ناخشنودی از تقدیر الهی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'مؤمن حقیقی' به 'مؤمن حقیقی'
جز (جایگزینی متن - 'مؤمن حقیقی' به 'مؤمن حقیقی') |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
*ضعیفترین مراتب این [[رذیلت]]، [[نارضایتی]] [[قلب]] و یا کراهت آن نسبت به مقدّرات [[الهی]] است. این مقدّرات میتواند هر دو دسته امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] را در برگرفته، آنها را شامل شود. بنابراین کسی که نسبت به [[تکالیف شرعی]] احساس ناخوشایندی داشته آنها را بر خود سخت و سنگین مییابد، در نظر [[اهل دل]] در [[حقیقت]] ربوبیّت [[تشریعی]] [[حضرت حق]] را نکار کرده است. [[اهل دل]] [[گناه]] این مطلب را بسیار سنگین میدانند، و متّصفان به آن را در سرحدّ [[کفر]] میانگارند. با این همه امّا متأسّفانه [[قرآن کریم]] [[شهادت]] میدهد، که این [[رذیلت]] در میان [[مردم]] بسیار شایع است و تنها شماری اندک از آنان از دام آن دستهاند: {{متن قرآن|وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۸۰-۸۱.</ref>. | *ضعیفترین مراتب این [[رذیلت]]، [[نارضایتی]] [[قلب]] و یا کراهت آن نسبت به مقدّرات [[الهی]] است. این مقدّرات میتواند هر دو دسته امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] را در برگرفته، آنها را شامل شود. بنابراین کسی که نسبت به [[تکالیف شرعی]] احساس ناخوشایندی داشته آنها را بر خود سخت و سنگین مییابد، در نظر [[اهل دل]] در [[حقیقت]] ربوبیّت [[تشریعی]] [[حضرت حق]] را نکار کرده است. [[اهل دل]] [[گناه]] این مطلب را بسیار سنگین میدانند، و متّصفان به آن را در سرحدّ [[کفر]] میانگارند. با این همه امّا متأسّفانه [[قرآن کریم]] [[شهادت]] میدهد، که این [[رذیلت]] در میان [[مردم]] بسیار شایع است و تنها شماری اندک از آنان از دام آن دستهاند: {{متن قرآن|وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بیگمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۸۰-۸۱.</ref>. | ||
*در کنار منکران [[ربوبیت]] [[تشریعی]] [[حضرت حق]]، کسانی قرار دارند که نسبت به ربوبیّت [[تکوینی]] او انکاری در [[دل]] میپرورانند. اینان کسانی هستند که نسبت به اموری که در عالم مادی بر آنان میرود، ناخرسندند و از [[تقدیر الهی]] در این زمینهها احساس [[رضایت]] نمیکنند. | *در کنار منکران [[ربوبیت]] [[تشریعی]] [[حضرت حق]]، کسانی قرار دارند که نسبت به ربوبیّت [[تکوینی]] او انکاری در [[دل]] میپرورانند. اینان کسانی هستند که نسبت به اموری که در عالم مادی بر آنان میرود، ناخرسندند و از [[تقدیر الهی]] در این زمینهها احساس [[رضایت]] نمیکنند. | ||
*[[گناه]] این مطلب نیز به نظر [[اهل دل]] بسیار سنگین است، چه این مسأله در واقع از سویی به [[انکار]] [[حکمت]] کامل [[الهی]] باز میگردد، و از سویی دیگر به آنکه [[بنده]] چیزی جز از آنچه [[حضرت حق]] خواسته را طلب مینماید. در این میان [[مؤمن | *[[گناه]] این مطلب نیز به نظر [[اهل دل]] بسیار سنگین است، چه این مسأله در واقع از سویی به [[انکار]] [[حکمت]] کامل [[الهی]] باز میگردد، و از سویی دیگر به آنکه [[بنده]] چیزی جز از آنچه [[حضرت حق]] خواسته را طلب مینماید. در این میان [[مؤمن حقیقی]] کسی است که آنچه را او - جلَّ وعلا!- میخواهد طلب میکند، و از آنچه او بیزار است ابراز بیزاری مینماید. این [[مؤمن]] در شمار اَخصّ [[خواصّ]] [[امّت]] قرار دارد: {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید» سوره تکویر، آیه ۲۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۸۱.</ref>. | ||
===مرتبه دوّم=== | ===مرتبه دوّم=== | ||
*مرتبه میانه این [[رذیلت]]، آن است که [[آدمی]] آنچه در [[قلب]] دارد را بر زبان نیز جاری سازد. در این صورت هم [[قلب]] نسبت به [[مقدرات الهی]] ناخرسند است، و هم زبان نسبت به آن معترض. کمترین حدّ این [[اعتراض]] نیز آن است که [[آدمی]] با تکرار کلماتی نظیر "ای کاش..." و "چه بسا اگر چنین میشد..."، از وضعیّت موجود خود ابراز ناخرسندی کند؛ از همین رو است که بنابر آنچه در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] شده، ایشان هیچگاه چنین کلماتی را بر زبان [[مبارک]] خود جاری نساختند. دریغ که این الفاظ در زبان [[مردم]] و حتّی [[خواصّ]] آنان بسیار پرکاربرد است، و افسوس که [[شاعران]] در بهکار بردن این کلمات [[زیادهروی]] کردهاند. اینان برای آنکه [[نارضایتی]] خود را از [[تدبیر]] و [[تقدیر الهی]] نشان دهند، گاه فلک را [[سرزنش]] میکنند، گاه [[دنیا]] را، و گاه [[مردمان]] را! چه در هراسند که [[نارضایتی]] خود از [[تقدیر الهی]] را مستقیماً به نمایش گذارند. واضح است که [[اهل دل]] تمامی این مطالب را در شمار [[کفر]] دانسته متّصفان به آن را از درجاتی از [[کفر]] برخوردار میدانند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۸۱-۸۲.</ref>. | *مرتبه میانه این [[رذیلت]]، آن است که [[آدمی]] آنچه در [[قلب]] دارد را بر زبان نیز جاری سازد. در این صورت هم [[قلب]] نسبت به [[مقدرات الهی]] ناخرسند است، و هم زبان نسبت به آن معترض. کمترین حدّ این [[اعتراض]] نیز آن است که [[آدمی]] با تکرار کلماتی نظیر "ای کاش..." و "چه بسا اگر چنین میشد..."، از وضعیّت موجود خود ابراز ناخرسندی کند؛ از همین رو است که بنابر آنچه در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] شده، ایشان هیچگاه چنین کلماتی را بر زبان [[مبارک]] خود جاری نساختند. دریغ که این الفاظ در زبان [[مردم]] و حتّی [[خواصّ]] آنان بسیار پرکاربرد است، و افسوس که [[شاعران]] در بهکار بردن این کلمات [[زیادهروی]] کردهاند. اینان برای آنکه [[نارضایتی]] خود را از [[تدبیر]] و [[تقدیر الهی]] نشان دهند، گاه فلک را [[سرزنش]] میکنند، گاه [[دنیا]] را، و گاه [[مردمان]] را! چه در هراسند که [[نارضایتی]] خود از [[تقدیر الهی]] را مستقیماً به نمایش گذارند. واضح است که [[اهل دل]] تمامی این مطالب را در شمار [[کفر]] دانسته متّصفان به آن را از درجاتی از [[کفر]] برخوردار میدانند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۸۱-۸۲.</ref>. |