پرش به محتوا

بحث:ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت‌ چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حاکمان دینی' به 'حاکمان دینی'
جز (جایگزینی متن - 'جامعۀ اسلامی' به 'جامعۀ اسلامی')
جز (جایگزینی متن - 'حاکمان دینی' به 'حاکمان دینی')
 
خط ۴: خط ۴:
*[[انسان]]، موجودی [[اجتماعی]] است و برای [[زندگی اجتماعی]]، به [[نظم]]، [[ امنیت]]، [[عدل و داد]] [[نیاز]] دارد تا بتواند روابط صحیح و سالم همراه با [[تعاون]] و [[همکاری]] را در [[جامعه]] ایجاد کند؛ اما سبب تأمین این امور جز با ایجاد یک [[قدرت]] [[مدیر و مدبر]] که نام آن را [[حکومت]] می‌‌گذاریم، ممکن نخواهد بود<ref>ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰. </ref> بنابراین ایجاد یک [[حکومت]] قدرتمند جزء ضرورتهای اجتماع محسوب می‌شود. چراکه نبود این [[حکومت]]، سبب اصلی [[هرج]] ‌و [[مرج]] و بی‌نظمی خواهد شد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷. </ref>؛ علاوه براین [[تشکیل حکومت]] و تضمین [[اجرای قوانین]] در [[پیشرفت]] مادی و [[معنوی]] [[جوامع]]، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ از این رو مسألۀ [[حکومت]] و اهمیت آن در میان [[آموزه‌های دینی]]، [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد؛ به گونه‌ای که انبوهی از [[روایات اسلامی]]، در این زمینه وارد شده است، چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در پاسخ به دیدگاه [[باطل]] [[خوارج]] که [[حکومت]] را فقط در محدوده مسؤولیت‌های [[خداوند]] می‌دانستند، فرمود: {{متن حدیث|و إنه لابد للناس من أمیر بر أو فاجر}}»<ref>«... و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار.».. امام علی{{ع}}، نهج البلاغه، خطبه ۴۰.  </ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷.  </ref>
*[[انسان]]، موجودی [[اجتماعی]] است و برای [[زندگی اجتماعی]]، به [[نظم]]، [[ امنیت]]، [[عدل و داد]] [[نیاز]] دارد تا بتواند روابط صحیح و سالم همراه با [[تعاون]] و [[همکاری]] را در [[جامعه]] ایجاد کند؛ اما سبب تأمین این امور جز با ایجاد یک [[قدرت]] [[مدیر و مدبر]] که نام آن را [[حکومت]] می‌‌گذاریم، ممکن نخواهد بود<ref>ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰. </ref> بنابراین ایجاد یک [[حکومت]] قدرتمند جزء ضرورتهای اجتماع محسوب می‌شود. چراکه نبود این [[حکومت]]، سبب اصلی [[هرج]] ‌و [[مرج]] و بی‌نظمی خواهد شد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷. </ref>؛ علاوه براین [[تشکیل حکومت]] و تضمین [[اجرای قوانین]] در [[پیشرفت]] مادی و [[معنوی]] [[جوامع]]، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ از این رو مسألۀ [[حکومت]] و اهمیت آن در میان [[آموزه‌های دینی]]، [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد؛ به گونه‌ای که انبوهی از [[روایات اسلامی]]، در این زمینه وارد شده است، چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در پاسخ به دیدگاه [[باطل]] [[خوارج]] که [[حکومت]] را فقط در محدوده مسؤولیت‌های [[خداوند]] می‌دانستند، فرمود: {{متن حدیث|و إنه لابد للناس من أمیر بر أو فاجر}}»<ref>«... و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار.».. امام علی{{ع}}، نهج البلاغه، خطبه ۴۰.  </ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷.  </ref>
*در [[جامعه اسلامی]] هم، چنین [[حکومتی]] [[نیاز]] لاینفک آن [[جامعه]] است زیرا علاوه بر اینکه نبود [[حکومت]] در [[جامعه اسلامی]] مانند سایر [[جوامع]] آن را دچار آفت‌هایی از جمله [[هرج و مرج]] خواهد کرد، [[مبتلا]] به آفت دیگری هم می‌‌شود که مخصوص [[جامعۀ اسلامی]] است و آن از بین رفتن [[احکام اسلامی]] توسط [[حاکمان جور]] است. چنانکه [[پیامبر]]{{صل}} علاوه بر اینکه [[مسئولیت]] [[تبلیغی]] و ارشادی [[جامعه]] ای [[مسلمین]] را بر عهده داشت، [[زعامت سیاسی]] [[مسلمین]] برای در [[امان]] ماندن آنها از [[ظلم]] [[ظالم]] را نیز بر عهده گرفته بود. البته چنین [[زعامت]] و [[حکومتی]] فقط به [[دلیل]] در [[امان]] ماندن [[مسلمین]] از [[ظلم]] [[ظالم]] نبوده است بلکه چنین امری از [[تعالیم]] و [[وحی الهی]] سرچشمه می‌‌گیرد، چنانکه [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]]، از [[پیامبر]] می‌خواهد برطبق [[قرآن]]، بین مردم [[قضاوت]] کند. چنانکه در [[آیات]] دیگر، از [[مسلمین]] می‌خواهد از او [[اطاعت]] کنند. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. بر همین اساس [[اقدام]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]] برای [[تشکیل حکومت دینی]]، ریشه در [[دین]] و [[تعالیم]] آن دارد و اقدامی کاملا [[دینی]] و [[مشروع]] است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷.</ref>.  
*در [[جامعه اسلامی]] هم، چنین [[حکومتی]] [[نیاز]] لاینفک آن [[جامعه]] است زیرا علاوه بر اینکه نبود [[حکومت]] در [[جامعه اسلامی]] مانند سایر [[جوامع]] آن را دچار آفت‌هایی از جمله [[هرج و مرج]] خواهد کرد، [[مبتلا]] به آفت دیگری هم می‌‌شود که مخصوص [[جامعۀ اسلامی]] است و آن از بین رفتن [[احکام اسلامی]] توسط [[حاکمان جور]] است. چنانکه [[پیامبر]]{{صل}} علاوه بر اینکه [[مسئولیت]] [[تبلیغی]] و ارشادی [[جامعه]] ای [[مسلمین]] را بر عهده داشت، [[زعامت سیاسی]] [[مسلمین]] برای در [[امان]] ماندن آنها از [[ظلم]] [[ظالم]] را نیز بر عهده گرفته بود. البته چنین [[زعامت]] و [[حکومتی]] فقط به [[دلیل]] در [[امان]] ماندن [[مسلمین]] از [[ظلم]] [[ظالم]] نبوده است بلکه چنین امری از [[تعالیم]] و [[وحی الهی]] سرچشمه می‌‌گیرد، چنانکه [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]]، از [[پیامبر]] می‌خواهد برطبق [[قرآن]]، بین مردم [[قضاوت]] کند. چنانکه در [[آیات]] دیگر، از [[مسلمین]] می‌خواهد از او [[اطاعت]] کنند. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. بر همین اساس [[اقدام]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]] برای [[تشکیل حکومت دینی]]، ریشه در [[دین]] و [[تعالیم]] آن دارد و اقدامی کاملا [[دینی]] و [[مشروع]] است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷.</ref>.  
*در واقع  نگاه [[اسلام]] به مسئله [[حکومت]] چه در [[زمان غیبت]] و چه در زمان حضور [[معصوم]] نگاهی [[مقدس]] و [[فطری]] است به همین [[دلیل]]، [[اسلام]]، مسئلۀ [[حکومت]] [[حاکمان]] [[دینی]] را به عنوان [[ولایت]] نامگذاری کرده است، چراکه اساس [[اسلام]] بر پایۀ [[فطرت]] بنا گذاشته شده و [[اسلام]]، اولیات [[احکام]] [[فطری]] را هرگز الغا نمی‌کند، و [[آیات قرآنی]] که بنای [[دین]] را بر روی [[فطرت]] می‌‌گذارد، مسئلۀ [[ولایت]] را یک مسئله ثابت و غیر متغیر [[دینی]] می‌‌داند<ref>ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰.  </ref>.
*در واقع  نگاه [[اسلام]] به مسئله [[حکومت]] چه در [[زمان غیبت]] و چه در زمان حضور [[معصوم]] نگاهی [[مقدس]] و [[فطری]] است به همین [[دلیل]]، [[اسلام]]، مسئلۀ [[حکومت]] [[حاکمان دینی]] را به عنوان [[ولایت]] نامگذاری کرده است، چراکه اساس [[اسلام]] بر پایۀ [[فطرت]] بنا گذاشته شده و [[اسلام]]، اولیات [[احکام]] [[فطری]] را هرگز الغا نمی‌کند، و [[آیات قرآنی]] که بنای [[دین]] را بر روی [[فطرت]] می‌‌گذارد، مسئلۀ [[ولایت]] را یک مسئله ثابت و غیر متغیر [[دینی]] می‌‌داند<ref>ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰.  </ref>.
==[[دلایل]] [[حکومت اسلامی]] در [[عصر غیبت]]==
==[[دلایل]] [[حکومت اسلامی]] در [[عصر غیبت]]==
*اما [[ایجاد حکومت اسلامی]] قدرتمند و مستقل در [[زمان غیبت]] ضرورتی دو چندان دارد؛ چنانکه عده ای معتقدند: [[شیعه]] و [[اهل سنت]] بر این مطلب [[اتفاق نظر]] دارند که در محیط [[اسلامی]] در [[زمان غیبت]]، وجود [[حکومت]] و [[رهبری]] که امور [[مسلمین]] را اداره کند لازم است بلکه این مطلب، از ضروریات [[شرعی]] [[اسلام]] است، این امر به قدری مهم است که [[پیامبران]] ماموریت اصلی رسالتشان را انجام چنیین ماموریتی می‌‌دانستند<ref>فیض کاشانی؛ مفاتیح الشرایع، باب امر به معروف و نهی از منکر. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، کتاب الامر بالمعرو و النهی عن المنکر، ص ۶۱۷. </ref>.<ref>ر.ک: فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۶-۸۰.  </ref> ضروری [[خواندن]] [[حکومت اسلامی]] در [[زمان غیبت]] شاید به این خاطر است که چون در [[جامعۀ اسلامی]] [[وجوب]] [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[همکاری]] بر [[خوبی‌ها]] و [[تقوا]] و [[فتوا]] دادن و [[قضاوت]] به [[حق]] بین [[مردم]] و برپا داشتن حدود و تعزیرات و سایر سیاست‌های [[دین]]، از ضروریات [[دینی]] شمرده شده است و تحصیل این امور تقریبا بدون [[تشکیل حکومت اسلامی]] میسر نیست، می‌‌توان نتیجه گرفت برای احیای [[احکام اسلامی]] وجود [[حکومت اسلامی]] ضروری و [[واجب]] است<ref>فیض کاشانی؛ مفاتیح الشرایع، باب امر به معروف و نهی از منکر. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، کتاب الامر بالمعرو و النهی عن المنکر، ص ۶۱۷. </ref>.<ref>ر.ک: فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۶-۸۰.  </ref>  
*اما [[ایجاد حکومت اسلامی]] قدرتمند و مستقل در [[زمان غیبت]] ضرورتی دو چندان دارد؛ چنانکه عده ای معتقدند: [[شیعه]] و [[اهل سنت]] بر این مطلب [[اتفاق نظر]] دارند که در محیط [[اسلامی]] در [[زمان غیبت]]، وجود [[حکومت]] و [[رهبری]] که امور [[مسلمین]] را اداره کند لازم است بلکه این مطلب، از ضروریات [[شرعی]] [[اسلام]] است، این امر به قدری مهم است که [[پیامبران]] ماموریت اصلی رسالتشان را انجام چنیین ماموریتی می‌‌دانستند<ref>فیض کاشانی؛ مفاتیح الشرایع، باب امر به معروف و نهی از منکر. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، کتاب الامر بالمعرو و النهی عن المنکر، ص ۶۱۷. </ref>.<ref>ر.ک: فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۶-۸۰.  </ref> ضروری [[خواندن]] [[حکومت اسلامی]] در [[زمان غیبت]] شاید به این خاطر است که چون در [[جامعۀ اسلامی]] [[وجوب]] [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[همکاری]] بر [[خوبی‌ها]] و [[تقوا]] و [[فتوا]] دادن و [[قضاوت]] به [[حق]] بین [[مردم]] و برپا داشتن حدود و تعزیرات و سایر سیاست‌های [[دین]]، از ضروریات [[دینی]] شمرده شده است و تحصیل این امور تقریبا بدون [[تشکیل حکومت اسلامی]] میسر نیست، می‌‌توان نتیجه گرفت برای احیای [[احکام اسلامی]] وجود [[حکومت اسلامی]] ضروری و [[واجب]] است<ref>فیض کاشانی؛ مفاتیح الشرایع، باب امر به معروف و نهی از منکر. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، کتاب الامر بالمعرو و النهی عن المنکر، ص ۶۱۷. </ref>.<ref>ر.ک: فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۶-۸۰.  </ref>  
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش