|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جمع شدن|۴. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
| |
| [[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
| |
| ::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در مقاله ''«[[زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی (مقاله)|زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی]]»'' در اینباره گفته است:
| |
| ::::::«[[ضرورت]] [[زمینهسازی برای ظهور امام مهدی]]{{ع}} بر مبانی متعددی [[استوار]] است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
| |
| ::::::'''۱. [[نیاز]] همیشگی به [[حجت]]:''' در [[اعتقاد]] [[اسلامی]]، [[بشر]] همواره [[نیازمند]] [[هدایتگر]] است. به همین [[دلیل]]، از ابتدای [[آفرینش انسان]] تاکنون هیچگاه [[جهان]] از [[پیامبران]] و [[امامان]] [[هدایتگری]] که [[حجتهای خدا]] بر بندگانش هستند، خالی نبوده است. بر اساس این [[اعتقاد]]، اگر بر روی کره [[زمین]] تنها دو نفر باقی مانده باشند، یکی از آنها [[حجت الهی]] خواهد بود<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۷۹، به نقل از امام صادق{{ع}}.</ref>. دانشوران [[شیعه]] این موضوع را تحت عنوان "اضطرار به حجت" (ناگزیری از [[حجت]]) مطرح ساختهاند<ref>برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: الکافی، ج۱، کتاب الحجة، باب الإضطرار إلی الحجة، ص۱۶۸-۱۷۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، باب العلة التی من أجلها یحتاج إلی الإمام{{ع}}، ص۲۰۱-۲۱۰؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، باب ۹، ص۱۳۹-۱۴۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۳، باب الاضطرار الی الحجة و أنّ الأرض لاتخلو من حجة، ص۱-۵۶.</ref>. [[امام محمد باقر]]{{ع}} دراین باره میفرماید: "به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خداوند]] از روزی که [[آدم]]{{ع}} قبض [[[روح]]] شد، هیچ سرزمینی را از [[پیشوایی]] که [[[مردم]]] به [[وسیله]] او به سوی [[خدا]] [[هدایت]] میشوند، خالی نگذاشته است. این [[پیشوا]]، [[حجت خدا]] بر بندگانش است و هرگز [[زمین]] بدون [[امامی]] که [[حجت خدا]] بر بندگانش باشد، باقی نمیماند"<ref>الکافی، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۹، ح۸.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در همین زمینه میفرماید: "تا زمانی که [[زمین]] پابرجاست، در آن برای [[خدای تعالی]] حجتی است که [[حلال و حرام]] را [به [[مردم]]] میشناساند و [آنها را] به [[راه خدا]] فرامیخواند. [[حجت خدا]] از روی [[زمین]] برداشته نمیشود مگر تا [[چهل]] روز پیش از برپایی [[رستاخیز]]. پس آنگاه که [[حجت خدا]] برداشته شد، در [[توبه]] بسته میشود و [[ایمان]] کسی که پیش از برداشته شدن [[حجت]] [[ایمان]] نیاورده است، برای او سودی نخواهد داشت"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۲۹، ح۲۴؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۴۱، ح۷۸.</ref>.
| |
| ::::::[[نیاز]] همیشگی به [[حجتهای الهی]] ریشه در این واقعیت دارد که [[آدمی]] برای پیمودن مسیر [[هدایت]] و دست یافتن به [[حقیقت]] هستی همواره [[نیازمند]] [[راهنمایی]] انسانهای شایستهای است که از سوی [[خدای متعال]] به این منظور [[برگزیده]] شده و [[رسالت]] [[هدایت]] و راهبری [[آدمیان]] را برعهده گرفتهاند.
| |
| ::::::[[نیاز همیشگی انسان]] به [[حجت خدا]] یا به تعبیر کتابهای [[روایی]] "اضطرار به حجت"، چنانکه گفته شد، به [[دلیل]] نقشهای بیبدیل [[حجتهای الهی]] در [[هدایت]] و [[رشد]] کمال [[انسان]] است. [[حجتهای الهی]] در [[اعتقاد]] [[شیعه]] [[والیان امر]]، راهنمایان به سوی [[خدا]]، جایگاههای [[علم الهی]]، [[مفسران]] [[وحی]]، پایههای [[توحید]]، مایههای [[ثبات]] و [[پایداری]] [[جهان]]، [[وسیلههای نجات]] و [[رستگاری]] [[امت]]، معیارهای تشخیص [[حق و باطل]]، [[بیان]] کننده [[حلال و حرام]] [[الهی]] و... میباشند<ref>ر.ک: شیخ صدوق، الهدایة فی الأصول و الفروع، ص۳۰-۳۸.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی (مقاله)|زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی]]، ص ۱۲-۱۳.</ref>
| |
| ::::::البته نباید از نظر دور داشت که در برخی [[روایات]] به امکان بهرهمندی [[مردم]] از [[حجتهای الهی]] در [[زمان غیبت]] [[سخن]] به میان آمده است، همچنان که [[مردم]] از [[خورشید پشت ابر]] هم بهرهمند میشوند. ولی روشن است که هرگز بهرهمندی از [[حجتهای الهی]] در [[زمان غیبت]] مانند بهرهمندی مستقیم از آنها نیست.
| |
| ::::::'''۲. [[نقش مردم]] در [[غیبت]] و استمرار آن:''' یکی دیگر از مبانی نظریه [[لزوم]] [[زمینهسازی برای ظهور امام مهدی]]{{ع}} توجه به [[نقش مردم]] در [[غیبت]] و استمرار آن است. برای روشن شدن این نقش برخی از اموری را که در [[روایات]] از آنها به عنوان [[فلسفه غیبت]] یاد شده است، بررسی میکنیم:
| |
| :::::#'''[[ستمپیشه]] بودن [[انسانها]]:''' از برخی [[روایات]] چنین برمیآید که علت یا [[فلسفه غیبت]]، [[ستمپیشه]] بودن [[انسانها]] بوده است. در روایتی که از [[امام علی]]{{ع}} [[نقل]] شده، در این زمینه چنین آمده است: "بدانید که [[زمین]] از [[حجت]] [[خدای عزوجل]] خالی نمیماند، ولی گاهی [[خداوند]] به [[دلیل]] [[ستم]] و اسرافی که آفریدگان بر خودشان روا میدارند، حجتش را از آنها مخفی میدارد"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص۱۴۱، ح۲.</ref>. این موضوع برای هر پژوهشگر [[تاریخ زندگانی ائمه]] [[دوازدهگانه]] [[شیعه]]{{عم}} مسلّم است که هر چه از عصر [[امام علی]]{{ع}} بیشتر فاصله میگیریم، [[میزان]] حضور [[امامان معصوم]] در متن وقایع [[جامعه]] کاهش مییابد. فشار و تهدیدهای خلفای [[جور]] از یک سو و نااهلی [[مردم]] زمانه از سوی دیگر نیز سبب میشود که روز به روز از [[تعداد یاران]] باوفا گرداگرد [[ائمه]] عصر کم شود و در نتیجه، ایشان، خود را در [[غربت]] و [[تنهایی]] بیشتری [[احساس]] کنند. به [[بیان]] دیگر، [[جامعه اسلامی]] روز به روز [[شایستگی]] خود را برای [[پذیرش امام]] [[معصوم]] بیشتر از دست داد تا جایی که هر چه به عصر [[غیبت صغرا]] نزدیکتر میشویم، از [[ارتباط مستقیم]] [[ائمه]] با [[مردم]] و حضور عملی ایشان در [[جامعه]] کاسته میشود. این نکته در زندگانی [[امام هادی]]{{ع}} و [[امام عسکری]]{{ع}} به خوبی مشهود است. [[امام هادی]]{{ع}} حدود سی سال پیش از میلاد [[امام عصر]]{{ع}}، رفته رفته [[ارتباط]] خود را با [[مردم]] زمان خویش کم کرد و جز با شمار اندکی از [[یاران خاص]] خود تماس نمیگرفت. [[امام عسکری]]{{ع}} نیز در عصر خود بیشتر با نامهنگاری با [[یاران]] خود [[ارتباط]] برقرار میکرد و بسیاری از امور [[شیعیان]] خود را از طریق [[نمایندگان]] و [[وکیلان]] خویش حل و فصل میکرد و کمتر با آنها به طور مستقیم روبهرو میشد. البته شاید بتوان در پیش گرفتن این [[سیره]] از سوی این دو [[امام]] بزرگوار را اقدامی در جهت [[زمینهسازی]] برای [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} [[تفسیر]] کرد، ولی با در نظر گرفتن شرایط کلی [[جامعه اسلامی]] در آن روزگار، این موضوع که آن بزرگواران به [[دلیل]] نااهلی [[مردم]] زمانه در [[غربت]] و [[تنهایی]] به سر میبردند، چندان دور از [[ذهن]] نیست.
| |
| :::::#'''نبود [[یاران]] [[وفادار]] برای [[امام]]:''' از [[روایات]] متعددی استفاده میشود که استمرار [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} و [[ظهور]] نکردن آن [[حضرت]]، به [[دلیل]] یافت نشدن [[یاران]] [[وفادار]] به تعداد لازم، یعنی [[سیصد و سیزده نفر]] است که از آن جمله میتوان به [[روایت]] [[نقل]] شده از [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} اشاره کرد. در این [[روایت]]، ایشان خطاب به یکی از [[یاران]] خود میفرماید: "...ای پسر بکیر! من به تو سخنی را میگویم که [[پدران]] من نیز پیش از من آن را بر زبان راندهاند و آن این است که اگر در میان شما به تعداد کسانی که در [[جنگ بدر]] [با [[پیامبر اکرم]]{{صل}}] بودند، [[[یاران]] [[مخلص]]] وجود داشت، قیامکننده ما [[[اهل بیت]]] [[ظهور]] میکرد"<ref>طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار، ص۷۰.</ref>. این موضوع از روایتی نیز که [[نعمانی]] آن را در کتاب خود، از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده است، استفاده میشود: "یکی از [[یاران امام]] صادق{{ع}} بر آن [[حضرت]] وارد شد و عرضه داشت: فدایت گردم؛ به [[خدا]] [[سوگند]]، من تو را [[دوست]] میدارم و هر کس که تو را [[دوست]] دارد، دوست دارم. ای آقای من! چه [[قدر]] [[شیعیان]] شما فراوانند! آن [[حضرت]] فرمود: آنان را بشمار. عرض کرد: بسیارند. آن [[حضرت]] فرمود: آنها را میتوانی بشماری؟ عرض کرد: آنها از شمارش بیرونند. [[حضرت]] [[ابوعبدالله]] [[[امام صادق]]]{{ع}}فرمود: ولی اگر آن شمارهای که توصیف شده است، یعنی سیصد و اندی تکمیل میشد، آنچه در پی آنید، رخ میداد..."<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص۲۰۳، ح۴.</ref>. [[امام جواد]]{{ع}} در روایتی پس از معرفی [[قائم آل محمد]]{{ع}} بر این نکته تصریح میکند که فراهم شدن تعداد مشخص از [[یاران]] آن [[حضرت]] ([[سیصد و سیزده نفر]]) [[شرط تحقق ظهور]] است. از این [[روایت]] نیز میتوان استفاده کرد که استمرار [[غیبت]] به [[دلیل]] نبود تعداد مورد [[نیاز]] از [[یاران]] [[وفادار]] است: "او همان کسی است که [[زمین]] برایش در هم پیچیده میشود و هر [[سختی]] برایش هموار میگردد [و] [[یاران]] او به تعداد اهل [[بدر]] [[سیصد و سیزده نفر]] از اطراف [[زمین]] به گرد او جمع میشوند و این همان سخن خدای عزّوجلّ است که فرمود: "هر کجا باشید، [[خداوند]] همگی شما را [به سوی خود باز] میآورد. در [[حقیقت]]، [[خدا]] بر همه چیز تواناست"<ref>{{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} سوره بقره، آیه ۱۴۸.</ref>. پس هنگامی که این تعداد از اهل [[اخلاص]] جمع شدند، [[خداوند]] [[امر]] او را [[آشکار]] میکند و آنگاه که دههزار نفر برای او کامل شد، به [[اذن]] خدای عزّوجلّ [[خروج]] میکند”<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۶، ص۳۷۸، ح۲.</ref><ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی (مقاله)|زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی]]، ص۱۵-۱۶.</ref>.
| |
| :::::#'''آماده نبودن [[جوامع بشری]]:''' [[امام عصر]]{{ع}} در یکی از توقیعهای خود مطلبی را [[بیان]] میکنند که شاید بتوان از آن استفاده کرد که علت استمرار [[غیبت]] آماده نبودن [[جوامع بشری]]، به طور عام، و [[جوامع]] [[شیعی]]، به طور خاص، است. آن [[حضرت]] میفرماید: "اگر [[شیعیان]] ما که [[خداوند]] [[توفیق]] طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت [[دیدار]] ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد و [[سعادت]] [[دیدار]] ما زودتر نصیب آنان میگشت؛ دیداری بر مبنای شناختی [[راستین]] و صداقتی از آنان نسبت به ما"<ref>بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷، ح۷.</ref>. برخی [[فقیهان]] و [[متکلمان]] بزرگ [[شیعه]] نیز این موضوع را که [[علت غیبت]]، فراهم نبودن زمینه برای [[ظهور]] و آماده نبودن [[جوامع بشری]] است، [[تأیید]] کردهاند که از آن جمله میتوان به [[شیخ طوسی]] و [[خواجه نصیرالدین طوسی]] اشاره کرد. [[شیخ طوسی]] هنگام بحث از [[حکمت]] و سبب [[غیبت]]، ابتدا به شرح دیدگاه خود در این زمینه پرداخته است و پس از بحث و بررسیهای مفصل مینویسد: "به طور [[قطع]] میتوان گفت علت [[غیبت امام]] [[ترس]] او از کشته شدن به دست [[ظالمان]] و باز داشتن آن [[حضرت]] از [[تصرف]] در اموری است که [[تدبیر]] و [[تصرف]] در آنها به دست او سپرده شده بود. پس هنگامی که بین [[امام]] و مقاصد او [[مانع]] ایجاد شود، [[لزوم]] [[قیام]] به [[امامت]] ساقط میگردد و هنگامی که [[امام]] بر [[جان]] خود بیمناک شود، [[واجب]] است که نهانزیستی را پیشه خود سازد و از دیدهها [[پنهان]] شود. هم چنان که [[پیامبر]] [[درود]] و [[سلام]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد یک بار در شعب و بار دیگر در [[غار]] از دیدهها [[پنهان]] شد و این تنها به [[دلیل]] [[بیم]] از خطرهایی بود که [[جان]] او را تهدید میکرد"<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۹۰.</ref>. آنگاه در پاسخ به اشکالهایی که ممکن است به مقایسه [[غیبت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با [[غیبت امام عصر]]{{ع}} گرفته شود، مینویسد: "فی الجمله بر [[خدای تعالی]] [[واجب]] است [[امام]] را به گونهای تقویت کند که برای او امکان [[قیام]] فراهم شود و دست او باز گردد. این موضوع به [[وسیله]] [[فرشتگان]] و [[آدمیان]] امکانپذیر میشود. حال اگر [[خداوند]] این کار را به [[وسیله]] [[فرشتگان]] انجام نداد، میفهمیم که در این کار مفسدهای بوده است. بنابراین [[واجب]] میشود که این کار به [[وسیله]] [[آدمیان]] انجام پذیرد. پس اگر [[انسانها]] این کار را انجام ندادند، به خود آنها برمیگردد، نه [[خدای تعالی]]. با این [[بیان]] همه اشکالهای از این جنس [[باطل]] میشود. پس همانگونه که برای [[پیامبر]]{{صل}} جایز بود در صورت [[نیاز]] و به [[دلیل]] [[بیم]] از ضرر از دیدگان مخفی شود و آثار و پیآمدهای این مخفی شدن هم به کسانی که ایشان را وادار به این کار کردند، برمیگشت، [[امام]] نیز میتواند از دیدگان مخفی شود و آثار و پیآمدهای آن هم بر عهده عوامل مخفی شدن آن [[حضرت]] است"<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۹۲.</ref>. از این [[بیان]] [[شیخ طوسی]] به خوبی روشن میشود که علت اصلی استمرار [[غیبت امام عصر]]{{ع}} فراهم نشدن [[زمینه ظهور]] ایشان توسط [[آدمیان]] بوده است<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی (مقاله)|زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی]]، ص۱۶-۱۷.</ref>.
| |
| ::::::بر اساس مطالب یاد شده به صراحت میتوان برای [[مردم]] در پیش افتادن [[ظهور]] و تحقق آن نقش قائل شد و گفت حضور مجدد [[امام معصوم]]{{ع}} در [[جامعه]] مشروط به آن است که [[انسانها]] راه [[صلاح]] و [[رستگاری]] را در پیش گیرند؛ ستمی را که در [[حق]] [[امامان معصوم]] روا داشتهاند جبران کنند؛ به [[وظایف]] و تکالیفی که در برابر [[امام عصر]]{{ع}} دارند، عمل نمایند و با انجام اقدامهای [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] زمینه را برای بازگشت [[امام]] به صحنه [[جامعه]] فراهم سازند<ref>گفتنی است برخی از صاحبنظران معتقدند نمیتوان «آماده نبودن اجتماع بشری و عدم لیاقت مردم برای پذیرش و بهرهگیری از نعمت حضور امام معصوم در جامعه و فراهم نبودن تعداد لازم یاران و انصار برای آن حضرت» را از جمله علتهای غیبت برشمرد و بر این اساس، همه نتایجی را که بر این علت بار شد، مردود میدانند. ر.ک: راز پنهانی و رمز پیدایی، ص۲۴۹-۲۶۴.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی (مقاله)|زمینهسازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی]]، ص۱۷.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}}
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| |
|
| ==نویسنده: آقای ظرافتی== | | ==نویسنده: آقای ظرافتی== |