ابو عبد الله بزوفری: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - '{{جستارهای وابسته}}' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[شیخ طوسی]] از برخی علویان روایت کرده که میگوید: من در شهر قم بودم، میان شیعیان گفتوگویی درباره شخصی که منکر فرزند خود شده بود، درگرفت و قرار شد از شیخ -[[نایب دوم]] یا سوم- سؤال شود، من نزد ایشان بودم که نامه سؤال را به او دادند. وی نامه را نخواند و گفت: این نامه را نزد ابو عبد الله بزوفری ببرید تا پاسخ دهد. نامه را نزد او بردند و من نیز در آن جا حاضر بودم. وی پاسخ داد که این فرزند مال همین شخص است و در فلان روز و فلانجا با مادر او همبستر شده است. نامش را محمد بگذارند. نامهرسان به شهر خود رفت و داستان را به | *[[شیخ طوسی]] از برخی علویان روایت کرده که میگوید: من در شهر قم بودم، میان شیعیان گفتوگویی درباره شخصی که منکر فرزند خود شده بود، درگرفت و قرار شد از شیخ -[[نایب دوم]] یا سوم- سؤال شود، من نزد ایشان بودم که نامه سؤال را به او دادند. وی نامه را نخواند و گفت: این نامه را نزد ابو عبد الله بزوفری ببرید تا پاسخ دهد. نامه را نزد او بردند و من نیز در آن جا حاضر بودم. وی پاسخ داد که این فرزند مال همین شخص است و در فلان روز و فلانجا با مادر او همبستر شده است. نامش را محمد بگذارند. نامهرسان به شهر خود رفت و داستان را به آنها گفت و مسأله روشن شد و پس از مدتی فرزند متولد شد و نام او را محمّد گذاشتند. | ||
* این روایت نشان میدهد که "بزوفری" معلوماتش را مستقیما یا به واسطه نوّاب خاص، از خود آن حضرت فرا میگرفته است. نجاشی در کتاب رجال، و علامه در الخلاصه میگوید: او مردی بزرگوار و مورد اطمینان و شخصیتی جلیل القدر است<ref>آخرین امید، داود الهامى، ص ۱۱۹. </ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۶.</ref>. | * این روایت نشان میدهد که "بزوفری" معلوماتش را مستقیما یا به واسطه نوّاب خاص، از خود آن حضرت فرا میگرفته است. نجاشی در کتاب رجال، و علامه در الخلاصه میگوید: او مردی بزرگوار و مورد اطمینان و شخصیتی جلیل القدر است<ref>آخرین امید، داود الهامى، ص ۱۱۹. </ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۶.</ref>. | ||