دوازده امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پاسخ به چند شبهه
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
#[[امام]] [[محمّد]] بن [[حسن]] المهدی {{ع}} ملقب به [[مهدی]]، [[مهدی موعود]]، [[امام زمان]]، [[امام عصر]]، [[صاحب الزمان]] و [[صاحب العصر]] {{ع}} [[تولد]] [[سامرا]] سال ۲۵۵ هجری، تاکنون زنده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۳۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۷.</ref>. | #[[امام]] [[محمّد]] بن [[حسن]] المهدی {{ع}} ملقب به [[مهدی]]، [[مهدی موعود]]، [[امام زمان]]، [[امام عصر]]، [[صاحب الزمان]] و [[صاحب العصر]] {{ع}} [[تولد]] [[سامرا]] سال ۲۵۵ هجری، تاکنون زنده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۳۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۸۷.</ref>. | ||
==[[روایات دوازده امام]]== | |||
*[[دانشمندان]] [[امامیه]] بر [[تواتر]] و صحت [[روایات امامان دوازدهگانه]] تصریح. اعتبار [[روایات]] ائمۀ [[اثنا عشر]] نزد [[عامه]] نیز مسلم و غیرقابل تردید است. [[روایات]] [[جانشینان]] [[دوازدهگانه]] از طریق بیش از سی نفر از [[اصحاب پیامبر]] اکرم {{صل}} به [[صورت ]][[متواتر]] و با اسناد فراوان و قابل قبول به ما رسیده است لذا هر گونه تردید در صدور این [[روایات]] خلاف روش عقلا در [[اعتماد]] و [[یقین]] به خبر [[متواتر]] است<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. | |||
*[[دانشمندان]] [[فریقین]] به [[روایات]] و [[نصوص]] مربوط به [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} اهتمام ویژهای داشتهاند. در موضوع معرفی [[امامان دوازدهگانه]] در سخنان [[نبی اکرم]] {{صل}} علاوه بر مطالب فراوانی که در ضمن منابع تفسیری و [[حدیثی]] [[فریقین]] و در کتابهای [[کلامی]] نوشته شده، آثار مستقلی نیز تالیف شده است، مانند: الامامه و التبصره من الحیره، [[ابن بابویه]]، [[اثبات]] النص علی الائمه، [[شیخ صدوق]]، کفایه الاثر فی النص [[علی]] الائمه الاثنی عشر، خزار [[قمی]] [[رازی]]، [[اثبات]] الهداه بالنصوص و المعجزات، [[شیخ حر عاملی]] و...<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. | |||
===[[روایات]] بیان کننده عدد=== | |||
*[[روایات دوازده امام]] بر دو دسته قابل تقسیم است، در بعضی از [[روایات]] تنها به ذکر عدد و بدون ذکر نام اکتفا شده و در بعضی دیگر از [[روایات]]، [[اسامی]] نیز آمده است. | |||
*روایاتی که به ذکر عدد اکتفا کرده است. مانند [[حدیث]] جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ که منابع معتبر [[اهل سنت]]، این [[حدیث]] را با الفاظ مختلف و سندهای صحیح، [[نقل]] کردهاند: {{متن حدیث|جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ یَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} یَخْطُبُ وَ هُوَ یَقُولُ: إِنَّ الْإِسْلَامَ لَا یَزَالُ عَزِیزاً إِلَی اثْنَیْ عَشْرَ خَلِیفَةً ثُمَ قَالَ کَلِمَةً لَمْ أَفْهَمْهَا فَقُلْتُ لِأَبِی مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فَقَالَ کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ}}<ref>مسند أبی داود الطیاسی، ص ۶۰۷.</ref>. | |||
*[[حدیث]] [[جابر]] را دیگر [[منابع اهل سنت]] با اسناد معتبر و قابل قبول [[نقل]] کردهاند مانند: [[خزاعی]] [[مروزی]] در کتاب [[الفتن]] و [[احمد بن حنبل]] در [[مسند]] بیش از سی مرتبه [[حدیث]] [[جابر]] را با الفاظ و طرق مختلف [[نقل]] کرده است. [[بخاری]] و [[مسلم نیشابوری ]] در صحیح خودشان و...<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. | |||
*در این دسته از [[روایات]] هرچند تنها عدد [[جانشینان]] بیان شده و تصریح به اسم افراد نشده اما مشتمل بر توصیفاتی است که موجب میشود [[مدعیان دروغین]] نتوانند به آسانی خود را بر [[امت]] تحمیل کنند زیرا توجه به انطباق بر مصادیق آن اوصاف، اشخاص و مصادیق را بدون هیچگونه [[شک]] و تردیدی [[تعیین]] میکند و ما را از فرو رفتن در گرداب [[تفاسیر]] مخدوش بعضی از شارحان [[حدیث]] در میان [[اهل سنت]] مصون میدارد. | |||
*برای تببین و رفع ابهام از مصادیق و افراد [[امامان دوازدهگانه]]، برخی از توصیفاتی که در [[روایات]] [[ائمه]] اثنیعشر آمده را مورد دقت و تامل قرار میدهیم: | |||
#[[دوازده نفر]] به تعداد [[نقباء]] [[بنیاسرائیل]]: {{متن حدیث|رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} فَقَالَ: اثْنَا عَشَرَ کَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ}}<ref>مسند احمد، ج۱، ص ۳۹۸.</ref>. نقبای<ref>نقیب به معنای پیشوا و رئیس است. نقیب در اصل از ماده "نقب" (بر وزن نقد) گرفته شده که به معنی روزنههای وسیع، مخصوصاً راههای زیرزمینی میباشد. و به رئیس و رهبر یک جمعیت از آن جهت نقیب میگویند که از اسرار جمعیت آگاه است، گویی در میان آنها نقبی ایجاد کرده و از وضع آنها آگاه شده، و گاهی "نقیب" به کسی گفته میشود که رئیس جمعیت نیست و تنها معرف و وسیله شناسایی آنها است، و اگر به فضائل اشخاص عنوان "مناقب" اطلاق میشود، به خاطر آن است که با فحص و کنجکاوی باید از آنها آگاه گشت. تفسیر نمونه، ج۴، ص ۳۰۸.</ref> [[بنی اسرائیل]] بنابر [[کلام خداوند]] [[دوازده نفر]] بودند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>. بنابراین، [[جانشینی]] و [[خلافت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} تا [[قیامت]]، مختص به [[دوازده نفر]] است و نه بیش از آن<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. | |||
#کلهم من [[قریش]]: [[قریشی بودن]] در اکثر [[روایات]] [[ائمه]] اثنیعشر و سایر [[روایات]] مرتبط با [[امامت]] در [[منابع اهل سنت]] آمده است و بر این مطلب ادعای [[تواتر]] هم شده است. [[بدیهی]] است همه طوایف [[قریش]] نمیتوانند مقصود و مراد از این [[کلام]] باشند زیرا [[پیشوای امت]] [[اسلامی]] باید از نظر [[فضائل]] [[انسانی]] دارای [[برتری]] و امتیاز ویژه در بین [[امت]] باشد و این ویژگی و امتیاز در بین [[قریش]] مختص [[خاندان]] بنیهاشم است، زیرا اوّلاً درباره [[جایگاه]] ویژه و [[منزلت]] خاص بنیهاشم از [[پیامبر اعظم]] {{صل}} [[روایات]] بسیاری رسیده است که جائی برای تردید باقی نمیماند، ثانیاً: [[مذمت]] [[حاکمان ستمگر]] بدون تردید به معنای سلب صلاحیت آنان از [[منصب امامت]] و [[جانشینی پیامبر اکرم]] {{صل}} است. توصیف [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[بنی امیه]] و بنی [[مروان]] و [[مذمت]] شدید آنان و سلب صلاحیت از امری [[امت اسلامی]] که از [[احکام]] [[جور]] بودند، از مسلمات است. بنابراین [[زمامداران]] [[ستمکار]] نمیتوانند مصداق [[روایات ائمه اثنی عشر]] باشند حتی اگر ادعای [[خلافت]] و [[جانشینی]] [[رسول اکرم]] {{صل}} را داشته باشند. نکته مهم در [[حدیث]] [[جابر]] این است که [[راوی حدیث]] به خاطر اختلال و ایجاد سر و صدای برخی از حضار، نتوانسته تمام[[ سخن]] [[پیامبر اکرم]] را بشنود و فقط تعداد [[جانشینان]] را شنیده و توصیف به قریشیت را با واسطه [[نقل]] کرده نه به صورت مستقیم. با توجه به این مطلب، احتمال {{متن حدیث|کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ}}، ضعیف است بلکه {{متن حدیث|کُلُّهُمْ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ}} بوده چراکه این کلمه موجب عکسالعمل و واکنشهای منفی برخی از حضار گردیده است<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. | |||
#عدم اختصاص به زمان خاص: [[دوازده نفر]] از بعد [[وفات پیامبر اکرم]] {{صل}} تا [[قیامت]]، [[ریاست]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی]] را بر عهده دارند و مختص به زمان و دوره خاص نیستند. در [[حدیث]] [[عبدالله بن مسعود]] کلمه {{متن حدیث|هَذِهِ الْأُمَّةَ}} با توجه به استمرار [[امت اسلام]] تا [[آخر الزمان]]، عدم اختصاص [[جانشینان]] [[دوازدهگانه]] به دوره زمان خاص را میرساند: {{متن حدیث|فَقَالَ لَهُ یَا أَبَا عَبْدِ الرّحْمَنِ هَلْ سَأَلْتُمْ رَسُولَ اللهِ{{صل}} کَمْ تَمْلِکُ هَذِهِ الأُمَّةُ مِنْ خَلِیفَةٍ َقَالَ نَعَمْ و لَقَدْ سَأَلْنَا رَسُولَ اللهِ{{صل}} فَقَالَ اثْنَا عَشَرَ کَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ}}<ref>مسند احمد، ج۱، ص ۳۹۸.</ref>، علاوه بر این در [[حدیث]] [[جابر بن سمره]] از کلماتی مانند: {{متن حدیث|لایزال}} و {{متن حدیث|حَتَّی تَقُومَ السَّاعَةُ}} [[ استمرار]] و عدم اختصاص به وضوح استفاده میشود<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. | |||
#عامل دوام [[عزت]] و [[سرافرازی]] [[اسلام]]: این صفت و نشانه مهم و با [[عظمت]] به صورت مکرر و با الفاظ مختلف در [[روایات]] [[امامان]] دوازدهگانه آمده است: {{متن حدیث|لَا یَزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِیزاً إِلَی اثْنَتَیْ عَشْرَةَ خَلِیفَةً}}<ref>صحیح مسلم، ج۶، کتاب الإماره، باب الناس تبع لقریش، ص ۳؛ مسند احمد، ج۵، ص ۹۰ و ۹۸.</ref> و {{متن حدیث|لَا یَزَالُ هَذَا الدِّینُ عَزِیزاً مَنِیعاً إِلَی اثْنَیْ عَشَرَ}}<ref>صحیح مسلم، ج۶، کتاب الإماره، باب الناس تبع لقریش، ص ۳؛ مسند احمد، ج۵، ص ۹۰ و ۹۸.</ref>. | |||
*با توجه به اینگونه توصیفات در [[احادیث ائمه]] اثنی عشر و سایر توصیفات [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مواضع متعدد که درباره [[اهل بیت]] خود داشتهاند، نظیر [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] و [[حدیث امان]]، [[دوازده جانشین]]، بر غیر [[امامان]] از [[اهل بیت]] [[عصمت]] {{ع}} قابل انطباق نیست؛ زیرا این [[احادیث]] را نمیتوان بر خلفای نخستین که کمتر از [[دوازده]] نفرند، [[تطبیق]] نمود و نیز نمیتوان آن را منطبق بر [[پادشاهان]] [[بنیامیه]] دانست زیرا بیش از [[دوازده]] نفرند و همۀ آنها مرتکب [[ظلم]] و ستمهای [[آشکار]] شدند و از [[بنیهاشم]] نیستند؛ بنابراین راهی جز این نمیماند که این [[حدیث]] را بر [[امامان دوازدهگانه]] [[اهلبیت پیامبر]] {{صل}} و عترتش منطبق بدانیم<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. | |||
==[[روایات]] بیانگر [[اسامی]] [[امامان]]== | |||
*[[روایات]] بیانگر [[اسامی]] [[امامان]]: بیان اجمالی همراه با ابهام از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دربارۀ [[جانشینان]] خویش خلاف [[حکمت]] و [[تدبیر]] است و به نوعی کوتاهی در امر [[هدایت]] و [[رسالت الهی]] است، آن هم در مسألۀ مهم و سرنوشتساز [[امامت]] که [[سعادت]] و یا [[شقاوت]] [[امت اسلامی]] به آن گره خورده است. بنابراین [[عقل]] [[حکم]] میکند [[نبی اکرم]] {{صل}} در همان [[خطابه]] و [[سخنرانی]] ویژگیهایی را برشمارند که موجب رفع ابهام از [[امت اسلامی]] گردد. بلکه لازم است [[اسامی]] و خصوصیات فردی [[جانشینان]] خود را هم به روشنی و وضوح بیان کنند<ref>ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟</ref>. و [[حضرت]] چنین انجام دادهاند، یعنی روایاتی وجود دارد که در آنها به [[اسامی]] دوزاده [[امام]] اشاره شده است. خود این [[روایات]] نیز بر دو قسم است: | |||
#روایاتی که نام [[امامان دوازدهگانه]] در منابع اصیل [[امامیه]] با اسناد معتبر و قابل قبول از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است، مانند [[حدیث]] [[جابر بن عبدالله انصاری]] که از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} دربارۀ مصداق "[[اولی الامر]]"<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پرسیده است. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: «آنان خلفای من و امامانِ پس از من هستند. نخستینِ آنان [[علی بن ابی طالب]] است و سپس [[حسن]] و آنگاه [[حسین]] و سپس [[علی بن الحسین]] و آنگاه [[محمد بن علی]]... و سپس صادق، [[جعفر بن محمد]] و آنگاه [[موسی بن جعفر]] و سپس [[علی بن موسی]] و آنگاه [[محمد بن علی]] و سپس [[علی بن محمد]] و آنگاه [[حسن بن علی]] و واپسین تن، همنام من، [[محمد]] است»<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ یَقُولُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ ص یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَرَفْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ الَّذِینَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِکَ فَقَالَ{{ع}}هُمْ خُلَفَائِی یَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْمَعْرُوفُ فِی التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِکُهُ یَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ سَمِیِّی وَ کَنِیِّی حُجَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بَقِیَّتُهُ فِی عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ذَاکَ الَّذِی یَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی یَدَیْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا}}؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. | |||
#[[روایات]] بیانگر نام بعضی از [[امامان]]: این دسته از [[روایات]] نیز سه گروه است: | |||
##روایاتی که در آن تنها به نام اولین و [[آخرین امام]] بسنده شده است، مانند روایتی که [[حضرت رسول]] {{صل}} فرمود: «[[امامان]] پس از من [[دوازده]] نفرند، اولین آنان تویی [[یا علی]] و آخرینشان قائمی است که [[خدای متعال]] به دستان او [[مشرق]] و [[مغرب]] [[جهان]] را میگشاید»<ref>{{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی یَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی یَدَیْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا}}؛ بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۲۲۶.</ref>. همچنین فرمودند: «امامانِ پس از من، [[دوازده]] نفرند. نخستینِ آنان [[علی بن ابی طالب]] است و واپسین تن، [[قائم]] است. آنان [[خلفا]] و [[اوصیا]] و اولیای من هستند و پس از من [[حجت]] خدایند در میان [[امت]] من. هر کس آنان را [[دوست]] بدارد، [[مؤمن]] است و هر کس [[انکار]] کند، [[کافر]] است»<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، ۳۷۰ و ۳۷۱؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإنثی عشر، ص ۱۴۵؛ {{متن حدیث|عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ هُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَوْلِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی أُمَّتِی بَعْدِی}}</ref>. | |||
##روایاتی که در آن علاوه بر یاد کردن از [[آخرین امام]]، تنها نام یک [[امام]] و عدد [[فرزندان]] او بیان شده است: {{متن حدیث|قَالَ النَّبِیُّ{{صل}}: الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ وَ مَثَلِ بَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ}}<ref>مناقب آل ابی طالب{{ع}} (لابن شهر آشوب)، ج۱، ص ۲۹۵.</ref>. همچنین [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: «ما [[دوازده]] امامیم، [[حسن]] و [[حسین]]، سپس نُه [[امام]] از [[فرزندان]] [[حسین]]{{ع}} از آن جملهاند»<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْهُمْ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ ثُمَّ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ ع}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۳۳، ح ۱۶.</ref>. | |||
##روایاتی که در آن [[اسامی]] مشترک [[ائمه]] اثنیعشر ذکر شده است: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی عَلِیٌّ أَوَّلُهُمْ وَ أَوْسَطُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِی عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ خَلْفَهُ}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإنثی عشر، ص ۸۰.</ref>. [[جابر]] بن [[عبد]] اللّه [[انصاری]] میگوید: [[خدمت]] [[حضرت فاطمه ]]{{س}} رسیدم، در برابرش لوحی بود که نام [[اوصیا]] از فرزندانش در آن بود، شمردم [[دوازده نفر]] بودند، آخرینشان "[[قائم]]" بود، سه [[محمّد]] و سه [[علی]]<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَی فَاطِمَةَ{{ع}}وَ بَیْنَ یَدَیْهَا لَوْحٌ فِیهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِهَا فَعَدَدْتُ اثْنَیْ عَشَرَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ{{ع}}ثَلَاثَةٌ مِنْهُمْ مُحَمَّدٌ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهُمْ عَلِیٌّ}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۳۲، ح ۱۰.</ref>. | |||
==[[پاسخ]] به چند [[شبهه]]== | ==[[پاسخ]] به چند [[شبهه]]== | ||
*در مورد [[روایات دوازده امام]] چندین [[شبهه]] مطرح شده است که به طرح و نقد برخی از آنها میپردازیم: | *در مورد [[روایات دوازده امام]] چندین [[شبهه]] مطرح شده است که به طرح و نقد برخی از آنها میپردازیم: |