پرش به محتوا

ابوسعید عقیصا دینار تیمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
==[[عقیصا]]؛ همراه [[امام علی]]{{ع}} در [[کربلا]]==
==[[عقیصا]]؛ همراه [[امام علی]]{{ع}} در [[کربلا]]==
*وی [[نقل]] می‌کند: “وقتی با [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از [[صفین]] به سوی [[کوفه]] میرفتیم، در [[کربلا]] فرود آمدیم و در وسط روز با عطش شدیدی روبه‌رو شدیم؛ [[مردم]] به آن [[حضرت]] گفتند: “ما از [[تشنگی]] میترسیم (که تلف شویم)”؛ [[حضرت]] فرمود: “خداوند شما را [[سیراب]] می‌کند”؛ پس آن [[حضرت]] به مکانی آمد و فرمود: “اینجا را بکنید!و طبق [[روایت]] دیگر، خود، آستین بالا زد و [[خاک]] را کنار زد تا اینکه سنگ سفیدی را دیدیم و به کمک آن [[حضرت]] آن سنگ را جا به جا کردیم که چشمه‌ای خنک و گوارا نمایان شد؛ پس، از آن نوشیدیم و به حیوانات خود نیز آب دادیم و سپس حرکت کردیم. پس از ساعتی، دوباره [[تشنه]] شدیم و برای [[نوشیدن آب]] به سوی آن چشمه برگشتیم، اما اثری از آن نیافتیم. پس درباره آن چشمه از راهبی که در آن حوالی بود، پرسیدیم؛ در جواب گفت: “آن، [[آشکار]] نمی‌شود مگر برای [[نبی]] یا [[وصی]] او”<ref>تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۱۲، ص۲۰۲؛ الاختصاص، شیخ مفید، ص۲۱۹.</ref>.
*وی [[نقل]] می‌کند: "وقتی با [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از [[صفین]] به سوی [[کوفه]] می‌رفتیم، در [[کربلا]] فرود آمدیم و در وسط روز با عطش شدیدی روبه‌رو شدیم؛ [[مردم]] به آن [[حضرت]] گفتند: "ما از [[تشنگی]] می‌ترسیم (که تلف شویم)[[حضرت]] فرمود: "خداوند شما را [[سیراب]] می‌کند"؛ پس آن [[حضرت]] به مکانی آمد و فرمود: "اینجا را بکنید!" و طبق [[روایت]] دیگر، خود، آستین بالا زد و [[خاک]] را کنار زد تا اینکه سنگ سفیدی را دیدیم و به کمک آن [[حضرت]] آن سنگ را جا به جا کردیم که چشمه‌ای خنک و گوارا نمایان شد؛ پس، از آن نوشیدیم و به حیوانات خود نیز آب دادیم و سپس حرکت کردیم. پس از ساعتی، دوباره [[تشنه]] شدیم و برای [[نوشیدن آب]] به سوی آن چشمه برگشتیم، اما اثری از آن نیافتیم. پس درباره آن چشمه از راهبی که در آن حوالی بود، پرسیدیم؛ در جواب گفت: "آن، [[آشکار]] نمی‌شود مگر برای [[نبی]] یا [[وصی]] او"<ref>تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۱۲، ص۲۰۲؛ الاختصاص، شیخ مفید، ص۲۱۹.</ref>.
این [[روایت]] با تفاوت‌های فراوانی درباره حرکت به سوی [[صفین]]، اشاره [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به محل [[شهادت امام حسین]]{{ع}}، [[اسلام آوردن]] [[راهب]] و [[همراهی]] او با [[امام علی]]{{ع}} و شهادتش در [[نبرد صفین]] از [[عقیصا]] نیز [[نقل]] شده است<ref>الخرائج والجرائح، قطب الدین الراوندی ۱، ص۲۲۲.</ref>.
*این [[روایت]] با تفاوت‌های فراوانی درباره حرکت به سوی [[صفین]]، اشاره [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به محل [[شهادت امام حسین]]{{ع}}، [[اسلام آوردن]] [[راهب]] و [[همراهی]] او با [[امام علی]]{{ع}} و شهادتش در [[نبرد صفین]] از [[عقیصا]] نیز [[نقل]] شده است<ref>الخرائج والجرائح، قطب الدین الراوندی ۱، ص۲۲۲.</ref><ref>[[مهدی عباسی|عباسی، مهدی]]، [[ابوسعید عقیصا دینار تیمی (مقاله)|ابوسعید عقیصا دینار تیمی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۸۲.</ref>. 
توجه [[امام علی]]{{ع}} به بازار
 
[[عقیصا]] [[نقل]] می‌کند: [[حضرت]]{{ع}} به بازار میآمد و بازاریان را به [[پرهیزکاری]] و سو گند نخوردن [[دعوت]] میکرد و میفرمود: “تاجر، [[فاجر]] است، مگر کسی که به [[حق]] بگیرد و به [[حق]] بدهد”. و پس از چند روز دوباره میآمد و سخنانی شبیه آن سخنان را برای اصناف دیگر بیان میفرمود؛ گرچه جمعی با دیدن [[امام]]{{ع}} میگفتند: شکم بزرگ آمد؛ اما [[امام]]{{ع}} میفرمود: “بالای آن، [[علم]] و پایین آن [[غذا]] است”<ref>الغارات، ثقفی کوفی، ۱، ص۱۱۰ و ۲، ص۷۱۵.</ref>.
==توجه [[امام علی]]{{ع}} به بازار==
اهمیت [[نماز]]
*[[عقیصا]] [[نقل]] می‌کند: [[حضرت]]{{ع}} به بازار می‌آمد و بازاریان را به [[پرهیزکاری]] و سوگند نخوردن [[دعوت]] می‌کرد و می‌فرمود: "تاجر، [[فاجر]] است، مگر کسی که به [[حق]] بگیرد و به [[حق]] بدهد". و پس از چند روز دوباره می‌آمد و سخنانی شبیه آن سخنان را برای اصناف دیگر بیان می‌فرمود؛ گرچه جمعی با دیدن [[امام]]{{ع}} می‌گفتند: شکم بزرگ آمد؛ اما [[امام]]{{ع}} می‌فرمود: "بالای آن، [[علم]] و پایین آن [[غذا]] است"<ref>الغارات، ثقفی کوفی، ۱، ص۱۱۰ و ۲، ص۷۱۵.</ref><ref>[[مهدی عباسی|عباسی، مهدی]]، [[ابوسعید عقیصا دینار تیمی (مقاله)|ابوسعید عقیصا دینار تیمی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۸۲-۱۸۳.</ref>. 
از احادیثی که تنها [[عقیصا]] آن را [[نقل]] کرده، این سخن [[نبی اکرم]]{{صل}} است؛ او از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که آن [[حضرت]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مهما ضیعتم فلا تضیعوا الصلاة}}؛ هر چه را ضایع میکنید، [[نماز]] را ضایع نکنید<ref>مقتل الحسین{{ع}}، ابومخنف، ص۱۰۲.</ref>.
 
[[عقیصا]] و [[صلح امام حسن]]{{ع}}
==اهمیت [[نماز]]==
[[ابوسعید]] [[نقل]] می‌کند: “به [[حسن بن علی]]{{ع}} گفتم: ای پسر [[رسول خدا]] چرا با [[معاویه]] [[سازش]] کردی، با آنکه میدانستی [[حق]] با شماست و نه او که [[گمراه]] و [[یاغی]] است؟
*از احادیثی که تنها [[عقیصا]] آن را [[نقل]] کرده، این سخن [[نبی اکرم]]{{صل}} است؛ او از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که آن [[حضرت]]{{صل}} فرمودند: "هر چه را ضایع میکنید، [[نماز]] را ضایع نکنید"<ref>{{متن حدیث| مَهْمَا ضَيَّعْتُمْ فَلَا تُضَيِّعُوا الصَّلَاةِ }}؛ مقتل الحسین{{ع}}، ابومخنف، ص۱۰۲.</ref><ref>[[مهدی عباسی|عباسی، مهدی]]، [[ابوسعید عقیصا دینار تیمی (مقاله)|ابوسعید عقیصا دینار تیمی]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۸۳.</ref>.
 
==[[عقیصا]] و [[صلح امام حسن]]{{ع}}==
*[[ابوسعید]] [[نقل]] می‌کند: “به [[حسن بن علی]]{{ع}} گفتم: ای پسر [[رسول خدا]] چرا با [[معاویه]] [[سازش]] کردی، با آنکه میدانستی [[حق]] با شماست و نه او که [[گمراه]] و [[یاغی]] است؟
[[امام]]{{ع}} فرمود: “ای [[ابا سعید]]! آیا من [[حجت]] [[خدای متعال]] بر [[خلق]] او نیستم و پدرم پیشوای آنان نبود؟”
[[امام]]{{ع}} فرمود: “ای [[ابا سعید]]! آیا من [[حجت]] [[خدای متعال]] بر [[خلق]] او نیستم و پدرم پیشوای آنان نبود؟”
گفتم: چرا؛
گفتم: چرا؛
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش