پرش به محتوا

زمینه‌سازان ظهور امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی'
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '')
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی')
خط ۵۰: خط ۵۰:
::::::آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، درباره گروه [[زمینه‌سازان]] مطالبی بیان شده است. این [[نصوص]] برخی مناطق [[اسلامی]] را- که این گروه از آنجا برخواهند خاست- مشخص کرده‌اند. مهم‌ترین این مناطق عبارت است از: [[خراسان]] ([[مشرق]])، [[قم]]، [[ری]] و [[یمن]]. در [[روایات]] زیر، گروه [[زمینه‌سازان]] به مناطق یاد شده منتسب شده‌اند:
::::::«در [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، درباره گروه [[زمینه‌سازان]] مطالبی بیان شده است. این [[نصوص]] برخی مناطق [[اسلامی]] را- که این گروه از آنجا برخواهند خاست- مشخص کرده‌اند. مهم‌ترین این مناطق عبارت است از: [[خراسان]] ([[مشرق]])، [[قم]]، [[ری]] و [[یمن]]. در [[روایات]] زیر، گروه [[زمینه‌سازان]] به مناطق یاد شده منتسب شده‌اند:
:::::*'''[[زمینه‌سازان]] از [[مشرق]] ([[خراسان]])''': "[[حاکم]]" در مستدرک صحیحین از [[عبد الله]] بن مسعود [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|اتَانَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فَخَرَجَ اَلينَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ السُّرُورُ فِي وَجْهِهِ، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْءٍ اِلاّ أخْبَرَنَا بِهِ وَ لاَ سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأنَا حَتّي مُرَّ فِتيَهٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ مِنْهُمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا رَآهُم التَزَمَهُم وَ اِنْهَمَلَتْ عينَاهُ فَقُلْنَا يَا رَسُول اللَّهِ مَا نَزَالُ نُرِي فِي وَجْهِكَ شَيْئاً نَكْرَهُهُ؟ فَقَالَ: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ فِي الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ، ثُمَّ يَسْأَلُونَ فَلَا يُعْطَوْنَهُ، ثُمَّ يَسْأَلُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ -فَيُقَاتِلُونَ- فَيُنْصَرُونَ. فَمَنْ أَدْرَكَهُ مِنْكُمْ وَ مِنْ أَعْقَابِكُمْ فَلْيَأْتِ امامَ اَهْلِ بَيْتِي، وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي}}<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، صص ۴۶۴ و ۵۳۳.</ref>؛ "[روزی‌] [[رسول خدا]] {{صل}} با [[شادمانی]] تمام به سوی ما آمد، به گونه‌ای که برق [[شادی]] در نگاهش می‌درخشید. هرچه می‌پرسیدیم، پاسخ می‌گفت و هرگاه [[سکوت]] می‌کردیم، خود شروع می‌فرمود؛ تا آنکه گروهی از [[جوانان]] [[بنی هاشم]] -که [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}}- در میانشان بودند، آمدند که از مقابل ما بگذرند. [[حضرت]] همین‌که آنان را دید، در آغوششان کشید و [[اشک]] از دیدگان مبارکش جاری شد. گفتیم: ای [[فرستاده خدا]]! آن چیست که پیوسته در چهره شما چیزی می‌بینیم که خوش نداریم. فرمود: ما خاندانی هستیم که [[خدای تعالی]] [[آخرت]] را در مقابل [[دنیا]] برای ما [[برگزیده]] است. پس از من خاندانم رانده و آواره‌ [[شهرها]] گردند تا آنکه پرچم‌هایی سیاه در [[مشرق]] سربلند می‌کنند. آنان [[حق]] را می‌طلبند و بدیشان نمی‌دهند، در برهه‌ای دیگر [[حق]] را طلب می‌کنند و بدیشان نمی‌دهند، و باز نیز چنین شود؛ پس آن‌گاه [[نبرد]] می‌کنند و پیروز می‌شوند. [سپس فرمود:] هرکه از شما یا فرزندان‌تان، چنین روزی را [[درک]] کرد، نزد [[امامی]] که از خاندانم است، حاضر شود- اگرچه جامه به خود پیچد و بر برف گام نهد- زیرا این [[پرچم‌ها]]، پرچم‌های هدایتند که آنها را به مردی از خاندانم تقدیم می‌کنند".
:::::*'''[[زمینه‌سازان]] از [[مشرق]] ([[خراسان]])''': "[[حاکم]]" در مستدرک صحیحین از [[عبد الله]] بن مسعود [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|اتَانَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فَخَرَجَ اَلينَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ السُّرُورُ فِي وَجْهِهِ، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْءٍ اِلاّ أخْبَرَنَا بِهِ وَ لاَ سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأنَا حَتّي مُرَّ فِتيَهٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ مِنْهُمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا رَآهُم التَزَمَهُم وَ اِنْهَمَلَتْ عينَاهُ فَقُلْنَا يَا رَسُول اللَّهِ مَا نَزَالُ نُرِي فِي وَجْهِكَ شَيْئاً نَكْرَهُهُ؟ فَقَالَ: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ فِي الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ، ثُمَّ يَسْأَلُونَ فَلَا يُعْطَوْنَهُ، ثُمَّ يَسْأَلُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ -فَيُقَاتِلُونَ- فَيُنْصَرُونَ. فَمَنْ أَدْرَكَهُ مِنْكُمْ وَ مِنْ أَعْقَابِكُمْ فَلْيَأْتِ امامَ اَهْلِ بَيْتِي، وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي}}<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، صص ۴۶۴ و ۵۳۳.</ref>؛ "[روزی‌] [[رسول خدا]] {{صل}} با [[شادمانی]] تمام به سوی ما آمد، به گونه‌ای که برق [[شادی]] در نگاهش می‌درخشید. هرچه می‌پرسیدیم، پاسخ می‌گفت و هرگاه [[سکوت]] می‌کردیم، خود شروع می‌فرمود؛ تا آنکه گروهی از [[جوانان]] [[بنی هاشم]] -که [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}}- در میانشان بودند، آمدند که از مقابل ما بگذرند. [[حضرت]] همین‌که آنان را دید، در آغوششان کشید و [[اشک]] از دیدگان مبارکش جاری شد. گفتیم: ای [[فرستاده خدا]]! آن چیست که پیوسته در چهره شما چیزی می‌بینیم که خوش نداریم. فرمود: ما خاندانی هستیم که [[خدای تعالی]] [[آخرت]] را در مقابل [[دنیا]] برای ما [[برگزیده]] است. پس از من خاندانم رانده و آواره‌ [[شهرها]] گردند تا آنکه پرچم‌هایی سیاه در [[مشرق]] سربلند می‌کنند. آنان [[حق]] را می‌طلبند و بدیشان نمی‌دهند، در برهه‌ای دیگر [[حق]] را طلب می‌کنند و بدیشان نمی‌دهند، و باز نیز چنین شود؛ پس آن‌گاه [[نبرد]] می‌کنند و پیروز می‌شوند. [سپس فرمود:] هرکه از شما یا فرزندان‌تان، چنین روزی را [[درک]] کرد، نزد امامی که از خاندانم است، حاضر شود- اگرچه جامه به خود پیچد و بر برف گام نهد- زیرا این [[پرچم‌ها]]، پرچم‌های هدایتند که آنها را به مردی از خاندانم تقدیم می‌کنند".
::::::[[ابو خالد کابلی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند: {{متن حدیث|كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَأَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، (دار احیاء التراث العربی و مؤسسه التاریخ العربی، لبنان)؛ غیبت نعمانی، (انتشارات صدوق)، باب ۱۴، ح ۵۰.</ref>؛ "گویا می‌بینم مردمی را که در [[مشرق]] [[قیام]] کرده‌اند و [[حق]] را می‌طلبند و بدیشان داده نمی‌شود؛ ولی از پای نمی‌نشینند. ازاین‌رو [[سلاح]] در دست می‌گیرند، در نتیجه آنچه می‌خواستند بدیشان داده می‌شود. اما نمی‌پذیرند تا آنکه [[قیام]] می‌کنند و [[حکومت]] را به کسی جز [[صاحب]] شما ([[امام عصر]] {{ع}}) تحویل نمی‌دهند. کشته شدگان از آنان، شهیدند. [[آگاه]] باشید که اگر من در آن زمان حضور داشتم، وجودم را وقف [[صاحب]] این امر می‌کردم".
::::::[[ابو خالد کابلی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند: {{متن حدیث|كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَأَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، (دار احیاء التراث العربی و مؤسسه التاریخ العربی، لبنان)؛ غیبت نعمانی، (انتشارات صدوق)، باب ۱۴، ح ۵۰.</ref>؛ "گویا می‌بینم مردمی را که در [[مشرق]] [[قیام]] کرده‌اند و [[حق]] را می‌طلبند و بدیشان داده نمی‌شود؛ ولی از پای نمی‌نشینند. ازاین‌رو [[سلاح]] در دست می‌گیرند، در نتیجه آنچه می‌خواستند بدیشان داده می‌شود. اما نمی‌پذیرند تا آنکه [[قیام]] می‌کنند و [[حکومت]] را به کسی جز [[صاحب]] شما ([[امام عصر]] {{ع}}) تحویل نمی‌دهند. کشته شدگان از آنان، شهیدند. [[آگاه]] باشید که اگر من در آن زمان حضور داشتم، وجودم را وقف [[صاحب]] این امر می‌کردم".
:::::*'''[[زمینه‌سازان]] خراسان‌''': [[محمد بن حنفیه]]، در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|ثُمَّ تَخْرُجُ رَايَةٌ مِنْ خُرَاسَانَ يهْزِمُونَ أَصحابَ السُّفْيَانِيِّ حَتّي تَنْزِلُ بِبَيْتِ المَقْدِسِ توْطِيء لِلْمَهْدِيّ سُلْطَانُهُ}}<ref>عصر الظهور، ص ۲۰۶.</ref>؛ "پرچمی از [[خراسان]] بیرون می‌آید، [حاملان این پرچم‌] [[اصحاب]] [[سفیانی]] را [[شکست]] می‌دهند تا اینکه به [[بیت المقدس]] می‌رسند و زمینه [[حکومت]] [حضرت‌] [[مهدی]] {{ع}} را فراهم می‌سازند".
:::::*'''[[زمینه‌سازان]] خراسان‌''': [[محمد بن حنفیه]]، در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|ثُمَّ تَخْرُجُ رَايَةٌ مِنْ خُرَاسَانَ يهْزِمُونَ أَصحابَ السُّفْيَانِيِّ حَتّي تَنْزِلُ بِبَيْتِ المَقْدِسِ توْطِيء لِلْمَهْدِيّ سُلْطَانُهُ}}<ref>عصر الظهور، ص ۲۰۶.</ref>؛ "پرچمی از [[خراسان]] بیرون می‌آید، [حاملان این پرچم‌] [[اصحاب]] [[سفیانی]] را [[شکست]] می‌دهند تا اینکه به [[بیت المقدس]] می‌رسند و زمینه [[حکومت]] [حضرت‌] [[مهدی]] {{ع}} را فراهم می‌سازند".
خط ۶۵: خط ۶۵:
::::::'''۱. زمینه‌سازان خاص:''' از نظر [[روایات اسلامی]]، در مقدمة [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} یک سلسله قیام‌هایی از طرف اهل [[حقّ]] صورت می‌گیرد. در این دسته [[روایات]] به گروه‌هایی اشاره شده که [[در آستانه ظهور]] به [[زمینه‌سازی]] می‌پردازند.
::::::'''۱. زمینه‌سازان خاص:''' از نظر [[روایات اسلامی]]، در مقدمة [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} یک سلسله قیام‌هایی از طرف اهل [[حقّ]] صورت می‌گیرد. در این دسته [[روایات]] به گروه‌هایی اشاره شده که [[در آستانه ظهور]] به [[زمینه‌سازی]] می‌پردازند.
:::::*در [[روایات]] زیر، گروه زمینه‌سازان از برخی مناطق خاصّ اینگونه [[وصف]] شده‌اند:
:::::*در [[روایات]] زیر، گروه زمینه‌سازان از برخی مناطق خاصّ اینگونه [[وصف]] شده‌اند:
::::#'''[[زمینه‌سازان ظهور]] از [[مشرق]]:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "گروهی از [[ناحیه]] [[مشرق]]، قد برمی‌افرازند و زمینه [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را فراهم می‌سازند"<ref> متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۳؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج ۱، ص ۹۴.</ref>. [[عبد]] اللّه می‌گوید: روزی [[رسول خدا]]{{صل}}، با [[شادمانی]] تمام به سوی ما آمد، به گونه‌ای که برق [[شادی]] در نگاهش می‌درخشید. هرچه می‌پرسیدیم، پاسخ می‌گفت، و هرگاه [[سکوت]] می‌کردیم، خود شروع می‌فرمود؛ تا آنکه گروهی از [[جوانان]] بنی هاشم- که [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}- در میانشان بودند، آمدند که از مقابل ما بگذرند. [[حضرت]] همین که آنان را دید در آغوششان کشید و [[اشک]] از دیدگان مبارکش جاری شد. گفتیم: ای [[فرستاده خدا]]! چیست که پیوسته در چهره شما چیزی می‌بینیم که خوش نداریم. فرمود: ما خاندانی هستیم که [[خدای تعالی]] [[آخرت]] را در مقابل [[دنیا]] برای ما [[برگزیده]] است. پس از من خاندانم رانده و آواره [[شهرها]] گردند تا آنکه پرچم‌هایی سیاه در [[مشرق]] سر بلند کنند. [[حق]] را طلبند و بدیشان ندهند، در برهه‌ای دیگر [[حق]] را طلب کنند و بدیشان ندهند، و باز نیز چنین شود، پس آن گاه [[نبرد]] کنند و پیروز شوند. سپس فرمود: هرکه از شما یا فرزندانتان چنین روزی را [[درک]] کرد نزد [[امامی]] که از خاندانم می‌باشد، حاضر شود- اگرچه جامه به خود پیچد و بر برف گام نهد- زیرا این [[پرچم‌ها]] پرچم‌های هدایتند که آنها را به مردی از خاندانم تقدیم کنند"<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۲.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "گویی قومی را می‌بینم که از شرق در طلب [[حق]] [[قیام]] کرده‌اند؛ ولی بدانان نمی‌دهند و باز مطالبه می‌کنند، اما بدان‌ها نمی‌دهند. پس چون چنین می‌بینند، شمشیرهای خود را بر دوش می‌گیرند. در آن هنگام آنچه را می‌خواهند به آنان می‌دهند؛ ولی نمی‌پذیرند تا اینکه پیروز می‌شوند و آن را جز به [[امام مهدی|صاحب الامر]]{{ع}} [[تسلیم]] نمی‌کنند. کشتگان آنان شهیدند. اگر من آنان را [[درک]] کنم، جانم را برای [[صاحب الامر]] می‌گذارم"<ref>{{عربی|" كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ‏ يَطْلُبُونَ‏ الْحَقَ‏ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ‏‏‏"}}؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳؛ ح ۵۰.</ref>. <ref> علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳.</ref>. در روایتی دیگر می‌فرماید: "افرادی با بیرق‌های سیاه از [[ناحیه]] [[مشرق]] می‌آیند که دلهای آنان مانند قطعه‌های فولاد، محکم است. پس هرکس [[قیام]] آنان را شنید، برای [[بیعت]] به سوی آنان بشتابد؛ هرچند لازم باشد با سینه بر روی برف برود"<ref>{{عربی|" تَجِي‏ءُ الرَّايَاتُ‏ السُّودُ مِنْ‏ قِبَلِ‏ الْمَشْرِقِ‏ كَأَنَ‏ قُلُوبَهُمْ‏ زُبَرُ الْحَدِيدِ فَمَنْ‏ سَمِعَ‏ بِهِمْ‏ فَلْيَأْتِهِمْ‏ فَبَايَعَهُمْ‏ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى‏ الثَّلْجِ‏‏‏‏"}}؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۲، ص ۴۷۳؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۴.</ref>
::::#'''[[زمینه‌سازان ظهور]] از [[مشرق]]:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "گروهی از [[ناحیه]] [[مشرق]]، قد برمی‌افرازند و زمینه [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را فراهم می‌سازند"<ref> متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۳؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج ۱، ص ۹۴.</ref>. [[عبد]] اللّه می‌گوید: روزی [[رسول خدا]]{{صل}}، با [[شادمانی]] تمام به سوی ما آمد، به گونه‌ای که برق [[شادی]] در نگاهش می‌درخشید. هرچه می‌پرسیدیم، پاسخ می‌گفت، و هرگاه [[سکوت]] می‌کردیم، خود شروع می‌فرمود؛ تا آنکه گروهی از [[جوانان]] بنی هاشم- که [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}- در میانشان بودند، آمدند که از مقابل ما بگذرند. [[حضرت]] همین که آنان را دید در آغوششان کشید و [[اشک]] از دیدگان مبارکش جاری شد. گفتیم: ای [[فرستاده خدا]]! چیست که پیوسته در چهره شما چیزی می‌بینیم که خوش نداریم. فرمود: ما خاندانی هستیم که [[خدای تعالی]] [[آخرت]] را در مقابل [[دنیا]] برای ما [[برگزیده]] است. پس از من خاندانم رانده و آواره [[شهرها]] گردند تا آنکه پرچم‌هایی سیاه در [[مشرق]] سر بلند کنند. [[حق]] را طلبند و بدیشان ندهند، در برهه‌ای دیگر [[حق]] را طلب کنند و بدیشان ندهند، و باز نیز چنین شود، پس آن گاه [[نبرد]] کنند و پیروز شوند. سپس فرمود: هرکه از شما یا فرزندانتان چنین روزی را [[درک]] کرد نزد امامی که از خاندانم می‌باشد، حاضر شود- اگرچه جامه به خود پیچد و بر برف گام نهد- زیرا این [[پرچم‌ها]] پرچم‌های هدایتند که آنها را به مردی از خاندانم تقدیم کنند"<ref> محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۲.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "گویی قومی را می‌بینم که از شرق در طلب [[حق]] [[قیام]] کرده‌اند؛ ولی بدانان نمی‌دهند و باز مطالبه می‌کنند، اما بدان‌ها نمی‌دهند. پس چون چنین می‌بینند، شمشیرهای خود را بر دوش می‌گیرند. در آن هنگام آنچه را می‌خواهند به آنان می‌دهند؛ ولی نمی‌پذیرند تا اینکه پیروز می‌شوند و آن را جز به [[امام مهدی|صاحب الامر]]{{ع}} [[تسلیم]] نمی‌کنند. کشتگان آنان شهیدند. اگر من آنان را [[درک]] کنم، جانم را برای [[صاحب الامر]] می‌گذارم"<ref>{{عربی|" كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ‏ يَطْلُبُونَ‏ الْحَقَ‏ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ‏‏‏"}}؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳؛ ح ۵۰.</ref>. <ref> علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳.</ref>. در روایتی دیگر می‌فرماید: "افرادی با بیرق‌های سیاه از [[ناحیه]] [[مشرق]] می‌آیند که دلهای آنان مانند قطعه‌های فولاد، محکم است. پس هرکس [[قیام]] آنان را شنید، برای [[بیعت]] به سوی آنان بشتابد؛ هرچند لازم باشد با سینه بر روی برف برود"<ref>{{عربی|" تَجِي‏ءُ الرَّايَاتُ‏ السُّودُ مِنْ‏ قِبَلِ‏ الْمَشْرِقِ‏ كَأَنَ‏ قُلُوبَهُمْ‏ زُبَرُ الْحَدِيدِ فَمَنْ‏ سَمِعَ‏ بِهِمْ‏ فَلْيَأْتِهِمْ‏ فَبَايَعَهُمْ‏ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى‏ الثَّلْجِ‏‏‏‏"}}؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۲، ص ۴۷۳؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۴.</ref>
::::#'''زمینه‌سازان از [[خراسان]]:''' از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده که در این باره فرمود: "پرچم‌های سیاهی از [[خراسان]] خارج می‌شود و وارد [[کوفه]] می‌شود. پس آنگاه که [[مهدی]] [[ظهور]] کرد برای [[بیعت]] با او به سوی وی می‌روند"<ref>{{عربی|" تَنْزِلُ‏ الرَّايَاتُ‏ السُّودُ الَّتِي‏ تَخْرُجُ‏ مِنْ‏ خُرَاسَانَ‏ إِلَى‏ الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُ‏ بَعَثَ‏ إِلَيْهِ‏ بِالْبَيْعَة‏‏‏‏"}}</ref>. ممکن است هر دو دسته [[روایت]] بالا به یک جریان واحد اشاره کرده باشد.
::::#'''زمینه‌سازان از [[خراسان]]:''' از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده که در این باره فرمود: "پرچم‌های سیاهی از [[خراسان]] خارج می‌شود و وارد [[کوفه]] می‌شود. پس آنگاه که [[مهدی]] [[ظهور]] کرد برای [[بیعت]] با او به سوی وی می‌روند"<ref>{{عربی|" تَنْزِلُ‏ الرَّايَاتُ‏ السُّودُ الَّتِي‏ تَخْرُجُ‏ مِنْ‏ خُرَاسَانَ‏ إِلَى‏ الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُ‏ بَعَثَ‏ إِلَيْهِ‏ بِالْبَيْعَة‏‏‏‏"}}</ref>. ممکن است هر دو دسته [[روایت]] بالا به یک جریان واحد اشاره کرده باشد.
::::#'''زمینه‌سازان از [[قم]] و [[ری]]:''' [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار]] [[روایت]] کرده است [[امام ابو الحسن اول]]{{ع}} فرمود: "مردی از اهالی [[قم]] [[مردم]] را به [[حق]] می‌خواند، گروهی که دل‌های آنان چون [[پاره‌های آهن]] است گرد او جمع شوند، طوفان‌های سخت نلرزاندشان، از [[جنگ]] خسته نشوند و بیمی به خود راه ندهند، بر [[خدا]] [[توکل]] کنند و [[عاقبت]] نیک از آن پرهیزگاران است"<ref>{{عربی|" رَجُلٌ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ قُمَ‏ يَدْعُو النَّاسَ‏ إِلَى‏ الْحَقِ‏ يَجْتَمِعُ‏ مَعَهُ‏ قَوْمٌ‏ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ‏ الرِّيَاحُ‏ الْعَوَاصِفُ‏ وَ لَا يَمَلُّونَ‏ مِنَ‏ الْحَرَبِ‏ وَ لَا يَجْبُنُونَ‏ وَ عَلَى‏ اللَّهِ‏ يَتَوَكَّلُونَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏‏‏‏‏"}}؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶.</ref>
::::#'''زمینه‌سازان از [[قم]] و [[ری]]:''' [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار]] [[روایت]] کرده است [[امام ابو الحسن اول]]{{ع}} فرمود: "مردی از اهالی [[قم]] [[مردم]] را به [[حق]] می‌خواند، گروهی که دل‌های آنان چون [[پاره‌های آهن]] است گرد او جمع شوند، طوفان‌های سخت نلرزاندشان، از [[جنگ]] خسته نشوند و بیمی به خود راه ندهند، بر [[خدا]] [[توکل]] کنند و [[عاقبت]] نیک از آن پرهیزگاران است"<ref>{{عربی|" رَجُلٌ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ قُمَ‏ يَدْعُو النَّاسَ‏ إِلَى‏ الْحَقِ‏ يَجْتَمِعُ‏ مَعَهُ‏ قَوْمٌ‏ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ‏ الرِّيَاحُ‏ الْعَوَاصِفُ‏ وَ لَا يَمَلُّونَ‏ مِنَ‏ الْحَرَبِ‏ وَ لَا يَجْبُنُونَ‏ وَ عَلَى‏ اللَّهِ‏ يَتَوَكَّلُونَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏‏‏‏‏"}}؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶.</ref>
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش