پرش به محتوا

آیه ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰٬۶۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۰
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
# در روز [[شوری]] در برابر [[سعد بن ابی وقاص]]، [[عثمان]]، [[عبد]] الرحمن بن عوف، [[طلحه]] و [[زبیر]]، به این [[آیه]] [[احتجاج]] نموده و فرمودند: آیا غیر از من در میان شما کسی هست که در حال [[رکوع]]، [[زکات]] داده و درباره او این آیه ولایت نازل شده باشد؟ همه گفتند: نه<ref>ر.ک: بحار الأنوار، ج ۳۱، ص۳۷۷ و سایر منابع مانند: غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام، ج۲، ص۲۰. </ref>.
# در روز [[شوری]] در برابر [[سعد بن ابی وقاص]]، [[عثمان]]، [[عبد]] الرحمن بن عوف، [[طلحه]] و [[زبیر]]، به این [[آیه]] [[احتجاج]] نموده و فرمودند: آیا غیر از من در میان شما کسی هست که در حال [[رکوع]]، [[زکات]] داده و درباره او این آیه ولایت نازل شده باشد؟ همه گفتند: نه<ref>ر.ک: بحار الأنوار، ج ۳۱، ص۳۷۷ و سایر منابع مانند: غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام، ج۲، ص۲۰. </ref>.
# [[روایت]] شده است که [[حضرت]]{{ع}} [[فضایل]] خود را برای [[ابوبکر]] شمردند از جمله این که فرمودند: تو را به [[خدا]] قسم آیا در قضیه [[زکات]] انگشتر، [[ولایت]] از طرف [[خدا]] برای تو مقرر شده یا برای من؟ گفت: بلکه برای تو<ref>ر.ک: الإحتجاج، ج۱، ص ۱۱۸.</ref>
# [[روایت]] شده است که [[حضرت]]{{ع}} [[فضایل]] خود را برای [[ابوبکر]] شمردند از جمله این که فرمودند: تو را به [[خدا]] قسم آیا در قضیه [[زکات]] انگشتر، [[ولایت]] از طرف [[خدا]] برای تو مقرر شده یا برای من؟ گفت: بلکه برای تو<ref>ر.ک: الإحتجاج، ج۱، ص ۱۱۸.</ref>
===[[شبهه]] یکم===
*برخی از [[اهل سنت]] بر این باورند که این [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]]{{ع}} نازل نشده است. [[ابن‌ تیمیه]] می‌نویسد: گفته او ([[علامه حلی]])<ref>منهاج الکرامة فی معرفة الأمامة، تألیف علامه حلّی، یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که در تبیین عقاید امامیه نگاشته شده است این کتاب تا جایی اهمیت یافت که کسی همچون ابن‌تیمیه را بر آن داشت تا کتاب منهاج السنه را در ردّ آن بنگارد.</ref> "بر اینکه [[آیه]] درباره [[علی]] نازل شده [[اجماع]] وجود دارد"، یکی از بزرگ‌ترین ادّعاهای دروغین است، اتفاقاً اهل [[علم حدیث]] بر این [[اجماع]] کرده‌اند که این [[آیه]] ویژه درباره [[علی]] فرود نیامده، و [[علی]] در [[نماز]] انگشتری خاتمش را [[صدقه]] نداده است، [[عالمان]] [[حدیث]] [[اجماع]] دارند بر اینکه [[قصه]] [[روایت]] شده در [[شأن نزول]] [[آیه]]، یکی از دروغ‌های بافته‌ شده است<ref>{{عربی|قد أجمعوا أنّها نزلت في علي من أعظم الدعاوى الكاذبة; بل أجمع أهل العلم بالنقل على أنّها لم تنزل في علي بخصوصه وأنّ عليا لم يتصدق بخاتمه في الصلاة وأجمع أهل العلم بالحديث على أنّ القصة المروية في ذلك من الكذب الموضوع}}؛ منهاج السنه، ج۷، ص۱۲.</ref>.
*'''پاسخ:'''
#این [[شأن نزول]] را بسیاری از مفسّران بزرگ [[اهل سنت]] [[نقل]] نموده‌اند، برخی از کسانی که بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[حق علی]]{{ع}} [[نقل]] [[اجماع]] و با ادّعای [[اجماع]] نموده‌اند، عبارت‌اند از:
##[[قاضی]] [[عضدالدین ایجی]] در کتاب [[المواقف فی علم الکلام (کتاب)|المواقف فی علم الکلام]] می‌نویسد: {{عربی|و اجمع ائمة التفسیر ان المراد علی}}<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۴۰۵.</ref>.
##[[شریف جرجانی]] در شرح مواقف آورده است: {{عربی|وقد اجمع ائمة التفسیر علی أن المراد به الذین یقیمون الصلاة الی قوله و هم راکعون علی فانه کان فی الصلاة راکعا فسأله سایل فاعطاه خاتمه فنزلت الآیة}}<ref>شرح المواقف، ج۴، ص۳۶۰.</ref>.
##[[سعدالدین تفتازانی]] نیز در شرح مقاصد می‌نویسد: {{عربی|نزلت باتفاق المفسِّران فی علی بن ابی‌طالب -رضی الله عنه- حین اعطی السائل خاتمه و هو راکع فی صلاته و کلمه انما للحصر بشهادة النقل و الاستعمال}}<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۱۷۰.</ref>.
#با وجود شواهد و قرائن قطعی که از [[اهل سنت]] صادر شده است، چطور ادعا می‌کنند، این [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]]{{ع}} نازل نشده است؟ در حالی که اکثر بزرگان [[اهل سنت]] این [[شأن نزول]] را پذیرفته‌اند و در کتب خود نیز [[بیان]] کرده‌اند.
#علّت اینکه [[علامه حلی]] در این مسأله ادّعای [[اجماع]] نموده‌اند آن است که، درباره [[شأن نزول]] این [[آیه]]، جز [[روایت]] مرسله که درباره [[ابوبکر]] است، همه [[روایات]] درباره [[حضرت علی]]{{ع}} است و چون آن [[روایت]] [[ضعف]] سندی دارد، در برابر انبوه [[روایات]] دیگر درباره [[حضرت علی]]{{ع}} جایگاهی نداشته و ادّعای [[اجماع]] شده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۴۹-۱۵۱.</ref>.
===[[شبهه]] دوم===
*در [[آیه ولایت]]، لفظ جمع، هفت مرتبه آمده است و حمل [[آیه]] بر مفرد –[[علی]]{{ع}}-، مجاز است نه [[حقیقت]]، از این‌رو نمی‌توان [[آیه]] را بدون قرینه، بر مفرد حمل نمود. [[فخر رازی]] می‌نویسد: {{عربی|أنه تعالی ذکر المؤمنین الموصوفین فی هذه الآیة بصیغة الجمع فی سبعة مواضع و هی قوله: متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} و حمل ألفاظ الجمع و إن جاز علی الواحد علی سبیل التعظیم لکنه مجاز لا حقیقة، و الأصل حمل الکلام علی الحقیقة}}}}<ref>مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۳۸۴.</ref>.
*'''پاسخ:'''
*از این اشکال چند پاسخ داده شده است:
#برخی در پاسخ آورده‌اند در مواردی از [[قرآن کریم]]، لفظ جمع آمده و قصد مفرد شده است، مرحوم [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]]<ref>المیزان، ج۶، ص۷.</ref> و مرحوم [[علامه امینی]] در [[الغدیر]]<ref>الغدیر، ج۳، ص۱۵۶.</ref> بیست مورد از [[آیات قرآن کریم]] را ذکر کرده‌اند که طبق اعتراف [[اهل سنت]]، لفظ [[آیه]] جمع، ولی مفرد قصد شده است. به دو نمونه اشاره می‌کنیم:
##{{متن قرآن|الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ}}<ref>«کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما هم‌داستان شده‌اند، از آنها پروا کنید! اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس و او کارسازی نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.</ref> برخی از مفسِّران گفته‌اند: {{متن قرآن|النَّاسُ}} در [[آیه شریفه]]، [[نعیم بن الاشجعی]]<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۲۹۷.</ref> است.
##{{متن قرآن|يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِنْ كَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«از تو نظر می‌خواهند بگو: خداوند برای شما درباره کلاله نظر می‌دهد که اگر مردی مرد و دارای فرزندی نبود و خواهری داشت، نصف میراث او به این خواهر می‌رسد و برادر نیز از خواهر (تمام دارایی را) ارث می‌برد، اگر خواهر فرزندی نداشته باشد و اگر خواهران (مرد مرده) دو تن باشند دو سوم از میراث را می‌برند و اگر (میراث‌بران) گروهی برادر و خواهر باشند هر مرد برابر با بهره دو زن ارث می‌برد؛ خداوند (این احکام را) برای شما بیان می‌دارد مبادا که گمراه شوید و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۱۷۶.</ref>، دیدگاه برخی از مفسّران، بر این است، [[آیه]] درباره [[جابر بن عبدالله انصاری]] نازل شده و پرسش‌ کننده اوست<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۲۸.</ref>.
#[[روایات]] [[شأن نزول]]، راه حل استفاده از ضمائر جمع است؛ بر فرض که حمل جمع بر مفرد، مجاز باشد، بر این حمل، قراینی وجود دارد و قراین آن، [[روایات]] فراوانی است که [[شأن نزول]] [[آیه]] را، جریان [[زکات]] خاتم [[حضرت]] [[بیان]] کرده است.
#کاربرد جمع، برای [[تشویق]] [[مردم]] به کارهای خیر است. [[ابوالقاسم جارالله زمخشری حنفی]] در [[تفسیر]] خود می‌گوید: اگر اشکال شود: چگونه درست است، این [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]]{{ع}} باشد و حال آنکه [[آیه]] به لفظ جمع وارد شده است؟ در پاسخ می‌گوییم: [[آیه]] به لفظ جمع آمده، گرچه مراد از آن فقط یک نفر است -[[علی]]{{ع}}- است و این به خاطر آن است که [[مردم]] [[ترغیب]] شوند تا مانند چنین کاری انجام دهند و [[ثواب]] آن را ببرند <ref>{{عربی| فان قلت کیف صح أن یکون لعلی و اللفظ لفظ جماعه؟ قلت: حی به علی لفظ الجمع، وان کان السبب فیه رجلا واحدا لیرغب الناس فی مثل فعله، فینالوا مثل ثوابه}}؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۶۴۹.</ref>.
#استفاده از الفاظ و ضمایر جمع، برای [[تعظیم]] و تفخیم است. مرحوم [[طبرسی]] می‌نویسد: اطلاق لفظ جمع، بر [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، تفخیم و [[تعظیم]] آن [[حضرت]] است، چه اینکه اهل لغت جمع را بر مفرد برای [[تعظیم]] و [[احترام]] اطلاق می‌کنند، و این [[حقیقت]] به اندازه‌ای مشهور است که احتیاج به [[استدلال]] ندارد<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۶۴.</ref>.
#پاسخ دقیق آن است که در این [[آیه]] لفظ جمع در مفرد استعمال نشده است، بلکه عنوان جمع، بر یکی از افراد تحقق یافته آن (در زمان [[نزول]]) منطبق گردیده و امکان انطباق آن بر دیگر افراد نیز (بر فرض تحقق) محفوظ مانده است. و بین این دو کیفیّت و دو گونه استعمال، فرق بسیار است و آنچه از نظر اهل لغت ناشدنی و نارواست، تنها صورت اوّل است<ref>المیزان، ج۶، ص۹ ٣.</ref>. و به عبارتی دیگر لفظ در مفهوم خود استعمال می‌شود، نه در مصداق خارجی؛ ولی مصداق لفظ جمع، در بیرون گاهی فرد است و گاهی جمع<ref>تفسیر تسنیم، ج۲۳، ص۱۲۵.</ref>.
#پاسخ دیگری که از دقت بیشتری برخوردار است این است که، این جمعِ موصولی است و عموم اطلاق علی‌البدل دارد و نشانه این است که [[ولایت]] به یک نفر منحصر نمی‌شود. {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} که جمع است به آحاد اطلاق می‌شود، مصداق {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} مفرد است؛ ولی مفهومش جمع است. یک روز مصداقش [[علی]]{{ع}} و یک زمان [[امام حسن]]{{ع}} و تا [[امام زمان]] ادامه دارد، در این [[آیه]]، اطلاق جمع بر افراد، در طول یکدیگر است؛ مانند:[[اولوالامر]] که نمی‌شود در یک زمان چند [[اولوالامر]] باشد، پس، [[اولوالامر]]، آحاد افراد در طول یکدیگر است.
*در روایاتی از [[اهل بیت]]{{ع}} به‌عنوان مصادیق {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در [[آیه ولایت]] یاد شده است؛ چنان‌که [[امام صادق]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} [[ولایت]] را به احق و اولی بودن در [[تدبیر امور]] [[مسلمانان]] [[تفسیر]] کرده و یادآور شده است، مقصود از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}}، [[علی]] و [[امامان]] از ذریه او تا روز قیامت‌اند؛ سپس داستان گدایی [[فقیر]] در [[مسجد]] [[پیامبر]] و [[انفاق]] [[امام علی]]{{ع}} به او در حال [[رکوع]] را یادآور شده و افزوده است: "هر یک از [[فرزندان]] او که به [[امامت]] می‌رسد، از چنین ویژگی برخوردارند، یعنی در حال [[رکوع]] [[انفاق]] می‌کنند"<ref> {{متن حدیث|إِنَّمَا يَعْنِي أَوْلَى بِكُمْ أَيْ أَحَقُ بِكُمْ وَ بِأُمُورِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا يَعْنِي عَلِيّاً وَ أَوْلَادَهُ الْأَئِمَّةَ{{عم}} إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۲۲۸؛ غایة‌المرام، ج۲، ص۱۵.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} نیز درباره [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} فرمودند: مراد [[امامان]]{{عم}} است<ref>بحارالأنوار، ج۹، ص۳۵.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۵۱-۱۵۵.</ref>.
===[[شبهه]] سوم===
*آنچه از حالات [[امام علی|امیرالمؤمنان علی]]{{ع}} در [[نماز]] [[نقل]] شده است آن است که [[حضرت]] دارای [[حضور قلب]] خاصی بودند به گونه‌ای که از خود بی‌خود می‌شدند، این حالت [[علی]]{{ع}} با این مطلب که در حال [[نماز]] صدای سائل را شنیدند و [[انگشتر]] خود را به او دادند، منافات دارد، زیرا حالت نخست، مستلزم توجّه تام به [[پروردگار]]؛ ولی حالت دوم، موجب توجّه به غیر [[خداوند]] است؛ از این‌رو، نمی‌توان مدلول [[آیه]] را درباره آن [[حضرت]] پذیرفت. [[فخر رازی]] می‌نویسد: {{عربی|و هو أن اللائق بعلی{{ع}} أن یکون مستغرق القلب بذکر الله حال ما یکون فی الصلاة، و الظاهر أن من کان کذلک فإنه لا یتفرغ لاستماع کلام الغیر و لفهمه، و لهذا قال تعالی:}} {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref> {{عربی|و من کان قلبه مستغرقا فی الفکر کیف یتفرغ لاستماع کلام الغیر}}<ref>مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۳۸۶.</ref>.
*'''پاسخ:'''
*از این اشکال چند پاسخ داده شده است:
#بر پایه [[روایات]]، [[پیامبر]]{{صل}} نیز گاهی [[نماز]] را کوتاه می‌کردند و آن را به سرعت پایان می‌دادند. هنگامی‌ که از ایشان علّت این کار پرسیده شد، فرمودند: "صدای [[گریه]] طفلی را شنیدم، گفتم شاید مادرش در [[مسجد]] (در حال [[نماز]]) باشد و از [[گریه]] او ناراحت شود"<ref>سنن النبی، ص۲۷۳.</ref>. از این‌رو هر قضاوتی نسبت به عملکرد [[پیامبر]] شود همان [[قضاوت]] نیز درباره عملکرد [[علی]]{{ع}} قابل جریان است.
#حالات [[اولیاء]] [[خدا]] یکسان نبوده، بلکه گوناگون و متغیر است و این تغییر، تابع جذبه‌های گوناگون پرودگار است و هیچ منافاتی ندارد که [[انسان]] کاملی نظیر آن [[حضرت]]، گاه مستغرق عالم [[توحید]] بوده و از حالات بشری دور و گاه در حالت معمولی و عادی باشند، از این‌رو این [[اختلاف]] حالات، به [[اراده]] و مشیّت [[پروردگار]] باز می‌گردد.
#توجّه آن [[حضرت]] در حین [[نماز]]، به کاری بوده، که مطلوب [[پروردگار]] است؛ پس این عمل، عبادتی در ضمن [[عبادت]] خواهد بود. [[عظمت]] [[روح]] ایشان چنان بود که می‌توانست در یک زمان دو [[عبادت]] را انجام دهد و این با [[حضور قلب]] در پیشگاه [[پروردگار]]، تنافی نخواهد داشت. چنین افرادی [[مظهر اسم]] [[جمال]] {{متن حدیث|يَا مَنْ لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ}}‌اند. به دیگر سخن، "وَلیِّ [[حق]]"، در هر شأنی از [[شئون]] [[بندگی]]، [[غافل]] از [[شئون]] دیگر نیست. پس اگر [[بنده]] [[خدا]] در حال [[نماز]] مشغول است از [[شأن]] دیگر [[بندگی]] که ایتاء [[زکات]] است [[غافل]] نیست.
#شنیدن صدای سائل و کمک به او، توجّه به خویشتن نیست، بلکه عین توجّه به [[خدا]] است، [[علی]] در حال [[نماز]] از خود [[بیگانه]] بود نه از [[خدا]]، و روشن است، بیگانگی از [[خلق]] [[خدا]] بیگانگی از خداست؛ [[صدقه]] پیش از آنکه به دست سائل برسد به [[دست خدا]] می‌رسد: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.</ref>، و [[حضرت]] در واقع با [[خدا]] در [[ارتباط]] بوده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۵۵-۱۵۷.</ref>.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۲۱۸٬۱۲۲

ویرایش