پرش به محتوا

آیا بردن نام امام مهدی حرام است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
:::::۳. نام بردن آن [[حضرت]] جایز نیست؛ همان‌گونه که جسم ایشان دیدنی نیست: [[داود]] بن قاسم [[جعفری]] گوید: از [[امام هادی]] {{ع}} شنیدم که فرمود:{{عربی|"اَلْخَلَفُ (مِنْ بَعْدِي اِبْنِيَ اَلْحَسَنُ ) فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ اَلْخَلَفِ؟ قُلْتُ: وَ لِمَ؟ جَعَلَنِيَ اَللَّهُ فِدَاكَ. قَالَ: لِأَنَّكُمْ لاَ تَرَوْنَ شَخْصَهُ، وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ. قُلْتُ: فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ؟ فَقَالَ: قُولُوا اَلْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ وَ سَلاَمُهُ "}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۱، ح ۵؛ کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۷۸؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۲۶۲؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳.</ref>؛ "[[جانشین]] پس از من فرزندم [[حسن]] است و شما با [[جانشین]] پس از [[جانشین]] من چگونه خواهید بود؟ گفتم: فدای شما شوم! برای چه؟ فرمود: زیرا شما شخص او را نمی‌بینید و بردن نام او به اسمش بر شما روا نباشد، گفتم: پس چگونه او را یاد کنم؟ فرمود: بگویید: [[حجت]] از [[آل محمد]] {{صل}}". [[امام صادق]] {{ع}} در جواب کسی که پرسید "[[مهدی]] از [[فرزندان]] کیست"؛ فرمود: {{عربی|"اَلْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ اَلسَّابِعِ يَغِيبُ عَنْكُمْ شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ تَسْمِيَتُهُ "}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۱۱، ح ۱۲.</ref>؛ "[[پنجمین امام]] از [[فرزندان]] [[امام هفتم]] که شخص او از دیدگان شما [[نهان]] شود و نام بردنش روا نباشد". در این دسته از [[روایات]] نیز به جهت وجود ضمایر مخاطب در {{عربی|"يَغِيبُ عَنْكُمْ و وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ"}}، ممکن است گفته شود، [[حرمت]] تنها متوجه مخاطبان آن [[حضرت]] بود و این به [[دلیل]] فشارهایی است که از طرف [[ظالمان]] بر [[شیعیان]] به جهت نام بردن [[حضرت]] وارد می‌کردند<ref>ر.ک: مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>. همچنین {{عربی|"يَغِيبُ عَنْكُمْ"}} به ملاقات‌های قطعی تخصیص خورده و این [[غیبت]] همگانی نیست؛ بر این اساس عدم جواز نام بردن نیز تخصیص خورده است. به علاوه روایاتی نیز وجود دارد که می‌گوید [[حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] می‌بینند. بنابراین از این دسته [[روایات]]، به خاطر وجود احتمالات، نمی‌توان قطع به [[حرمت]] را برای همگان استفاده کرد.
:::::۳. نام بردن آن [[حضرت]] جایز نیست؛ همان‌گونه که جسم ایشان دیدنی نیست: [[داود]] بن قاسم [[جعفری]] گوید: از [[امام هادی]] {{ع}} شنیدم که فرمود:{{عربی|"اَلْخَلَفُ (مِنْ بَعْدِي اِبْنِيَ اَلْحَسَنُ ) فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ اَلْخَلَفِ؟ قُلْتُ: وَ لِمَ؟ جَعَلَنِيَ اَللَّهُ فِدَاكَ. قَالَ: لِأَنَّكُمْ لاَ تَرَوْنَ شَخْصَهُ، وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ. قُلْتُ: فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ؟ فَقَالَ: قُولُوا اَلْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ وَ سَلاَمُهُ "}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۱، ح ۵؛ کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۷۸؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۲۶۲؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳.</ref>؛ "[[جانشین]] پس از من فرزندم [[حسن]] است و شما با [[جانشین]] پس از [[جانشین]] من چگونه خواهید بود؟ گفتم: فدای شما شوم! برای چه؟ فرمود: زیرا شما شخص او را نمی‌بینید و بردن نام او به اسمش بر شما روا نباشد، گفتم: پس چگونه او را یاد کنم؟ فرمود: بگویید: [[حجت]] از [[آل محمد]] {{صل}}". [[امام صادق]] {{ع}} در جواب کسی که پرسید "[[مهدی]] از [[فرزندان]] کیست"؛ فرمود: {{عربی|"اَلْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ اَلسَّابِعِ يَغِيبُ عَنْكُمْ شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ تَسْمِيَتُهُ "}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۱۱، ح ۱۲.</ref>؛ "[[پنجمین امام]] از [[فرزندان]] [[امام هفتم]] که شخص او از دیدگان شما [[نهان]] شود و نام بردنش روا نباشد". در این دسته از [[روایات]] نیز به جهت وجود ضمایر مخاطب در {{عربی|"يَغِيبُ عَنْكُمْ و وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ"}}، ممکن است گفته شود، [[حرمت]] تنها متوجه مخاطبان آن [[حضرت]] بود و این به [[دلیل]] فشارهایی است که از طرف [[ظالمان]] بر [[شیعیان]] به جهت نام بردن [[حضرت]] وارد می‌کردند<ref>ر.ک: مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۲۲۴.</ref>. همچنین {{عربی|"يَغِيبُ عَنْكُمْ"}} به ملاقات‌های قطعی تخصیص خورده و این [[غیبت]] همگانی نیست؛ بر این اساس عدم جواز نام بردن نیز تخصیص خورده است. به علاوه روایاتی نیز وجود دارد که می‌گوید [[حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[دوران غیبت]] می‌بینند. بنابراین از این دسته [[روایات]]، به خاطر وجود احتمالات، نمی‌توان قطع به [[حرمت]] را برای همگان استفاده کرد.
:::::۴. نام برنده آن [[حضرت]] بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]] {{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: {{عربی|"مَنْ سَمَّانِي فِي مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ"}}<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>؛ "[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد". در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن [[حضرت]] در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن [[حضرت]] می‌گردید؛ وگرنه صرف نام بردن- بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان- مایه ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود از "فی مجمع من الناس" [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد.
:::::۴. نام برنده آن [[حضرت]] بین [[مردم]] [[ملعون]] است: با این مضمون توقیعی از [[امام عصر]] {{ع}} صادر شده است که می‌فرماید: {{عربی|"مَنْ سَمَّانِي فِي مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ"}}<ref>مولی صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳.</ref>؛ "[[لعنت خدا]] بر کسی که مرا در میان جمعی از [[مردم]] نام برد". در این [[روایت]] نیز احتمالاتی وجود دارد: مقصود [[روایت]]، [[دوران غیبت صغرا]] است؛ یعنی، زمانی که آن [[حضرت]] در میان جمعی حضور می‌یافتند و اگر کسی نام او را افشا می‌کرد، موجب فاش شدن [[اسرار]] می‌شد و خطری متوجه آن [[حضرت]] می‌گردید؛ وگرنه صرف نام بردن- بدون اشاره به وجود ظاهری ایشان- مایه ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود از "فی مجمع من الناس" [[مخالفان]] و [[اهل سنت]] باشد.
:::::*'''دو. [[روایات]] عدم جواز تا [[هنگام ظهور]]:''' [[محمد]] بن زیاد [[ازدی]] از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} درباره [[امام غایب]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{عربی|"تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>؛ "... کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آن‌گاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از ###[[313]]### شده باشد". [[عبد العظیم حسنی]] گوید: ... [[امام هادی]] {{ع}} فرمود: {{عربی|" وَ مِنْ بَعْدِيَ اِبْنِي اَلْحَسَنُ ، فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً"}}<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۹، ح ۱.</ref>؛ "... و پس از من پسرم [[حسن]] است و [[مردم]] با [[جانشین]] او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمی‌بینند و بردن نام او روا نباشد؛ تا آنکه [[قیام]] کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید...".
:::::*'''دو. [[روایات]] عدم جواز تا [[هنگام ظهور]]:''' [[محمد]] بن زیاد [[ازدی]] از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} درباره [[امام غایب]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{عربی|"تَخْفَى عَلَى اَلنَّاسِ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ تَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اَللَّهُ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۶۸، ح ۶.</ref>؛ "... کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آن‌گاه که [[خدای تعالی]] او را ظاهر ساخته و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده سازد؛ همان‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد". [[عبد العظیم حسنی]] گوید: ... [[امام هادی]] {{ع}} فرمود: {{عربی|" وَ مِنْ بَعْدِيَ اِبْنِي اَلْحَسَنُ ، فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ لاَ يُرَى شَخْصُهُ وَ لاَ يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً"}}<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۹، ح ۱.</ref>؛ "... و پس از من پسرم [[حسن]] است و [[مردم]] با [[جانشین]] او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمی‌بینند و بردن نام او روا نباشد؛ تا آنکه [[قیام]] کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید...".
:::::*'''سه. [[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر:''' در این دسته از [[روایات]]، به علت نام نبردن [[حضرت]] اشاره شده است. در این صورت اگر آن علت وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. [[امام باقر]] {{ع}} در جواب ابو خالد کابلی- که از [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} پرسیده بود- فرمود: {{عربی|"...سَأَلْتَنِي وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ مَا كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً وَ لَوْ كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُكَ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۸، ح ۲ و نیز ر.ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۲۸۸.</ref>؛ "به [[خدا]] [[سوگند]] ای ابا خالد! پرسش [[سختی]] پرسیدی که مرا به [[تکلیف]] و زحمت می‌اندازد؛ همانا از امری سؤال کردی که [هرگز آن را به هیچ‌کس نگفته‌ام و] اگر آن را به کسی گفته بودم، مسلما، به تو می‌گفتم. همانا تو از من چیزی را سؤال کردی که اگر بنی [[فاطمه]] او را بشناسند، [[حرص]] ورزند که او را قطعه قطعه کنند". از [[روایت]] یاد شده استفاده می‌شود که اگر ضرر و خطری بر آن [[حضرت]] به وجود نیاید، دانستن و [[نقل]] نام آن [[حضرت]]، بدون اشکال است. از خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی آمده است: {{عربی|"...فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْهِ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>؛ "پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد". [[شیخ حر عاملی]] ذیل این [[روایت]] نوشته است: این دلالت می‌کند بر اینکه [[نهی]] اختصاص به [[ترس]] و ترتب مفسده دارد<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد.
:::::*'''سه. [[روایات]] جواز بدون [[بیم]] خطر:''' در این دسته از [[روایات]]، به علت نام نبردن [[حضرت]] اشاره شده است. در این صورت اگر آن علت وجود نداشته باشد، [[نهی]] نیز ساقط است. [[امام باقر]] {{ع}} در جواب ابو خالد کابلی- که از [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} پرسیده بود- فرمود: {{عربی|"...سَأَلْتَنِي وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ مَا كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً وَ لَوْ كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُكَ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۸، ح ۲ و نیز ر.ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۲۸۸.</ref>؛ "به [[خدا]] [[سوگند]] ای ابا خالد! پرسش [[سختی]] پرسیدی که مرا به [[تکلیف]] و زحمت می‌اندازد؛ همانا از امری سؤال کردی که [هرگز آن را به هیچ‌کس نگفته‌ام و] اگر آن را به کسی گفته بودم، مسلما، به تو می‌گفتم. همانا تو از من چیزی را سؤال کردی که اگر بنی [[فاطمه]] او را بشناسند، [[حرص]] ورزند که او را قطعه قطعه کنند". از [[روایت]] یاد شده استفاده می‌شود که اگر ضرر و خطری بر آن [[حضرت]] به وجود نیاید، دانستن و [[نقل]] نام آن [[حضرت]]، بدون اشکال است. از خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی آمده است: {{عربی|"...فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلاِسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى اَلْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْهِ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱.</ref>؛ "پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان [[آگاهی]] یابند، آن را نشان خواهند داد". [[شیخ حر عاملی]] ذیل این [[روایت]] نوشته است: این دلالت می‌کند بر اینکه [[نهی]] اختصاص به [[ترس]] و ترتب مفسده دارد<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۰.</ref>. بنابراین، این دسته از [[روایات]]، دایر مدار [[ترس]] و [[تقیه]] است و با منتفی شدن آن، [[حرمت]] نام بردن نیز منتفی خواهد شد.
:::::*'''چهار. [[روایات]] جواز نام بردن‌:''' بی‌گمان در [[روایات]] فراوانی وقتی سخن از [[حضرت مهدی]] {{ع}}، به میان آمده، به نام آن [[حضرت]] تصریح شده است. در اینجا به بعضی از این [[روایات]]، اشاره می‌شود:
:::::*'''چهار. [[روایات]] جواز نام بردن‌:''' بی‌گمان در [[روایات]] فراوانی وقتی سخن از [[حضرت مهدی]] {{ع}}، به میان آمده، به نام آن [[حضرت]] تصریح شده است. در اینجا به بعضی از این [[روایات]]، اشاره می‌شود:
۲٬۱۱۸

ویرایش