پرش به محتوا

ابوامامه باهلی در تراجم و رجال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ابوامامه باهلی در تاریخ اسلامی]] | [[ابوامامه باهلی در تراجم و رجال]]| [[ابوامامه باهلی در حدیث]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ابوامامه باهلی در تاریخ اسلامی]] | [[ابوامامه باهلی در تراجم و رجال]]| [[ابوامامه باهلی در حدیث]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
*صُدَیّ بن عجلان بن وهب از [[طایفه]] باهلی و به کنیه‌اش [[ابوامامه باهلی]] [[شهرت]] داشت. وی در [[مصر]] می‌زیست و بعدها به [[حمص]] (از توابع [[شام]]) [[نقل]] مکان کرد. او در زمره [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} است که روایاتی از آن [[حضرت]] [[نقل]] کرده است. وی در سال ۸۱ و به قولی ۸۶ [[هجری]] در [[شام]] درگذشت. در این که او آخرین [[صحابی پیامبر]]{{صل}} بوده که از [[دنیا]] رفته است [[اختلاف]] است برخی گفته‌اند: آخرین [[صحابی پیامبر]] [[سهل ساعدی]] بوده اصح اقوال همین است، زیرا [[ابوامامه باهلی]] در سنه ۸۱ یا ۸۶ از [[دنیا]] رفته و سهل در سنه ۹۱ یا ۹۶. بنابراین سهل آخرین [[صحابی پیامبر]] است که از [[دنیا]] رفته است و بعید نیست [[ابوامامه باهلی]] آخرین [[صحابی]] است که در [[شام]] از [[دنیا]] رفته است و برخی هم، گفته‌اند آخرین [[صحابی]] [[ابوالیسر انصاری]] بوده است و ظاهرا او آخرین [[اصحاب]] از [[بدریون]] بوده که از [[دنیا]] رفته است<ref>ر.ک: الاصابه، ج۳، ص۲۰۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۶؛ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۵۷ و سفینة البحار، ج۱، عنوان آمن، ص۳۵.</ref>.
*[[ابوامامه باهلی]]، با آنکه شامی بود با [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[بیعت]] کرد و در زمره [[اصحاب]] آن [[حضرت]] در آمد<ref>رجال طوسی، ص۶۵، ش۴۴.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۸.</ref>
==نسب==
*[[أبو أمامة]] [[ صدی بن عجلان بن وهب بن عمرو بن عامر بن رباح بن الحارث بن سهم]] [[الباهلی]].
*مشهور به [[ صدی بن عجلان الباهلی]] او از [[روات حدیث]] است. در [[حمص]] [[زندگی]] می‌کرد<ref>[https://hadith.islam-db.com/narrators/3929/%D8%B5%D8%AF%D9%8A-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%86-%D9%88%D9%87%D8%A8-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%88-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%A8%D9%86-%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%AD-%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D8%AB-%D8%A8%D9%86-%D8%B3%D9%87%D9%85 موسوعة الحدیث]</ref>
==[[ابوامامه باهلی]] در مجلس [[معاویه]]==
*با اینکه [[ابوامامه باهلی]] طبق [[نقل]] مؤرخان در [[صفین]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[جنگ]] نکرد اما [[محبت]] [[قلبی]] خود را به آن [[حضرت]] [[کتمان]] نمی‌نمود، لذا روزی بر [[معاویه]] وارد شد و مورد [[عنایت]] و [[محبت]] بسیار وی قرار گرفت، [[معاویه]] [[دستور]] داد [[غذا]] آوردند، وقتی [[ابوامامه باهلی]] به خوردن [[غذا]] مشغول بود، [[معاویه]] برای جذب او طبق رسم آن روزگار، به سر و صورت وی [[عطر]] مالید و پس از صرف [[غذا]] هم [[دستور]] داد، کیسه‌ای از [[دینار]] طلا به وی دادند، آنگاه گفت: ای [[ابوامامه باهلی]]، تو را به [[خدا]] [[سوگند]] من بهترم یا [[علی بن ابی طالب]]؟
*[[ابوامامه باهلی]] گفت: ای [[معاویه]]، اگر مرا قسم هم نمی‌دادی نیز [[عقیده]] خود را ابراز می‌کردم و مکنون قلبی‌ام را [[پنهان]] نمی‌داشتم، به [[خدا]] [[سوگند]]، [[حضرت علی]]{{ع}} بهتر و بزرگوار‌تر از توست؛ زیرا قبل از تو [[اسلام]] آورد و به [[پیغمبر]] [[خدا]] از تو نزدیک‌تر و در راه [[اسلام]] با [[مشرکان]] بیش از تو جنگیده است.
*ای [[معاویه]] آیا نمیدانی [[علی]] کیست؟ او [[پسر عموی پیامبر]] و [[همسر]] دخترش [[فاطمه]] - [[سیده زنان]] عالم - و [[پدر]] [[حسن]] و [[حسین]] دو [[سرور]] [[جوانان]] [[بهشت]]، و برادرزاده [[حمزه]] [[سیدالشهدا]]، و [[برادر]] [[جعفر طیار]] است. ای [[معاویه]]، تو کی می‌توانی با [[علی]] [[برابری]] کنی؟ اگر [[فکر]] می‌کنی که من در برابر این احترام‌های دروغین و [[بخشش مال]] در حقم، تو را بر وی ترجیح می‌دهم و [[مؤمن]] پیش تو آمده و [[کافر]] برمی‌گردم، سخت در اشتباهی.
*[[ابوامامه باهلی]] این سخنان را بیان کرد و بی‌درنگ برخاست و کیسه طلا را [[زمین]] گذاشت و بیرون رفت. [[معاویه]] که [[انتظار]] چنین برخوردی را از [[ابوامامه باهلی]] نداشت، در عین حال برای نزدیک کردنش کیسه پول‌ها را برداشت و به دنبال او رفت، ولی هر چه [[اصرار]] کرد، وی نپذیرفت و گفت: "به [[خدا]] قسم، حتی یک [[دینار]] هم از تو قبول نمیکنم"<ref>{{متن حدیث|لا و الله، لا أقبل منک دینارا واحدا}}؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۸۰.</ref>.
*آری، این مردان بزرگ بودند که با اظهار [[شخصیت علی]]{{ع}} نام آن [[حضرت]] را زنده نگاه داشتند و حیله‌های [[معاویه]] و دستگاه [[بنی امیه]] نتوانست [[نور]] فروزان آن [[امام]] به [[حق]] را خاموش کند.
*در این جا به یک [[حدیث]] از [[ابوامامه باهلی]] اشاره می‌کنیم: [[نضال بن جبیر]] می‌گوید از [[ابو امامه باهلی]] شنیدم که می‌گفت: از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که می‌فرمود: "شش چیز را برای من ضمانت کنید که انجام دهید، من برایتان [[بهشت]] را ضمانت می‌کنم:
#اگر سخن می‌گویید، [[دروغ]] نگویید؛
#اگر [[امین]] قرار گرفتید، [[خیانت]] نکنید؛
#اگر [[وعده]] می‌دهید، از آن [[تخلف]] نکنید؛
#چشم‌های خود را ببندید (و به [[حرام]] چشم نیندازید)؛
#[[دست]] را (از ارتکاب [[حرام]]) نگاه دارید؛
#عورت خود را [[حفظ]] کنید (و [[مرتکب گناه]] نشوید)"<ref>{{متن حدیث|اُكْفُلُوا لِي بِسِتٍّ أَكْفُلْ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ إِذَا حَدَّثَ أَحَدُكُمْ فَلاَ يَكْذِبْ وَ إِذَا اُئْتُمِنَ فَلاَ يَخُنْ وَ إِذَا وَعَدَ فَلاَ يَخْلُفْ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ اِحْفَظُوا فُرُوجَكُمْ}}؛ اسدالغابه، ج۵، ص۱۳۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۸-۷۰.</ref>


== منابع رجال و تراجم شیعه==
== منابع رجال و تراجم شیعه==
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش