پرش به محتوا

انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۲: خط ۵۲:
:::::#[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در [[الغیبة ۱ (کتاب)|کتاب الغیبة]] [[روایت]] کرده است که روزی [[امام صادق]] {{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمود: آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای [[صاحب]] [[عزت و جلال]]، هیچ عملی را جز به آن از [[بندگان]] نمی‌پذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه هیچ [[شایسته]] پرستشی جز [[خداوند]] نیست و اینکه [[محمد]] {{ع}} [[بنده]] و فرستاده او است و [[اقرار]] کردن به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده، و [[ولایت]] ما، و بیزاری از دشمنان‌مان - یعنی [[دشمنان]] [[امامان]] - و [[تسلیم]] شدن به آنان و [[پرهیزکاری]] و تلاش و [[اطمینان]] و [[انتظار قائم]] {{ع}}<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.  
:::::#[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در [[الغیبة ۱ (کتاب)|کتاب الغیبة]] [[روایت]] کرده است که روزی [[امام صادق]] {{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمود: آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای [[صاحب]] [[عزت و جلال]]، هیچ عملی را جز به آن از [[بندگان]] نمی‌پذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه هیچ [[شایسته]] پرستشی جز [[خداوند]] نیست و اینکه [[محمد]] {{ع}} [[بنده]] و فرستاده او است و [[اقرار]] کردن به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده، و [[ولایت]] ما، و بیزاری از دشمنان‌مان - یعنی [[دشمنان]] [[امامان]] - و [[تسلیم]] شدن به آنان و [[پرهیزکاری]] و تلاش و [[اطمینان]] و [[انتظار قائم]] {{ع}}<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.  
:::::#[[ثقة الاسلام کلینی]] در کتاب [[الکافی]] [[روایت]] می‌کند روزی مردی بر [[حضرت]] [[ابوجعفر]] [[امام باقر]] {{ع}} وارد شد و صفحه‌ای در دست داشت. [[حضرت]] به او فرمود: "این نوشته، مناظره‌کننده‌ای است که پرسش دارد از [[دینی]] که عمل در آن مورد قبول است. آن مرد عرض کرد: [[رحمت]] [[خداوند]] بر تو باد. همین را خواسته ام. پس [[حضرت]] [[ابوجعفر]] [[باقر]] {{ع}} فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه [[خدا]] یکی است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و [[رسول]] او است و اینکه [[اقرار]] کنی به آنچه از سوی [[خداوند]] آمده و [[ولایت]] ما [[خاندان]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[تسلیم]] به امر ما و [[پرهیزکاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما که ما را دولتی است که هر وقت [[خداوند]] بخواهد آن را خواهد آورد<ref>الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۸، چاپ چهارم: تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.</ref>.  
:::::#[[ثقة الاسلام کلینی]] در کتاب [[الکافی]] [[روایت]] می‌کند روزی مردی بر [[حضرت]] [[ابوجعفر]] [[امام باقر]] {{ع}} وارد شد و صفحه‌ای در دست داشت. [[حضرت]] به او فرمود: "این نوشته، مناظره‌کننده‌ای است که پرسش دارد از [[دینی]] که عمل در آن مورد قبول است. آن مرد عرض کرد: [[رحمت]] [[خداوند]] بر تو باد. همین را خواسته ام. پس [[حضرت]] [[ابوجعفر]] [[باقر]] {{ع}} فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه [[خدا]] یکی است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و [[رسول]] او است و اینکه [[اقرار]] کنی به آنچه از سوی [[خداوند]] آمده و [[ولایت]] ما [[خاندان]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[تسلیم]] به امر ما و [[پرهیزکاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما که ما را دولتی است که هر وقت [[خداوند]] بخواهد آن را خواهد آورد<ref>الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۸، چاپ چهارم: تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.</ref>.  
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[محمد بن علی]] بن [[موسی بن جعفر بن محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[ابی طالب]] {{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[[امام]]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[محمد بن علی]] بن [[موسی بن جعفر بن محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[ابی طالب]] {{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
::::::[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
::::::[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش