیعیان و نیز درخواست آن بزرگوار برای آمرزش گناهان آنهاست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "به راستی من هر روز و شب هزار بار برای آمرزش شیعیان گنهکارم به درگاه خدا دعا میکنم"<ref>{{عربی | ::::#'''بهرهمندی از دعا و استغفار حضرت:''' یکی از برکات وجودی [[امام غایب]]، دعای آن حضرت برای سعادت مردم و به ویژه شیعیان و نیز درخواست آن بزرگوار برای آمرزش گناهان آنهاست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "به راستی من هر روز و شب هزار بار برای آمرزش شیعیان گنهکارم به درگاه خدا دعا میکنم"<ref>{{عربی|" إِنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ "}}؛ کافی، ج ۱، باب مولد ابی عبدالله، جعفر بن محمد {{ع}}، ح ۱، ص ۴۷۲.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در دعای خود میفرماید:{{عربی|" إِلَهِي بِحَقِ مَنْ نَاجَاكَ وَ بِحَقِ مَنْ دَعَاكَ فِي الْبَحْرِ وَ الْبَرِّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفَضَّلْ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَى وَ السَّعَةِ "}}<ref>منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.</ref>. این کلام نورانی و دلنشین، سبب دلگرمی شیعیان و دوستداران آن حضرت و نجات و رهایی آنها از یأس و ناامیدی است. شیعهای که به دعای رهبر و پیشوای خود شادمان است، از اینکه بار دیگر به واسطه گناه و خطا، دل و جان پدر مهربان خویش را بیازارد، خجل و شرمسار است و تلاش میکند که مرهمی بر دل داغدار امام و یار شایستهای برای آن عزیز باشد. از روایات و کتب دُعا استفاده میشود که شیعیان، پیوسته از لطف و دعای [[امام]] بهرهمندند و این باران رحمت در همه حال بر کویر تفتیده جانها باریده و برای شیعیان، سبزی و خرمی را به ارمغان آورده است. آن حضرت، بزرگترین آرمان و آرزویش فرج و گشایش در امر شیعیان و همه مظلومان عالم است و این گونه خدا را میخواند: "ای روشنایی نور! ای تدبیر کننده کارها! ای زنده کننده مردگان! بر محمد و خاندان او درود فرست و برای من و شیعیانم در تنگناها گشایشی قرار ده و از غم و اندوه، راه چارهای باز کن و راه هدایت را بر ما وسعت بخش و راهی که در آن گشایش ما است، به روی ما بگشا و آنچنان که تو شایسته آن هستی، با ما رفتار کن ای کریم!"<ref>{{عربی|" يَا نُورَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ يَا بَاعِثَ مَنْ فِي الْقُبُورِ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ لِي وَ لِشِيعَتِي مِنَ الضِّيقِ فَرَجاً وَ مِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً وَ أَوْسِعْ لَنَا الْمَنْهَجَ وَ أَطْلِقْ لَنَا مِنْ عِنْدِكَ مَا يُفَرِّجُ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا كَرِيم"}}؛ منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.</ref>. | ||
:::::*آنچه گفته شد، بیانگر آن است که یکی از آثار وجود [[امام]] –گرچه در [[غیبت]] به سر میبرد- امکان ارتباط و اتصال به اوست و آنها که لیاقت و شایستگی داشتهاند، لذت همنشینی و همنوایی آن یار بیهمتا را چشیدهاند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.</ref>. | :::::*آنچه گفته شد، بیانگر آن است که یکی از آثار وجود [[امام]] –گرچه در [[غیبت]] به سر میبرد- امکان ارتباط و اتصال به اوست و آنها که لیاقت و شایستگی داشتهاند، لذت همنشینی و همنوایی آن یار بیهمتا را چشیدهاند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |