فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله): تفاوت میان نسخهها
فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۷
، ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال'
جز (ربات: جایگزینی ردهٔ مقالهشناسى دانشنامه مجازی امامت و ولایت به زبان فارسی با مقاله فارسی) |
جز (جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==چکیده مقاله== | ==چکیده مقاله== | ||
*نویسنده در ابتدای چکیده مقاله مینویسد: « یکی از فرهنگهای زمان جاهلی این بودکه علم و ارتباط با غیب را منحصر به جن یا ملک میدانستند، این مسئله باعث شد تادر آغاز پیامبری [[پیامبر|حضرت محمد]]{{صل}}، این که به پیامبر [[وحی]] میشود و ایشان با حقائق غیبی در ارتباط هستند باعدم پذیرش از سوی مردم مواجه شود و یا حتی ایشان را متهم به جادوگری و کهانت میکردند. و [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} همیشه با این | *نویسنده در ابتدای چکیده مقاله مینویسد: « یکی از فرهنگهای زمان جاهلی این بودکه علم و ارتباط با غیب را منحصر به جن یا ملک میدانستند، این مسئله باعث شد تادر آغاز پیامبری [[پیامبر|حضرت محمد]]{{صل}}، این که به پیامبر [[وحی]] میشود و ایشان با حقائق غیبی در ارتباط هستند باعدم پذیرش از سوی مردم مواجه شود و یا حتی ایشان را متهم به جادوگری و کهانت میکردند. و [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} همیشه با این سؤال مواجه بودند که چرا ملک نیستند و اینکه چرا خداوند ملکی را بر مردم نفرستاده است؟ تا اینکه در اثر کثرت آیات و معجزات، نبوت ایشان پذیرفته شد و در نتیجه، آگاهى از غیب ـ در نظر جامعه ـ به [[پیامبر]]{{صل}} منحصر شد. البته این عدم پذیرش به دوران حضور [[پیامبر]]{{صل}} در [[مکه]] محدود نشده و در دوران حضور ایشان در [[مدینه]] نیز وجود برخی سؤالات از سوی اطرافیان و اصحاب نبوی حکایت از تردید برخی مسلمانان در موردارتباط [[پیامبر]]{{صل}} با [[غیب]] دارد. اگرچه بسیارى از این تردیدها ناشى از بیایمانى است، اما ابراز علنى آنها در میان جمع و یا در محضر [[پیامبر|رسولالله]]{{صل}} نشان دهنده مساعد بودن زمینههاى فکرى و فرهنگى این انکارها و اعجابهااست ». | ||
*نویسنده در ادامه چکیده مینویسد: « این زمینة فکرى و اجتماعى، موجب شد که پس از رحلت [[پیامبر]]{{صل}}، پذیرش موضوع اتصال [[امام]] به [[وحى]] و اطلاع وى از غیب با مشکلاتى جدى روبهرو باشد. بعد از رحلت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} به دلیل [[ختم نبوت]]، تلقى عمومى این بود که ارتباط با وحى به صورت کلى قطع شده است. در مراحل اولیه بعد از [[پیامبر]]{{صل}} تلقى جامعه از جانشینى و وصایت، بیشتر در عرصه سیاسى، تفسیر و فهم میشد و به شئون علمى خلیفه و وصى، چندان توجه نمیشد. البته منظور این نیست که [[پیامبر]]{{صل}} یا آیات قرآن به این مهم اشاره نکرده بودند؛ بلکه توجه جامعه به این ابعاد از شخصیت خلیفة [[پیامبر]]{{صل}} جلب نشده بود. | *نویسنده در ادامه چکیده مینویسد: « این زمینة فکرى و اجتماعى، موجب شد که پس از رحلت [[پیامبر]]{{صل}}، پذیرش موضوع اتصال [[امام]] به [[وحى]] و اطلاع وى از غیب با مشکلاتى جدى روبهرو باشد. بعد از رحلت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} به دلیل [[ختم نبوت]]، تلقى عمومى این بود که ارتباط با وحى به صورت کلى قطع شده است. در مراحل اولیه بعد از [[پیامبر]]{{صل}} تلقى جامعه از جانشینى و وصایت، بیشتر در عرصه سیاسى، تفسیر و فهم میشد و به شئون علمى خلیفه و وصى، چندان توجه نمیشد. البته منظور این نیست که [[پیامبر]]{{صل}} یا آیات قرآن به این مهم اشاره نکرده بودند؛ بلکه توجه جامعه به این ابعاد از شخصیت خلیفة [[پیامبر]]{{صل}} جلب نشده بود. |