|
|
خط ۲۳: |
خط ۲۳: |
| *حق از واژههایی است که مراجعه به موارد استفاده آن در [[قرآن]] و [[روایات]]، متون [[فلسفی]]، [[کلامی]]، [[اخلاقی]] و [[فقهی]] از یک سو و از سوی دیگر در [[علم]] [[حقوق]]، [[فلسفه]] [[حقوق]] و... نشان میدهد که معانی و اصطلاحات مختلفی دارد که جدا کردن این معانی و توجه به تفاوت این اصطلاحات برای [[رهایی]] از غلطِ معنا واشتراک لفظی ضروری است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۶.</ref>. | | *حق از واژههایی است که مراجعه به موارد استفاده آن در [[قرآن]] و [[روایات]]، متون [[فلسفی]]، [[کلامی]]، [[اخلاقی]] و [[فقهی]] از یک سو و از سوی دیگر در [[علم]] [[حقوق]]، [[فلسفه]] [[حقوق]] و... نشان میدهد که معانی و اصطلاحات مختلفی دارد که جدا کردن این معانی و توجه به تفاوت این اصطلاحات برای [[رهایی]] از غلطِ معنا واشتراک لفظی ضروری است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۶.</ref>. |
|
| |
|
| ===معنای حق در [[فلسفه]]=== | | ===معنای [[حق در فلسفه]]=== |
| *در آثار [[فیلسوفان]] [[مسلمان]]، معانی متعددی برای "حق" بیان شده است:
| |
| #مطلق وجود که در خارج تحقق و فعلیت دارد؛ بنابراین حق بودن هر چیزی عبارت است از نحوه وجود [[عینی]] آن <ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.</ref>.
| |
| #وجود دائمی<ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸.</ref> مانند وجود [[عقل]]<ref>الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹، پاورقی، ملاهادی سبزواری.</ref>.
| |
| #وجود [[واجب]] بالذات<ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.</ref> که گاهی از آن به حق بالذات تعبیر میکنند در مقابل ممکن که [[باطل]] بالذات است و از آن به حق بالغیر نیز تعبیر مینمایند <ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۸، ص۲۴۸.</ref>.
| |
| #[[اعتقاد]] و [[کلام]] مطابق با واقع، هنگامی که گفته میشود این [[کلام]] یا این [[اعتقاد]] حق است یعنی مطابق با واقع است و [[بهترین]] اقوال از نظر [[صدق]]، قولی است که [[صدق]] آن دائمی باشد<ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.</ref>.
| |
| #اختصاص: اختصاصی که به طور [[اجمال]]، قبل از [[تشکیل جامعه]] هم وجود داشته است و پس از تشکیل آن، به شکلهای گوناگون و متنوعی ظاهر میشود که یکی از آنها حق است. بدین معنی که از اختصاص اجمالی مذکور، آنچه که به عین [[مال]] مربوط میشود، [[ملک]] و آنچه که مربوط به فایده [[مال]] است، "حق" نامیده میشود. در این دیدگاه، مسئلۀ اختصاص و [[مالکیت]]، امری اعتباری دانسته شده است و این اعتبار ریشه در امری غریزی و [[فطری]] دارد<ref>علامه طباطبایی، اصول فلسفه رئالیسم، ص۱۴۴-۱۴۶؛ المیزان، محمد باقر موسوی، ج۲، ص۷۶-۷۷.</ref>.
| |
| *همچنین در [[فلسفه]] [[غرب]]، حق در معانی زیر به کار میرود:
| |
| #مطابقت قول با واقع.
| |
| #موجود [[حقیقی]] نه موجود توهمی.
| |
| #[[تصور]] دور از تناقض یا [[تصور]] چیزی که عقلا ممکن باشد<ref>منوچهر صانعی دره بیدی، فرهنگ فلسفی، ص۳۱۶ تا ۳۱۷.</ref>.
| |
| *حاصل آنکه، از تعاریف بیان شده در آثار [[فلسفی]]، معنای پنجم که معنای مورد نظر [[علامه طباطبائی]] است، میتواند در حوزههای [[فقهی]]، [[حقوقی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] مورد استفاده قرار گیرد. معانی دیگر، گرچه در [[فلسفه]] کاربرد دارد و در استعمالات [[فیلسوفان]]، امری رایج است، اما در اینجا، محل بحث نیست<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۶- ۲۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| ===معنای حق در [[فقه]]=== | | ===معنای حق در [[فقه]]=== |