اصنام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*اصنام، برای [[تقرب]] به خدایان در معابد به آنها تقدیم میشد. این الههها [[وظیفه]] [[اجابت دعا]] و برآوردن [[آرزوها]] و شفای بیماران را بر عهده داشتهاند و برای [[نذر]] به الهههای [[معبد]] تقدیم میشدند. نخست بر روی سنگها [[قربانی]] میشدند (مذبح) که به مرور زمان، [[مقدس]] و [[جانشین]] خدایان شدند. در [[قرآن کریم]]، کلمه صنم نیامده است؛ ولی جمع آن، اصنام، در پنج [[آیه]] به چشم میخورد و به معنای بتهاست. [[قرآن کریم]] انصاب را [[رجس]] و [[قربانی]] بر آنها را عملی [[شیطانی]] معرفی میکند<ref>سوره مائده، آیات ۳-۹۰.</ref><ref>[[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۹.</ref>. | *اصنام، برای [[تقرب]] به خدایان در معابد به آنها تقدیم میشد. این الههها [[وظیفه]] [[اجابت دعا]] و برآوردن [[آرزوها]] و شفای بیماران را بر عهده داشتهاند و برای [[نذر]] به الهههای [[معبد]] تقدیم میشدند. نخست بر روی سنگها [[قربانی]] میشدند (مذبح) که به مرور زمان، [[مقدس]] و [[جانشین]] خدایان شدند. در [[قرآن کریم]]، کلمه صنم نیامده است؛ ولی جمع آن، اصنام، در پنج [[آیه]] به چشم میخورد و به معنای بتهاست. [[قرآن کریم]] انصاب را [[رجس]] و [[قربانی]] بر آنها را عملی [[شیطانی]] معرفی میکند<ref>سوره مائده، آیات ۳-۹۰.</ref><ref>[[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۹.</ref>. | ||
*درباره علت رواج [[بتپرستی]] در [[عربستان]] دو قول عمده به چشم میخورد. برخی معتقدند، نخستین پرستشکنندگان بتان در میان [[اعراب]]، [[فرزندان]] [[اسماعیل]]{{ع}} بودهاند. زمانی که تنگی [[معیشت]] ایشان را به کوچ اجباری از [[مکه]] کشاند، هر [[خانواده]]، سنگی را از [[حرم]] برای [[احترام]] با خود بردند و در هر منزلی مانند [[کعبه]] دور آن میچرخیدند. این عمل در نسلهای بعد، جای خود را به [[پرستش]] سنگهای [[حرم]] داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۳؛ ابن الکلبی، الأصنام، ص۶.</ref>. برخی نیز گفتهاند: [[عمرو بن ربیعه لحی]] پس از [[مسافرت]] به بلقای [[شام]] با خود بتانی را آورد و [[مردم]] را به [[پرستش]] آنها وادار کرد<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۷۷.</ref>. [[پرستش]] [[بتها]] طوری شایع شده بود که تا ۳۶۰ [[بت]] با اشکال و اندازههای مختلف را در [[کعبه]] نگهداری میکردند. برخی از این [[بتها]] [[احترام]] و اهمیت بیشتری داشتند<ref>[[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۸-۱۲۹.</ref>. | *درباره علت رواج [[بتپرستی]] در [[عربستان]] دو قول عمده به چشم میخورد. برخی معتقدند، نخستین پرستشکنندگان بتان در میان [[اعراب]]، [[فرزندان]] [[اسماعیل]]{{ع}} بودهاند. زمانی که تنگی [[معیشت]] ایشان را به کوچ اجباری از [[مکه]] کشاند، هر [[خانواده]]، سنگی را از [[حرم]] برای [[احترام]] با خود بردند و در هر منزلی مانند [[کعبه]] دور آن میچرخیدند. این عمل در نسلهای بعد، جای خود را به [[پرستش]] سنگهای [[حرم]] داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۳؛ ابن الکلبی، الأصنام، ص۶.</ref>. برخی نیز گفتهاند: [[عمرو بن ربیعه لحی]] پس از [[مسافرت]] به بلقای [[شام]] با خود بتانی را آورد و [[مردم]] را به [[پرستش]] آنها وادار کرد<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۷۷.</ref>. [[پرستش]] [[بتها]] طوری شایع شده بود که تا ۳۶۰ [[بت]] با اشکال و اندازههای مختلف را در [[کعبه]] نگهداری میکردند. برخی از این [[بتها]] [[احترام]] و اهمیت بیشتری داشتند<ref>[[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۸-۱۲۹.</ref>. | ||
==منات== | |||
*قدیمیترین [[بت]] [[عرب]]، منات، در کنار دریا از [[ناحیه]] مشلّل در قدید (میان [[مکه]] و [[مدینه]]) [[نصب]] شده بود و همه [[اعراب]] آن را بزرگ شمرده، به نام آن [[قربانی]] میکردند. در این میان، [[اوس]] و [[خزرج]] نزد این [[بت]]، حجشان را پایان داده، سرها را میتراشیدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۱۹۲؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳.</ref> که در [[قرآن]] مطرح شده است<ref>نجم (۵۳): ۲۰.</ref>. در معنای این [[بت]] مؤنث گفتهاند که از ریشه [[منی]] به معنای ریختن است. وجه تسمیه منات را خونی دانستهاند که پس از [[قربانی]] بر این [[بت]] ریخته میشده است. البته این [[دلیل]]، منطقی به نظر نمیرسد؛ زیرا مفید این معناست که این [[بت]] تا مدتها بدون نام [[مرگ]] [[پرستش]] میشده و بعدها نامی پیدا کرده است<ref>یحیی نوری، اسلام و عقائد و آرا بشری یا جاهلیت و اسلام، ص۲۵۲.</ref>. *برخی منات را از کلمه منا و منیه به معنای [[مرگ]] و تقدیر گرفتهاند<ref>عبد العزیز سالم، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۷۶.</ref> که آن را با یکی از خدایان بابلی به نام مامناتو یکی میدانستهاند. نزد [[اعراب]]، منات، نماد [[مرگ]] است؛ برخلاف نظر بابلیان، این [[بت]]، نماد تقدیر نیست. [[حضرت علی]]{{ع}} منات را پس از [[فتح مکه]] نابود کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۶.</ref><ref>[[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۹.</ref>. | |||
*دومین [[بت]] معروف [[عرب]]، لات نامیده میشد. لات، سنگ سفید رنگی بود که تنی چند از [[یهود]]، نزد آن سویق (سبوس) میکوبیدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۷۷؛ ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۶.</ref>. درباره پدید آمدن این [[بت]] اسطورههایی میان مردان قدیم رواج داشته است. ایشان لات را منسوب به مردی از ثقیف میدانستهاند که بر روی این صخره، نان میپخته و به [[حاجیان]] میفروخته است. پس از [[مرگ]] او [[عمرو بن ربیعه]] به [[مردم]] گفته بود که مرد ثقیفی به داخل صخره فرو رفته و [[مردم]] را به [[پرستش]] آن [[بت]] واداشته بود<ref>محمد عبدالمعید خان، الأساطیر و الانحرافات عند العرب، ص۱۲۸.</ref><ref>[[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۹-۱۳۰.</ref>. | |||
*لات، [[بت]] اختصاصی [[مردم]] ثقیف در [[طائف]] بود و آنان خانهای برای آن [[بت]] بنا کرده بودند و آن [[خانه]] را از [[کعبه]] [[برتر]] میدانستند<ref>ابن الکلبی، الأصنام، ص۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۷-۸۵.</ref>. این الهه مؤنث، خدای [[خورشید]] نزد بابلیان و [[قبایل]] [[عرب]] بود و آن را الهه فصل تابستان میدانستند<ref>میخائیل مسعود، الأساطیر و المعتقدات العربیه، ص۱۱۴-۱۱۳.</ref>. پس از [[فراگیر شدن اسلام]]، بزرگان ثقیف و متولیان [[معبد]] لات به [[مدینه]] آمدند. این هیئت [[سیاسی]]، شرطهایی را برای [[تسلیم]] [[شهر]] [[طائف]] [[تعیین]] کردند که یکی از آنها نگهداری و [[حفظ]] [[بت]] لات بود؛ اما [[حضرت رسول]]{{صل}} با آنها [[مخالفت]] کردند. حتی آنان خواستار این شدند که فقط تا سه سال دیگر [[بت]] را نگهداری دارند. سرانجام آنان، [[تسلیم]] [[رأی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میشدند. با این حال، خود حاضر به [[شکستن بت]] نشدند و [[حضرت محمد]]{{صل}} به [[مغیرة بن شعبه]] و [[ابوسفیان]] [[دستور]] بود تا آن بتکده را ویران کنند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۹.</ref> | |||
*عزی، [[بت]] سوم [[عرب]] که پس از لات و منات ساخته شده بود، [[بت]] اختصاصی [[قریش]] بود که کمکم در سایر [[قبایل]] نیز پرستیده شد. عزی، [[مظهر]] زمستان بود و نزد [[عرب جاهلی]] با [[ازدواج]] و [[زناشویی]] پیوند داشت<ref>عبد العزیز سالم، تاریخ عرب قبل اسلام، ص۳۷۹.</ref>. این الهه پس از [[فتح مکه]] به دست خالد نزد [[ولید]] از میان رفت. عزی، قربانگاهی به نام غبغب العزی داشته است<ref>[[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۰.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده: | * [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[فاطمه کرمپور|کرمپور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |