بحث:انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای ظرافتی

پاسخ اجمالی

جایگاه انتظار

دلایل ضرورت انتظار

  • اهمیت و ضرورت دورۀ انتظار را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد:

توجه به معنا و حقیقت انتظار

  • انتظار یک دورۀ آماده‌سازی و زمینه‌سازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. این خاصیت انتظار است که منتظر را وادار می‌کند تا کمبودها را حدس بزند و مانع‌ها را بشناسد و برای زدودن آنها، برنامه بریزد. بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دورۀ انتظار ضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگ‌تر باشد، دورۀ انتظار آن هم گسترده‌تر خواهد بود[۳].

بررسی اوراق زرین تاریخ

فلسفۀ بعثت انبیاء

بشارت‌های قرآن

بحران‌ها و بن‌بست‌ها

  1. بن‌بست علم و صنعت: بشر با انقلاب صنعتی در این خیال بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و رفاه و آسایش خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد علم و صنعت بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های کشتار جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر جهان آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه شکست می‌خورد انسانیت است.
  2. بن‌بست سیاسی: بشر برای اصلاح حاکمیت سیاسی و نجات از گرفتاری حکومت‌های ملوک الطوایفی به حکومت‌های پادشاهی و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع حکومت‌ها به دیکتاتورهای خون آشامی تبدیل شده‌اند که حق آزادی و حیات را از انسان‌ها سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد اندیشه بشری حکومت‌های مبتنی بر دموکراسی بود که در تجربه ثابت گشت مردم از این نوع مترقی حکومت نیز سرخورده و دل سرد شده‌اند[۹].

ارتباط انسان با هستی

  • مطلب دیگری که ظهور منجی و لزوم انتظار آن را ثابت می‌کند این است که انسان با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ انسان را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر آشکار می‌شود نه علم و نه غریزه کفایت لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت آدمی با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده انسان با جهان و هستی ناچار باید انتظار طلایه‌داری الهی را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را رهبری کند[۱۰].

بررسی مواضع دشمنان

روایات ضرورت انتظار

  1. امام جواد(ع) می‌‌فرماید: «همانا قیام کنندۀ از ما اهل بیت همان مهدی است که انتظار او در زمان غیبتش واجب است».[۱۳]
  2. از ابوبصیر روایت شده است، روزی امام صادق(ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند[۱۴]: «...آیا شما را خبر ندهم به چیزی که خداوند عزوجل هیچ عملی را جز به وسیله آن از بندگان قبول نمی‌کند؟! گفتم: آری. فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ کس شایسته پرستش، جز خداوند نیست و اینکه محمد(ص) بنده و فرستادۀ اوست، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما ـ اهل بیت(ع) ـ و تسلیم شدن در برابر دستورات آنان و پرهیزگاری و اجتهاد (کوشش) و صبر و انتظار برای آمدن قائم(ع)..».[۱۵].
  3. در روایتی از امام صادق(ع) یکی از ملاک‌های قبولی اعمال بندگان، انتظار مهدی قائم آل محمد(ع)، عنوان شده است[۱۶]. از این روایات روشن می‌‌شود دین‌داری و بندگی خدا جز به شرط تحقق انتظار قائم، امکان ندارد[۱۷].

نتیجه‌گیری

پاسخ تفصیلی

جایگاه انتظار

دلایل ضرورت انتظار

  • اهمیت و ضرورت دورۀ انتظار را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد:

توجه به معنا و حقیقت انتظار

  • توجه به معنا و حقیقت انتظار: انتظار یک دورۀ آماده‌سازی و زمینه‌سازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. کسانی را می‌بینیم که به پا ایستاده‌اند و راه افتاده‌اند، ولی دورۀ انتظاری نداشته‌اند، گویا چیزی نمی‌خواسته‌اند و تنها بر اساس جو محیط و جریان حاکم به رفتن وادار شده‌اند. اینها بدون انتظار و بدون آماده باش در گام‌های نخست گرفتار شده‌اند و به خودخوری و فرار از خویشتن رسیده‌اند و سرانجام زیر فشار ابهام‌ها و اشکال‌ها، در مرحلۀ فکر و اعتقاد، ظرفیت و تحمل، طرح و برنامه، اجرا و عمل، از کمبود امکانات گرفته تا نیازهای اقتصادی و نیازهای تخصصی و علمی، حتی آمادگی بدنی و توانایی جسمی، به انزوا و فرار از کار و جدایی از عمل روی آورده‌اند. طبیعی است آنها که عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفان زده، فلسفه زده و علم زده و کلاس زده هم بشوند و به دنبال پناه گاهی بگردند. باز هم طبیعی است که به پناهی نرسند و سرگردان بمانند[۲۰].
  • بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دورۀ انتظار ضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگ‌تر باشد، دورۀ انتظار آن هم گسترده‌تر خواهد بود. سنت تغییرناپذیر الاهی، بر این است که ایجاد تغییرات اصلاح گرایانه در گرو سلسله شرایط و زمینه‌های خارجی است و تا همۀ آن شرایط کاملاً تحقق نیابد، امکان رسیدن به هدف وجود ندارد[۲۱].
  • بدین جهت، آیین اسلام پس از یک دورۀ طولانی و چندین قرن، ظهور کرد. جهان در انتظار ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد، آنگاه آخرین پیام آسمانی به واسطه رسول گرامی اسلام (ص) فرستاده شد[۲۲].
  • این خاصیت انتظار است که تو را وادار می‌کند تا کمبودها را حدس بزنی و برای فراهم آوردن آن بکوشی. این خاصیت انتظار است که تو را به آمادگی و حضوری می‌رساند که مانع‌ها را بشناسی و برای زدودن آنها، برنامه بریزی. آنجا که انسان افراد استخوان‌داری را می‌بیند که پس از سال‌ها تحصیل چگونه سر در گم هستند و نمی‌دانند چه کنند و خسته و رنجور و آزرده شده‌اند، به این نتیجه می‌رسد که علت انزوا و خستگی اینها نداشتن دورۀ انتظار است. اینها ندیده آمده‌اند و طبیعی است با دیدن مشکلات، سرگردان شوند یا اینکه تجدید نظر دوباره داشته باشند و از اساس، کارشان را درست کنند و بنیادی پیش بیایند[۲۳].

بررسی اوراق زرین تاریخ

فلسفۀ بعثت انبیاء

بشارت‌های قرآن

بحران‌ها و بن‌بست‌ها

  1. بن‌بست علم و صنعت: بشر با انقلاب صنعتی در این خیال بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و رفاه و آسایش خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد علم و صنعت بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های کشتار جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر جهان آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه شکست می‌خورد انسانیت است.
  2. بن‌بست سیاسی: بشر برای اصلاح حاکمیت سیاسی و نجات از گرفتاری حکومت‌های ملوک الطوایفی به حکومت‌های پادشاهی و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع حکومت‌ها به دیکتاتورهای خون آشامی تبدیل شده‌اند که حق آزادی و حیات را از انسان‌ها سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد اندیشه بشری حکومت‌های مبتنی بر دموکراسی بود که در تجربه ثابت گشت مردم از این نوع مترقی حکومت نیز سرخورده و دل سرد شده‌اند[۳۳].

ارتباط انسان با هستی

  • مطلب دیگری که ظهور منجی و لزوم انتظار آن را ثابت می‌کند این است که انسان با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ انسان را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر آشکار می‌شود نه علم و نه غریزه کفایت لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت آدمی با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند و هستی نظام‌مند به وسیلۀ انعکاس رفتارها انسان را تنبیه می‌کند چه بسا در لحظاتی کوتاه‌مدت، ضربه‌ای را تجربه نکنیم ولی انحراف از نظام هستی در نهایت و درازمدت صدمه‌اش را خواهد زد آن هم صدمه‌ای نه در محدودۀ زندگی دنیا بلکه با نگاهی دینی بر تمام زندگی انسان استمرار دارد. حتی بعد از مرگ نیز این ضرر و زیان دامن‌گیر انسان خواهد بود. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده انسان با جهان و هستی ناچار باید انتظار طلایه‌داری الهی را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را رهبری کند[۳۴].

بررسی مواضع دشمنان

روایات ضرورت انتظار

  1. شیخ مفید در کتاب "الغیبة" به سند خود از ابوبصیر روایت نموده است، روزی امام صادق(ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند[۳۷]: «...آیا شما را خبر ندهم به چیزی که خداوند عزوجل هیچ عملی را جز به وسیله آن از بندگان قبول نمی‌کند؟! گفتم: آری. فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ کس شایسته پرستش، جز خداوند نیست و اینکه محمد(ص) بنده و فرستادۀ اوست، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما ـ اهل بیت(ع) ـ و تسلیم شدن در برابر دستورات آنان و پرهیزگاری و اجتهاد (کوشش) و صبر و انتظار برای آمدن قائم(ع)...». [۳۸]
  2. روزی مردی بر امام باقر(ع) وارد شد و صفحه‌ای در دست داشت. حضرت به او فرمود[۳۹]: «این نوشته، مناظره کننده‌ای است که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول است. آن مرد عرض کرد: رحمت خداوند بر تو باد. همین را خواسته ام. پس امام باقر(ع) فرمود: گواهی دادن به اینکه خدا یکی است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد و اینکه محمد بنده و رسول او است و اینکه اقرار کنی به آنچه از سوی خداوند آمده و ولایت ما خاندان و بیزاری از دشمنان ما و تسلیم به امر ما و پرهیزکاری و فروتنی و انتظار قائم ما که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد». [۴۰] در این دو روایت، انتظار مهدی موعود(ع) از مواردی شمرده شده که اعمال بندگان بدون آن پذیرفته نمی‌شود[۴۱].
  3. عبدالعظیم حسنی روایت می‌کند[۴۲]: بر مولای خود امام جواد(ع) وارد شدم و می‌خواستم از ایشان دربارۀ قائم سؤال کنم که آیا مهدی(ع) خود اوست یا کسی غیر اوست؟! پس آن حضرت، خود شروع به سخن گفتن کرده و به من فرمودند: «ای ابوالقاسم! به درستی که قائم (ع) از ماست و اوست مهدی؛ کسی که واجب است انتظار کشیدن او در زمان غیبتش، و واجب است اطاعتش وقتی که ظهور فرمود، و او سومین (نسل) از فرزندان من است».[۴۳] تعبیر وجوب در فرمایش حضرت جواد(ع) نشان دهندۀ ضرورت انتظار در زمان غیبت امام است و نتیجه‌ای که از آن به دست می‌آید این است که دین‌داری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ انتظار قائم ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است نباید از این امر واجب غفلت ورزد[۴۴].

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص ۲۲۳؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۱۲؛ نصرآبادی، علی باقی، نفش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۲۱.
  2. ر.ک. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار چیست منتظر کیست؟، ص ۱۶ ـ ۱۸.
  3. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳ ـ ۲۷.
  4. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  5. ر.ک. ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ص ۲۰۰.
  6. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  7. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  8. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  9. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  10. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  11. به نقل از: مجله بازتاب اندیشه، خرداد ۸۰، ص ۱۹۳ (مجله موعود، ش ۲۵ و ۲۶).
  12. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸.
  13. «"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"»؛ کمال الدین، ج ۲؛ ص ۲۷۷.
  14. «"أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏(ع)..."»؛ الغیبه(نعمانی)، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
  15. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۲۱.
  16. الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰
  17. ر.ک. هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۰.
  18. ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص ۲۲۳؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۱۲؛ نصرآبادی، علی باقی، نفش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۲۱.
  19. ر.ک. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار چیست منتظر کیست؟، ص ۱۶ ـ ۱۸.
  20. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳-۲۷.
  21. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳-۲۷.
  22. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳-۲۷.
  23. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳-۲۷.
  24. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  25. ر.ک. ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ص ۲۰۰.
  26. امام صادق (ع) به راوی فرمود: آیا ملاک قبولی اعمال بندگان را به شما خبر دهم؟ راوی گفت: آری. امام فرمود: آنها عبارت است از... و انتظار مهدی قائم آل محمد (ع)» (الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰).
  27. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳-۲۷.
  28. رسالت تشیع در دنیای امروز، صص ۲۵ - ۳۵.
  29. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  30. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  31. «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده‏اند و کارهای شایسته کرده‏اند وعده داد که در روی زمین جانشین دیگرانشان کند، هم چنان که مردمی را که پیش از آنها بودند جانشین دیگران کرد. و دینشان را- که خود برایشان پسندیده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ایمنی بدل کند. مرا می‏پرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمی‏کنند. و آنها که از این پس ناسپاسی کنند، نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
  32. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  33. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  34. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  35. به نقل از: مجله بازتاب اندیشه، خرداد ۸۰، ص ۱۹۳ (مجله موعود، ش ۲۵ و ۲۶).
  36. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳-۲۷.
  37. «"أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏(ع)..."»؛ الغیبه(نعمانی)، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
  38. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸؛ نصرآبادی، علی باقی، نفش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۲۱.
  39. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳: «"دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ مَعَهُ صَحِيفَةٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ صَحِيفَة مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ هَذَا الَّذِي أُرِيدُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"»
  40. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸.
  41. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸.
  42. «"یَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی‏..."»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۷۰، ح ۱، باب ۳۶.
  43. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸.
  44. ر.ک. هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۰.
  45. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸.