پرش به محتوا

یقین در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۸: خط ۳۸:


==مجاری [[یقین]]==
==مجاری [[یقین]]==
*آگاهی‌های [[شایسته]] يقين که در کمال [[آدمی]] تأثیرگذار است و [[شرع]] [[مقدس]] به تکرار و تأكید توصیه کرده، فراوان است؛ چنان فراوان که شمارش آن ممکن نیست. ما به برخی از مهم‌ترین آنها که در کتب [[اخلاق]] یاد شده، اشاره میکنیم.
*آگاهی‌های [[شایسته]] [[یقین]] که در کمال [[آدمی]] تأثیرگذار است و [[شرع]] [[مقدس]] به تکرار و تأکید توصیه کرده، فراوان است؛ چنان فراوان که شمارش آن ممکن نیست. ما به برخی از مهم‌ترین آنها که در کتب [[اخلاق]] یاد شده، اشاره میکنیم.
۲-۱. [[توحید]]
===[[توحید]]===
يقين در [[توحید]] به این معنی است که [[انسان]] همه چیز را مستند به [[خدا]] بداند و وسائل و وسائط را در [[تسخیر]] [[اراده]] او ببیند. اگر [[انسان]] در این [[اعتقاد]] چنان [[راسخ]] شود که [[شک]] به دلش راه نیابد، به [[یقین]] دست یافته است. این مرتبه يقين، يقين [[فلسفی]] و [[عقلی]] است؛ ولی هنگامی که این [[اعتقاد]] [[قلب]] او را [[تسخیر]] کند، چنان که همه واسطه‌ها را به منزله قلمی در دست نویسنده ببیند، به [[یقینی]] که مطلوب [[شرع]] است، [[دست]] یافته است. کسی که [[مشاهده]] می‌کند، صاحب نعمتی قلم به دست میگیرد و برای او [[دستور]] احسانی مینویسد، تمام توجه‌اش به شخص نویسنده است و نه تنها برای قلم بلکه برای دست نویسنده هم جایگاهی قائل نیست، [[دست]] و قلم را نه مستحق تشکر میداند، نه مستوجب [[خشم]] و [[خشنودی]]. اگر [[انسان]] در [[اعتقاد]] به [[یگانگی]] و یکتایی [[خدا]] چنان [[راسخ]] شود که تمامی تأثیرات را به [[ذات اقدس الاهی]] مستند بداند و تمامی مخلوقات را به عنوان آلاتی بشناسد که مسخر [[اراده]] و [[قدرت]] [[ازلی]] اویند، چنانکه قلم مسخر [[اراده]] نویسنده، به مرتبه [[توکل]] میرسد و به [[تسلیم]] و [[رضا]] آراسته می‌شود و از صفت‌های ناپسندی چون [[خشم]]، [[کینه]]، [[حسد]] و [[بدخلقی]] [[پاک]] می‌شود.
*[[یقین]] در [[توحید]] به این معنی است که [[انسان]] همه چیز را مستند به [[خدا]] بداند و وسائل و وسائط را در [[تسخیر]] [[اراده]] او ببیند. اگر [[انسان]] در این [[اعتقاد]] چنان [[راسخ]] شود که [[شک]] به دلش راه نیابد، به [[یقین]] دست یافته است. این مرتبه [[یقین]]، [[یقین]] [[فلسفی]] و [[عقلی]] است؛ ولی هنگامی که این [[اعتقاد]] [[قلب]] او را [[تسخیر]] کند، چنان که همه واسطه‌ها را به منزله قلمی در دست نویسنده ببیند، به [[یقینی]] که مطلوب [[شرع]] است، [[دست]] یافته است. کسی که [[مشاهده]] می‌کند، صاحب نعمتی قلم به دست می‌گیرد و برای او [[دستور]] احسانی می‌نویسد، تمام توجه‌اش به شخص نویسنده است و نه تنها برای قلم بلکه برای دست نویسنده هم جایگاهی قائل نیست، [[دست]] و قلم را نه مستحق تشکر می‌داند، نه مستوجب [[خشم]] و [[خشنودی]]. اگر [[انسان]] در [[اعتقاد]] به [[یگانگی]] و یکتایی [[خدا]] چنان [[راسخ]] شود که تمامی تأثیرات را به [[ذات اقدس الاهی]] مستند بداند و تمامی مخلوقات را به عنوان آلاتی بشناسد که مسخر [[اراده]] و [[قدرت]] [[ازلی]] اویند، چنانکه قلم مسخر [[اراده]] نویسنده، به مرتبه [[توکل]] می‌رسد و به [[تسلیم]] و [[رضا]] آراسته می‌شود و از صفت‌های ناپسندی چون [[خشم]]، [[کینه]]، [[حسد]] و [[بدخلقی]] [[پاک]] می‌شود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۰۹.</ref>.


==راه به‌دست آوردن [[یقین]]==
==راه به‌دست آوردن [[یقین]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش