پرش به محتوا

عدالت اجتماعی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
*رمز [[موفقیت]] [[امام خمینی]] در [[رهبری]] [[نهضت]] در این مسئله قابل جست‌وجو است؛ زیرا ایشان در مسیر [[فکری]] و [[روحی]] و نیازهای [[مردم ایران]] قرار داشت و [[مبارزه]] را در قالب مفاهیم [[اسلامی]] پیش برد. او [[مبارزه با ظلم]] را با معیارهای [[اسلامی]] مطرح کرده و این [[فکر]] را به [[مردم]] [[القا]] کرد که [[مسلمان]] نباید زیر بار [[ظلم]] برود و نباید تن به [[اختناق]] بدهد یا اجازه دهد که [[ذلیل]] و زیردست و فرمانبر [[کافر]] باشد، بلکه باید با [[ظلم و ستم]] و [[استثمار]] و [[استعمار]] [[مبارزه]] کند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵۱-۵۲.</ref>. [[اسلام]] به [[نفی]] و از میان برداشتن وضع نامطلوب [[تشویق]] می‌کند؛ [[نهضت]] ما نیز [[عدالت]] را در سایه [[اسلام]] می‌طلبید. [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]]، [[جهاد]] و [[انقلاب]]، راه‌هایی برای از بین بردن شرایط نامطلوب و برقراری وضع ایده‌ال است. از نظر [[اسلام]]، [[برترین]] و با فضیلت‌ترین جهادها این است که [[انسان]] در برابر حاکمی [[ستمگر]] [[شعار]] [[عدالت]] سردهد<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵۶.</ref>.
*رمز [[موفقیت]] [[امام خمینی]] در [[رهبری]] [[نهضت]] در این مسئله قابل جست‌وجو است؛ زیرا ایشان در مسیر [[فکری]] و [[روحی]] و نیازهای [[مردم ایران]] قرار داشت و [[مبارزه]] را در قالب مفاهیم [[اسلامی]] پیش برد. او [[مبارزه با ظلم]] را با معیارهای [[اسلامی]] مطرح کرده و این [[فکر]] را به [[مردم]] [[القا]] کرد که [[مسلمان]] نباید زیر بار [[ظلم]] برود و نباید تن به [[اختناق]] بدهد یا اجازه دهد که [[ذلیل]] و زیردست و فرمانبر [[کافر]] باشد، بلکه باید با [[ظلم و ستم]] و [[استثمار]] و [[استعمار]] [[مبارزه]] کند<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵۱-۵۲.</ref>. [[اسلام]] به [[نفی]] و از میان برداشتن وضع نامطلوب [[تشویق]] می‌کند؛ [[نهضت]] ما نیز [[عدالت]] را در سایه [[اسلام]] می‌طلبید. [[امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر]]، [[جهاد]] و [[انقلاب]]، راه‌هایی برای از بین بردن شرایط نامطلوب و برقراری وضع ایده‌ال است. از نظر [[اسلام]]، [[برترین]] و با فضیلت‌ترین جهادها این است که [[انسان]] در برابر حاکمی [[ستمگر]] [[شعار]] [[عدالت]] سردهد<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، ص۵۶.</ref>.
*با فرض اینکه [[هدف]] [[انقلاب اسلامی]] برقرار ساختن ارزش‌های [[اسلامی]] بوده است، و اگر [[اسلامی]] بودن به معنای در برداشتن تمام مفاهیم و [[ارزش‌ها]] و [[هدف‌ها]] در قالب و شکل [[اسلامی]] باشد، [[انقلاب]] به شرطی تداوم خواهد یافت که مسیر [[عدالت‌خواهی]] برای همیشه ادامه یابد. [[دولت]] عملاً و واقعاً [[مسئول]] تحقق [[عدالت]] [[اسلامی]] است و [[وظایف]] آن عبارت‌اند از: پرکردن شکاف‌های طبقاتی، از میان برداشتن [[تبعیض‌ها]]، تلاش برای برقراری [[جامعه]] [[توحیدی]] به معنای [[اسلامی]]، صورت نگرفتن هیچ [[ظلم]] و اجحافی بر هیچ‌کس، حتی اگر [[فرد]] [[مجرم]] واجب‌القتلی باشد و [[احترام]] گذاشتن به آزادی‌ها به معنای واقعی کلمه. اگر [[انقلاب]] ما در مسیر برقراری [[عدالت اجتماعی]] به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و خطر [[جایگزینی]] [[انقلاب]] با انقلابی دیگر که ماهیتاً متفاوت باشد، وجود دارد. یکی از [[بهترین]] الگوهای [[عدالت اجتماعی]]، [[امام علی]]{{ع}} است که گرچه دوران [[خلافت]] او از تلخ‌ترین ایام زندگی‌اش به حساب می‌آمد، اما موفق شد بذر [[عدالت]] را در [[جامعه اسلامی]] بکارد. روش او به ما می‌آموزد که [[تغییر]] [[رژیم سیاسی]]، تعویض [[مناصب]]، [[عزل]] افراد [[ناصالح]] و به‌کارگیری افراد [[صالح]] به جای آنها بدون دست زدن به بنیادهای [[اجتماع]] همچون [[نظام اقتصادی]] و [[عدالت اجتماعی]] فایده‌ای ندارد<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.
*با فرض اینکه [[هدف]] [[انقلاب اسلامی]] برقرار ساختن ارزش‌های [[اسلامی]] بوده است، و اگر [[اسلامی]] بودن به معنای در برداشتن تمام مفاهیم و [[ارزش‌ها]] و [[هدف‌ها]] در قالب و شکل [[اسلامی]] باشد، [[انقلاب]] به شرطی تداوم خواهد یافت که مسیر [[عدالت‌خواهی]] برای همیشه ادامه یابد. [[دولت]] عملاً و واقعاً [[مسئول]] تحقق [[عدالت]] [[اسلامی]] است و [[وظایف]] آن عبارت‌اند از: پرکردن شکاف‌های طبقاتی، از میان برداشتن [[تبعیض‌ها]]، تلاش برای برقراری [[جامعه]] [[توحیدی]] به معنای [[اسلامی]]، صورت نگرفتن هیچ [[ظلم]] و اجحافی بر هیچ‌کس، حتی اگر [[فرد]] [[مجرم]] واجب‌القتلی باشد و [[احترام]] گذاشتن به آزادی‌ها به معنای واقعی کلمه. اگر [[انقلاب]] ما در مسیر برقراری [[عدالت اجتماعی]] به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و خطر [[جایگزینی]] [[انقلاب]] با انقلابی دیگر که ماهیتاً متفاوت باشد، وجود دارد. یکی از [[بهترین]] الگوهای [[عدالت اجتماعی]]، [[امام علی]]{{ع}} است که گرچه دوران [[خلافت]] او از تلخ‌ترین ایام زندگی‌اش به حساب می‌آمد، اما موفق شد بذر [[عدالت]] را در [[جامعه اسلامی]] بکارد. روش او به ما می‌آموزد که [[تغییر]] [[رژیم سیاسی]]، تعویض [[مناصب]]، [[عزل]] افراد [[ناصالح]] و به‌کارگیری افراد [[صالح]] به جای آنها بدون دست زدن به بنیادهای [[اجتماع]] همچون [[نظام اقتصادی]] و [[عدالت اجتماعی]] فایده‌ای ندارد<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.
==اهمیت و ضرورت [[عدالت اجتماعی]]==
*[[عدالت اجتماعی]] از جمله مسائلی است که در [[ادیان آسمانی]] و به خصوص [[دین مبین اسلام]] بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته و [[پیشوایان دینی]] همواره بر [[ضرورت]] تلبس افراد به صفت [[عدالت]] و اجرای آن در [[جامعه]] تأکید داشته‌اند. این موضوع در طول زمان توسط [[علما]] و فقهای بزرگ مورد بحث و مداقه قرار گرفته است؛ اما به جرأت میتوان گفت [[امام خمینی]] بیش از سایرین به [[عدالت]] و ابعاد مختلف آن پرداخته است. [[دلیل]] این توجه افزون [[امام خمینی]] را می‌توان در [[هدایت]] و [[رهبری]] [[انقلاب اسلامی ایران]] و نیز طرز [[تفکر]] خاصی که درباره [[حکومت]] داشت، دانست. [[امام خمینی]] [[حکومت]] را وسیله و ابزاری برای رسیدن به [[هدف]] بزرگ‌تر یعنی [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] میدانست و [[معتقد]] بود که این [[تصور]] که [[منصب]] [[حکومت]] یا [[قضا]] برای [[ائمه]] [[معصومان]]{{عم}} دارای [[شأن]] و [[ارزش]] بوده است، صحیح نیست؛ بلکه [[ارزش]] [[زمام‌داری]] برای ایشان فقط از این جهت بوده است که بتوانند از این طریق [[حکومت عدل]] را بر پا کنند و [[عدالت اجتماعی]] را بین [[مردم]] [[تطبیق]] و تعمیم دهند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۷۶.</ref>.
*[[امام خمینی]] در این راستا [[احکام فقهی]] را نیز ابزاری برای [[اجرای عدالت]] قلمداد مینمود. از دیدگاه ایشان، [[فقیه]] نمی‌تواند [[دژ]] [[اسلام]] باشد مگر اینکه از همه [[شئون]] آن از قبیل [[گسترش عدالت]]، [[اجرای حدود]] و... [[پاسداری]] کند؛ بلکه میتوان ادعا نمود که [[اسلام]] با همه [[شئون]] و لوازم آن، [[حکومت]] است و [[احکام فقهی]]، [[قوانین اسلام]] و یکی از [[شئون]] [[حکومت]] است؛ بلکه [[احکام]]، مطلوب بالعرض و ابزاری برای اجرای [[حکومت]] و گسترانیدن [[عدالت]] و... است<ref>امام خمینی، البیع، ج۲، ص۴۷۲.</ref>.
*[[امام خمینی]] [[معتقد]] بود اگر [[حکومت عادلانه]] تشکیل شود، [[جامعه]] [[اصلاح]] خواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۶۲.</ref>. ایشان در مرحله بعد برپایی [[اسلام]] و [[حکومت اسلامی]] را همان [[آرمان]] بزرگ و [[هدف]] متعالی معرفی کردند که در صورت استقرار آن، [[عدالت اجتماعی]] با تمامی ابعاد آن در [[جامعه]] محقق خواهد شد؛ بدون آنکه [[مفاسد]] سایر سیستم‌ها را داشته باشد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۷۱-۷۲.</ref>. از منظر [[امام خمینی]] اقامه [[عدالت اجتماعی]] نیاز به [[تحمل سختی‌ها]] و [[ناملایمات]] فراوان دارد و ما نیز همچون کسانی که از [[صدر]] عالم تا به حال در [[راه]] رسیدن به این [[هدف]] والا سیلی خورده‌اند، باید تاوان پس دهیم<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۶۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.


==تعریف [[عدالت اجتماعی]]==  
==تعریف [[عدالت اجتماعی]]==  
خط ۳۱: خط ۲۷:
===دیدگاه امام خمینی===
===دیدگاه امام خمینی===
*از دید [[امام خمینی]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] حتی در مورد افراد [[شرور]] نیز قابل [[اجرا]] است و بر فرض اینکه یک نفر جانی بوده و مستحق [[قتل]] باشد، با آنکه تمام اموالش باید مصادره شود؛ اما سهم خانواده‌اش را باید جدا کرده و مابقی را ببرند<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۱۵.</ref>. [[اجرای عدالت]] در مورد شخص اول مملکت و [[رهبر اسلامی]] هم صادق است و [[امام خمینی]] شخصاً برای خود، ذره‌ای [[مصونیت]] و [[حق]] امتیاز قائل نیست و میفرماید: اگر تخلفی از من هم سرزند، مهیای مؤاخذه‌ام<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۸۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*از دید [[امام خمینی]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] حتی در مورد افراد [[شرور]] نیز قابل [[اجرا]] است و بر فرض اینکه یک نفر جانی بوده و مستحق [[قتل]] باشد، با آنکه تمام اموالش باید مصادره شود؛ اما سهم خانواده‌اش را باید جدا کرده و مابقی را ببرند<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۱۵.</ref>. [[اجرای عدالت]] در مورد شخص اول مملکت و [[رهبر اسلامی]] هم صادق است و [[امام خمینی]] شخصاً برای خود، ذره‌ای [[مصونیت]] و [[حق]] امتیاز قائل نیست و میفرماید: اگر تخلفی از من هم سرزند، مهیای مؤاخذه‌ام<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۸۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
==اهمیت و ضرورت [[عدالت اجتماعی]]==
*[[عدالت اجتماعی]] از جمله مسائلی است که در [[ادیان آسمانی]] و به خصوص [[دین مبین اسلام]] بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته و [[پیشوایان دینی]] همواره بر [[ضرورت]] تلبس افراد به صفت [[عدالت]] و اجرای آن در [[جامعه]] تأکید داشته‌اند. این موضوع در طول زمان توسط [[علما]] و فقهای بزرگ مورد بحث و مداقه قرار گرفته است؛ اما به جرأت میتوان گفت [[امام خمینی]] بیش از سایرین به [[عدالت]] و ابعاد مختلف آن پرداخته است. [[دلیل]] این توجه افزون [[امام خمینی]] را می‌توان در [[هدایت]] و [[رهبری]] [[انقلاب اسلامی ایران]] و نیز طرز [[تفکر]] خاصی که درباره [[حکومت]] داشت، دانست. [[امام خمینی]] [[حکومت]] را وسیله و ابزاری برای رسیدن به [[هدف]] بزرگ‌تر یعنی [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] میدانست و [[معتقد]] بود که این [[تصور]] که [[منصب]] [[حکومت]] یا [[قضا]] برای [[ائمه]] [[معصومان]]{{عم}} دارای [[شأن]] و [[ارزش]] بوده است، صحیح نیست؛ بلکه [[ارزش]] [[زمام‌داری]] برای ایشان فقط از این جهت بوده است که بتوانند از این طریق [[حکومت عدل]] را بر پا کنند و [[عدالت اجتماعی]] را بین [[مردم]] [[تطبیق]] و تعمیم دهند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۷۶.</ref>.
*[[امام خمینی]] در این راستا [[احکام فقهی]] را نیز ابزاری برای [[اجرای عدالت]] قلمداد مینمود. از دیدگاه ایشان، [[فقیه]] نمی‌تواند [[دژ]] [[اسلام]] باشد مگر اینکه از همه [[شئون]] آن از قبیل [[گسترش عدالت]]، [[اجرای حدود]] و... [[پاسداری]] کند؛ بلکه میتوان ادعا نمود که [[اسلام]] با همه [[شئون]] و لوازم آن، [[حکومت]] است و [[احکام فقهی]]، [[قوانین اسلام]] و یکی از [[شئون]] [[حکومت]] است؛ بلکه [[احکام]]، مطلوب بالعرض و ابزاری برای اجرای [[حکومت]] و گسترانیدن [[عدالت]] و... است<ref>امام خمینی، البیع، ج۲، ص۴۷۲.</ref>.
*[[امام خمینی]] [[معتقد]] بود اگر [[حکومت عادلانه]] تشکیل شود، [[جامعه]] [[اصلاح]] خواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۶۲.</ref>. ایشان در مرحله بعد برپایی [[اسلام]] و [[حکومت اسلامی]] را همان [[آرمان]] بزرگ و [[هدف]] متعالی معرفی کردند که در صورت استقرار آن، [[عدالت اجتماعی]] با تمامی ابعاد آن در [[جامعه]] محقق خواهد شد؛ بدون آنکه [[مفاسد]] سایر سیستم‌ها را داشته باشد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۷۱-۷۲.</ref>. از منظر [[امام خمینی]] اقامه [[عدالت اجتماعی]] نیاز به [[تحمل سختی‌ها]] و [[ناملایمات]] فراوان دارد و ما نیز همچون کسانی که از [[صدر]] عالم تا به حال در [[راه]] رسیدن به این [[هدف]] والا سیلی خورده‌اند، باید تاوان پس دهیم<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۶۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
==خاستگاه [[عدالت اجتماعی]]==
==مبانی [[عدالت اجتماعی]]==
#'''اصل [[توحید]]''': مبانی [[عدالت اجتماعی]] از دید [[امام خمینی]] از [[مبانی دینی]] و [[اعتقادی]] ایشان نشأت می‌گیرد. بر اساس [[اصول اعتقادی]] از جمله [[اعتقاد]] به "[[توحید]]"، جهت‌گیری [[مبانی سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[امام خمینی]] قابل شناسایی است. ایشان در یکی از مصاحبه‌های خود درباره [[تبیین]] مواضع [[اسلام]]، [[اعتقاد]] خود و همه [[مسلمانان]] [[جهان]] را عبارت از مسائلی می‌داند که در [[قرآن]] آمده و یا توسط [[پیامبر اسلام]] و [[جانشینان]] آن [[حضرت]] بیان شده است که ریشه و اصل همه آن [[عقائد]]، اصل [[توحید]] است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. از منظر [[امام خمینی]] [[انقلاب اسلامی]] بر مبنای اصل [[توحید]] [[استوار]] است که محتوای آن در همه [[شئون جامعه]] [[سایه]] می‌افکند؛ چرا که در [[اسلام]] تنها [[معبود]] [[انسان]] و بلکه کل [[جهان]]، [[خداوند متعال]] است که همه [[انسان‌ها]] باید برای رضای او عمل کنند. در جامعه‌ای که شخص‌پرستی‌ها، نفع‌پرستی‌ها و لذت‌پرستی‌ها محکوم شده و [[انسان]] تنها به [[پرستش]] [[خدا]] [[دعوت]] می‌شود، در این صورت همه [[روابط]] [[انسان‌ها]] در داخل [[جامعه]] و یا خارج از آن [[تغییر]] می‌یابد، همه امتیازات حذف می‌شود و فقط [[تقوا]] و [[پاکی]] ملاک [[برتری]] است. در چنین جامعه‌ای زمام‌دار با پایین‌ترین [[فرد]] [[جامعه]] برابر است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۱۱.</ref>.
#'''[[تساوی]] ذاتی [[انسان‌ها]]''': یکی دیگر از مهم‌ترین مبانی [[عدالت اجتماعی]]، اشتراک افراد [[جامعه]] از لحاظ [[شرافت]] و [[مقام]] [[انسانی]] است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرماید: {{متن حدیث|النَّاسُ سَوَاءٌ كَأَسْنَانِ الْمُشْطِ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۴۸۴، ح۳۱۴۹.</ref> ([[مردم]] چونان دندانه شانه برابرند). [[امام خمینی]] از اصل [[اعتقادی]] "[[توحید]]" این نتیجه را حاصل می‌دانند که همه [[انسان‌ها]] در پیشگاه [[خداوند متعال]] یکسان‌اند و تنها امتیاز [[فرد]] نسبت به [[فرد]] دیگر، بر معیار و قاعده [[تقوی]] و [[پاکی]] از [[انحراف]] و خطاست. بنابراین با هر چیزی که [[برابری]] را در [[جامعه]] مخدوش می‌سازد و امتیازات پوچ و بی‌محتوا را در [[جامعه]] [[حاکم]] می‌سازد، باید [[مبارزه]] کرد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۸.</ref>. [[امام خمینی]] در بیان دیگر به این نکته اشاره می‌کند که [[اسلام]] تمام [[تبعیض‌ها]] را محکوم کرده و در [[پناه]] [[جمهوری اسلامی]]، [[حق]] [[اداره امور]] داخلی و رفع هرگونه [[تبعیض]] [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]]، متعلق به تمام قشرهای [[ملت]] می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۵۶.</ref>.
#'''[[یقین]] داشتن به [[آرمان]] [[عدالت]] و [[تدبیر]] عملی''': بی‌تردید در ورای هر عملی، [[فکر]] و [[اندیشه]] و سپس عنصر [[یقین]] و باورمندی به آن نهفته است. [[ایمان]] و [[یقین]] داشتن، لازمه تحقق و [[ظهور]] و بروز هر عملی است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْإِيمَانُ وَ الْعَمَلُ قَرِينَانِ لَا يَصْلُحُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَّا مَعَ صَاحِبِهِ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۳۶۹، ح۱۰۷۱.</ref> ([[ایمان]] [باورمندی] و عمل همراه هم‌اند؛ هیچ یک بدون دیگری [[درستی]] و [[صلاح]] نمی‌پذیرد). بر طبق همین اصل مهم می‌توان گفت [[ایمان راستین]] و [[یقین]] داشتن به [[نیک]] بودن [[عدالت]] و آثار [[مبارک]] آن، [[فرد]] و [[جامعه]] را خواستار و آماده [[پذیرش]] [[عدالت]] می‌سازد. ثمره [[تعقل]] و [[باور]] صادقانه [[عدالت]]، [[شکوفایی]] [[اراده]] و [[همت]] و [[پشتکار]] نیروی [[انسانی]] است، تا عدالتی را که توسط [[فکر]] و [[اندیشه]] صحیح بدان راهبری شده و با عمق وجود خود به [[نیک]] و خیر بودن [[عدالت]] [[ایمان]] آورده است، اکنون به مرحله [[اجرا]] گذاشته و در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود آن را پیاده سازد. [[امام خمینی]] نقش [[باورها]] را در [[شکوفایی]] اراده‌ها بسیار مهم توصیف می‌کند و [[معتقد]] است در وهله اول باید [[باور]] کنیم که می‌توانیم. وقتی این [[باور]] شکل گرفت، [[اراده]] می‌کنیم و زمانی که این [[اراده]] در ملتی پیدا شد، همگان به فعالیت و تکاپو می‌افتند<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.


==ارکان [[عدالت اجتماعی]]==
==ارکان [[عدالت اجتماعی]]==
خط ۵۷: خط ۶۴:
*'''[[نظارت اجتماعی]]''': [[نظارت اجتماعی]] یا همان [[فریضه]] بزرگ [[امر به معروف و نهی از منکر]]، از اساسی‌ترین و کاربردی‌ترین راهکارهای اجرای [[عدالت اجتماعی]] است و از [[جایگاه]] ویژه‌ای در عرصه‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] برخوردار است. [[قرآن کریم]] برخورداری از [[روحیه]] [[نظارت]] را [[دلیل]] [[برتری]] یک [[جامعه]] می‌داند: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>. در [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره اهمیت [[نظارت همگانی]] چنین آماده است: "[[امر به معروف و نهی از منکر]] [[فریضه]] بزرگ [[الهی]] است که ضامن اقامه سایر فرائض است و به وسیله آن، [[امنیت راه‌ها]] تأمین می‌شود و [[کسب و کار]] [[مردم]] [[حلال]] می‌گردد. افراد به [[حقوق]] خود میرسند، [[زمین‌ها]] آباد می‌شود و از [[ظالمان]] [[انتقام]] گرفته می‌شود و بر اثر آن همه امور سامان مییابد"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۶.</ref>.
*'''[[نظارت اجتماعی]]''': [[نظارت اجتماعی]] یا همان [[فریضه]] بزرگ [[امر به معروف و نهی از منکر]]، از اساسی‌ترین و کاربردی‌ترین راهکارهای اجرای [[عدالت اجتماعی]] است و از [[جایگاه]] ویژه‌ای در عرصه‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] برخوردار است. [[قرآن کریم]] برخورداری از [[روحیه]] [[نظارت]] را [[دلیل]] [[برتری]] یک [[جامعه]] می‌داند: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>. در [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره اهمیت [[نظارت همگانی]] چنین آماده است: "[[امر به معروف و نهی از منکر]] [[فریضه]] بزرگ [[الهی]] است که ضامن اقامه سایر فرائض است و به وسیله آن، [[امنیت راه‌ها]] تأمین می‌شود و [[کسب و کار]] [[مردم]] [[حلال]] می‌گردد. افراد به [[حقوق]] خود میرسند، [[زمین‌ها]] آباد می‌شود و از [[ظالمان]] [[انتقام]] گرفته می‌شود و بر اثر آن همه امور سامان مییابد"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۶.</ref>.
*[[امام خمینی]] [[نظارت]] را [[وظیفه]] عموم [[مردم]] می‌داند و به همگان توصیه می‌کند که حتی بر [[رفتار]] [[رهبر]] خود نیز [[نظارت]] کنند که اگر پایش را کج گذاشت، به او [[تذکر]] دهند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۵.</ref>. همچنین [[امام خمینی]] در اقدامی عملی، [[حکم]] تشکیل اداره [[امر به معروف و نهی از منکر]] را به شورای [[انقلاب]] صادر می‌کند: شورای [[انقلاب اسلامی]] به موجب این مرقوم [[مأموریت]] دارد که اداره‌ای به اسم "[[امر به معروف و نهی از منکر]]" در مرکز تأسیس نماید و شعبه‌های آن، در تمام [[کشور]] گسترش پیدا کند و این اداره، مستقل و در کنار [[دولت]] انقلابی [[اسلامی]] است و ناظر به [[اعمال]] [[دولت]] و ادارات دولتی و تمام اقشار [[ملت]] است و [[دولت]] [[انقلاب اسلامی]] [[مأمور]] است که [[اوامر]] صادره از این اداره را [[اجرا]] نماید و این اداره [[مأمور]] است که در سراسر [[کشور]] از [[منکرات]] به هر صورت که باشد، جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر [[حاکم]] شرعیه یا [[منصوب]] از قِبَل او، [[اجرا]] نماید و احدی از اعضاء [[دولت]] و قوای انتظامی، [[حق]] مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند و در اجرای [[حکم]] و [[حدود الهی]]، احدی مستثنی نیست<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۲۱۳.</ref>»<ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*[[امام خمینی]] [[نظارت]] را [[وظیفه]] عموم [[مردم]] می‌داند و به همگان توصیه می‌کند که حتی بر [[رفتار]] [[رهبر]] خود نیز [[نظارت]] کنند که اگر پایش را کج گذاشت، به او [[تذکر]] دهند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۵.</ref>. همچنین [[امام خمینی]] در اقدامی عملی، [[حکم]] تشکیل اداره [[امر به معروف و نهی از منکر]] را به شورای [[انقلاب]] صادر می‌کند: شورای [[انقلاب اسلامی]] به موجب این مرقوم [[مأموریت]] دارد که اداره‌ای به اسم "[[امر به معروف و نهی از منکر]]" در مرکز تأسیس نماید و شعبه‌های آن، در تمام [[کشور]] گسترش پیدا کند و این اداره، مستقل و در کنار [[دولت]] انقلابی [[اسلامی]] است و ناظر به [[اعمال]] [[دولت]] و ادارات دولتی و تمام اقشار [[ملت]] است و [[دولت]] [[انقلاب اسلامی]] [[مأمور]] است که [[اوامر]] صادره از این اداره را [[اجرا]] نماید و این اداره [[مأمور]] است که در سراسر [[کشور]] از [[منکرات]] به هر صورت که باشد، جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر [[حاکم]] شرعیه یا [[منصوب]] از قِبَل او، [[اجرا]] نماید و احدی از اعضاء [[دولت]] و قوای انتظامی، [[حق]] مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند و در اجرای [[حکم]] و [[حدود الهی]]، احدی مستثنی نیست<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۲۱۳.</ref>»<ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
==آثار و کارکردهای [[عدالت اجتماعی]]==
*[[عدالت]] از جمله ارزش‌های متعالی و [[مقدس]] است که در سایه [[اجرا]] و استقرار آن در سطح [[جامعه]]، [[برکات]] و [[منافع]] فراوانی عاید شخص و [[جامعه]] می‌گردد. از جمله آثار و پیامدهای مثبت [[عدالت اجتماعی]] میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
#'''ایجاد [[الفت]] و نزدیکی بین [[انسان‌ها]]''': [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ يُوجِبُ الِائْتِلَافَ}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ج۱، ص۶۴، ح۱۶۸۱.</ref>. [[عدل]] و [[انصاف]] موجب [[رفع اختلاف]] و پیدایش [[الفت]] است. [[شهید مطهری]] در این باره می‌نویسد: مسلماً اگر [[جامعه]]، [[متعادل]] و موزون نباشد، اگر سازمان [[اجتماعی]] و مقررات [[اجتماعی]] و [[حقوق اجتماعی]]، موزون و [[متعادل]] نباشد، [[اخلاق]] شخصی و فردی موزون نخواهد ماند. وی در این باره به [[حدیثی]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} استناد می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|اِسْتَوَوا تَسْتَوِ قُلُوبُكُمْ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۷۹، ح۲۸۹.</ref> مستوی باشید؛ ناهمواری‌ها و [[تبعیض‌ها]] را از بین ببرید، تا دل‌های شما به هم نزدیک شود<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۱۰۷.</ref>. [[امام خمینی]] معیار نزدیکی [[دل‌ها]] را اشتراک در بهره‌مندی از [[معنویت]] و [[عدالت]] توصیف می‌کند و بر این [[باور]] است که دو [[ملت]] اگر در معنویات نزدیک به هم باشند و در [[عدالت اجتماعی]] هر دو برابر باشند، اینها به هم نزدیک هستند؛ هرچند که در مکان دور باشند و اگر در معنویات از هم دور باشند و لو اینکه [[همسایه]] باشند، از هم دورند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۴۷.</ref>. از منظر [[امام خمینی]] چنانچه [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] متحقق گردد، فواصل [[مردم]] را به هم نزدیک می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۴۷.</ref>.
#'''[[رفع فقر]] و نیاز مادی''': [[فقر]]، [[روح]] و روان را [[عاصی]] و [[اراده]] را [[ضعیف]] می‌کند و [[پریشانی]] و عدم [[تعادل]] [[فکر]] را نیز به دنبال دارد. در سایه ایجاد [[عدالت اجتماعی]] و از طریق اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]]، [[فقر]] و فلاکت از سطح [[جامعه]] رخت بر می‌بندد. در [[حدیثی]] از [[امام کاظم]]{{ع}} میخوانیم: {{متن حدیث|لَوْ عُدِلَ فِي النَّاسِ لَاسْتَغْنَوْا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۴۲.</ref>. اگر [[عدالت]] در بین [[مردم]] [[اجرا]] شود، [[بی‌نیاز]] میگردند. [[امام خمینی]] نیز در باب [[عدالت اقتصادی]]، نقش [[مالیات]] [[اسلامی]] ([[خمس]]) را در تأمین نیازهای مادی [[فقرا]]، بسیار تعیین‌کننده و مکفی می‌داند و [[معتقد]] است چنانچه راهکار اخذ [[خمس]] در مورد همه افراد [[جامعه]] [[اعمال]] شود، دیگر احتیاجی برای [[توسل]] به شیوه‌های دیگر برای تأمین نیازهای مادی [[مردم]] نیست<ref>صحیفه امام، ج۸ ص۲۳۴.</ref>.
#'''ایجاد محیط مطلوب و توأم با [[آرامش]]''': اگر [[حکومت]] عادله تشکیل و بر طبق [[قوانین]] عادلانه با [[مردم]] [[رفتار]] شود، در چنین جامعه‌ای [[فرصت‌ها]] و امکانات لازم برای [[شکوفایی استعدادها]] و توانایی‌های افراد فراهم می‌شود و [[مردم]] در پرتو [[اعتماد]] و [[اطمینان]] حاصله، امور [[زندگی]] خود را با [[آرامش]] به انجام می‌رسانند. از دیدگاه [[امام خمینی]] به تبع ایجاد [[عدالت]] [[فرصت]] پیدا می‌شود تا استعدادهای افراد شکوفا شود. اما در یک محیط آشفته چنین امری امکان‌پذیر نیست. وقتی [[حکومت عدل الهی]] [[حاکمیت]] یافت و [[عدالت]] را جاری کرد و فرصت‌طلب‌ها را از دستیابی به مقاصدشان باز داشت، یک محیط آرام پیدا می‌شود و در چنین محیط آرامی همه [[آرمان‌ها]] قابل دست‌یافتنی است<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۶.</ref>.
#'''[[حفظ]] و بقای [[نظام سیاسی]]''': یکی از راه‌های [[حفظ]] و تداوم [[قدرت]] [[دولت‌ها]] برخورداری از حمایت‌های مردمی است و یگانه [[راه]] برخورداری از چنین حمایتی، [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَا حَصَّنَ الدُّوَلَ مِثْلُ الْعَدْلِ}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ج۲، ص۷۴۳، ح۱۲۲.</ref>، هیچ چیز همانند [[عدالت]]، [[حکومت‌ها]] را [[حفظ]] نمی‌کند. [[امام خمینی]] همواره به [[مسئولان]] توصیه مینمود که کوشش کنید برای خود پایگاه ملی درست کنید. در این صورت همین پایگاه ملی، [[حافظ]] شما خواهد بود<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۵۱۱.</ref>. [[امام خمینی]] [[راه]] ایجاد چنین پایگاهی را [[خدمت به مردم]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] میداند و به عنوان مثال به عملکرد کلانتری‌ها استناد می‌کند که باید به گونه‌ای باشد که [[مردم]] زمانی که وارد کلانتری میشوند، [[احساس]] کنند که به [[منزل]] خودشان وارد شده‌اند یا به جایی رفته‌اند که [[عدالت]] در آن حکمفرماست و خبری از [[ظلم]] و [[اجحاف]] نیست<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۵۱۲. </ref>. [[امام خمینی]] حکومت‌های مردمی را شکست‌ناپذیر توصیف کرده و [[معتقد]] بود اگر یک [[ملت]]، [[پشتیبان]] [[حکومتی]] باشند، آن [[حکومت]] از بین نخواهد رفت و [[دلیل]] اینکه [[رژیم]] سابق از بین رفت، برای اینکه حامی و [[پشتیبان]] نداشت<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۳۷۲.</ref>. [[امام خمینی]] از جمله [[دلایل]] عدم [[حمایت]] [[حکومت]] پهلوی توسط [[مردم]] را [[اعمال]] [[ظلم]] و ستم‌های بی‌حساب و زیر پا گذاشتن [[حقوق مردم]] توسط شخص شاه قلمداد می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۲۶۵.</ref>.
#'''توسعه [[معرفت الهی]]''': [[گسترش عدالت]] و [[عدالت‌پروری]] در طول [[تاریخ]] هرچند [[هدف]] والا و [[مقدس]] مردان [[الهی]] و بزرگ بوده است اما [[هدف]] نهایی نیست؛ بلکه مقدمه‌ای برای رسیدن به [[هدف]] بالاتر و مقصد نهایی، یعنی [[انسان‌سازی]] و [[هدایت]] [[جامعه]] به سوی کمال [[حقیقی]] خویش است. [[امام خمینی]] [[تأسیس حکومت]] و ایجاد [[عدالت اجتماعی]] توسط [[پیامبر]]{{صل}} و سایر [[انبیاء]] را مقدمه‌ای جهت نیل به یک مقصد اعلاء می‌داند و [[معتقد]] است تمام زحمت‌هایی که ایشان کشیاند، به خاطر معرفی [[ذات مقدس]] [[حق]] و توسعه [[معرفت]] است<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۰۹.</ref>. [[فلسفه]] [[جنگ‌ها]] و صلح‌ها این است و [[عدالت اجتماعی]] غایتش همین است<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۱۵.</ref>.
#'''مهار و [[اصلاح جامعه]]''': بی‌تردید در سایه [[اجرای عدالت]]، همه [[کاستی‌ها]] و نقص‌هایی که ناشی از [[ظلم]] [[ستمکاران]] و عملکرد ناصحیح افراد [[فاسد]] بوده، جبران خواهد شد. برپایی و استقرار [[عدالت]] در بین اقشار مختلف [[مردم]] در تمامی عرصه‌های [[زندگی]]، [[راه]] را بر [[افراط‌ها]] و [[تفریط‌ها]] مسدود نموده و همگان را در مسیر اصلیِ [[هدایت]] یعنی [[راه]] میانه و [[اعتدال]] پیش خواهد برد.
*از نظر [[امام خمینی]] [[هدف انبیاء]] از تحقق [[حکومت عدل]] در [[دنیا]] این است که اگر چنین [[حکومتی]] با [[انگیزه]] [[الهی]]، با [[انگیزه]] [[اخلاق]] و ارزش‌های [[معنوی]] [[انسانی]] تحقق پیدا بکند، [[جامعه]] را مهار می‌کند و تا حد زیادی [[اصلاح]] می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۱۶، ص۱۶۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
==موانع تحقق [[عدالت اجتماعی]]==
*هر چند با به کار بردن راهکارها و شیوه‌هایی که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] ذکر شد، میتوان [[عدالت]] را تا حد بسیار زیادی در [[جامعه]] بر پا نمود، اما از بررسی آسیب‌ها و موانع پیش‌روی این مقوله مهم نباید [[غفلت]] کرد. بی‌تردید شروع و به ثمر رساندن [[رسالت]] [[عظیم]] [[عدالت اجتماعی]]، دارای موانع و مشکلاتی است که در طول [[تاریخ]] همواره [[جوامع بشری]] را [[تهدید]] کرده و مانع استقرار کامل آن بین [[مردم]] شده است. در ادامه به برخی از این موانع اشاره می‌شود:
#'''وجود [[حاکمان]] [[مستبد]] و [[ظالم]]''': به همان اندازه که یک [[حاکم]] [[عادل]]، کشورش را به سمت [[عدالت]] سوق می‌دهد؛ در مقابل، [[حاکم]] [[ظالم]] و [[فاسد]] نیز باعث [[گسترش فساد]] و انواع [[ظلم‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] در [[جامعه]] شده و آن را به [[تباهی]] می‌کشاند. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "اولین کسی که وارد [[آتش جهنم]] می‌گردد، فرمانروای استیلاگری است که [[عدالت]] نمی‌ورزد"<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۴.</ref>.[[دلیل]] اصلی عدم تحقق [[عدالت اجتماعی]] در طول این [[تاریخ]]، وجود [[حاکمان ظالم]] در رأس امور بوده است. [[امام خمینی]] در این باره علاوه بر [[رژیم]] اخیر پهلوی، اغلب [[سلاطین]] [[تاریخ]] را افرادی [[فاسد]] توصیف می‌کند و [[معتقد]] است حتی پادشاهانی که بین [[مردم]] معروف به "[[جنت]] مکان" هستند، آنها هم در واقع "[[دوزخ]] مکان" بودند و همان‌ها بودند که خودشان را به خاطر [[منافع دنیوی]] [[کور]] کردند<ref>اشاره به شاه عباس اول صفوی.</ref> و همان [[پادشاهی]] نیز که معروف به "انوشیروان [[عادل]]"<ref>انوشیروان عادل از شاهان سلسله سامانی (جلوس ۵۳۱ م) در آغاز سلطنت خود، تمام برادران و اولاد ذکور آنان را به قتل رساند.</ref> است، وقتی ظلم‌هایش در [[تاریخ]] بازگو می‌شود، روی [[تاریخ]] را سیاه می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۱۰، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref>.
#'''[[فرهنگ]] [[استعماری]]''': یکی دیگر از موانع بسیار مهم در باب تحقق [[عدالت]] در [[جامعه]]، [[حاکمیت]] [[فرهنگ]] [[استعماری]] و [[بیگانه]] است. وجود چنین [[فرهنگی]] به خصوص در میان [[جوانان]]، مانع [[رشد]] و [[شکوفایی استعدادها]] شده و [[راه]] را برای کج‌روی و [[انحراف]] آنها هموار می‌سازد. قبلاً گفتیم [[عدالت فردی]] مقدمه و سرمنشأ [[عدالت اجتماعی]] است و برای دستیابی به [[عدالت]] در سطحی وسیع‌تر، به افرادی مهذّب و [[عدالت‌خواه]] نیاز است. [[فرهنگ]] [[استعماری]] از این جهت که افراد را به سوی هرزگی و [[بی‌بندوباری]] سوق داده و نیروی [[ایمان]] و [[معنویت]] را در آنها به شدت [[تضعیف]] می‌سازد، به همین نحو یکی از ارکان مهم [[عدالت اجتماعی]] یعنی "[[عدالت فردی]]" را [[متزلزل]] کرده و از این طریق روند تحقق آرمان‌های یک [[جامعه]] [[عدالت‌خواه]] را با مشکل مواجه می‌سازد. [[امام خمینی]] از رواج روزافزون [[فرهنگ]] [[اجنبی]] [[استعماری]]، به "ام الأمراض" تعبیر می‌کند و از طبقات تحصیل کرده و [[روحانیون]] می‌خواهد که قشرهای [[جوان]] را با ماهیت [[حکومت اسلامی]] که [[حکومت عدل]] و [[انصاف]] است، آشنا سازند تا بساط حکومت‌های ظالمانه [[استعماری]] خود به خود برچیده شود<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۴۶.</ref>. [[امام خمینی]] دانشگاه‌ها و مراکز [[تعلیم]] و [[تربیتی]] که توسط [[بیگانگان]] اداره می‌شود، را [[استعماری]] قلمداد کرده و بر این [[باور]] است که آنها [[فرزندان]] ما را به طرز صحیح [[تربیت]] نمی‌کنند؛ یعنی اولاً سطح [[تعلیم]] آنها یک حدّ معین دارد که اجازه [[صعود]] از این حد معین را نمی‌دهند و ثانیاً موانع متعددی را بر سر [[رشد]] علمی‌شان ایجاد می‌کنند و اگر در این [[راه]] موفق نشدند، آنها را غربزده و عمّال خود بار می‌آورند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۶۳.</ref>.
#'''[[اختلاف طبقاتی]]''': [[بدیهی]] است در جامعه‌ای که گروهی اندک، در ناز و [[نعمت]] [[غرق]] شده و انواع امکانات مادی و رفاهی برایشان مهیا باشد؛ و در مقابل، [[اکثریت]] [[مردم]] در [[فقر]] و فلاکت به سر برده و از تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای خود [[ناتوان]] باشند، چنین جامعه‌ای هرگز روی [[عدالت]] را به خود نخواهید دید.[[امام خمینی]] وجود [[اختلاف طبقاتی]] در [[کشور]] را [[مخالف]] [[عدالت اجتماعی]] برمی‌شمرد و چنین پدیده شومی را در [[تعارض]] با [[منطق]] [[اسلامی]] و [[انسانی]] می‌دانست<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۴۷۰.</ref>. البته این [[اختلاف طبقاتی]] مختص به [[جامعه]] [[ایران]] نیست؛ بلکه در کل [[جهان]] توسط [[سیاست اقتصادی]] جهانخواران ایجاد شده و [[فقر]] و [[تنگدستی]] را برای [[اکثریت]] [[مردم]] [[دنیا]] از جمله [[کشور ایران]] به ارمغان آورده است. بنابراین یکی از اقدامات برای رفع [[اختلاف طبقاتی]] در داخل [[کشور]]، [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] ناعادلانه‌ای است که از خارج بر ما [[تحمیل]] می‌شود. [[امام خمینی]]، مقابله جدی با [[فرهنگ]] ظالمانه و منحط [[اقتصادی]] [[شرق]] و [[غرب]] و [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] و اشتراکی در [[جامعه]] را از [[وظایف]] بسیار مهم [[علما]] و [[فقها]] و [[روحانیت]] دانسته و در عین حال [[معتقد]] است که پیاده کردن مقاصد [[اسلام]] در [[جهان]] و خصوصاً برنامه‌های [[اقتصادی]] آن و مقابله با [[اقتصاد]] [[بیمار]] [[سرمایه‌داری]] [[غرب]] و اشتراک [[شرق]]، بدون [[حاکمیت]] همه جانبه [[اسلام]] میسر نیست<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۴۰.</ref>.
#'''[[جهل]] و بی‌سوادی''': اساس و بنیان [[ظلم]] و [[استعمار]] و [[استبداد]]، بر [[جهل]] بنا شده است و بزرگ‌ترین عامل پیدایش [[بی‌عدالتی‌ها]]، حکومت‌های خودکامه با افراد [[سودجویی]] هستند که برای رسیدن به [[منافع]] خود به [[جهل]] [[مردم]] دامن می‌زنند. [[امام خمینی]] ریشه تمام [[گرفتاری‌ها]] را در طول [[تاریخ]]، بهره‌برداری از [[جهالت]] [[مردم]] عنوان می‌کند و [[معتقد]] است [[مستکبران]] همواره [[جهالت]] [[مردم]] را آلت دست قرار داده و بر خلاف [[مصالح]] [[ملت‌ها]] عمل کرده‌اند. از منظر [[امام خمینی]] تنها [[علم]] جهت‌دار است که در کنار [[تربیت دینی]] و [[الهی]] می‌تواند [[ملت]] را با [[حقوق]] خود آشنا ساخته و از انواع تعدّی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] [[نجات]] دهد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۵۲.</ref>. [[تبلیغات]] غلط و بازگو نکردن واقعیات به [[مردم]] نیز شکل دیگری از نگه داشتن [[مردم]] در [[جهل]] است. [[تبلیغات]] پرطمطراق و آمیخته با [[دروغ]]، ابزار مناسبی در دست [[دشمنان]] و برخی سودجویان داخلی است تا [[مردم]] را در [[خواب غفلت]] نگه داشته و فریاد [[حق‌طلبی]] و [[عدالت‌خواهی]] را در آنان خاموش سازند. [[امام خمینی]] موضوع [[تبلیغات]] را مسأله‌ای پر اهمیت و حساس میداند و [[معتقد]] است که دنیای امروز با [[تبلیغات]] حرکت می‌کند و به اندازه‌ای که [[دشمنان]] ما از حربه [[تبلیغات]] بهره می‌گیرند، از طریق دیگری استفاده نمی‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>. [[امام خمینی]] به جنبه مثبت [[تبلیغات]] نیز [[عنایت]] ویژه‌ای داشتند و [[تبلیغات]] را یکی از راه‌های مؤثر در جهت [[افشاگری]] [[ظلم و ستم]] و نیز بیدارسازی و [[قیام]] [[مردم]] برای احقاق [[حقوق]] از دست رفته خود میداند که باید توسط مطبوعات دنبال شود<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۵۹.</ref>. [[پنهان‌کاری]] و یا انعکاس وارونه یا ابهام‌گونه وقایع موجود در [[جامعه]] نیز باعث می‌شود [[مردم]] [[درک]] [[درستی]] از [[حقوق]] و مطالبات خود نداشته باشند و همین امر [[راه]] را بر بسیاری از [[حق‌کشی‌ها]]، [[تبعیض‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] هموار میسازد. [[امام خمینی]] در این راستا به [[اهل]] قلم به‌خصوص به یک نویسندگان روزنامه‌ها توصیه می‌کند که [[سعی]] کنید وقتی [[انقلاب]] [[ملت]] ما یک [[انقلاب اسلامی]] است، روزنامه شما نیز آینه‌ای باشد که این [[انقلاب]] را بازگو کند. بنابراین تمام تلاش شما باید متوجه تنویر [[افکار]] از [[راه]] بیان کردن واقعیات [[اسلام]] و [[انقلاب]] [[ملت]] [[ایران]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۹.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
==پیامدهای نبود [[عدالت اجتماعی]]==
==بایسته‌های [[عدالت اجتماعی]]==


==گستره [[عدالت اجتماعی]]==
==گستره [[عدالت اجتماعی]]==
خط ۷۶: خط ۱۰۳:
*منظور از [[حقوق]]، همان آزادی‌های [[فطری]] و طبیعی است که در نهاد هر [[انسانی]] وجود دارد و اعطا کردنی یا قابل [[سلب]] از سوی دیگران نیست. قطعاً تحقق [[عدالت اجتماعی]]، بدون تأمین این [[حقوق]] برای همگان میسر نیست. در سخنان و [[سیره معصومان]]{{عم}} [[عدل]] و [[حق]] قرین هم هستند؛ بدین معنا که برای تحقق [[حق]]، [[عدالت]] باید [[اجرا]] گردد و تنها در صورت برپایی [[عدالت]]، [[حق]] معنا پیدا می‌کند. می‌توان گفت در مواردی از سخنان [[معصومان]]{{عم}} که بحث از [[عدالت]] مطرح شده است، ایشان به مفهوم واژه [[حق]] نظر داشته‌اند. به عنوان نمونه [[امام علی]]{{ع}} در رابطه با [[حق مردم]] بر [[حاکم]] و [[حق حاکم]] بر [[مردم]] میفرماید: "و آنگاه که [[مردم]]، [[حق]] [[رهبری]] را ادا کنند و زمام‌دار، [[حق مردم]] را بپردازد، [[حق]] در [[جامعه]] [[عزت]] یابد و راه‌های [[دین]] پدیدار و [[نشانه‌های عدالت]] برقرار و [[سنت پیامبر]]{{صل}} آشکار گردد..."<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام خمینی]] عدل‌خواهی را یکی از [[حقوق]] اولیه [[بشر]] برمی‌شمارد که باید توسط [[حکومت اسلامی]] تأمین گردد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.</ref>. ایشان در مرحله بعد به [[مردم]] [[اطمینان]] می‌دهد در صورتی که [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] در [[جامعه]] مستقر شود، همه اقشار و گروه‌ها به [[حقوق]] حقه خود خواهند رسید<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*منظور از [[حقوق]]، همان آزادی‌های [[فطری]] و طبیعی است که در نهاد هر [[انسانی]] وجود دارد و اعطا کردنی یا قابل [[سلب]] از سوی دیگران نیست. قطعاً تحقق [[عدالت اجتماعی]]، بدون تأمین این [[حقوق]] برای همگان میسر نیست. در سخنان و [[سیره معصومان]]{{عم}} [[عدل]] و [[حق]] قرین هم هستند؛ بدین معنا که برای تحقق [[حق]]، [[عدالت]] باید [[اجرا]] گردد و تنها در صورت برپایی [[عدالت]]، [[حق]] معنا پیدا می‌کند. می‌توان گفت در مواردی از سخنان [[معصومان]]{{عم}} که بحث از [[عدالت]] مطرح شده است، ایشان به مفهوم واژه [[حق]] نظر داشته‌اند. به عنوان نمونه [[امام علی]]{{ع}} در رابطه با [[حق مردم]] بر [[حاکم]] و [[حق حاکم]] بر [[مردم]] میفرماید: "و آنگاه که [[مردم]]، [[حق]] [[رهبری]] را ادا کنند و زمام‌دار، [[حق مردم]] را بپردازد، [[حق]] در [[جامعه]] [[عزت]] یابد و راه‌های [[دین]] پدیدار و [[نشانه‌های عدالت]] برقرار و [[سنت پیامبر]]{{صل}} آشکار گردد..."<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام خمینی]] عدل‌خواهی را یکی از [[حقوق]] اولیه [[بشر]] برمی‌شمارد که باید توسط [[حکومت اسلامی]] تأمین گردد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.</ref>. ایشان در مرحله بعد به [[مردم]] [[اطمینان]] می‌دهد در صورتی که [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] در [[جامعه]] مستقر شود، همه اقشار و گروه‌ها به [[حقوق]] حقه خود خواهند رسید<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.


==مبانی [[عدالت اجتماعی]]==
#'''اصل [[توحید]]''': مبانی [[عدالت اجتماعی]] از دید [[امام خمینی]] از [[مبانی دینی]] و [[اعتقادی]] ایشان نشأت می‌گیرد. بر اساس [[اصول اعتقادی]] از جمله [[اعتقاد]] به "[[توحید]]"، جهت‌گیری [[مبانی سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[امام خمینی]] قابل شناسایی است. ایشان در یکی از مصاحبه‌های خود درباره [[تبیین]] مواضع [[اسلام]]، [[اعتقاد]] خود و همه [[مسلمانان]] [[جهان]] را عبارت از مسائلی می‌داند که در [[قرآن]] آمده و یا توسط [[پیامبر اسلام]] و [[جانشینان]] آن [[حضرت]] بیان شده است که ریشه و اصل همه آن [[عقائد]]، اصل [[توحید]] است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. از منظر [[امام خمینی]] [[انقلاب اسلامی]] بر مبنای اصل [[توحید]] [[استوار]] است که محتوای آن در همه [[شئون جامعه]] [[سایه]] می‌افکند؛ چرا که در [[اسلام]] تنها [[معبود]] [[انسان]] و بلکه کل [[جهان]]، [[خداوند متعال]] است که همه [[انسان‌ها]] باید برای رضای او عمل کنند. در جامعه‌ای که شخص‌پرستی‌ها، نفع‌پرستی‌ها و لذت‌پرستی‌ها محکوم شده و [[انسان]] تنها به [[پرستش]] [[خدا]] [[دعوت]] می‌شود، در این صورت همه [[روابط]] [[انسان‌ها]] در داخل [[جامعه]] و یا خارج از آن [[تغییر]] می‌یابد، همه امتیازات حذف می‌شود و فقط [[تقوا]] و [[پاکی]] ملاک [[برتری]] است. در چنین جامعه‌ای زمام‌دار با پایین‌ترین [[فرد]] [[جامعه]] برابر است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۱۱.</ref>.
#'''[[تساوی]] ذاتی [[انسان‌ها]]''': یکی دیگر از مهم‌ترین مبانی [[عدالت اجتماعی]]، اشتراک افراد [[جامعه]] از لحاظ [[شرافت]] و [[مقام]] [[انسانی]] است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرماید: {{متن حدیث|النَّاسُ سَوَاءٌ كَأَسْنَانِ الْمُشْطِ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۴۸۴، ح۳۱۴۹.</ref> ([[مردم]] چونان دندانه شانه برابرند). [[امام خمینی]] از اصل [[اعتقادی]] "[[توحید]]" این نتیجه را حاصل می‌دانند که همه [[انسان‌ها]] در پیشگاه [[خداوند متعال]] یکسان‌اند و تنها امتیاز [[فرد]] نسبت به [[فرد]] دیگر، بر معیار و قاعده [[تقوی]] و [[پاکی]] از [[انحراف]] و خطاست. بنابراین با هر چیزی که [[برابری]] را در [[جامعه]] مخدوش می‌سازد و امتیازات پوچ و بی‌محتوا را در [[جامعه]] [[حاکم]] می‌سازد، باید [[مبارزه]] کرد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۸.</ref>. [[امام خمینی]] در بیان دیگر به این نکته اشاره می‌کند که [[اسلام]] تمام [[تبعیض‌ها]] را محکوم کرده و در [[پناه]] [[جمهوری اسلامی]]، [[حق]] [[اداره امور]] داخلی و رفع هرگونه [[تبعیض]] [[فرهنگی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]]، متعلق به تمام قشرهای [[ملت]] می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۵۶.</ref>.
#'''[[یقین]] داشتن به [[آرمان]] [[عدالت]] و [[تدبیر]] عملی''': بی‌تردید در ورای هر عملی، [[فکر]] و [[اندیشه]] و سپس عنصر [[یقین]] و باورمندی به آن نهفته است. [[ایمان]] و [[یقین]] داشتن، لازمه تحقق و [[ظهور]] و بروز هر عملی است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْإِيمَانُ وَ الْعَمَلُ قَرِينَانِ لَا يَصْلُحُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَّا مَعَ صَاحِبِهِ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۳۶۹، ح۱۰۷۱.</ref> ([[ایمان]] [باورمندی] و عمل همراه هم‌اند؛ هیچ یک بدون دیگری [[درستی]] و [[صلاح]] نمی‌پذیرد). بر طبق همین اصل مهم می‌توان گفت [[ایمان راستین]] و [[یقین]] داشتن به [[نیک]] بودن [[عدالت]] و آثار [[مبارک]] آن، [[فرد]] و [[جامعه]] را خواستار و آماده [[پذیرش]] [[عدالت]] می‌سازد. ثمره [[تعقل]] و [[باور]] صادقانه [[عدالت]]، [[شکوفایی]] [[اراده]] و [[همت]] و [[پشتکار]] نیروی [[انسانی]] است، تا عدالتی را که توسط [[فکر]] و [[اندیشه]] صحیح بدان راهبری شده و با عمق وجود خود به [[نیک]] و خیر بودن [[عدالت]] [[ایمان]] آورده است، اکنون به مرحله [[اجرا]] گذاشته و در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود آن را پیاده سازد. [[امام خمینی]] نقش [[باورها]] را در [[شکوفایی]] اراده‌ها بسیار مهم توصیف می‌کند و [[معتقد]] است در وهله اول باید [[باور]] کنیم که می‌توانیم. وقتی این [[باور]] شکل گرفت، [[اراده]] می‌کنیم و زمانی که این [[اراده]] در ملتی پیدا شد، همگان به فعالیت و تکاپو می‌افتند<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
==موانع تحقق [[عدالت اجتماعی]]==
*هر چند با به کار بردن راهکارها و شیوه‌هایی که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] ذکر شد، میتوان [[عدالت]] را تا حد بسیار زیادی در [[جامعه]] بر پا نمود، اما از بررسی آسیب‌ها و موانع پیش‌روی این مقوله مهم نباید [[غفلت]] کرد. بی‌تردید شروع و به ثمر رساندن [[رسالت]] [[عظیم]] [[عدالت اجتماعی]]، دارای موانع و مشکلاتی است که در طول [[تاریخ]] همواره [[جوامع بشری]] را [[تهدید]] کرده و مانع استقرار کامل آن بین [[مردم]] شده است. در ادامه به برخی از این موانع اشاره می‌شود:
#'''وجود [[حاکمان]] [[مستبد]] و [[ظالم]]''': به همان اندازه که یک [[حاکم]] [[عادل]]، کشورش را به سمت [[عدالت]] سوق می‌دهد؛ در مقابل، [[حاکم]] [[ظالم]] و [[فاسد]] نیز باعث [[گسترش فساد]] و انواع [[ظلم‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] در [[جامعه]] شده و آن را به [[تباهی]] می‌کشاند. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "اولین کسی که وارد [[آتش جهنم]] می‌گردد، فرمانروای استیلاگری است که [[عدالت]] نمی‌ورزد"<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۴.</ref>.[[دلیل]] اصلی عدم تحقق [[عدالت اجتماعی]] در طول این [[تاریخ]]، وجود [[حاکمان ظالم]] در رأس امور بوده است. [[امام خمینی]] در این باره علاوه بر [[رژیم]] اخیر پهلوی، اغلب [[سلاطین]] [[تاریخ]] را افرادی [[فاسد]] توصیف می‌کند و [[معتقد]] است حتی پادشاهانی که بین [[مردم]] معروف به "[[جنت]] مکان" هستند، آنها هم در واقع "[[دوزخ]] مکان" بودند و همان‌ها بودند که خودشان را به خاطر [[منافع دنیوی]] [[کور]] کردند<ref>اشاره به شاه عباس اول صفوی.</ref> و همان [[پادشاهی]] نیز که معروف به "انوشیروان [[عادل]]"<ref>انوشیروان عادل از شاهان سلسله سامانی (جلوس ۵۳۱ م) در آغاز سلطنت خود، تمام برادران و اولاد ذکور آنان را به قتل رساند.</ref> است، وقتی ظلم‌هایش در [[تاریخ]] بازگو می‌شود، روی [[تاریخ]] را سیاه می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۱۰، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref>.
#'''[[فرهنگ]] [[استعماری]]''': یکی دیگر از موانع بسیار مهم در باب تحقق [[عدالت]] در [[جامعه]]، [[حاکمیت]] [[فرهنگ]] [[استعماری]] و [[بیگانه]] است. وجود چنین [[فرهنگی]] به خصوص در میان [[جوانان]]، مانع [[رشد]] و [[شکوفایی استعدادها]] شده و [[راه]] را برای کج‌روی و [[انحراف]] آنها هموار می‌سازد. قبلاً گفتیم [[عدالت فردی]] مقدمه و سرمنشأ [[عدالت اجتماعی]] است و برای دستیابی به [[عدالت]] در سطحی وسیع‌تر، به افرادی مهذّب و [[عدالت‌خواه]] نیاز است. [[فرهنگ]] [[استعماری]] از این جهت که افراد را به سوی هرزگی و [[بی‌بندوباری]] سوق داده و نیروی [[ایمان]] و [[معنویت]] را در آنها به شدت [[تضعیف]] می‌سازد، به همین نحو یکی از ارکان مهم [[عدالت اجتماعی]] یعنی "[[عدالت فردی]]" را [[متزلزل]] کرده و از این طریق روند تحقق آرمان‌های یک [[جامعه]] [[عدالت‌خواه]] را با مشکل مواجه می‌سازد. [[امام خمینی]] از رواج روزافزون [[فرهنگ]] [[اجنبی]] [[استعماری]]، به "ام الأمراض" تعبیر می‌کند و از طبقات تحصیل کرده و [[روحانیون]] می‌خواهد که قشرهای [[جوان]] را با ماهیت [[حکومت اسلامی]] که [[حکومت عدل]] و [[انصاف]] است، آشنا سازند تا بساط حکومت‌های ظالمانه [[استعماری]] خود به خود برچیده شود<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۴۶.</ref>. [[امام خمینی]] دانشگاه‌ها و مراکز [[تعلیم]] و [[تربیتی]] که توسط [[بیگانگان]] اداره می‌شود، را [[استعماری]] قلمداد کرده و بر این [[باور]] است که آنها [[فرزندان]] ما را به طرز صحیح [[تربیت]] نمی‌کنند؛ یعنی اولاً سطح [[تعلیم]] آنها یک حدّ معین دارد که اجازه [[صعود]] از این حد معین را نمی‌دهند و ثانیاً موانع متعددی را بر سر [[رشد]] علمی‌شان ایجاد می‌کنند و اگر در این [[راه]] موفق نشدند، آنها را غربزده و عمّال خود بار می‌آورند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۶۳.</ref>.
#'''[[اختلاف طبقاتی]]''': [[بدیهی]] است در جامعه‌ای که گروهی اندک، در ناز و [[نعمت]] [[غرق]] شده و انواع امکانات مادی و رفاهی برایشان مهیا باشد؛ و در مقابل، [[اکثریت]] [[مردم]] در [[فقر]] و فلاکت به سر برده و از تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای خود [[ناتوان]] باشند، چنین جامعه‌ای هرگز روی [[عدالت]] را به خود نخواهید دید.[[امام خمینی]] وجود [[اختلاف طبقاتی]] در [[کشور]] را [[مخالف]] [[عدالت اجتماعی]] برمی‌شمرد و چنین پدیده شومی را در [[تعارض]] با [[منطق]] [[اسلامی]] و [[انسانی]] می‌دانست<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۴۷۰.</ref>. البته این [[اختلاف طبقاتی]] مختص به [[جامعه]] [[ایران]] نیست؛ بلکه در کل [[جهان]] توسط [[سیاست اقتصادی]] جهانخواران ایجاد شده و [[فقر]] و [[تنگدستی]] را برای [[اکثریت]] [[مردم]] [[دنیا]] از جمله [[کشور ایران]] به ارمغان آورده است. بنابراین یکی از اقدامات برای رفع [[اختلاف طبقاتی]] در داخل [[کشور]]، [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] ناعادلانه‌ای است که از خارج بر ما [[تحمیل]] می‌شود. [[امام خمینی]]، مقابله جدی با [[فرهنگ]] ظالمانه و منحط [[اقتصادی]] [[شرق]] و [[غرب]] و [[مبارزه]] با [[سیاست‌های اقتصادی]] و اشتراکی در [[جامعه]] را از [[وظایف]] بسیار مهم [[علما]] و [[فقها]] و [[روحانیت]] دانسته و در عین حال [[معتقد]] است که پیاده کردن مقاصد [[اسلام]] در [[جهان]] و خصوصاً برنامه‌های [[اقتصادی]] آن و مقابله با [[اقتصاد]] [[بیمار]] [[سرمایه‌داری]] [[غرب]] و اشتراک [[شرق]]، بدون [[حاکمیت]] همه جانبه [[اسلام]] میسر نیست<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۴۰.</ref>.
#'''[[جهل]] و بی‌سوادی''': اساس و بنیان [[ظلم]] و [[استعمار]] و [[استبداد]]، بر [[جهل]] بنا شده است و بزرگ‌ترین عامل پیدایش [[بی‌عدالتی‌ها]]، حکومت‌های خودکامه با افراد [[سودجویی]] هستند که برای رسیدن به [[منافع]] خود به [[جهل]] [[مردم]] دامن می‌زنند. [[امام خمینی]] ریشه تمام [[گرفتاری‌ها]] را در طول [[تاریخ]]، بهره‌برداری از [[جهالت]] [[مردم]] عنوان می‌کند و [[معتقد]] است [[مستکبران]] همواره [[جهالت]] [[مردم]] را آلت دست قرار داده و بر خلاف [[مصالح]] [[ملت‌ها]] عمل کرده‌اند. از منظر [[امام خمینی]] تنها [[علم]] جهت‌دار است که در کنار [[تربیت دینی]] و [[الهی]] می‌تواند [[ملت]] را با [[حقوق]] خود آشنا ساخته و از انواع تعدّی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] [[نجات]] دهد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۵۲.</ref>. [[تبلیغات]] غلط و بازگو نکردن واقعیات به [[مردم]] نیز شکل دیگری از نگه داشتن [[مردم]] در [[جهل]] است. [[تبلیغات]] پرطمطراق و آمیخته با [[دروغ]]، ابزار مناسبی در دست [[دشمنان]] و برخی سودجویان داخلی است تا [[مردم]] را در [[خواب غفلت]] نگه داشته و فریاد [[حق‌طلبی]] و [[عدالت‌خواهی]] را در آنان خاموش سازند. [[امام خمینی]] موضوع [[تبلیغات]] را مسأله‌ای پر اهمیت و حساس میداند و [[معتقد]] است که دنیای امروز با [[تبلیغات]] حرکت می‌کند و به اندازه‌ای که [[دشمنان]] ما از حربه [[تبلیغات]] بهره می‌گیرند، از طریق دیگری استفاده نمی‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>. [[امام خمینی]] به جنبه مثبت [[تبلیغات]] نیز [[عنایت]] ویژه‌ای داشتند و [[تبلیغات]] را یکی از راه‌های مؤثر در جهت [[افشاگری]] [[ظلم و ستم]] و نیز بیدارسازی و [[قیام]] [[مردم]] برای احقاق [[حقوق]] از دست رفته خود میداند که باید توسط مطبوعات دنبال شود<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۵۹.</ref>. [[پنهان‌کاری]] و یا انعکاس وارونه یا ابهام‌گونه وقایع موجود در [[جامعه]] نیز باعث می‌شود [[مردم]] [[درک]] [[درستی]] از [[حقوق]] و مطالبات خود نداشته باشند و همین امر [[راه]] را بر بسیاری از [[حق‌کشی‌ها]]، [[تبعیض‌ها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] هموار میسازد. [[امام خمینی]] در این راستا به [[اهل]] قلم به‌خصوص به یک نویسندگان روزنامه‌ها توصیه می‌کند که [[سعی]] کنید وقتی [[انقلاب]] [[ملت]] ما یک [[انقلاب اسلامی]] است، روزنامه شما نیز آینه‌ای باشد که این [[انقلاب]] را بازگو کند. بنابراین تمام تلاش شما باید متوجه تنویر [[افکار]] از [[راه]] بیان کردن واقعیات [[اسلام]] و [[انقلاب]] [[ملت]] [[ایران]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۹.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
==آثار [[عدالت اجتماعی]]==
*[[عدالت]] از جمله ارزش‌های متعالی و [[مقدس]] است که در سایه [[اجرا]] و استقرار آن در سطح [[جامعه]]، [[برکات]] و [[منافع]] فراوانی عاید شخص و [[جامعه]] می‌گردد. از جمله آثار و پیامدهای مثبت [[عدالت اجتماعی]] میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
#'''ایجاد [[الفت]] و نزدیکی بین [[انسان‌ها]]''': [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ يُوجِبُ الِائْتِلَافَ}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ج۱، ص۶۴، ح۱۶۸۱.</ref>. [[عدل]] و [[انصاف]] موجب [[رفع اختلاف]] و پیدایش [[الفت]] است. [[شهید مطهری]] در این باره می‌نویسد: مسلماً اگر [[جامعه]]، [[متعادل]] و موزون نباشد، اگر سازمان [[اجتماعی]] و مقررات [[اجتماعی]] و [[حقوق اجتماعی]]، موزون و [[متعادل]] نباشد، [[اخلاق]] شخصی و فردی موزون نخواهد ماند. وی در این باره به [[حدیثی]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} استناد می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|اِسْتَوَوا تَسْتَوِ قُلُوبُكُمْ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۷۹، ح۲۸۹.</ref> مستوی باشید؛ ناهمواری‌ها و [[تبعیض‌ها]] را از بین ببرید، تا دل‌های شما به هم نزدیک شود<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۱۰۷.</ref>. [[امام خمینی]] معیار نزدیکی [[دل‌ها]] را اشتراک در بهره‌مندی از [[معنویت]] و [[عدالت]] توصیف می‌کند و بر این [[باور]] است که دو [[ملت]] اگر در معنویات نزدیک به هم باشند و در [[عدالت اجتماعی]] هر دو برابر باشند، اینها به هم نزدیک هستند؛ هرچند که در مکان دور باشند و اگر در معنویات از هم دور باشند و لو اینکه [[همسایه]] باشند، از هم دورند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۴۷.</ref>. از منظر [[امام خمینی]] چنانچه [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] متحقق گردد، فواصل [[مردم]] را به هم نزدیک می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۴۷.</ref>.
#'''[[رفع فقر]] و نیاز مادی''': [[فقر]]، [[روح]] و روان را [[عاصی]] و [[اراده]] را [[ضعیف]] می‌کند و [[پریشانی]] و عدم [[تعادل]] [[فکر]] را نیز به دنبال دارد. در سایه ایجاد [[عدالت اجتماعی]] و از طریق اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]]، [[فقر]] و فلاکت از سطح [[جامعه]] رخت بر می‌بندد. در [[حدیثی]] از [[امام کاظم]]{{ع}} میخوانیم: {{متن حدیث|لَوْ عُدِلَ فِي النَّاسِ لَاسْتَغْنَوْا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۴۲.</ref>. اگر [[عدالت]] در بین [[مردم]] [[اجرا]] شود، [[بی‌نیاز]] میگردند. [[امام خمینی]] نیز در باب [[عدالت اقتصادی]]، نقش [[مالیات]] [[اسلامی]] ([[خمس]]) را در تأمین نیازهای مادی [[فقرا]]، بسیار تعیین‌کننده و مکفی می‌داند و [[معتقد]] است چنانچه راهکار اخذ [[خمس]] در مورد همه افراد [[جامعه]] [[اعمال]] شود، دیگر احتیاجی برای [[توسل]] به شیوه‌های دیگر برای تأمین نیازهای مادی [[مردم]] نیست<ref>صحیفه امام، ج۸ ص۲۳۴.</ref>.
#'''ایجاد محیط مطلوب و توأم با [[آرامش]]''': اگر [[حکومت]] عادله تشکیل و بر طبق [[قوانین]] عادلانه با [[مردم]] [[رفتار]] شود، در چنین جامعه‌ای [[فرصت‌ها]] و امکانات لازم برای [[شکوفایی استعدادها]] و توانایی‌های افراد فراهم می‌شود و [[مردم]] در پرتو [[اعتماد]] و [[اطمینان]] حاصله، امور [[زندگی]] خود را با [[آرامش]] به انجام می‌رسانند. از دیدگاه [[امام خمینی]] به تبع ایجاد [[عدالت]] [[فرصت]] پیدا می‌شود تا استعدادهای افراد شکوفا شود. اما در یک محیط آشفته چنین امری امکان‌پذیر نیست. وقتی [[حکومت عدل الهی]] [[حاکمیت]] یافت و [[عدالت]] را جاری کرد و فرصت‌طلب‌ها را از دستیابی به مقاصدشان باز داشت، یک محیط آرام پیدا می‌شود و در چنین محیط آرامی همه [[آرمان‌ها]] قابل دست‌یافتنی است<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۶.</ref>.
#'''[[حفظ]] و بقای [[نظام سیاسی]]''': یکی از راه‌های [[حفظ]] و تداوم [[قدرت]] [[دولت‌ها]] برخورداری از حمایت‌های مردمی است و یگانه [[راه]] برخورداری از چنین حمایتی، [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَا حَصَّنَ الدُّوَلَ مِثْلُ الْعَدْلِ}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ج۲، ص۷۴۳، ح۱۲۲.</ref>، هیچ چیز همانند [[عدالت]]، [[حکومت‌ها]] را [[حفظ]] نمی‌کند. [[امام خمینی]] همواره به [[مسئولان]] توصیه مینمود که کوشش کنید برای خود پایگاه ملی درست کنید. در این صورت همین پایگاه ملی، [[حافظ]] شما خواهد بود<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۵۱۱.</ref>. [[امام خمینی]] [[راه]] ایجاد چنین پایگاهی را [[خدمت به مردم]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] میداند و به عنوان مثال به عملکرد کلانتری‌ها استناد می‌کند که باید به گونه‌ای باشد که [[مردم]] زمانی که وارد کلانتری میشوند، [[احساس]] کنند که به [[منزل]] خودشان وارد شده‌اند یا به جایی رفته‌اند که [[عدالت]] در آن حکمفرماست و خبری از [[ظلم]] و [[اجحاف]] نیست<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۵۱۲. </ref>. [[امام خمینی]] حکومت‌های مردمی را شکست‌ناپذیر توصیف کرده و [[معتقد]] بود اگر یک [[ملت]]، [[پشتیبان]] [[حکومتی]] باشند، آن [[حکومت]] از بین نخواهد رفت و [[دلیل]] اینکه [[رژیم]] سابق از بین رفت، برای اینکه حامی و [[پشتیبان]] نداشت<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۳۷۲.</ref>. [[امام خمینی]] از جمله [[دلایل]] عدم [[حمایت]] [[حکومت]] پهلوی توسط [[مردم]] را [[اعمال]] [[ظلم]] و ستم‌های بی‌حساب و زیر پا گذاشتن [[حقوق مردم]] توسط شخص شاه قلمداد می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۲۶۵.</ref>.
#'''توسعه [[معرفت الهی]]''': [[گسترش عدالت]] و [[عدالت‌پروری]] در طول [[تاریخ]] هرچند [[هدف]] والا و [[مقدس]] مردان [[الهی]] و بزرگ بوده است اما [[هدف]] نهایی نیست؛ بلکه مقدمه‌ای برای رسیدن به [[هدف]] بالاتر و مقصد نهایی، یعنی [[انسان‌سازی]] و [[هدایت]] [[جامعه]] به سوی کمال [[حقیقی]] خویش است. [[امام خمینی]] [[تأسیس حکومت]] و ایجاد [[عدالت اجتماعی]] توسط [[پیامبر]]{{صل}} و سایر [[انبیاء]] را مقدمه‌ای جهت نیل به یک مقصد اعلاء می‌داند و [[معتقد]] است تمام زحمت‌هایی که ایشان کشیاند، به خاطر معرفی [[ذات مقدس]] [[حق]] و توسعه [[معرفت]] است<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۰۹.</ref>. [[فلسفه]] [[جنگ‌ها]] و صلح‌ها این است و [[عدالت اجتماعی]] غایتش همین است<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۱۵.</ref>.
#'''مهار و [[اصلاح جامعه]]''': بی‌تردید در سایه [[اجرای عدالت]]، همه [[کاستی‌ها]] و نقص‌هایی که ناشی از [[ظلم]] [[ستمکاران]] و عملکرد ناصحیح افراد [[فاسد]] بوده، جبران خواهد شد. برپایی و استقرار [[عدالت]] در بین اقشار مختلف [[مردم]] در تمامی عرصه‌های [[زندگی]]، [[راه]] را بر [[افراط‌ها]] و [[تفریط‌ها]] مسدود نموده و همگان را در مسیر اصلیِ [[هدایت]] یعنی [[راه]] میانه و [[اعتدال]] پیش خواهد برد.
*از نظر [[امام خمینی]] [[هدف انبیاء]] از تحقق [[حکومت عدل]] در [[دنیا]] این است که اگر چنین [[حکومتی]] با [[انگیزه]] [[الهی]]، با [[انگیزه]] [[اخلاق]] و ارزش‌های [[معنوی]] [[انسانی]] تحقق پیدا بکند، [[جامعه]] را مهار می‌کند و تا حد زیادی [[اصلاح]] می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۱۶، ص۱۶۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.


==منابع==
==منابع==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش