بداء در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه'
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
جز (جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
#[[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[مرگ]] خارکن [[یهودی]] خبر داد، اما [[مرگ]] او به خاطر صدقهای که داد به تأخیر افتاد<ref>بحارالانوار، ج۴، ص۱۲۱.</ref>. | #[[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[مرگ]] خارکن [[یهودی]] خبر داد، اما [[مرگ]] او به خاطر صدقهای که داد به تأخیر افتاد<ref>بحارالانوار، ج۴، ص۱۲۱.</ref>. | ||
#هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ}}<ref>«پس، از آنان روی بگردان که سزاوار سرزنش نیستی» سوره ذاریات، آیه ۵۴.</ref> نازل شد، [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[یقین]] کردند که [[عذاب]] [[خدا]] بر [[کافران]] نازل خواهد شد، اما با [[نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است» سوره ذاریات، آیه ۵۵.</ref> دانستند که [[عذاب]] نازل نخواهد شد <ref>الدرالمنثور، ج۷، ص۵۴۶-۵۴۷؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در [[مناظره]] با [[سلیمان]] [[مروزی]] درباره [[بدا]] به این [[آیه]] [[استدلال]] کرده است<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۱۳۱.</ref>. | #هنگامی که [[آیه]] {{متن قرآن|فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ}}<ref>«پس، از آنان روی بگردان که سزاوار سرزنش نیستی» سوره ذاریات، آیه ۵۴.</ref> نازل شد، [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[یقین]] کردند که [[عذاب]] [[خدا]] بر [[کافران]] نازل خواهد شد، اما با [[نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است» سوره ذاریات، آیه ۵۵.</ref> دانستند که [[عذاب]] نازل نخواهد شد <ref>الدرالمنثور، ج۷، ص۵۴۶-۵۴۷؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در [[مناظره]] با [[سلیمان]] [[مروزی]] درباره [[بدا]] به این [[آیه]] [[استدلال]] کرده است<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۱۳۱.</ref>. | ||
*برای [[فهم]] [[حقیقت]] [[بدا]] که مربوط به | *برای [[فهم]] [[حقیقت]] [[بدا]] که مربوط به حوزه [[تکوین]] است، میتوان آن را با [[نسخ]] مقایسه کرد که به حوزه [[تشریع]] ارتباط دارد. در باب [[نسخ]] در واقع [[حکم]] منسوخ از آغاز برای زمان محدودی [[تشریع]] شده است، ولی چون زمان آن به صورت [[آشکار]] [[بیان]] نشده، [[گمان]] میشود که استمرار دارد و [[حکم]] ناسخ، رافع آن است، در حالی که [[حکم]] ناسخ بیانگر پایان یافتن زمان [[حکم]] منسوخ است نه رافع أن<ref>البیان، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref>. | ||
*در مناظرهای که میان عدهای از [[یهود]] با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره تغییر [[قبله]] [[مسلمانان]] از [[بیتالمقدس]] به سوی [[کعبه]] معظمه واقع شده، [[رسول اکرم]]{{صل}} تغییر [[قبله]] را - که از مقوله [[نسخ]] است- با تحولات در عالم [[تکوین]] - مانند [[بیماری]] پس از [[سلامتی]] و بالعکس - مقایسه کرده و [[عقیده]] [[یهود]] درباره اینکه [[نسخ]] موجب تغییر در [[علم الهی]] است را ابطال کرده است<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۴۱-۴۲.</ref>. [[عالمان]] [[امامیه]] نیز در [[تبیین]] [[بداء]] و رد [[انکار]] آن از سوی [[مخالفان]]، آن را با [[نسخ]] مقایسه کردهاند، [[بدا]] به منزله [[نسخ]] در [[تشریع]] است و [[نسخ]] به منزله [[بدا]] در [[تکوین]]<ref>التوحید، ص۳۳۵-۳۳۶؛ الغیبه، ص۲۶۴-۲۶۵؛ نبراس الضیاء، ص۵۵-۵۶؛ نقض الوشیعه، ص۴۰۹-۴۱۰.</ref>. | *در مناظرهای که میان عدهای از [[یهود]] با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره تغییر [[قبله]] [[مسلمانان]] از [[بیتالمقدس]] به سوی [[کعبه]] معظمه واقع شده، [[رسول اکرم]]{{صل}} تغییر [[قبله]] را - که از مقوله [[نسخ]] است- با تحولات در عالم [[تکوین]] - مانند [[بیماری]] پس از [[سلامتی]] و بالعکس - مقایسه کرده و [[عقیده]] [[یهود]] درباره اینکه [[نسخ]] موجب تغییر در [[علم الهی]] است را ابطال کرده است<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۴۱-۴۲.</ref>. [[عالمان]] [[امامیه]] نیز در [[تبیین]] [[بداء]] و رد [[انکار]] آن از سوی [[مخالفان]]، آن را با [[نسخ]] مقایسه کردهاند، [[بدا]] به منزله [[نسخ]] در [[تشریع]] است و [[نسخ]] به منزله [[بدا]] در [[تکوین]]<ref>التوحید، ص۳۳۵-۳۳۶؛ الغیبه، ص۲۶۴-۲۶۵؛ نبراس الضیاء، ص۵۵-۵۶؛ نقض الوشیعه، ص۴۰۹-۴۱۰.</ref>. | ||
*گاهی [[بدا]] در [[تشریع]] تصویر و با [[نسخ]] مقایسه شده است. هر گاه [[امر و نهی]] به عین یک فعل و در یک زمان و نسبت به یک [[مکلف]] تعلق بگیرد [[بدا]] و [[باطل]] است و هرگاه متعلق [[امر و نهی]] دو فعل همانند و نسبت به دو زمان باشد [[نسخ]] و جایز است. این بحث در نقد [[استدلال]] [[یهود]] که [[نسخ]] را مستلزم [[بدا]] به معنای [[باطل]] آن (تغییر [[علم الهی]]) میپنداشتند، مطرح شده است<ref>شرح جمل العلم و العمل، ص۱۸۶؛ رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. [[بدا]] به معنای مزبور در مورد [[خداوند سبحان]] محال است و ربطی به [[بدا]] به معنای مورد بحث ندارد<ref>[[ علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>. | *گاهی [[بدا]] در [[تشریع]] تصویر و با [[نسخ]] مقایسه شده است. هر گاه [[امر و نهی]] به عین یک فعل و در یک زمان و نسبت به یک [[مکلف]] تعلق بگیرد [[بدا]] و [[باطل]] است و هرگاه متعلق [[امر و نهی]] دو فعل همانند و نسبت به دو زمان باشد [[نسخ]] و جایز است. این بحث در نقد [[استدلال]] [[یهود]] که [[نسخ]] را مستلزم [[بدا]] به معنای [[باطل]] آن (تغییر [[علم الهی]]) میپنداشتند، مطرح شده است<ref>شرح جمل العلم و العمل، ص۱۸۶؛ رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>. [[بدا]] به معنای مزبور در مورد [[خداوند سبحان]] محال است و ربطی به [[بدا]] به معنای مورد بحث ندارد<ref>[[ علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==[[بداء]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]== | ==[[بداء]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]== | ||
*[[بداء]] از اختصاصات [[اعتقادی]] [[شیعه]] است که دورانهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذرانده، تا جایی که گاه همین [[اعتقاد]] موجب اتهاماتی مانند [[کفر]] و [[الحاد]] از سوی برخی [[مخالفان]] نسبت به [[شیعه]] شده است. | *[[بداء]] از اختصاصات [[اعتقادی]] [[شیعه]] است که دورانهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذرانده، تا جایی که گاه همین [[اعتقاد]] موجب اتهاماتی مانند [[کفر]] و [[الحاد]] از سوی برخی [[مخالفان]] نسبت به [[شیعه]] شده است. | ||
*با مطالعات و تحقیق در این | *با مطالعات و تحقیق در این حوزه، نکات قابل توجهی به دست میآید: | ||
*'''مطلب اول''' اینکه، [[بداء]] سه دوره [[تاریخی]] را به خود دیده است: [[دوران ظهور]] [[ائمه]]{{عم}} مبتنی بر [[روایات]]، دوره بعد در قرن چهارم مبتنی بر [[کلام]] [[عقلی]] و معتزلی و مرحله آخر را میتوان دوران گسترش [[فلسفه]] و رونق [[کلام]] [[فلسفی]] دانست. البته میتوان قرن نهم به بعد را با توجه به مطالب پیش رو به عنوان دوره [[جدید]] اضافه نمود. | *'''مطلب اول''' اینکه، [[بداء]] سه دوره [[تاریخی]] را به خود دیده است: [[دوران ظهور]] [[ائمه]]{{عم}} مبتنی بر [[روایات]]، دوره بعد در قرن چهارم مبتنی بر [[کلام]] [[عقلی]] و معتزلی و مرحله آخر را میتوان دوران گسترش [[فلسفه]] و رونق [[کلام]] [[فلسفی]] دانست. البته میتوان قرن نهم به بعد را با توجه به مطالب پیش رو به عنوان دوره [[جدید]] اضافه نمود. | ||
*در دوره اول [[حقیقت]] [[بداء]] توسط علمای [[شیعه]] آن عصر که میتوان از مدرسه [[کوفه]] و [[قم]] نام برد، به خوبی ارائه و [[نگارش]] شد. در مرحله دوم با توجه به فاصله گرفتن از [[عصر حضور]] [[ائمه]] و فشار [[معتزله]] و نفوذ آنها در دربار آلبویه که اوج آن در مدرسه [[بغداد]] بود، مقداری با معنای [[حقیقی]] [[بداء]] فاصله ایجاد شد<ref>با توجه به اختلاف در این دو دوره است که میبینیم ابوالحسن اشعری در کتاب مقالات الاسلامیین میگوید: شیعه در بداء اختلاف دارد.</ref>؛ از جمله اینکه گاهی با معنای [[نسخ]] یکی انگاشته میشد<ref>حال آنکه تفاوت ماهوی بداء و نسخ در این است که نسخ مربوط به دو امر و دو زمان است، ولی بداء ناظر به یک پدیده است و در یک زمان رخ میدهد.</ref>. البته مسئله [[تقیه]] را نیز دراینباره نمیتوان نادیده گرفت. بعد از دوره [[بغداد]] تا قرن نهم دیگر [[مسئله بداء]] مطرح نمیشود<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۹.</ref>. | *در دوره اول [[حقیقت]] [[بداء]] توسط علمای [[شیعه]] آن عصر که میتوان از مدرسه [[کوفه]] و [[قم]] نام برد، به خوبی ارائه و [[نگارش]] شد. در مرحله دوم با توجه به فاصله گرفتن از [[عصر حضور]] [[ائمه]] و فشار [[معتزله]] و نفوذ آنها در دربار آلبویه که اوج آن در مدرسه [[بغداد]] بود، مقداری با معنای [[حقیقی]] [[بداء]] فاصله ایجاد شد<ref>با توجه به اختلاف در این دو دوره است که میبینیم ابوالحسن اشعری در کتاب مقالات الاسلامیین میگوید: شیعه در بداء اختلاف دارد.</ref>؛ از جمله اینکه گاهی با معنای [[نسخ]] یکی انگاشته میشد<ref>حال آنکه تفاوت ماهوی بداء و نسخ در این است که نسخ مربوط به دو امر و دو زمان است، ولی بداء ناظر به یک پدیده است و در یک زمان رخ میدهد.</ref>. البته مسئله [[تقیه]] را نیز دراینباره نمیتوان نادیده گرفت. بعد از دوره [[بغداد]] تا قرن نهم دیگر [[مسئله بداء]] مطرح نمیشود<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۹.</ref>. |