پرش به محتوا

توحید ذاتی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']]{{متن قرآن' به ']]: {{متن قرآن'
جز (جایگزینی متن - ']]{{متن قرآن' به ']]: {{متن قرآن')
خط ۲۸: خط ۲۸:
*برخی اولیت و آخریت موجود در [[آیه]] را به اولیت و آخریت در [[ادراک]] معنا کرده و معتقدند که آنچه در ابتدای [[ادراک]] ظاهر می‌گردد و در انتها پس از [[تأمل]] در مدرکات و تمییز آنها [[وجدان]] می‌شود، چیزی جز وجود نیست و از طرفی [[حقیقت]] [[حق تعالی]] نیز "صِرف" وجود است، بنابراین، اول و آخر مدرَکات، [[خداوند]] است و بدین روی در ادامه [[آیه]] بر ظاهر و [[باطن]] بودن او نیز تأکید شده است که ظاهریت با توجه به ابتدا و باطنیت با [[عنایت]] به انتهاست<ref>بیان السعاده، ج ۴، ص ۱۴۴.</ref>. در بیانی دیگر گفته شده است: ممکن است مراد از این [[آیه]] اشاره به [[توحید]] [[اهل]] [[معرفت]] باشد که بعضی به طریق حال و بعضی به طریق [[مقام]]، آن را دریافته‌اند و با [[تجلی]] [[حق]] به اسم "واحد" یا "[[احد]]" [[مشاهده]] می‌کنند که در [[دار]] هستی جز یک [[حقیقت]] موجود نیست و باقی هرچه از علت و معلول، ظاهر و [[باطن]]، اول و آخر و... [[تصور]] شوند، اموری‌اند که [[نفوس]] محجوب آنها را اعتبار می‌کنند و گرنه آنها با توجه به ذات خویش معدوم‌اند و از تحقق و [[حقانیت]] بهره‌ای ندارند. البته کسانی که دارای چنان حال و مقامی نیستند، نباید به بیان این گونه معانی دهان باز کنند<ref>بیان السعاده، ج ۴، ص ۱۴۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*برخی اولیت و آخریت موجود در [[آیه]] را به اولیت و آخریت در [[ادراک]] معنا کرده و معتقدند که آنچه در ابتدای [[ادراک]] ظاهر می‌گردد و در انتها پس از [[تأمل]] در مدرکات و تمییز آنها [[وجدان]] می‌شود، چیزی جز وجود نیست و از طرفی [[حقیقت]] [[حق تعالی]] نیز "صِرف" وجود است، بنابراین، اول و آخر مدرَکات، [[خداوند]] است و بدین روی در ادامه [[آیه]] بر ظاهر و [[باطن]] بودن او نیز تأکید شده است که ظاهریت با توجه به ابتدا و باطنیت با [[عنایت]] به انتهاست<ref>بیان السعاده، ج ۴، ص ۱۴۴.</ref>. در بیانی دیگر گفته شده است: ممکن است مراد از این [[آیه]] اشاره به [[توحید]] [[اهل]] [[معرفت]] باشد که بعضی به طریق حال و بعضی به طریق [[مقام]]، آن را دریافته‌اند و با [[تجلی]] [[حق]] به اسم "واحد" یا "[[احد]]" [[مشاهده]] می‌کنند که در [[دار]] هستی جز یک [[حقیقت]] موجود نیست و باقی هرچه از علت و معلول، ظاهر و [[باطن]]، اول و آخر و... [[تصور]] شوند، اموری‌اند که [[نفوس]] محجوب آنها را اعتبار می‌کنند و گرنه آنها با توجه به ذات خویش معدوم‌اند و از تحقق و [[حقانیت]] بهره‌ای ندارند. البته کسانی که دارای چنان حال و مقامی نیستند، نباید به بیان این گونه معانی دهان باز کنند<ref>بیان السعاده، ج ۴، ص ۱۴۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*دلالت [[آیه]] ۲ [[سوره]] [[اخلاص]] نیز بر احاطه قیومی [[خدای متعال]] بر موجودات بدین صورت است: [[خداوند]] با توجه به اطلاق "[[صمد]]" بر او در [[آیه]] مزبور، حقیقتی مُصْمَت و غیر مجوَّف "توپر" است و به هیچ وجه نیستی به او راه ندارد و نمی‌توان موضعی را از او خالی فرض کرد، بنابراین خداوندِ [[صمد]]، بر همه چیز محیط است و در عین اینکه به زمان و مکانی محدود نگشته و در معرض آفات و تغیرات نیست، هیچ زمان و مکانی از او تهی نیست<ref>البصائر، ج ۶۰، ص ۴۴۵.</ref> و جایی برای غیر باقی نمی‌گذارد. این معنا همان است که در برابر [[توحید]] عددی از آن به "[[توحید]] صمدی" یاد می‌کنند<ref>شرح منظومه، حسن زاده، ج ۲، ص ۱۱۶، ۲۶۴.</ref>. در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است که آن [[حضرت]] در پاسخ کسی که از [[توحید]] پرسیده بود فرمود: خدای عزوجّل می‌دانست در [[آخرالزمان]] مردمانی [[اهل]] تعمق می‌آیند و از این رو {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ }}<ref> بگو او خداوند یگانه است.خداوند صمد است؛ سوره اخلاص، آیه: ۱- ۲.</ref> و [[آیات]] نخست [[سوره حدید]] را نازل کرد. کسی که بیش از این طلب کند، هلاک می‌شود<ref>التوحید، صدوق، ص ۲۸۳ - ۲۸۴.</ref> این [[روایت]] به نحوی از پیوند دو [[آیه]] مزبور در خصوص دلالت بر [[نفی]] [[توحید]] عددی و [[اثبات]] [[توحید]] صمدی سخن می‌گوید<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*دلالت [[آیه]] ۲ [[سوره]] [[اخلاص]] نیز بر احاطه قیومی [[خدای متعال]] بر موجودات بدین صورت است: [[خداوند]] با توجه به اطلاق "[[صمد]]" بر او در [[آیه]] مزبور، حقیقتی مُصْمَت و غیر مجوَّف "توپر" است و به هیچ وجه نیستی به او راه ندارد و نمی‌توان موضعی را از او خالی فرض کرد، بنابراین خداوندِ [[صمد]]، بر همه چیز محیط است و در عین اینکه به زمان و مکانی محدود نگشته و در معرض آفات و تغیرات نیست، هیچ زمان و مکانی از او تهی نیست<ref>البصائر، ج ۶۰، ص ۴۴۵.</ref> و جایی برای غیر باقی نمی‌گذارد. این معنا همان است که در برابر [[توحید]] عددی از آن به "[[توحید]] صمدی" یاد می‌کنند<ref>شرح منظومه، حسن زاده، ج ۲، ص ۱۱۶، ۲۶۴.</ref>. در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است که آن [[حضرت]] در پاسخ کسی که از [[توحید]] پرسیده بود فرمود: خدای عزوجّل می‌دانست در [[آخرالزمان]] مردمانی [[اهل]] تعمق می‌آیند و از این رو {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ }}<ref> بگو او خداوند یگانه است.خداوند صمد است؛ سوره اخلاص، آیه: ۱- ۲.</ref> و [[آیات]] نخست [[سوره حدید]] را نازل کرد. کسی که بیش از این طلب کند، هلاک می‌شود<ref>التوحید، صدوق، ص ۲۸۳ - ۲۸۴.</ref> این [[روایت]] به نحوی از پیوند دو [[آیه]] مزبور در خصوص دلالت بر [[نفی]] [[توحید]] عددی و [[اثبات]] [[توحید]] صمدی سخن می‌گوید<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*از [[آیات]] دیگری نیز می‌توان [[نفی]] [[وحدت]] عددی را دریافت؛ مانند [[آیه]] ۳۵ [[سوره نور]] {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لّا شَرْقِيَّةٍ وَلا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاء وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ }}<ref> خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره نور، آیه: ۳۵.</ref> که تأکید می‌کند [[خدای متعال]] [[نور]] محض است و چون هر گونه ظهوری در پرتو [[نور]] حاصل می‌شود، همه چیز زیر [[پوشش]] خداست<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۴ - ۳۵، ۲۰۴، «توحید در قرآن».</ref> و [[آیه]] ۱۱۵ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref> و خاور و باختر از آن خداوند است پس هر سو رو کنید رو به خداوند است، بی‌گمان خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۱۱۵.</ref> که مفاد آن، احاطه کامل [[خدا]] بر [[باطن]] و ظاهر همه هستی است و تصریح می‌کند که به هر جهت توجّه شود، {{متن قرآن|وَجْهُ اللَّهِ}} است، زیرا سعه وجودی [[خداوند]] مانند [[علم]] او گسترده است و همه چیز را فرا می‌گیرد<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۱۹۱.</ref> و همچنین [[آیه]] ۵۳ [[سوره فصّلت]]{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }}<ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه: ۵۳.</ref> که بر مشهود بودن<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۴۰۵.</ref> [[پروردگار]] بر فراز هر چیزی تأکید می‌کند<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*از [[آیات]] دیگری نیز می‌توان [[نفی]] [[وحدت]] عددی را دریافت؛ مانند [[آیه]] ۳۵ [[سوره نور]] {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لّا شَرْقِيَّةٍ وَلا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاء وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ }}<ref> خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره نور، آیه: ۳۵.</ref> که تأکید می‌کند [[خدای متعال]] [[نور]] محض است و چون هر گونه ظهوری در پرتو [[نور]] حاصل می‌شود، همه چیز زیر [[پوشش]] خداست<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۳۴ - ۳۵، ۲۰۴، «توحید در قرآن».</ref> و [[آیه]] ۱۱۵ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref> و خاور و باختر از آن خداوند است پس هر سو رو کنید رو به خداوند است، بی‌گمان خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۱۱۵.</ref> که مفاد آن، احاطه کامل [[خدا]] بر [[باطن]] و ظاهر همه هستی است و تصریح می‌کند که به هر جهت توجّه شود، {{متن قرآن|وَجْهُ اللَّهِ}} است، زیرا سعه وجودی [[خداوند]] مانند [[علم]] او گسترده است و همه چیز را فرا می‌گیرد<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۱۹۱.</ref> و همچنین [[آیه]] ۵۳ [[سوره فصّلت]]: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }}<ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه: ۵۳.</ref> که بر مشهود بودن<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۴۰۵.</ref> [[پروردگار]] بر فراز هر چیزی تأکید می‌کند<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.


==واحدیت و یکتایی==
==واحدیت و یکتایی==
۲۱۸٬۰۵۷

ویرایش