بحث:ارکان انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←نتیجه گیری
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
#ریشه که [[هدف]] ایجاد [[انتظار]] است و آن [[تولی]] نسبت به [[خداوند]] و [[دوستان]] [[خداوند]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] [[اولیا]] [[خداوند]] است. | #ریشه که [[هدف]] ایجاد [[انتظار]] است و آن [[تولی]] نسبت به [[خداوند]] و [[دوستان]] [[خداوند]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] [[اولیا]] [[خداوند]] است. | ||
#[[ارکان انتظار]] که شامل: [[اعتراض به وضع موجود]]؛ [[آگاهی از وضع مطلوب]]؛ [[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]؛ [[امید]] [[اشتیاق به وضع مطلوب]] و [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است. | #[[ارکان انتظار]] که شامل: [[اعتراض به وضع موجود]]؛ [[آگاهی از وضع مطلوب]]؛ [[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]؛ [[امید]] [[اشتیاق به وضع مطلوب]] و [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است. | ||
==پاسخ تفصیلی== | |||
==[[تولی]] و [[تبری]] ریشه و [[هدف]] [[انتظار]]== | |||
*وجود [[انتظار]] و یا به عبارتی وجود تمام [[احکام دینی]] منوط به هدفی [[عظیم]] در [[جان]] [[مسلمانان]] است، هدفی که ریشۀ تمامی [[احکام]] اعم از [[احکام]] تکلیفی و وضعی است و آن [[تولی]] نسبت به [[خدا]] و [[دوستان]] او و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خداوند]] و [[دشمنان]] [[اولیاء]] [[خداوند]] است؛ چراکه [[تولی]] و [[تبری]] مبدأ همۀ کنشها و واکنشها و اثرگذاری و اثرپذیریهاست و تعیین کنندۀ [[منش]] و روش فرد در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمام به این موضوع دارد که شخص در [[زندگی]] خود به چه کسی یا به چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] چه کسی سرسپرده است. چنانکه [[پیامبر]] برای [[نجات]] [[مسلمین]] [[تولی]] [[مسلمین]] را فقط مخصوص [[امامان]] بعد از خود و [[تبری]] را برای [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] لحاظ کرده است و در [[نقلی]] میفرماید: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی]] [[نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ بزند و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|"مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه"}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref> چراکه [[امامان معصوم]] [[مظهر]] همۀ [[خوبیها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همۀ [[بدیها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبیها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: «ما ریشۀ همه خوبیهاییم و همۀ [[خوبیها]] از شاخ و برگ ماست. از جملل [[خوبیها]] یگانهپرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همل بدیهاست و همۀ [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغگویی]]، [[تنگنظری]]، [[سخنچینی]] و.... از آن جمله است»<ref>{{متن حدیث|"نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِیءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِیرِ وَ تَعَهُّد الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ وَ الْقَطِیعَةُ وَ أَکْلُ الرِّبَا وَ أَکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ بِغَیْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّی الْحُدُودِ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکُوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ کُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِکَ مِنَ الْقَبِیحِ فَکَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَیْرِنَا"}}؛ کافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>. | |||
*بنابراین، همه [[منتظران راستین]] [[وظیفه]] دارند [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. چراکه اگر [[شناخت]] و [[معرفت]] نباشد نمیتوانند، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ بزنند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری کنند<ref>.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>. میتوان گفت [[ولایتورزی]] و [[برائتجویی]] دو ریشۀ اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را میتوان از جملۀ [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. باید توجه داشت مصادیق برای [[تولی]] به [[معصومین]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] آنان فروان است و از مصادیقی که داخل مجموعۀ [[تولی]] و [[تبری]] وجود دارد [[انتظار فرج]] نمونه ای از آن محسوب میشود<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.</ref>. | |||
==[[ارکان انتظار]]== | |||
*[[انتظار]] دارای چندین رکن است که عبارتند از<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۲۹۳.</ref>: | |||
===[[اعتراض به وضع موجود]]=== | |||
*اولین رکن [[انتظار]] [[اعتراض به وضع موجود]] است<ref>ر.ک. باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص: ۱۰۴.</ref>: بدون تردید وضع موجود در [[عصر غیبت]]، دارای کاستیهایی است، این کاستیها به طور عمده از نبود ظاهری [[امام]] ناشی شده است. [[منتظر واقعی]]، به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]] وضع موجود را نمیپذیرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref>. [[منتظر راستین]]، کسی است که به سبب [[محروم]] بودن از [[حضور ظاهری امام]]، وضع موجود را بر نمیتابد بلکه [[محروم]] بودن جامعۀ بشری از [[نعمت]] [[حضور ظاهری امام]] نیز او را [[آزار]] میدهد. او بر خود لازم میداند همۀ عواملی که باعث [[غیبت]] آن [[حضرت]] شده است را به اندازه [[توان]] خود برطرف کند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.</ref> و این، شروع پدید آمدن اولین رکن اساسی برای ساخت مفهوم [[انتظار فرج]] است یعنی [[اعتراض به وضع موجود]]. کسی که از وضع موجود [[راضی]] باشد، نمیتواند [[منتظر]] وضعیتی دیگر، که بهتر است باشد، حتی کسی که وضع موجودش با مقدار مختصری تغییر، بهبود مییابد و به وضع موجود معترض نیست، نمیتوان او را [[منتظر]] نامید<ref>ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>، چراکه [[اعتراض به وضع موجود]] فقط برای بهبود وضیعت شخصی [[منتظران]] نیست، بلکه اعتراضی میتواند جزء [[ارکان انتظار]] باشد که نگاهش جهانی باشد یعنی مخاطبانش سردمداران [[ظالم]] [[جهان]] باشد، به عبارتی [[اعتراض به وضع موجود]] یعنی [[اعتراض]] به ابراز [[قدرت]] [[زمامداران]] خودسر که با سختگیریهای بیمورد خود [[زندگی]] را به کام [[مردم]] [[مستضعف]] تلخ و ناگوار کردهاند. [[اعتراض]] به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و [[ارزش انسانی]] را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده میگیرند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>. | |||
*بنابراین [[اعتراض]] در هر درجهای که باشد، از تنفر نسبت به آنچه هست، تا علاقۀ شدید به آنچه که نیست و باید باشد، عنصر اول [[ارکان انتظار]] محسوب میشود؛ زیرا عدم [[قناعت]] به داشتهها، [[انسان]] را سرگردان رسیدن به نداشتهها میکند و این سرگردانی و تلاش برای داشتن که معمولاً با [[امید]] به یافتن همراه است، یعنی آغاز پیدایش [[انتظار]] در [[روح]] [[سرکش]] [[انسان]]<ref>.ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. | |||
===[[آگاهی از وضع مطلوب]]=== | |||
*دومین رکن تشکیل دهندۀ مفهوم [[انتظار]] [[آگاهی]] به وضع مطلوب است<ref>ر.ک. دیرباز، عسکر، روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر، ص: ۱۱۶.</ref>، حاصل شدن این رکن، احتیاج به مقدمه ای دارد و آن [[شناخت]] [[منتظر]] نسبت به ابعاد روحی روانی [[انسان]] هاست، یعنی بداند وضع موجودی که در [[جهان]] [[حاکم]] است و شرایطی که در آن [[زندگی]] میکند، با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسبی ندارد و این [[شناخت]] تنها در صورتی به دست میآید که [[آدمی]] ابتدا شرایط موجود جامعۀ خود و شرایط جامعۀ [[موعود]] را به درستی بشناسد<ref>.ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱؛ انسان موجود منتظر.</ref> زیرا [[آگاهی]] نداشتن از وضع مطلوب، نمیتواند [[منتظرین]] را به وضع موجود معترض کند و تحقق این امر ([[اعتراض به وضع موجود]]) تنها با [[آگاهی]] از ویژگی جامعۀ [[مهدوی]] محقق میشود<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>، [[جامعه]] ای که در آن تمامی [[مردم]] طعم خوش [[عدالت]] را [[حس]] کنند<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱ و انسان موجود منتظر.</ref>، در غیر این صورت کسی که به [[زندگی]] در شرایط تلخ عادت کند و از امکان برخورداری از یک [[زندگی]] [[عالی]] غافل شود، دیگر نمیتواند [[منتظر]] وضعیت بهتر باشد. چنین انسانی تمام کاستیهای حیات فردی و [[اجتماعی]] خود را میپذیرد و آنها را اجتنابناپذیر تلقی میکند<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. البته این [[آگاهی]] به هیچ وجه به صورت تمام برای شخص [[منتظر]] حاصل نمیشود چراکه بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه میتوان وضع مطلوب را در [[آینده]] ارزیابی کرد؟<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref> اما همین دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] که روزی [[روشنایی]] و [[عدالت]] سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، میتواند جزء ارکان به وجود آمدن مفهوم [[انتظار]] باشد<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>. | |||
*بنابراین کسی که [[منتظر]] است، باید در کنار [[اعتراض به وضع موجود]]، تصوری از وضع مطلوب نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند اساساً احساس [[انتظار]]، به [[معرفت]] نسبت به وضعیت مطلوب بسیار وابسته است؛ به حدی که میتوان گفت یکی از راههای تقویت [[روحیه انتظار]]، افزایش این [[معرفت]] است<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷؛پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱؛ انسان موجود منتظر.</ref>. | |||
===[[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]=== | |||
*رکن سوم [[انتظار]]، [[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]] است. این [[اعتقاد]] با دو پیش فرض حاصل میشود [[آگاهی]] به وضع مطلوب و جزم به این [[آگاهی]]. به این ترتیب تعریف از [[اعتقاد]]، نقش اساسی دیگری برای شکل گیری [[ارکان انتظار]] ایجاد میکند<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>؛ زیرا [[انسان]]، به [[دلیل]] دارا بودن ظرفیتهای فراوان، همواره برای رشد [[فکری]] و [[معنوی]] خود در تلاش است و چون این امر در [[زمان غیبت]] به [[دلیل]] نبودن [[امام]] بسیار سخت یا شاید بتوان گفت در مواقعی ناممکن است، به همین [[دلیل]] با [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای مطلوب به [[انتظار فرج]] مینشیند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴؛ احمدی، علی اصغر، شیوههای ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، ص ۱۴۹-۱۵۳.</ref>. [[اعتقاد]] به [[آینده]] ای که در آن [[مردم]] [[جهان]] از [[بیدادگری]]، [[استبداد]] و فشار [[نجات]] پیدا میکنند و [[اضطراب]] ها، [[ناامنیها]] و افکارهای خبیث ضد انسانی از بین میرود<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>. آن [[آینده]]، ممکن است خیلی نزدیک و یا خیلی دور باشد اما به هر حال قطعی است، این بساط [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] و زورگویی، که امروز در [[دنیا]] هست، برچیده خواهد شد و این وضعی که [[مستکبران]] در [[دنیا]] به وجود آوردهاند روزی از بین خواهد رفت و گردنکشان، [[طاغیان]]، [[یاغیان]] و قدرتهای زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل [[حق]]، [[تسلیم]] شوند یا از سر راه حرکت [[حق]]، برداشته شوند<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>. | |||
*این [[آینده]] اگر چه به نظر کسانی که با عادتهای معمولی خود قضایا را تحلیل میکنند، بعید است؛ اما با توجه به اینکه جریان [[زندگی]] [[انسان]] به طرف [[عدل]] و کمال [[زندگی]] انسانی پیش میرود؛ همچنین با توجه به اینکه این [[معجزه]] در دوران [[تاریخ]] به صورت ناقص بارها به وقوع پیوست، این استبعاد هم برطرف میشود. از جمله مواردی که این [[معجزه]] به وقوع پیوست، [[انقلاب اسلامی]] [[مردم ایران]] بود<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>. | |||
*با توجه به این توضیحات روشن میگردد این رکن از [[انتظار]] تنها مخصوص [[مذهب شیعه]] نیست، زیرا [[اعتقاد]] به اینکه سرانجام، این [[دنیا]] طعم [[عدالت]] و زیباییها را میچشد فقط در [[مذهب شیعه]] ریشه ندارد، بلکه در تمام [[ادیان]] وجود دارد، تفاوت در این است که در [[مذهب شیعه]] این اتفاق توسط فرد خاصی حاصل میشود اما در [[مذاهب]] دیگر توسط هر [[نجات دهنده]] میتواند حاصل شود<ref>ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟؟</ref>. | |||
*بنابراین [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] و روی کار آمدن [[حکومت حق]] و [[عدل مطلق]]، در [[حقیقت]] [[اعتقاد]] به این است که آیندۀ [[دنیا]] یک آیندۀ امیدبخش و مسرتبخشی برای همۀ [[انسان]] هاست<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>. | |||
===[[امید]] [[اشتیاق به وضع مطلوب]]=== | |||
*رکن چهارم برای ایجاد مفهوم [[انتظار]] [[اشتیاق]] برای وضع مطلوب است. [[اشتیاق]] داشتن به تحقق جامعۀ [[مهدوی]]، غیر از [[اعتقادی]] است که با [[استدلال]] و صفای [[باطن]] به دست میآید. این [[اشتیاق]]، هرچند اثر آن [[اعتقاد]] است، اما خود [[حقیقت]] دیگری است که [[عقیده]] [[انسان]] را لذتبخش میکند. وقتی یک [[عقیده]] به عرصۀ علاقه و [[اشتیاق]] راه پیدا میکند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگها جاری میشود، حیاتبخش خواهد بود و [[انسان]] با تمام وجود گرمای آن را احساس خواهد کرد<ref>ر.ک. پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref> و این حیات بخشی به این [[علت]] است که [[اشتیاق]]، [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و روحی و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] است، یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و [[دلهره]]، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت مأیوس کننده ای که در آن است نمیشود، زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را میبیند<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۲۹۷-۲۹۸؛ موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۴.</ref> و شاید به همین [[علت]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزشترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۷.</ref>.<ref>ر.ک. رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟</ref> اما نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، [[اعتماد]] و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است<ref>ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.</ref>. | |||
===[[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]]=== | |||
*آخرین رکن برای ایجاد مفهوم [[انتظار]]، عمل کردن برای به وجود آمدن وضع مطلوب است<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۳۷.</ref>، یعنی هر کس به [[میزان]] [[توانایی]] خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع قدم بردارد<ref>ر.ک. مهریزی، مهدی، انتظار آمیخته با جان و روح آدمی، ص؟؟؟؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.</ref>. این امر موجب میشود [[انتظار]] در وجود [[انسان]] [[منتظر]] تثبیت شود<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۳۷.</ref> به طوری که شخص [[منتظر]] به واسطۀ روحیۀ با ثباتی که در خود احساس میکند هرگز خود را [[تسلیم]] فضای نامناسب نکرده، بلکه درصدد تغییر وضعیت موجود برمیآید<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۳۷.</ref>. حال میخواهد این عمل به هر اندازه ای باشد، زیرا [[اعمال]] [[منتظر]]، نشان دهندۀ [[صداقت]] در [[انتظار]] و مایۀ تقویت [[انتظار]] است<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. | |||
*به بیان دیگر [[منتظر واقعی]]، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را نمیپذیرد و تلاش میکند تا زمینههای [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] برای [[ظهور امام]] آماده شود. او نه تنها از منظر ویژگیهای فردی خود، شخصی آماده برای فعالیت در [[عصر غیبت]] است، بلکه [[قدرت]] عمل در مهارتهای اداری، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] را نیز دارد. شخص [[منتظر]]، در محدودۀ [[قدرت]] و عمل خویش، تلاش در برپایی جامعهای مطابق با معیارهای [[مهدوی]] را وظیفۀ خویش میداند و در این راستا از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمیکند چراکه [[امام صادق]]{{ع}} در [[نقلی]] اهمیت این تلاش و عمل برای تحقق وضع مطلوب که همان جامعۀ [[مهدوی]] است این چنین بیان کرده است: «هر یک از شما باید خود را برای [[خروج قائم]] آماده کند، هر چند با فراهم آوردن تیری باشد»<ref>{{متن حدیث|"لِیُعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً"}}؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۲۰.</ref>.<ref>ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref> این [[روایات]] هرچند اشاره به [[آمادگی]] [[منتظران]] به روز موعد دارد ولی در عین حال بیانگر یک نوع احساس [[دوست]] داشتن نسبت به [[امام عصر]] هم است و همین حُسن هم میتواند اهرمی برای انجام [[اقدام]] عمل برای وضع مطلوب شود به این بیان که اساساً هیچ احساس و درکی نمیتواند تا ابد در حصار عدم واکنش محصور بماند. اگر [[امام عصر]] دوستداشتنی است، اگر [[ظهور]] او و تحقق تمام زیباییهای [[حاکمیت]] مطلق [[دین]]، [[دوست]] داشتنی است، این [[دوست]] داشتن تا کی میتواند محجوب بماند؟ سخن در این است که بتوانیم به وسیلۀ عمل و [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]]، [[دوست]] داشتن خودمان را نشان بدهیم و بتوانیم با عمل به آنچه دوستش داریم، یعنی عمل برای تحقق وضع مطلوب از زمان [[دوران غیبت]] بکاهیم<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. | |||
*باید توجه کرد نباید [[منتظر]] بمانیم تا [[آگاهی]] و ارادت قلبی ما به حدی لبریز شود که ناخوداگاه و به صورت طبیعی و خودکار دست به [[اقدام]] و عمل بزنیم. بلکه [[اقدام]] و عمل برای تحقق وضع مطلوب باید مقدمه ارادت و [[محبت]] قلبی ما به [[امام]] باشد<ref>ر.ک. پناهیان، علیرضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.</ref>. از جمله این [[اعمال]] و اقدامات [[افشاگری]] نسبت به قوائد و قوانینی است که سازمانهای جهانی برای [[انسانها]] [[تبیین]] کردهاند، به این صورت که شخص [[منتظر]] با [[افشاگری]] نشان میدهد سازمانهایی که قواعد و [[قوانین]] برای [[بشر]] میسازند، فقط دنبال توطئهاند، نه پاسداری از [[حقوق بشر]]، این شعارهای به ظاهر خیرخواهانه از سوی آنان [[توطئه]] ای بیش نیست، [[توطئه]] ای برای بهرهکشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]؛ [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود میخواهند نشان دهند این سازمانهای بینالمللی، حتی دادگاههای بینالمللی، سازمانهائی ضعیف و ذلیلی هستند که در [[اختیار]] قدرتمندان [[ظالم]] است و رأیشان فقط در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان است<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>. | |||
==نتیجه گیری== | |||
*بنابراین ساختار به وجود آمدن [[انتظار]] از دو عنصر تشکیل شده است: | |||
#ریشه که [[هدف]] ایجاد [[انتظار]] است و آن [[تولی]] نسبت به [[خداوند]] و [[دوستان]] [[خداوند]] و [[تبری]] نسبت به [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] [[اولیا]] [[خداوند]] است. | |||
#[[ارکان انتظار]] که شامل: [[اعتراض به وضع موجود]]؛ [[آگاهی از وضع مطلوب]]؛ [[اعتقاد به تحقق وضع مطلوب]]؛ [[امید]] [[اشتیاق به وضع مطلوب]] و [[اقدام برای تحقق وضع مطلوب]] است. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |