پرش به محتوا

دعا در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کف' به 'کف'
جز (جایگزینی متن - 'سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، [[فرهنگ‌نامه' به 'سعیدیان‌فر و ایازی، [[فرهنگ‌نامه')
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
خط ۷۷: خط ۷۷:
* این [[آداب]]، خود چند دسته‌اند:
* این [[آداب]]، خود چند دسته‌اند:
#'''امور مربوط به ظاهر:''' در این باره آدابی از [[آیات قرآن]] استفاده می‌شوند:
#'''امور مربوط به ظاهر:''' در این باره آدابی از [[آیات قرآن]] استفاده می‌شوند:
##'''تبتل و [[ابتهال]] در [[دعا]]:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا }}<ref> و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند؛ سوره مزمل، آیه: ۸.</ref>. از تبتل به سوی [[خدا]] سخن گفته است: "وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا". [[مفسران]] در مراد از تبتل در این [[آیه]] به [[اختلاف]] سخن گفته‌اند؛ برخی با توجه به [[روایات]] وارد شده در [[تفسیر]] [[آیه]]، آن را بالا بردن دست‌ها و حرکت دادن انگشتان سبابه دانسته‌اند.<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۴۴۹.</ref> برخی نیز آن را بلند کردن دست‌ها و کشیدن آنها به گونه‌ای که از سر بگذرد یا گشودن آنها در برابر صورت دانسته‌اند.<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۵۰، ح ۱۶۹؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۵۸، "بهل".</ref> در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} "تبتل" به برگرداندن [[کف]] دست‌ها هنگام [[دعا]] معنا شده است <ref>نورالثقلین، ج ۵، ص۴۴۹.</ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} در تفسير {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref> {{متن قرآن|رَغَبًا}} به گشودن [[کف]] دست‌ها به سوی [[آسمان]] و {{متن قرآن|رَهَبًا}} به برگرداندن آن و قرار دادن پشت دست‌ها به سوی [[آسمان]] در هنگام [[دعا]] معنا شده است.<ref>نورالثقلین، ج۳، ص ۴۵۷؛ فرهنگ قرآن، ج۱۳، ص ۴۹۰-۴۸۹.</ref>
##'''تبتل و [[ابتهال]] در [[دعا]]:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا }}<ref> و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند؛ سوره مزمل، آیه: ۸.</ref>. از تبتل به سوی [[خدا]] سخن گفته است: "وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا". [[مفسران]] در مراد از تبتل در این [[آیه]] به [[اختلاف]] سخن گفته‌اند؛ برخی با توجه به [[روایات]] وارد شده در [[تفسیر]] [[آیه]]، آن را بالا بردن دست‌ها و حرکت دادن انگشتان سبابه دانسته‌اند.<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۴۴۹.</ref> برخی نیز آن را بلند کردن دست‌ها و کشیدن آنها به گونه‌ای که از سر بگذرد یا گشودن آنها در برابر صورت دانسته‌اند.<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۵۰، ح ۱۶۹؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۵۸، "بهل".</ref> در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} "تبتل" به برگرداندن کف دست‌ها هنگام [[دعا]] معنا شده است <ref>نورالثقلین، ج ۵، ص۴۴۹.</ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} در تفسير {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref> {{متن قرآن|رَغَبًا}} به گشودن کف دست‌ها به سوی [[آسمان]] و {{متن قرآن|رَهَبًا}} به برگرداندن آن و قرار دادن پشت دست‌ها به سوی [[آسمان]] در هنگام [[دعا]] معنا شده است.<ref>نورالثقلین، ج۳، ص ۴۵۷؛ فرهنگ قرآن، ج۱۳، ص ۴۹۰-۴۸۹.</ref>
##'''بلند نکردن صدا:''' در آیاتی از [[قرآن]] به [[دعا کننده]] توصیه شده به درگاه [[الهی]] [[تضرع]] کند؛ ولی صدایش را در [[دعا]] بلند نکند: {{متن قرآن|ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref> پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ}}<ref> و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۵.</ref>. این احتمال نیز داده شده که منظور از [[تضرع]]، دعای [[آشکار]] و منظور از خُفيه دعای پنهانی باشد.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> برخی نیز بر پایه [[آیه]]، احتمال داده‌اند که بلند بودن صدا در [[دعا]] اگر همراه [[تضرع]] باشد بی‌مانع است.<ref>الميزان، ج ۸، ص ۱۵۹.</ref> در روایتی [[نبوی]] "صلاة" در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً }}<ref> بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه: ۱۱۰.</ref>. به [[دعا]] [[تفسیر]] شده است.<ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۲۰۸.</ref> دعای [[زکریا]] را که [[قرآن]] در [[آیه]] ۳ [[سوره]] [[مریم]] از آن سخن گفته می‌توان نمونه‌ای عینی از این گونه [[دعا]] دانست: {{متن قرآن|إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا}}<ref> یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد؛ سوره مریم، آیه: ۳.</ref>. {{متن قرآن| نِدَاء }} به معنای بلند کردن صداست؛ ولی از آنجا که در [[آیه]] با [[وصف]] {{متن قرآن|خَفِيًّا}} آمده می‌رساند که نباید در [[دعاها]] صدا را زیاد بلند کرد.<ref>مفردات، ص۲۸۹، "خفی"؛ ص۷۹۶، "ندا"؛ التحقيق، ج۳، ص ۹۵-۹۶، "خفی".</ref>
##'''بلند نکردن صدا:''' در آیاتی از [[قرآن]] به [[دعا کننده]] توصیه شده به درگاه [[الهی]] [[تضرع]] کند؛ ولی صدایش را در [[دعا]] بلند نکند: {{متن قرآن|ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref> پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ}}<ref> و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۵.</ref>. این احتمال نیز داده شده که منظور از [[تضرع]]، دعای [[آشکار]] و منظور از خُفيه دعای پنهانی باشد.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> برخی نیز بر پایه [[آیه]]، احتمال داده‌اند که بلند بودن صدا در [[دعا]] اگر همراه [[تضرع]] باشد بی‌مانع است.<ref>الميزان، ج ۸، ص ۱۵۹.</ref> در روایتی [[نبوی]] "صلاة" در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً }}<ref> بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه: ۱۱۰.</ref>. به [[دعا]] [[تفسیر]] شده است.<ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۲۰۸.</ref> دعای [[زکریا]] را که [[قرآن]] در [[آیه]] ۳ [[سوره]] [[مریم]] از آن سخن گفته می‌توان نمونه‌ای عینی از این گونه [[دعا]] دانست: {{متن قرآن|إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا}}<ref> یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد؛ سوره مریم، آیه: ۳.</ref>. {{متن قرآن| نِدَاء }} به معنای بلند کردن صداست؛ ولی از آنجا که در [[آیه]] با [[وصف]] {{متن قرآن|خَفِيًّا}} آمده می‌رساند که نباید در [[دعاها]] صدا را زیاد بلند کرد.<ref>مفردات، ص۲۸۹، "خفی"؛ ص۷۹۶، "ندا"؛ التحقيق، ج۳، ص ۹۵-۹۶، "خفی".</ref>
#'''امور مربوط به [[روح]] و [[قلب]] [[دعا کننده]]:''' داشتن [[بیم]] و [[امید]] ([[خوف و رجاء]]) در [[دعا]] مهم تلقی شده است. [[وعده]] [[اجابت]] حتمی [[دعا]] {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ }}<ref> و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند ؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است نزدیک؛ سوره هود، آیه: ۶۱.</ref>؛ {{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ }}<ref> و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن| فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ}}<ref>  آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد  که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن- که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است؛سوره آل عمران، آیه: ۱۹۵.</ref> و... سبب می‌شود [[مؤمن]] به [[قرآن]]، از [[اجابت]] دعایش مأيوس نباشد. افزون بر این، در آیاتی تنها [[امید]] به [[اجابت]] مورد توجه قرار گرفته است؛ مانند آنچه از زبان [[ابراهیم]]{{ع}} {{متن قرآن|وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيًّا }}<ref> و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید کناره می‌جویم و پروردگارم را می‌خوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم؛ سوره مریم، آیه: ۴۸.</ref> و زکریّا{{ع}} {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا}}<ref> گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو  رنجور نبوده‌ام؛ سوره مریم، آیه: ۴.</ref> در دعایشان مطرح شده و آنان خود را [[ناامید]] از [[اجابت]] دعایشان ندانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۷۷۶.</ref> در [[آیات]] دیگر افزون بر داشتن [[امید]] به [[اجابت دعا]]، [[بیم]] از عدم [[اجابت]] آن نیز مهم تلقی شده: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ}}<ref> از بسترها پهلو تهی می‌کنند و برای نماز برمی‌خیزند در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند؛ سوره سجده، آیه: ۱۶.</ref> و به داشتن حالت [[خوف و رجاء]] در [[دعا]] [[دستور]] داده شده است.<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۶۲؛ الوجیز، ج ۱، ص۴۶۸؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۳۸۰.</ref> {{متن قرآن| وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است؛ سوره اعراف، آیه: ۵۶.</ref> بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref> می‌توان گفت یکی از عوامل [[اجابت]] دعای [[زکریا]]، داشتن حالت [[خوف و رجاء]] بوده است.<ref>نمونه، ج۱۳، ص ۱۳.</ref> برخی در پاسخ این پرسش که "[[بیم]] و [[امید]] دو حالت متضادند، چگونه در یک فرد جمع می‌شوند" چنین گفته‌اند: تفاوت متعلق، امکان اجتماع آن دو را در [[انسان]] فراهم می‌آورد؛ توضیح اینکه دانستن این [[حقیقت]] که [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] به دست خداست، دو حالت [[بیم]] و [[امید]] را در [[انسان]] پدید می‌آورد. در این نگاه اثر [[خوف و رجاء]] در این است که [[خوف]] موجب سرشکستگی، [[تأسف]] و [[پشیمانی]] از عمری است که با [[گناه]] سپری شده و تباه گردیده است و در مقابل، [[امید]] [[انسان]] به [[خداوند متعال]] که [[بخشایش]] [[گناهان]] تنها از آن اوست و تنها او لغزش‌ها و کوتاهی‌های [[انسان]] را جبران می‌کند و می‌بخشاید، موجب آن می‌شود که [[انسان]] روی به سوی [[پروردگار]] خویش کرده و بدین وسیله خود را مستعد دریافت [[رحمت الهی]] کند.<ref>سجاده‌های سلوک، ج ۱، ص ۱۰۱.</ref> بر پایه [[روایات]]، [[ایمان]] بی‌خوف و [[رجاء]] بی‌معناست.<ref>الكافی، ج ۲، ص ۷۱.</ref> بر اساس [[آیات قرآن]] می‌توان داشتن حالاتی چون [[خشوع]] {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref>، توكل {{متن قرآن|قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ}}<ref>اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بی‌گمان بر خداوند دروغ بسته‌ایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی؛ سوره اعراف، آیه: ۸۹ .</ref>؛ {{متن قرآن|فَقَالُواْ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> گفتند: بر خداوند توکّل داریم؛ پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!؛ سوره یونس، آیه: ۸۵.</ref>، [[تضرّع]] {{متن قرآن|قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ }}<ref> بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود ؛ سوره انعام، آیه: ۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref> پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ}}<ref> و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۵.</ref> و [[توبه]] و [[استغفار]] (برای نمونه: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏}}<ref> و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه: ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۷-۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }}<ref> پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ}}<ref> و چون گزندی به مردم رسد پروردگارشان را با بازگشت به سوی او، می‌خوانند سپس چون از خویش بخشایشی به آنان بچشاند ناگاه دسته‌ای از آنان به پروردگارشان شرک می‌ورزند؛ سوره روم، آیه: ۳۳.</ref> را از حالات سفارش شده در [[دعا]] دانست. برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref> بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند؛ سوره غافر، آیه: ۱۴.</ref> [[اخلاص]] در [[دعا]] را مهم‌ترین شرط آن دانسته و آن را به هماهنگی میان [[قلب]] و زبان و قطع [[امید]] از هر سببی جز [[خدا]] معنا کرده و همه موارد پیش‌گفته را از توابع و لوازم [[اخلاص]] در [[دعا]] دانسته‌اند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۵.</ref>.
#'''امور مربوط به [[روح]] و [[قلب]] [[دعا کننده]]:''' داشتن [[بیم]] و [[امید]] ([[خوف و رجاء]]) در [[دعا]] مهم تلقی شده است. [[وعده]] [[اجابت]] حتمی [[دعا]] {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ }}<ref> و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند ؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است نزدیک؛ سوره هود، آیه: ۶۱.</ref>؛ {{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ }}<ref> و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن| فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ}}<ref>  آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد  که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن- که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است؛سوره آل عمران، آیه: ۱۹۵.</ref> و... سبب می‌شود [[مؤمن]] به [[قرآن]]، از [[اجابت]] دعایش مأيوس نباشد. افزون بر این، در آیاتی تنها [[امید]] به [[اجابت]] مورد توجه قرار گرفته است؛ مانند آنچه از زبان [[ابراهیم]]{{ع}} {{متن قرآن|وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيًّا }}<ref> و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید کناره می‌جویم و پروردگارم را می‌خوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم؛ سوره مریم، آیه: ۴۸.</ref> و زکریّا{{ع}} {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا}}<ref> گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو  رنجور نبوده‌ام؛ سوره مریم، آیه: ۴.</ref> در دعایشان مطرح شده و آنان خود را [[ناامید]] از [[اجابت]] دعایشان ندانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۷۷۶.</ref> در [[آیات]] دیگر افزون بر داشتن [[امید]] به [[اجابت دعا]]، [[بیم]] از عدم [[اجابت]] آن نیز مهم تلقی شده: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ}}<ref> از بسترها پهلو تهی می‌کنند و برای نماز برمی‌خیزند در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند؛ سوره سجده، آیه: ۱۶.</ref> و به داشتن حالت [[خوف و رجاء]] در [[دعا]] [[دستور]] داده شده است.<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۶۲؛ الوجیز، ج ۱، ص۴۶۸؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۳۸۰.</ref> {{متن قرآن| وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است؛ سوره اعراف، آیه: ۵۶.</ref> بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref> می‌توان گفت یکی از عوامل [[اجابت]] دعای [[زکریا]]، داشتن حالت [[خوف و رجاء]] بوده است.<ref>نمونه، ج۱۳، ص ۱۳.</ref> برخی در پاسخ این پرسش که "[[بیم]] و [[امید]] دو حالت متضادند، چگونه در یک فرد جمع می‌شوند" چنین گفته‌اند: تفاوت متعلق، امکان اجتماع آن دو را در [[انسان]] فراهم می‌آورد؛ توضیح اینکه دانستن این [[حقیقت]] که [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] به دست خداست، دو حالت [[بیم]] و [[امید]] را در [[انسان]] پدید می‌آورد. در این نگاه اثر [[خوف و رجاء]] در این است که [[خوف]] موجب سرشکستگی، [[تأسف]] و [[پشیمانی]] از عمری است که با [[گناه]] سپری شده و تباه گردیده است و در مقابل، [[امید]] [[انسان]] به [[خداوند متعال]] که [[بخشایش]] [[گناهان]] تنها از آن اوست و تنها او لغزش‌ها و کوتاهی‌های [[انسان]] را جبران می‌کند و می‌بخشاید، موجب آن می‌شود که [[انسان]] روی به سوی [[پروردگار]] خویش کرده و بدین وسیله خود را مستعد دریافت [[رحمت الهی]] کند.<ref>سجاده‌های سلوک، ج ۱، ص ۱۰۱.</ref> بر پایه [[روایات]]، [[ایمان]] بی‌خوف و [[رجاء]] بی‌معناست.<ref>الكافی، ج ۲، ص ۷۱.</ref> بر اساس [[آیات قرآن]] می‌توان داشتن حالاتی چون [[خشوع]] {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref>، توكل {{متن قرآن|قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ}}<ref>اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بی‌گمان بر خداوند دروغ بسته‌ایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی؛ سوره اعراف، آیه: ۸۹ .</ref>؛ {{متن قرآن|فَقَالُواْ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> گفتند: بر خداوند توکّل داریم؛ پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!؛ سوره یونس، آیه: ۸۵.</ref>، [[تضرّع]] {{متن قرآن|قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ }}<ref> بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود ؛ سوره انعام، آیه: ۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref> پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ}}<ref> و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۵.</ref> و [[توبه]] و [[استغفار]] (برای نمونه: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏}}<ref> و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه: ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۷-۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }}<ref> پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ}}<ref> و چون گزندی به مردم رسد پروردگارشان را با بازگشت به سوی او، می‌خوانند سپس چون از خویش بخشایشی به آنان بچشاند ناگاه دسته‌ای از آنان به پروردگارشان شرک می‌ورزند؛ سوره روم، آیه: ۳۳.</ref> را از حالات سفارش شده در [[دعا]] دانست. برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref> بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند؛ سوره غافر، آیه: ۱۴.</ref> [[اخلاص]] در [[دعا]] را مهم‌ترین شرط آن دانسته و آن را به هماهنگی میان [[قلب]] و زبان و قطع [[امید]] از هر سببی جز [[خدا]] معنا کرده و همه موارد پیش‌گفته را از توابع و لوازم [[اخلاص]] در [[دعا]] دانسته‌اند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۵.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش