پرش به محتوا

بحث:ارکان انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «==پاسخ اجمالی== ==تولی و تبری، ریشۀ ارکان انتظار== *در فرهنگ اسلامی، ج...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==پاسخ اجمالی==
==مربوط به سؤال نیست==
==[[تولی]] و [[تبری]]، ریشۀ ارکان [[انتظار]]==
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین نیلی‌پور؛}}
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصۀ تقابل و هم آوردی در [[ولایت]] است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] و [[طاغوت]] و [[پیروان]] او از سوی دیگر. بر اساس این نگرش همۀ اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]]  [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] [[تولی]] و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] به عنوان [[فروع دین]] بر آن بسیار تأکید شده است. ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همۀ [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: «آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟<ref>الکلینی، محمد، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>»<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>
[[پرونده:11103489.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی نیلی‌پور]]]]
*بنابراین می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو ریشۀ اساسی ارکان [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی نیلی‌پور]]'''، در مقاله ''«[[عناصر اخلاقی تشکیل دهنده انتظار (مقاله)|عناصر اخلاقی تشکیل دهنده انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
==رکن اول [[انتظار]]: [[اعتراض]] به وضع موجود==
:::::#«[[امید]]: اوّلین جزء و معنای سازنده [[انتظار]]، [[امید]] و [[رجا]] است، زیرا در صورت [[یأس]] مطلق و عدم [[امیدواری]]، حالت [[انتظار]] در [[انسان]] شکل نمی‌گیرد و تحقّق خارجی پیدا نمی‌کند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرمایند: "در [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] باشید و از [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید"<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۳، ح۷.</ref>.
*اما بعد از ریشه اساسی [[انتظار]]، [[انتظار ظهور]] [[منجی]] هیچ گاه به [[حقیقت]] نمی‌پیوندد مگر در صورتی که چند رکن اساسی در آن محقق گردد:<ref>ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.</ref>
:::::#'''[[معرفت]] و اطمینان‌:''' دومین جزء از اجزای حالت [[انتظار]]، [[شناخت]] امر [[منتظَر]] و [[اطمینان]] به وقوع آن می‌باشد، زیرا در صورت عدم [[یقین]] و عدم [[اطمینان]] به امری، حالت [[انتظار]] در [[انسان]] منعقد نخواهد شد.
*[[اعتراض]] و [[نارضایتی]] به وضع موجود:<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴؛ م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶ و  درسنامه مهدویت  ج ۲ ، ص۲۱۰-۲۱۳ و فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.</ref> احساس [[انتظار فرج]]، [[اعتراض]] به وضع موجود است. کسی که از وضع موجود [[راضی]] است، نمی‌تواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد. این [[اعتراض]] هر چند ممکن است مقدمه خارجی [[انتظار]] محسوب شود نه عضو درونی آن. این [[اعتراض]] در هر درجه‌ای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقه شدید به آنچه نیست و باید باشد، عنصر اول [[انتظار]] محسوب می‌شود. عدم [[قناعت]] به داشته‌ها، [[انسان]] را سرگردان رسیدن به نداشته‌ها می‌کند و این سرگردانی و تلاش برای "داشتن" که معمولاً با [[امید]] به "یافتن" همراه است، یعنی آغاز پیدایش [[انتظار]] در [[روح]] [[سرکش]] [[انسان]]<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. مراتب این [[اعتراض]] را می‌‌توان در چهار مقوله خلاصه کرد:
:::::#'''نزدیک دیدن‌:''' سومین جزء از اجزای تشکیل‌دهنده [[انتظار]]، نزدیک دیدن امر مورد توقّع و [[اعتقاد]] به [[قرب]] زمانی آن می‌باشد، زیرا دور دیدن و استبعاد زمانی نسبت به آن امر با حالت [[انتظار]] [[سازگاری]] نخواهد داشت. در [[دعای عهد]] بیان می‌کنیم: {{متن حدیث|إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً}}<ref>مفاتیح الجنان، دعای عهد، برگرفته از: قرآن کریم، سوره معارج، آیه ۶ و ۷.</ref>؛ "آنها آن را دور می‌بینند و ما نزدیکش می‌بینیم".
#فریادی از درون: [[انتظار]] نوعی فریاد [[دل]] و خروشی از درون است.<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>
:::::#'''محبوبیّت موضوع‌:''' اگر حادثه و امری [[محبوب]] [[انسان]] باشد، مطلوب او نیز قرار خواهد گرفت و اگر چیزی مطلوب او شد، تمامی تلاش‌ها و فعّالیّت‌های وی در راستای رسیدن به آن مطلوب صورت خواهد گرفت، لذا محبوبیّت امر [[فرج]] و [[انتظار]]، [[انسان]] را به یک [[منتظر واقعی]]، [[مصلح]] [[دلسوز]] و [[عاشق]] بی‌قرار تبدیل می‌کند.
#[[اعتراض]] به نظامات موجود: [[انتظار]] نوعی دهن‌کجی، بی‌اعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود [[زندگی]] را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کرده‌اند.<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>
:::::#'''منفور بودن شرایط موجود و مأیوس شدن از آن‌:''' در صورتی که فردی شرایط موجود را [[بهترین]] شرایط بداند، [[انتظار]] امری [[جدید]] برای او تحقّق نخواهد یافت. امّا اگر با تحقیق در حوادث ایّام و انواع [[ظلم‌ها]]، [[تباهی‌ها]] و [[فسادها]] به مطلوب نبودن شرایط موجود [[اذعان]] نمود، حالت [[انتظار]] برای ایجاد شرایطی [[جدید]] و نو برای او فراهم می‌آید. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرمایند: "همانا [[فرج]] و [[گشایش]] پس از [[ناامیدی]] می‌آید"<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰، ح۱۷.</ref>.
#[[منتظر]]، افشاگر است و می‌خواهد با [[اعتراض]] خود [[افشاگری]] کند و نشان دهد سازمان‌های این قواعد و نظامات، رسوایند و بی‌ارزش. این [[قوانین]] ساخته [[بشر]]، توطئه‌ای به نام حامی [[حقوق بشر]] و نغمه‌های [[خیرخواهی]] از سوی سران [[توطئه]] است.<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>
:::::#'''[[آمادگی]]، تلاش عملی و زمینه‌سازی‌:''' [[انتظار]]، هنگامی واقعی و [[صادق]] است که [[انسان]] را به حرکت و تلاش در مسیر تحقّق امر مورد [[انتظار]] وادار نماید، وگرنه صرف حالت [[انتظار]]، بدون [[آمادگی]] و تلاش عملی، آرزویی بی‌نتیجه یا انتظاری سطحی است؛ "هر کس که [[منتظر]] وقوع امری باشد، خود را برای تحقّق آن آماده می‌کند"<ref>{{عربی|من إنتظر أمراً تهیّأ له}}؛ مکیال المکارم، ج۲، ص۲۳۵.</ref>؛ به همین [[دلیل]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[انتظار]] را به عنوان یک حالت بسیار ارزشمند یا یک [[جهاد]]، آن هم، [[برترین]] [[جهاد]] [[امّت]] خود معرفی می‌فرمایند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۳، ح۲۶.</ref>. بر این اساس، واضح می‌شود که یکی از عناصر تشکیل دهنده این [[فضیلت]] [[اخلاقی]]، کوشش و تلاش است.
#[[منتظران]] [[جهان]]، [[مسئولان]] امور و [[زمامداران]] [[بشر]] را متهم دانسته و می‌گویند: این سازمان‌های بین‌المللی میدان فعالیت‌های شماست، کار و تلاش تان برای تثبیت بیشتر [[موقعیت]] و تحکیم زیادتر [[قدرت]] تان است وگرنه سازمان تغذیه‌تان کجاست که ببیند هر [[روزه]] هزاران [[انسان]] در نقاط مختلف [[جهان]] از [[گرسنگی]] می‌میرند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref>.
:::::#'''[[صبر]] و پایداری‌:''' [[انتظار]] نتیجه‌بخش و معنی‌دار، انتظاری است که توأم با [[پایداری]]، [[صبر]] و [[مقاومت]] باشد وگرنه تبدیل به یک تمنّی زودگذر و افتادن به دام‌های [[انحرافی]] و [[فریبنده]] و محبوب‌سازی جاهلانه می‌شود. اینکه در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} [[صبر]] در کنار [[انتظار فرج]] قرار داده شده و گاهی تصریح به [[انتظار]] توأم با [[صبر]] شده است، دلالت بر حیاتی بودن [[صبر]] در شکل‌گیری حالت [[انتظار]] دارد.
==رکن دوم [[انتظار]]: [[آگاهی]] از وضع مطلوب==
:::::#'''عزّت‌طلبی‌:''' یکی از خصایص [[فطری]] وجود [[انسان]]، کمال‌جویی و عزّت‌طلبی و پرهیز از همه عوامل [[ضعف]] و [[ذلّت]] است. در طول [[تاریخ]]، [[عزّت]] خوبان و [[مؤمنان]] توسط [[ستمگران]] و نابخردان (به ظاهر) خدشه‌دار گشته و به همین [[دلیل]] آنان همیشه به دنبال فرصتی بوده‌اند تا [[عزّت]] و مکانت از دست رفته خود را [[احیا]] نمایند.  
*[[آگاهی]] از وضع مطلوب: عنصر دوم [[انتظار]]، یعنی خبر داشتن از وضعیتی که می‌توانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردار نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که می‌توانیم و باید دریافت کنیم، ولی چون از آنها بی‌خبریم، بی‌خیالیم. [[عدم آگاهی]] از وضع مطلوب و ایده‌آل، سبب می‌شود [[توانایی]] [[درک]] و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از [[درک]] ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیب‌شناسی وضع موجود، وابسته به [[فهم]] آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می‌توانیم وضع موجود خود ارزیابی کنیم؟<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>
:::::#'''[[تقوا]] محوری‌:''' یکی از [[قوانین]] و [[سنن]] جاری در هستی، موفّقیت و [[پیروزی]] قانون‌گرایی، [[قانون]] محوری و تقواگرایی است. اگر کاری بر اساس صحیح و بنیان واقعی و [[راستین]] بنا شده باشد، ماندگار است. [[قرآن کریم]] درباره متّقین و [[پرهیزکاران]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸؛ سوره قصص، آیه ۸۳.</ref>. این اصل [[قرآنی]] در [[نظام تکوین]] و [[تشریع]] جاری است، لکن در عالم [[تشریع]] به جهت [[لزوم]] [[آزمایش]] [[انسان‌ها]]، کمی دیرتر رخ نشان می‌دهد.
==رکن سوم [[انتظار]]: [[اعتقاد]] و [[امید]] به تحقق وضع مطلوب==
:::::#'''جدیّت و [[پشتکار]]:''' در جوهره [[انتظار]] [[صادق]] و در [[روح]] [[منتظر]] [[خالص]]، جدیّت و [[پشتکار]]، پیگیری و تداوم‌بخشی وجود دارد.
*[[اعتقاد]] و [[امید]] به تحقق وضع مطلوب:<ref>ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲؛ پناهیان،علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۰-۳۴.</ref> عنصر سوم [[انتظار]] این است که به تحقق وضع مطلوبی که به آن [[آگاه]] هستیم، [[معتقد]] و جازم باشیم. [[امید]] هم برخاسته از همین [[اعتقاد]] است. در شرایط [[سختی]] که همه چیز، [[انسان]] را به [[یأس]] [[دعوت]] می‌کند، [[امید]] داشتن، ناشی از یک [[اعتقاد]] [[راسخ]] به تحقق امری در [[آینده]] است. بعد از اینکه ما به وضع موجود معترض شدیم، و تصور درستی هم نسبت به وضع مطلوب پیدا کردیم، حالا باید به شدنی بودن آن وضع مطلوب هم [[اعتقاد]] داشته باشیم و [[امید]] رسیدن به وضعیت [[موعود]]، ما را به سوی آن بکشاند<ref>ر.ک. پناهیان،علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. البته مقدمات این [[امیدواری]]، مراحلی است که می‌‌توان، ترسیم نمود:  الف) [[آگاهی]] به عدم [[حضور ظاهری امام]].‏ ب) احساس [[نیاز به امام]] حاضر. ج) [[یقین]] به [[ظهور]] [[امام غایب]]. د) [[نزدیک دانستن ظهور]]<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳</ref>.
:::::#'''احساس یتیمی‌:''' یکی از مفاهیمی که در شکل‌گیری و شدّت‌بخشی حالت [[انتظار]] در ما مؤثّر است، [[درک]] شرایط موجود در [[زمان غیبت]] و احساس یتیمی [[معنوی]] در [[زمان غیبت]] است.
==رکن چهارم [[انتظار]]: [[اشتیاق]] به وضع مطلوب==
:::::#'''[[اندیشه]] حسینی‌:''' یکی از مقوّمات [[اندیشه]] [[انتظار]]، وجود [[اندیشه]] [[حسینی]] و [[آرمان]] کربلاییان و آرزوی [[انتقام]] [[خون]] به ناحق ریخته [[امام حسین]]{{ع}} است؛ همچنان که [[شعار یاران حضرت]] [[ولی‌عصر]]{{ع}} {{متن حدیث|يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ{{ع}}}} است، [[انتظار]] نیز بر همین مبنا شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، هرچه با آرمان‌های [[امام حسین]]{{ع}} آشناتر شویم و هر چه به عمق [[مصائب]] وارده بر او و یارانش نزدیک‌تر شویم، [[حس]] و میل [[انتقام]] از [[ظالم]] در ما نمایان‌تر خواهد شد و حالت [[انتظار]] در [[روح]] ما موّاج‌تر خواهد گشت. در [[زیارت]] [[امام حسین]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] به این عنصر [[اخلاقی]] و روانی [[انتظار]] اشاره شده است:
*[[اشتیاق]] به وضع مطلوب: عنصر چهارم [[انتظار]]، علاقه داشتن به تحقق [[جامعه مهدوی]]، غیر از [[اعتقادی]] است که با [[استدلال]] و صفای [[باطن]] به دست می‌آید. این علاقه، هرچند می‌تواند اثر آن [[اعتقاد]] باشد، که هست، اما خود [[حقیقت]] دیگری است که [[عقیده]] [[انسان]] را لذت‌بخش و سرمست‌کننده می‌سازد<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۷۶-۸۴.</ref>. اگر کسی بخواهد [[میزان]] [[اعتقاد]] خود را دریابد، باید به [[محبت]] برآمده از آن [[اعتقاد]] نگاه کند. [[اشتیاق]] هم ثمره [[محبت]] است و هر دو از ثمرات [[ایمان]] محسوب می‌شوند و از چنان [[جایگاه]] ارزشمندی در منظومه حقایق [[معنوی]] برخوردار هستند که [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرمایند: «کسی که [[خدا]] را یاد کند ولی مشتاق ملاقاتش نباشد، خودش را مسخره کرده است.<ref>{{متن حدیث|"مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ تَعَالَی وَ لَمْ یَشْتَقْ إِلَی لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه"}} ورام، مسعود، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۰.</ref>» یعنی در اثر [[یاد خدا]]، طبیعتاً باید به این [[اشتیاق]] برسد و الا معلوم می‌شود در جایی از این مسیر درست عمل نکرده و یا خود را [[فریب]] داده است<ref>. ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>.
:::::##پس مسئلت می‌کنم از [[خداوند]]... که [[خونخواهی]] تو را با [[امام]] [[منصور]] از [[اهل بیت]]{{عم}}، (یعنی [[حضرت مهدی]]{{ع}}) روزی فرماید.
==رکن پنجم [[انتظار]]: [[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب==
:::::##پس مسئلت می‌کنم از [[خداوند]]... و اینکه برای من نزد شما [[منزلت]] [[راستین]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] تثبیت نماید و طلب می‌کنم از [[خداوند]] اینکه مرا به [[مقام]] محمودی که برای شما نزد [[خداوند]] است برساند و اینکه [[خونخواهی]] [[خون]] خود را با [[امام]] [[هدایت]] شده و نمایان و گویا از شما به من روزی کند»<ref>[[مهدی نیلی‌پور|نیلی‌پور، مهدی]]، [[عناصر اخلاقی تشکیل دهنده انتظار (مقاله)|عناصر اخلاقی تشکیل دهنده انتظار]].</ref>.
*[[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب: نشانۀ [[صداقت]] [[انتظار]] و مایۀ تقویت آن یعنی عمل است. [[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب و یا لااقل برخورداری از انگیزۀ [[اقدام]]، [[انتظار]] را در وجود [[انسان]] تثبیت می‌کند. [[منتظر]] باید اهل عمل باشد. عمل‌گرا بودن در [[فرهنگ]] [[منتظران]] نهادینه شده است؛ زیرا [[منتظر]] تا به سمت وضعیت مطلوب حرکت نکند، در واقع [[منتظر]] نیست<ref>ر.ک. پناهیان، علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. [[انسان]]، به [[دلیل]] دارا بودن ظرفیت‌های فراوان، همواره در جهت [[رشد معنوی]] و [[فکری]] خود در تلاش است. او در [[انتظار]]، در پی روزگاری است که زمینه‌ها و شرایط دست به هم داده، همه نیروهای او سوی رشد و تعالی به فعلیت رسد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref>. شخص [[منتظر]] [[مسئول]]، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را بر نمی‌تابد و تلاش می‌کند تا زمینه‌های [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] برای [[ظهور امام]]{{ع}} را آماده کند. او نه تنها از منظر ویژگی‌های فردی، خود را شخصی آماده برای [[عصر ظهور]] [[تربیت]] می‌کند، بلکه از منظر [[دانش]] و مهارت‌های [[اداری]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] نیز [[آمادگی]] کامل ورود فرد و [[جامعه]] به [[عصر ظهور]] را در پیشدید خود دارد و [[توانایی]] [[اداره]] [[جامعه مهدوی]] را داراست<ref>ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
==این بخش در همینجا بماند==
===[[تولی]] و [[تبری]] ریشه و [[هدف]] [[انتظار]]===
*وجود [[انتظار]] و یا به عبارتی وجود تمام [[احکام دینی]] منوط به هدفی [[عظیم]] در [[جان]] [[مسلمانان]] است، هدفی که ریشۀ تمامی [[احکام]] اعم از [[احکام]] تکلیفی و وضعی است و آن [[تولی]] نسبت به [[خدا]] و [[دوستان]] او و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خداوند]] و [[دشمنان]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است؛ چراکه [[تولی]] و [[تبری]] مبدأ همۀ کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌هاست و تعیین کنندۀ [[منش]] و روش فرد در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمام به این موضوع دارد که شخص در [[زندگی]] خود به چه کسی یا به چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] چه کسی سرسپرده است چنانکه [[پیامبر]] برای [[نجات]] [[مسلمین]] [[تولی]] [[مسلمین]] را فقط مخصوص [[امامان]] بعد از خود و [[تبری]] را برای [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] لحاظ کرده است و در [[نقلی]] می‌‌فرماید: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ بزند و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|""مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>
*می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو ریشۀ اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. باید توجه داشت مصادیق برای [[تولی]] به [[معصومین]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] آنان فروان است و از مصادیقی که داخل مجموعۀ [[تولی]] و [[تبری]] وجود دارد [[انتظار فرج]] نمونه ای از آن محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
 
 
==نویسنده: آقای قاضی زاده==
==پاسخ جامع قبل==
*[[انتظار]] دارای چندین رکن است که عبارتند از<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۲۹۳.</ref>:
# '''[[اعتراض به وضع موجود]]'''<ref>ر.ک. [[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۴؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۰۴.</ref>: بدون تردید وضع موجود در [[عصر غیبت]]، دارای کاستی‌هایی است، این کاستی‌ها به طور عمده از نبود ظاهری [[امام]] ناشی شده است. [[منتظر واقعی]]، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمی‌پذیرد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref> و این، شروع پدید آمدن اولین رکن اساسی برای ساخت مفهوم [[انتظار فرج]] است یعنی [[اعتراض به وضع موجود]]. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمی‌تواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر، بهبود می‌یابد و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را [[منتظر]] نامید<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه [[اعتراض به وضع موجود]] فقط برای بهبود وضیعت شخصی [[منتظران]] نیست بلکه اعتراضی می‌‌تواند جزء [[ارکان انتظار]] باشد که نگاهش جهانی باشد یعنی مخاطبانش سردمداران [[ظالم]] [[جهان]] باشد، به عبارتی [[اعتراض به وضع موجود]] یعنی [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود [[زندگی]] را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کرده‌اند. [[اعتراض]] به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و [[ارزش انسانی]] را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده می‌گیرند<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۳۰-۳۴.</ref>.
# '''[[آگاهی از وضع مطلوب]]'''<ref>ر.ک. [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۶.</ref>، البته حاصل شدن این رکن، احتیاج به مقدمه ای دارد و آن [[شناخت]] [[منتظر]] نسبت به ابعاد روحی روانی [[انسان]] هاست، یعنی بداند وضع موجودی که در [[جهان]] [[حاکم]] است و شرایطی که در آن [[زندگی]] می‌کند، با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسبی ندارد و بعد از این [[شناخت]]، [[آگاهی از وضع مطلوب]] برای شخص [[منتظر]] معنا پیدا می‌‌کند، چراکه بعد از این [[شناخت]] شخص [[منتظر]] در [[انتظار]] روزی می‌‌نشیند که طعم خوش [[عدالت]] و [[معنویت]] را [[حس]] کند و چشیدن این طعم حاصل نمی‌شود مگر به وسیلۀ [[آگاهی از وضع مطلوب]] در [[آینده]]<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر، ص؟؟؟</ref>. البته این [[آگاهی]] به هیچ وجه به صورت تمام برای شخص [[منتظر]] حاصل نمی‌شود چراکه بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می‌توان وضع مطلوب را در [[آینده]] ارزیابی کرد؟<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref> اما همین دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] که روزی [[روشنایی]] و [[عدالت]] سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت می‌‌تواند جزء ارکان به وجود آمدن مفهوم [[انتظار]] باشد<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. در هر صورت [[آگاهی]] نسبی به وضع مطلوب در [[آینده]] رکن دیگر برای حاصل شدن [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷؛[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶؛ [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر، ص؟؟؟</ref>.
# '''[[اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب]]''': این [[اعتقاد]] با دو پیش فرض حاصل می‌‌شود [[آگاهی]] به وضع مطلوب و جزم به این [[آگاهی]]. به این ترتیب تعریف از [[اعتقاد]]، نقش اساسی دیگری برای شکل گیری [[ارکان انتظار]] ایجاد می‌‌کند<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>؛ چراکه [[انسان]]، به [[دلیل]] دارا بودن ظرفیت‌های فراوان، همواره برای رشد [[فکری]] و [[معنوی]] خود در تلاش است و چون این امر در [[زمان غیبت]] به [[دلیل]] نبودن [[امام]] بسیار سخت یا شاید بتوان گفت در مواقعی ناممکن است، به همین [[دلیل]] با [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای مطلوب به [[انتظار فرج]] می‌‌نشیند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴؛ [[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۴؛ [[علی اصغر احمدی|احمدی، علی اصغر]]، [[شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۴۹-۱۵۳.</ref>. [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای که در آن [[مردم]] [[جهان]] از [[بیدادگری]]، [[استبداد]] و فشار [[نجات]] پیدا می‌‌کنند و [[اضطراب]] ها، [[ناامنی‌ها]] و افکارهای خبیث ضد انسانی از بین می‌‌رود<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۳۰-۳۴.</ref>. با توجه به این توضیحات روشن می‌‌گردد این رکن از [[انتظار]] تنها مخصوص [[مذهب شیعه]] نیست زیرا [[اعتقاد]] به اینکه سرانجام، این [[دنیا]] طعم [[عدالت]] و زیبایی‌ها را می‌‌چشد فقط در [[مذهب شیعه]] ریشه ندارد، بلکه در تمام [[ادیان]] این نوع از [[اعتقاد]] وجود دارد، تفاوت در این است که در [[مذهب شیعه]] این اتفاق توسط فرد خاصی حاصل می‌‌شود اما در [[مذاهب]] دیگر این اتفاق [[عظیم]] توسط هر [[نجات دهنده]] می‌‌تواند حاصل شود<ref>ر.ک. [[مهدی مهریزی|مهریزی، مهدی]]، [[انتظار آمیخته با جان و روح آدمی (مقاله)|انتظار آمیخته با جان و روح آدمی]]، ص؟؟</ref>. بنابراین [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] و روی کار آمدن [[حکومت حق]] و [[عدل مطلق]]، در [[حقیقت]] [[اعتقاد]] به این است که آیندۀ [[دنیا]] یک آیندۀ امیدبخش و مسرت‌بخشی برای همۀ [[انسان]] هاست<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>.
# '''[[اشتیاق به وضع مطلوب]]''':<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه این [[اشتیاق]] [[حاکم]] بر تمام فعالیت‌های ذهنی و روحی و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] است. یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و [[دلهره]]، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت مأیوس کننده ای که در آن است نمی‌شود، زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را می‌بیند<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۲۹۷-۲۹۸؛ [[سید مهدی موسوی|موسوی، سید مهدی]]، [[تربیت سیاسی در پرتو انتظار (مقاله)|تربیت سیاسی در پرتو انتظار]]، ص ۳۴.</ref> و شاید به همین [[علت]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزش‌ترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۷.</ref>.<ref>ر.ک. [[محبوبه رجایی|رجایی، محبوبه]]، [[مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت (مقاله)|مؤلفه­‌های انتظار توان­مند در قرآن کریم و سنت]]، ص؟؟؟</ref> اما نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمی‌توان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>.
# '''[[اقدام برای تحقق وضع مطلوب|اقدام]] و [[عمل برای تحقق وضع مطلوب]]''':<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۳۷.</ref>، یعنی هر کس به [[میزان]] [[توانایی]] خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع قدم بردارد<ref>ر.ک. [[مهدی مهریزی|مهریزی، مهدی]]، [[انتظار آمیخته با جان و روح آدمی (مقاله)|انتظار آمیخته با جان و روح آدمی]]، ص؟؟؟؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۵، ۸۶.</ref>. این امر موجب می‌‌شود [[انتظار]] در وجود [[انسان]] [[منتظر]] تثبیت شود<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۳۷.</ref> به طوری که شخص [[منتظر]] به واسطۀ روحیۀ با ثباتی که در خود احساس می‌کند هرگز خود را [[تسلیم]] فضای نامناسب نکرده، بلکه درصدد تغییر وضعیت موجود برمی‌آید<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۳۷.</ref>. حال می‌‌خواهد این عمل به هر اندازه ای باشد زیرا [[اعمال]] [[منتظر]]، نشان دهندۀ [[صداقت]] در [[انتظار]] و مایۀ تقویت [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>. به بیان دیگر [[منتظر واقعی]]، در محدودۀ [[قدرت]] و عمل خویش، تلاش در برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] را وظیفۀ خویش می‌داند. [[تکامل انسان]] و [[جامعه]]، کوشش در مسیر بازسازی [[جامعه]] بر اساس [[قسط]] و [[عدل]]، و [[مبارزه با ظلم]] و [[بی‌عدالتی]]، از جمله مصادیق [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است<ref>ر.ک. [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>. از جملۀ این اقدامات [[افشاگری]] نسبت به قوائد و قوانینی است که سازمان‌های جهانی برای [[انسان‌ها]] [[تبیین]] کرده‌اند، به این صورت که شخص [[منتظر]] با [[افشاگری]] نشان می‌‌دهد سازمان‌هایی که قواعد و [[قوانین]] برای [[بشر]] می‌‌سازند، فقط دنبال توطئه‌اند، نه پاسداری از [[حقوق بشر]]، این شعارهای به ظاهر خیرخواهانه از سوی آنان [[توطئه]] ای بیش نیست، [[توطئه]] ای برای بهره‌کشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]؛ [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود می‌خواهند نشان دهند این سازمان‌های بین‌المللی، حتی دادگاه‌های بین‌المللی، سازمان‌هائی ضعیف و ذلیلی هستند که در [[اختیار]] قدرتمندان [[ظالم]] است و رأیشان فقط در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان است<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۳۰-۳۴.</ref>. البته باید توجه داشت در زمینۀ [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] [[مقاومت]] ریشۀ اصلی آن است. [[انتظار]] که در چارچوب "[[زمینه‌سازی ظهور]]" خواستار اصالت‌بخشی به مبانی و مؤلفه‌های‌ هویت‌ [[اسلامی]] است؛ می‌تواند در چارچوبی‌ خلّاقانه‌ و بی‌بدیل، به‌ بهسازی‌ عناصر‌ درونی [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و [[پایداری]] نظیر ظلم‌ستیزی‌، صبر‌ و [[ایثار]] [[کمک]] کند. [[مقاومت]] و [[فرهنگ]] مقاومتی، در [[دل]] [[انتظار]] و مؤلفه‌های آن نهادینه‌ است‌. [[امید]]، نگاه به [[آینده]] و انتظارِ‌ برطرف‌ شدن‌ مشکلات، هموارکنندۀ راه‌ مقاومت‌ در رفع آن مشکل‌ است‌. انتظار‌ بدون‌ [[استقامت]] و [[پایداری]] همچون پوسته‌ای‌ بدون مغز و قالبی بی‌محتواست. کسی که در مسیر [[انتظار]] [[صبر]] و [[مقاومت]] را از دست بدهد‌، انتظار‌ را نیز از دست داده است‌. از‌ این‌رو‌، جوهر‌ اصلی‌ [[انتظار]]، "[[مقاومت]] و [[پایداری‌]]" است‌<ref>ر.ک: [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علی‌آباد|فلاح علی‌آباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص ۱۵ ـ ۱۶.</ref>.
 
==پاسخ تفصیلی==
==[[تولی]] و [[تبری]] ریشه و [[هدف]] [[انتظار]]==
*وجود [[انتظار]] و یا به عبارتی وجود تمام [[احکام دینی]] منوط به هدفی [[عظیم]] در [[جان]] [[مسلمانان]] است، هدفی که ریشۀ تمامی [[احکام]] اعم از [[احکام]] تکلیفی و وضعی است و آن [[تولی]] نسبت به [[خدا]] و [[دوستان]] او و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خداوند]] و [[دشمنان]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است؛ چراکه [[تولی]] و [[تبری]] مبدأ همۀ کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌هاست و تعیین کنندۀ [[منش]] و روش فرد در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمام به این موضوع دارد که شخص در [[زندگی]] خود به چه کسی یا به چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] چه کسی سرسپرده است. چنانکه [[پیامبر]] برای [[نجات]] [[مسلمین]] [[تولی]] [[مسلمین]] را فقط مخصوص [[امامان]] بعد از خود و [[تبری]] را برای [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] لحاظ کرده است و در [[نقلی]] می‌‌فرماید: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ بزند و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|"مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"‏}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref> چراکه [[امامان معصوم]] [[مظهر]] همۀ [[خوبی‌ها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همۀ [[بدی‌ها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبی‌ها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: «ما ریشۀ همه خوبی‌هاییم و همۀ [[خوبی‌ها]] از شاخ و برگ ماست. از جملل [[خوبی‌ها]] یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همل بدی‌هاست و همۀ [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغ‌گویی]]، [[تنگ‌نظری]]، [[سخن‌چینی]] و.... از آن جمله است»<ref>{{متن حدیث|"نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِیرِ وَ تَعَهُّد الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْقَطِیعَةُ وَ أَکْلُ الرِّبَا وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ فَکَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَیْرِنَا"}}؛ کافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>.
*بنابراین، همه [[منتظران راستین]] [[وظیفه]] دارند [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. چراکه اگر [[شناخت]] و [[معرفت]] نباشد نمی‌توانند، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ بزنند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری کنند<ref>.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>. می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو ریشۀ اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. باید توجه داشت مصادیق برای [[تولی]] به [[معصومین]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] آنان فروان است و از مصادیقی که داخل مجموعۀ [[تولی]] و [[تبری]] وجود دارد [[انتظار فرج]] نمونه ای از آن محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
==[[ارکان انتظار]]==
*[[انتظار]] دارای چندین رکن است که عبارتند از<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۳.</ref>:
===[[اعتراض به وضع موجود]]===
*اولین رکن [[انتظار]] [[اعتراض به وضع موجود]] است<ref>ر.ک. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۰۴.</ref>: بدون تردید وضع موجود در [[عصر غیبت]]، دارای کاستی‌هایی است، این کاستی‌ها به طور عمده از نبود ظاهری [[امام]] ناشی شده است. [[منتظر واقعی]]، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمی‌پذیرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref>. [[منتظر راستین]]، کسی است که به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]]، وضع موجود را بر نمی‌تابد بلکه [[محروم]] بودن [[جامعۀ بشری]] از [[نعمت]] [[حضور ظاهری امام]] نیز او را [[آزار]] می‌دهد. او بر خود لازم می‌داند همۀ عواملی که باعث [[غیبت]] آن [[حضرت]] شده است را به اندازه [[توان]] خود برطرف کند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref> و این، شروع پدید آمدن اولین رکن اساسی برای ساخت مفهوم [[انتظار فرج]] است یعنی [[اعتراض به وضع موجود]]. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمی‌تواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد، حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر، بهبود می‌یابد و به وضع موجود معترض نیست، نمی‌توان او را [[منتظر]] نامید<ref>ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه [[اعتراض به وضع موجود]] فقط برای بهبود وضیعت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه اعتراضی می‌‌تواند جزء [[ارکان انتظار]] باشد که نگاهش جهانی باشد یعنی مخاطبانش سردمداران [[ظالم]] [[جهان]] باشد، به عبارتی [[اعتراض به وضع موجود]] یعنی [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیری‌های بی‌مورد خود [[زندگی]] را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کرده‌اند. [[اعتراض]] به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و [[ارزش انسانی]] را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده می‌گیرند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>.
*بنابراین [[اعتراض]] در هر درجه‌ای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقۀ شدید به آنچه که نیست و باید باشد، عنصر اول [[ارکان انتظار]] محسوب می‌شود؛ زیرا عدم [[قناعت]] به داشته‌ها، [[انسان]] را سرگردان رسیدن به نداشته‌ها می‌کند و این سرگردانی و تلاش برای داشتن که معمولاً با [[امید]] به یافتن همراه است، یعنی آغاز پیدایش [[انتظار]] در [[روح]] [[سرکش]] [[انسان]]<ref>.ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>.
===[[آگاهی از وضع مطلوب]]===
*دومین رکن تشکیل دهندۀ مفهوم [[انتظار]] [[آگاهی]] به وضع مطلوب است<ref>ر.ک. دیرباز، عسکر، روش‌های اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر، ص۱۱۶.</ref>، حاصل شدن این رکن، احتیاج به مقدمه ای دارد و آن [[شناخت]] [[منتظر]] نسبت به ابعاد روحی روانی [[انسان]] هاست، یعنی بداند وضع موجودی که در [[جهان]] [[حاکم]] است و شرایطی که در آن [[زندگی]] می‌کند، با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسبی ندارد و این [[شناخت]] تنها در صورتی به دست می‌آید که [[آدمی]] ابتدا شرایط موجود جامعۀ خود و شرایط جامعۀ [[موعود]] را به درستی بشناسد<ref>.ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱؛ انسان موجود منتظر.</ref> زیرا [[آگاهی]] نداشتن از وضع مطلوب، نمی‌تواند [[منتظرین]] را به وضع موجود معترض کند و تحقق این امر ([[اعتراض به وضع موجود]]) تنها با [[آگاهی]] از ویژگی جامعۀ [[مهدوی]] محقق می‌‌شود<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>، [[جامعه]] ای که در آن تمامی [[مردم]] طعم خوش [[عدالت]] را [[حس]] کنند<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر.</ref>، در غیر این صورت کسی که به [[زندگی]] در شرایط تلخ عادت کند و از امکان برخورداری از یک [[زندگی]] [[عالی]] غافل شود، دیگر نمی‌تواند [[منتظر]] وضعیت بهتر باشد. چنین انسانی تمام کاستی‌های حیات فردی و [[اجتماعی]] خود را می‌پذیرد و آنها را اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌کند<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. البته این [[آگاهی]] به هیچ وجه به صورت تمام برای شخص [[منتظر]] حاصل نمی‌شود چراکه بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می‌توان وضع مطلوب را در [[آینده]] ارزیابی کرد؟<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref> اما همین دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] که روزی [[روشنایی]] و [[عدالت]] سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، می‌‌تواند جزء ارکان به وجود آمدن مفهوم [[انتظار]] باشد<ref>ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>.
*بنابراین کسی که [[منتظر]] است، باید در کنار [[اعتراض به وضع موجود]]، تصوری از وضع مطلوب نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند اساساً احساس [[انتظار]]، به [[معرفت]] نسبت به وضعیت مطلوب بسیار وابسته است؛ به حدی که می‌توان گفت یکی از راه‌های تقویت [[روحیه انتظار]]، افزایش این [[معرفت]] است<ref>ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷؛پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱؛ انسان موجود منتظر.</ref>.
===[[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]===
*رکن سوم [[انتظار]]، [[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]] است. این [[اعتقاد]] با دو پیش فرض حاصل می‌‌شود [[آگاهی]] به وضع مطلوب و جزم به این [[آگاهی]]. به این ترتیب تعریف از [[اعتقاد]]، نقش اساسی دیگری برای شکل گیری [[ارکان انتظار]] ایجاد می‌‌کند<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>؛ زیرا [[انسان]]، به [[دلیل]] دارا بودن ظرفیت‌های فراوان، همواره برای رشد [[فکری]] و [[معنوی]] خود در تلاش است و چون این امر در [[زمان غیبت]] به [[دلیل]] نبودن [[امام]] بسیار سخت یا شاید بتوان گفت در مواقعی ناممکن است، به همین [[دلیل]] با [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای مطلوب به [[انتظار فرج]] می‌‌نشیند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴؛ باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ احمدی، علی اصغر، شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۴۹-۱۵۳.</ref>. [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای که در آن [[مردم]] [[جهان]] از [[بیدادگری]]، [[استبداد]] و فشار [[نجات]] پیدا می‌‌کنند و [[اضطراب]] ها، [[ناامنی‌ها]] و افکارهای خبیث ضد انسانی از بین می‌‌رود<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>. آن [[آینده]]، ممکن است خیلی نزدیک و یا خیلی دور باشد اما به هر حال قطعی است، این بساط [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] و زورگویی، که امروز در [[دنیا]] هست، برچیده خواهد شد و این وضعی که [[مستکبران]] در [[دنیا]] به وجود آورده‌اند روزی از بین خواهد رفت و گردنکشان، [[طاغیان]]، [[یاغیان]] و قدرت‌های زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل [[حق]]، [[تسلیم]] شوند یا از سر راه حرکت [[حق]]، برداشته شوند<ref>ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>.
*این [[آینده]] اگر چه به نظر کسانی که با عادت‌های معمولی خود قضایا را تحلیل می‌کنند، بعید است؛ اما با توجه به اینکه جریان [[زندگی]] [[انسان]] به طرف [[عدل]] و کمال [[زندگی]] انسانی پیش می‌رود؛ همچنین با توجه به اینکه این [[معجزه]] در دوران [[تاریخ]] به صورت ناقص بارها به وقوع پیوست، این استبعاد هم برطرف می‌شود. از جمله مواردی که این [[معجزه]] به وقوع پیوست، [[انقلاب اسلامی]] [[مردم ایران]] بود<ref>ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>.
*با توجه به این توضیحات روشن می‌‌گردد این رکن از [[انتظار]] تنها مخصوص [[مذهب شیعه]] نیست، زیرا [[اعتقاد]] به اینکه سرانجام، این [[دنیا]] طعم [[عدالت]] و زیبایی‌ها را می‌‌چشد فقط در [[مذهب شیعه]] ریشه ندارد، بلکه در تمام [[ادیان]] وجود دارد، تفاوت در این است که در [[مذهب شیعه]] این اتفاق توسط فرد خاصی حاصل می‌‌شود اما در [[مذاهب]] دیگر توسط هر [[نجات دهنده]] می‌‌تواند حاصل شود<ref>ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟؟</ref>.
*بنابراین [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] و روی کار آمدن [[حکومت حق]] و [[عدل مطلق]]، در [[حقیقت]] [[اعتقاد]] به این است که آیندۀ [[دنیا]] یک آیندۀ امیدبخش و مسرت‌بخشی برای همۀ [[انسان]] هاست<ref>ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>.
===[[امید]] [[اشتیاق به وضع مطلوب]]===
*رکن چهارم برای ایجاد مفهوم [[انتظار]] [[اشتیاق]] برای وضع مطلوب است. [[اشتیاق]] داشتن به تحقق جامعۀ [[مهدوی]]، غیر از [[اعتقادی]] است که با [[استدلال]] و صفای [[باطن]] به دست می‌آید. این [[اشتیاق]]، هرچند  اثر آن [[اعتقاد]] است، اما خود [[حقیقت]] دیگری است که [[عقیده]] [[انسان]] را لذت‌بخش می‌‌کند. وقتی یک [[عقیده]] به عرصۀ علاقه و [[اشتیاق]] راه پیدا می‌کند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگ‌ها جاری می‌شود، حیات‌بخش خواهد بود و [[انسان]] با تمام وجود گرمای آن را احساس خواهد کرد<ref>ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref> و این حیات بخشی به این [[علت]] است که [[اشتیاق]]، [[حاکم]] بر تمام فعالیت‌های ذهنی و روحی و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] است، یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و [[دلهره]]، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت مأیوس کننده ای که در آن است نمی‌شود، زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را می‌بیند<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۷-۲۹۸؛ موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۴.</ref> و شاید به همین [[علت]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزش‌ترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۷.</ref>.<ref>ر.ک. رجایی، محبوبه، مؤلفه‌های انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟</ref> اما نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمی‌توان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است<ref>ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>.
===[[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]]===
*آخرین رکن برای ایجاد مفهوم [[انتظار]]، عمل کردن برای به وجود آمدن وضع مطلوب است<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.</ref>، یعنی هر کس به [[میزان]] [[توانایی]] خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع قدم بردارد<ref>ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟؟؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.</ref>. این امر موجب می‌‌شود [[انتظار]] در وجود [[انسان]] [[منتظر]] تثبیت شود<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.</ref> به طوری که شخص [[منتظر]] به واسطۀ روحیۀ با ثباتی که در خود احساس می‌کند هرگز خود را [[تسلیم]] فضای نامناسب نکرده، بلکه درصدد تغییر وضعیت موجود برمی‌آید<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۳۷.</ref>. حال می‌‌خواهد این عمل به هر اندازه ای باشد، زیرا [[اعمال]] [[منتظر]]، نشان دهندۀ [[صداقت]] در [[انتظار]] و مایۀ تقویت [[انتظار]] است<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>.
*به بیان دیگر [[منتظر واقعی]]، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را نمی‌پذیرد و تلاش می‌کند تا زمینه‌های [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] برای [[ظهور امام]] آماده شود. او نه تنها از منظر ویژگی‌های فردی خود، شخصی آماده برای فعالیت در [[عصر غیبت]] است، بلکه [[قدرت]] عمل در مهارت‌های اداری، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] را نیز  دارد. شخص [[منتظر]]، در محدودۀ [[قدرت]] و عمل خویش، تلاش در برپایی جامعه‌ای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] را وظیفۀ خویش می‌داند  و در این راستا از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی‌کند چراکه [[امام صادق]]{{ع}} در [[نقلی]] اهمیت این تلاش و عمل برای تحقق وضع مطلوب که همان جامعۀ [[مهدوی]] است این چنین بیان کرده است: «هر یک از شما باید خود را برای [[خروج قائم]] آماده کند، هر چند با فراهم آوردن تیری باشد»<ref>{{متن حدیث|"لِیُعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً"}}؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۲۰.</ref>.<ref>ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref> این [[روایات]] هرچند اشاره به [[آمادگی]] [[منتظران]] به روز موعد دارد ولی در عین حال بیانگر یک نوع احساس [[دوست]] داشتن نسبت به [[امام عصر]] هم است و همین حُسن هم می‌‌تواند اهرمی برای انجام [[اقدام]] عمل برای وضع مطلوب شود به این بیان که اساساً هیچ احساس و درکی نمی‌تواند تا ابد در حصار عدم واکنش محصور بماند. اگر [[امام عصر]] دوست‌داشتنی است، اگر [[ظهور]] او و تحقق تمام زیبایی‌های [[حاکمیت]] مطلق [[دین]]، [[دوست]] داشتنی است، این [[دوست]] داشتن تا کی می‌تواند محجوب بماند؟ سخن در این است که بتوانیم به وسیلۀ عمل و [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]]، [[دوست]] داشتن خودمان را نشان بدهیم و بتوانیم با عمل به آنچه دوستش داریم، یعنی عمل برای تحقق وضع مطلوب از زمان [[دوران غیبت]] بکاهیم<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>.
*نباید [[منتظر]] بمانیم تا [[آگاهی]] و ارادت قلبی ما به حدی لبریز شود که ناخوداگاه و به صورت طبیعی و خودکار دست به [[اقدام]] و عمل بزنیم. بلکه [[اقدام]] و عمل برای تحقق وضع مطلوب باید مقدمه ارادت و [[محبت]] قلبی ما به [[امام]] باشد<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. از جمله این [[اعمال]] و اقدامات [[افشاگری]] نسبت به قوائد و قوانینی است که سازمان‌های جهانی برای [[انسان‌ها]] [[تبیین]] کرده‌اند، به این صورت که شخص [[منتظر]] با [[افشاگری]] نشان می‌‌دهد سازمان‌هایی که قواعد و [[قوانین]] برای [[بشر]] می‌‌سازند، فقط دنبال توطئه‌اند، نه پاسداری از [[حقوق بشر]]، این شعارهای به ظاهر خیرخواهانه از سوی آنان [[توطئه]] ای بیش نیست، [[توطئه]] ای برای بهره‌کشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]؛ [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود می‌خواهند نشان دهند این سازمان‌های بین‌المللی، حتی دادگاه‌های بین‌المللی، سازمان‌هائی ضعیف و ذلیلی هستند که در [[اختیار]] قدرتمندان [[ظالم]] است و رأیشان فقط در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان است<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>.
*البته باید توجه داشت در زمینۀ [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] [[مقاومت]] ریشۀ اصلی آن است. [[انتظار]] که در چارچوب "[[زمینه‌سازی ظهور]]" خواستار اصالت‌بخشی به مبانی و مؤلفه‌های‌ هویت‌ [[اسلامی]] است؛ می‌تواند در چارچوبی‌ خلّاقانه‌ و بی‌بدیل، به‌ بهسازی‌ عناصر‌ درونی [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و [[پایداری]] نظیر ظلم‌ستیزی‌، صبر‌ و [[ایثار]] [[کمک]] کند. انسداد هویتی ناشی از خودباختگی، غرب‌زدگی، فقدان [[پایداری]] در‌ برابر‌ [[مستکبران]]، نوعی تمایز و تفکیک میان مرزهای‌ [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و خودباختگی را‌ ایجاد‌ می‌کند. [[مقاومت]] و [[فرهنگ]] مقاومتی، در [[دل]] [[انتظار]] و مؤلفه‌های آن نهادینه‌ است‌. [[امید]]، نگاه به [[آینده]] و انتظارِ‌ برطرف‌ شدن‌ مشکلات، [[هموارکننده]] راه‌ مقاومت‌ در رفع آن مشکل‌ است‌. [[امید]] و [[انتظار]] در [[جان]] [[انسان]]، او را در ادامه [[پایداری]] و [[مقاومت]] در برابر سلطه‌ شیطان‌صفتان‌ و [[حکومت]] [[تاریکی]] و اضمحلال، تا رسیدن وعدۀ‌ الهی‌ [[توانمند]] می‌سازد‌. انتظار‌ بدون‌ [[استقامت]] و [[پایداری]] همچون پوسته‌ای‌ بدون مغز و قالبی بی‌محتواست. کسی که در مسیر [[انتظار]] [[صبر]] و [[مقاومت]] را از دست بدهد‌، انتظار‌ را نیز از دست داده است‌. از‌ این‌رو‌، جوهر‌ اصلی‌ [[انتظار]]، "[[مقاومت]] و [[پایداری‌]]" است‌<ref>ر.ک: عرفان، امیرمحسن، فلاح علی آباد، محمدعلی، تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت، ص ۱۵ ـ ۱۶.</ref>.
 
==نتیجه گیری==
*بنابراین ساختار به وجود آمدن [[انتظار]] از دو عنصر تشکیل شده است:
#ریشه که [[هدف]] ایجاد [[انتظار]] است و آن [[تولی]] نسبت به [[خداوند]] و [[دوستان]] [[خداوند]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] [[اولیا]] [[خداوند]] است.
#[[ارکان انتظار]] که شامل: [[اعتراض به وضع موجود]]؛ [[آگاهی از وضع مطلوب]]؛ [[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]؛ [[امید]] [[اشتیاق به وضع مطلوب]] و [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است.
 
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
۱۹٬۴۱۸

ویرایش