دین سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←دین سفیانی چیست؟
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
===دین [[سفیانی]] چیست؟=== | ===دین [[سفیانی]] چیست؟=== | ||
*روایاتی را که به [[دین]] [[سفیانی]] پرداختهاند، به سه دسته میتوان تقسیم کرد: | *روایاتی را که به [[دین]] [[سفیانی]] پرداختهاند، به سه دسته میتوان تقسیم کرد: | ||
#[[سفیانی]] نصرانی است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]،[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ | #[[سفیانی]] نصرانی است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]،[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص ۲۳۵.</ref> [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند:<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۲۴، ابن صفار، حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۹: «وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب»</ref> «... و [[خروج سفیانی]] با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست.»<ref>ر.ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص ۲۳۵.</ref> این [[روایت]] بر نصرانی بودن [[سفیانی]] دلالت دارد. | ||
#[[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت میگرود.<ref>ر.ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> | #[[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت میگرود.<ref>ر.ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> | ||
#[[سفیانی]]، [[مسلمان]] است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]،[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند:<ref>عقد الدرر، ب ۴، ف ۲، ص۹۰: «وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ»</ref> «... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] میروند و به او میگویند: سزاوار نیست تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا [[ذلت]] [[مردم]] و فتنههایی که آنان را فراگرفته، نمی بینی؟ از [[خدا]] بترس و [[خروج]] کن، آیا دینت را [[یاری]] نمیکنی؟» این [[روایت]] تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد.<ref>ر.ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرمودند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۱۸، ب ۱۸، ح۱۸: «السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط»</ref> «[[سفیانی]] ... [[خدا]] را هرگز [[عبادت]] نکرده و هیچ گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است.» در این [[روایت]] [[حقیقت اسلام]] از او نفی شده، اما از ظاهر آن نمی توان استفاده کرد [[مسلمان]] نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آنجا که [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده، میتوان فهمید که [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آنجا که کشوری [[اسلامی]] است، میتواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد.<ref>ر.ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> | #[[سفیانی]]، [[مسلمان]] است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]،[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند:<ref>عقد الدرر، ب ۴، ف ۲، ص۹۰: «وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ»</ref> «... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] میروند و به او میگویند: سزاوار نیست تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا [[ذلت]] [[مردم]] و فتنههایی که آنان را فراگرفته، نمی بینی؟ از [[خدا]] بترس و [[خروج]] کن، آیا دینت را [[یاری]] نمیکنی؟» این [[روایت]] تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد.<ref>ر.ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرمودند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۱۸، ب ۱۸، ح۱۸: «السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط»</ref> «[[سفیانی]] ... [[خدا]] را هرگز [[عبادت]] نکرده و هیچ گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است.» در این [[روایت]] [[حقیقت اسلام]] از او نفی شده، اما از ظاهر آن نمی توان استفاده کرد [[مسلمان]] نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آنجا که [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده، میتوان فهمید که [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آنجا که کشوری [[اسلامی]] است، میتواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد.<ref>ر.ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> |