پرش به محتوا

نامه‌های امام علی به معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
خط ۳: خط ۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
*اخلاق سیاسی، ضرورت روشنگری و انذار مخالفان، همواره امام را در تعامل با دشمنانش قرار می‌دهد. از این‌رو تعداد قابل توجهی از نامه‌های نهج البلاغه مربوط به انذار، پاسخ به انتقادات و روشنگری امام در مقابل دشمنانش است. در این میان، نامه‌هایی که بین امام {{ع}} و معاویه رد و بدل شده، قابل توجه است.
*اخلاق سیاسی، ضرورت روشنگری و انذار مخالفان، همواره امام را در تعامل با دشمنانش قرار می‌دهد. از این‌رو تعداد قابل توجهی از نامه‌های نهج البلاغه مربوط به انذار، پاسخ به انتقادات و روشنگری امام در مقابل دشمنانش است. در این میان، نامه‌هایی که بین امام {{ع}} و معاویه رد و بدل شده، قابل توجه است. نخستین مکاتبه امام با معاویه مربوط به آغاز خلافت امام است که ایشان در نامه‌ای، برکناری او را بر مبنای مصلحت جامعه اسلامی می‌داند و او را به همراه یارانش برای بیعت، به‌سوی خود دعوت می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۵</ref>. دومین نامه امام زمانی به‌سوی معاویه ارسال شد که او از بیعت با امام خودداری کرد و در صدد برقراری حکومتی برای خود بود. امام نامه خود را به همراه سفیری برای او می‌فرستد و دستور می‌دهد که از معاویه بخواهد بی‌پرده و صریح، حرف آخر و تصمیم قطعی خود را اعلام کند و سپس او را بین جنگی تمام‌عیار یا به صلحی خوارکننده مخیر سازد. اگر جنگ را برگزید پیمانش را بگسلد و اگر پذیرای صلح شد از او بیعت بگیرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817.</ref>.
نخستین مکاتبه امام با معاویه مربوط به آغاز خلافت امام است که ایشان در نامه‌ای، برکناری او را بر مبنای مصلحت جامعه اسلامی می‌داند و او را به همراه یارانش برای بیعت، به‌سوی خود دعوت می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۵</ref>. دومین نامه امام زمانی به‌سوی معاویه ارسال شد که او از بیعت با امام خودداری کرد و در صدد برقراری حکومتی برای خود بود. امام نامه خود را به همراه سفیری برای او می‌فرستد و دستور می‌دهد که از معاویه بخواهد بی‌پرده و صریح، حرف آخر و تصمیم قطعی خود را اعلام کند و سپس او را بین جنگی تمام‌عیار یا به صلحی خوارکننده مخیر سازد. اگر جنگ را برگزید پیمانش را بگسلد و اگر پذیرای صلح شد از او بیعت بگیرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817.</ref>.
*معاویه با بهانه‌های واهی قصد داشت فرصت را از بین ببرد و بیعت را به تأخیر بیندازد. از این‌رو دست به شبهه‌افکنی زد و با مطالبی واهی مبنی بر این‌که در انتخاب امام {{ع}} به‌عنوان خلیفه، اهالی شام دخیل نبوده‌اند، قصد داشت مشروعیت حکومت امام را زیر سؤال ببرد. امام در نهج البلاغه در کمال متانت و منطق، جواب او را این‌گونه می‌دهد: همان‌گونه که مردم با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند، با من نیز بیعت کردند. اگر این، قانون است، برای همه یکسان است، پس حاضران نباید دیگری را به خلافت گزینند و غایبان نباید او را رد کنند. اگر شورا حجت است، قطعاً شورای مهاجر و انصار در عالی‌ترین درجه اعتبار شکل گرفت. پس اگر آنان بر امامت مردی هم‌داستان شدند و او را به رهبری پذیرفتند، خدا نیز بر این امر راضی است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817.</ref>.
*معاویه با بهانه‌های واهی قصد داشت فرصت را از بین ببرد و بیعت را به تأخیر بیندازد. از این‌رو دست به شبهه‌افکنی زد و با مطالبی واهی مبنی بر این‌که در انتخاب امام {{ع}} به‌عنوان خلیفه، اهالی شام دخیل نبوده‌اند، قصد داشت مشروعیت حکومت امام را زیر سؤال ببرد. امام در نهج البلاغه در کمال متانت و منطق، جواب او را این‌گونه می‌دهد:
همان‌گونه که مردم با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند، با من نیز بیعت کردند. اگر این، قانون است، برای همه یکسان است، پس حاضران نباید دیگری را به خلافت گزینند و غایبان نباید او را رد کنند. اگر شورا حجت است، قطعاً شورای مهاجر و انصار در عالی‌ترین درجه اعتبار شکل گرفت. پس اگر آنان بر امامت مردی هم‌داستان شدند و او را به رهبری پذیرفتند، خدا نیز بر این امر راضی است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817.</ref>.
*معاویه به انحای مختلف قصد فریب اذهان عمومی را داشت. امام نیز در تنویر افکار عمومی در پی خنثاسازی توطئه‌های معاویه برآمد. صبر و حوصله امام در جهت آگاه‌سازی مردمان از وضعیت معاویه، امری ستودنی است. امام هرگز تیغ نیز تهمت و افترا به دست نمی‌گیرد و توطئه‌ها و دروغ‌های معاویه را با دقت و سخنانی سنجیده برملا می‌گرداند. معاویه در نامه‌ای خطاب به امام به موضوع جمل اشارت دارد و این‌که امام در کشته شدن طلحه و زبیر که دو صحابی نام‌دار بودند و آوارگی عایشه، همسر پیامبر، مقصر بوده است. اما امام با بیانی شیوا از این نقشه او پرده برمی‌دارد: گفته بودی که من طلحه و زبیر را به قتل رسانده و عایشه را آواره کرده‌ام و کوفه و بصره را مقر حکومت ساخته‌ام. این امور مربوط به تو نیست و تو اصلاً در جریان آن‌ها نبودی، پس نه زیانی بر تو است و نه مسئولیتی داری که از تو پوزش خواهند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817.</ref>.
*معاویه به انحای مختلف قصد فریب اذهان عمومی را داشت. امام نیز در تنویر افکار عمومی در پی خنثاسازی توطئه‌های معاویه برآمد. صبر و حوصله امام در جهت آگاه‌سازی مردمان از وضعیت معاویه، امری ستودنی است. امام هرگز تیغ نیز تهمت و افترا به دست نمی‌گیرد و توطئه‌ها و دروغ‌های معاویه را با دقت و سخنانی سنجیده برملا می‌گرداند. معاویه در نامه‌ای خطاب به امام به موضوع جمل اشارت دارد و این‌که امام در کشته شدن طلحه و زبیر که دو صحابی نام‌دار بودند و آوارگی عایشه، همسر پیامبر، مقصر بوده است. اما امام با بیانی شیوا از این نقشه او پرده برمی‌دارد: گفته بودی که من طلحه و زبیر را به قتل رسانده و عایشه را آواره کرده‌ام و کوفه و بصره را مقر حکومت ساخته‌ام. این امور مربوط به تو نیست و تو اصلاً در جریان آن‌ها نبودی، پس نه زیانی بر تو است و نه مسئولیتی داری که از تو پوزش خواهند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817.</ref>.
*مشاهده می‌شود که امام چگونه در برابرسفسطه‌های معاویه پاسخ‌های منطقی ارائه می‌دهد. از دیگر سو، معاویه برای موجه جلوه‌دادن چهره خود، می‌خواهد خود و خویشانش را تا مرحله مهاجرین که یاران مخلص پیامبر بودند، بالا ببرد. امام با منطقی قوی به پاسخ وی می‌پردازد: دگربار گفتی که در لشکری از مهاجر و انصار به دیدارم شتابی. گویی خود را از مهاجران قلمداد کرده‌ای، در حالی که در فتح مکه، آن روز که برادرت اسیر شد، دوران شکوهمند هجرت سپری شده بود و شمایان افتخار "مهاجری" را نداشتید... آری، همان شمشیری که با آن جد و دایی و برادرت را در یک جبهه از پا درآوردم، هنوز نزد من است. به خدا سوگند، تا آن‌جا که من می‌دانم دلی سیاه و عقلی ناتوان داری و بهتر آن است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته‌ای که بر بد منظره‌ای مُشرِفت ساخته که هرگز به سود تو نبوده است، زیرا به‌جای این‌که گم‌شده‌ات را بیابی، چیز دیگری را یافته و رمه دیگری را شبانی کرده‌ای. آری، خلافت را خواسته‌ای که نه اهل آنی و نه اصالت آن را داری. چه دور است گفتارت از کردارت<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817-818.</ref>.
*مشاهده می‌شود که امام چگونه در برابرسفسطه‌های معاویه پاسخ‌های منطقی ارائه می‌دهد. از دیگر سو، معاویه برای موجه جلوه‌دادن چهره خود، می‌خواهد خود و خویشانش را تا مرحله مهاجرین که یاران مخلص پیامبر بودند، بالا ببرد. امام با منطقی قوی به پاسخ وی می‌پردازد: دگربار گفتی که در لشکری از مهاجر و انصار به دیدارم شتابی. گویی خود را از مهاجران قلمداد کرده‌ای، در حالی که در فتح مکه، آن روز که برادرت اسیر شد، دوران شکوهمند هجرت سپری شده بود و شمایان افتخار "مهاجری" را نداشتید... آری، همان شمشیری که با آن جد و دایی و برادرت را در یک جبهه از پا درآوردم، هنوز نزد من است. به خدا سوگند، تا آن‌جا که من می‌دانم دلی سیاه و عقلی ناتوان داری و بهتر آن است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته‌ای که بر بد منظره‌ای مُشرِفت ساخته که هرگز به سود تو نبوده است، زیرا به‌جای این‌که گم‌شده‌ات را بیابی، چیز دیگری را یافته و رمه دیگری را شبانی کرده‌ای. آری، خلافت را خواسته‌ای که نه اهل آنی و نه اصالت آن را داری. چه دور است گفتارت از کردارت<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 817-818.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش