بحث:دعا در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای ظرافتی

مقدمه

مفهوم‌شناسی دعا

  • دعا به معنای خواستن چیزی با صدا و کلام برای توجه دادن مدعوّ به سوی خود[۲] یا کسی دیگر[۳] است. کمک خواستن[۴]، درخواست[۵]، ترغیب و تشویق کردن[۶]، استغاثه و تضرع[۷] از دیگر معانی دعا هستند[۸].
  • دعا در اصطلاح به معنای روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع، تضرع و ابتهال[۹] و نیز درخواست زیردست از مقام بالاتر برای انجام کاری، همراه با خضوع و تواضع است. بر این اساس، در مفهوم اصطلاحی، کرنش و خضوع، از مقومات دعا به شمار می‌رود. دعا و دعوت در حقیقت جلب توجه مدعوّ به داعی است که غالباً با لفظ و گاهی نیز با اشاره صورت می‌گیرد، بنابراین، مدعوّ باید قدرت استجابت دعا را داشته باشد تا بتواند خواستۀ دعاکننده را تأمین کند.
  • "دعو" و مشتقات آن ۱۲۲ بار در قرآن کریم به کار رفته که برخی از آنها به معنای لغوی دعا اشاره دارند؛ مانند آیه ﴿لا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضًا[۱۰] و در مواردی نیز به معنای اصطلاحی آن آمده‌اند؛ مانند آیه ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ[۱۱].[۱۲]

ارزش و جایگاه دعا

ضرورت دعا

اقسام دعا

  1. دعاهایی در جهت کمال انسان: اینگونه دعا زمانی محقق می‌شود که روح دعا کننده از اسباب و علل منقطع می‌شود و چیزی جز نیایش با خدا عامل راز و نیاز او نیست. این گونه دعاها معمولاً در قالب‌های زیر مطرح شده است:
    1. درخواست هدایت: یکی از خواسته‌های مهم انبیا و صالحان، هدایت است: ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۱۸] انسان با بررسی ابعاد وجودی خویش به خوبی به نقص خود پی برده و به اقتضای فطرتش تکامل خود را در هدایت الهی می‌داند، دست به دعا برداشته و از او هدایت می‌طلبد.
    2. درخواست مغفرت: یکی از اساسی‌ترین خواسته‌های همۀ پیامبران و اولیای الهی استغفار از درگاه الهی است: ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ[۱۹].
    3. درخواست علم: از آنجا که دانش‌افزایی اساسی‌ترین گام در راه تکامل است، در آیه ﴿قُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا[۲۰] به پیامبر دستور داده شده که از خداوند علم و دانش بطلبد[۲۱].
  2. دعاهایی برای رفع نیاز: این گونه دعا هنگامی است که دست دعا کننده از اسباب و علل عادی کوتاه و دچار سختی و اضطرار شده و از همین‌رو به سوی خدا سوق یافته است. از این دعاها در قرآن بسیار آمده است:
    1. درخواست فرزند: مانند دعای ابراهیم (ع): ﴿رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ[۲۲]؛
    2. طلب امنیت: ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا[۲۳]؛
    3. درخواست روزی: ﴿قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَكُونُ لَنَا عِيداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ[۲۴]؛
    4. طلب صبر و یاری و پیروزی بر دشمنان: ﴿رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ[۲۵]؛ ﴿قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ[۲۶].[۲۷]

شرایط دعا

  1. دعا باید همراه ایمان و عمل باشد: ﴿رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ[۲۸]. درخواست همراه بودن با شاهدان را پس از ابراز ایمان به خدا و تبعیت از رسول خدا (ص) مطرح کرده است.
  2. دعا باید با حکمت و مصلحت هماهنگ باشد: ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۲۹] دعا کننده باید دعای خود را با زبان یا در دل به مصلحت مشروط کند.
  3. دعا باید واقعی باشد: دعا کننده باید در دعای خود از اسباب مادی قطع امید کرده باشد: ﴿أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ[۳۰].
  4. شناخت خدا: در روایتی نیز سبب عدم استجابت دعا، نشناختن خدا دانسته شده است[۳۱].[۳۲]

ارکان دعا

  • لوازم یا ارکان دعا عبارت‌اند از: داعی (دعاکننده)، مَدعُوّ (خوانده شده) و خواسته دعاکننده.
  1. داعی (دعا کننده): قرآن از دعا کنندگان بسیاری یاد کرده است. توجه ویژۀ قرآن به دعاهای انبیا ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۳۳]؛ ملائکه ﴿هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلائِكَتُهُ[۳۴]، صالحان و مؤمنان ﴿إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ[۳۵] ضمن اینکه نوعی الگوسازی در دعا کردن است، گویای این نکته هم هست که همۀ موجودات عالم در هستی در بقای خود نیازمند خدای متعال هستند. تنوع دعا کنندگان به مخاطبانِ قرآن می‌آموزد چگونه دعا کنند و از خدا چه بخواهند و نیز مکلف را وادار می‌کند در مقایسۀ خود با آنان در شدت و کثرت دعا تلاش بیشتری کند. دعای انبیای الهی که بهترین بندگان خدایند و نیز فرشتگان، ضمن آموزش اصل دعا، این نکته را یادآور می‌شود که وقتی بندگان خاص خدا به دعا نیازمندند، بندگان گناهکار و ضعیف خدا به دعا محتاج‌ترند[۳۶].
  2. مَدعُوّ (خوانده شده): در این باره نیز قرآن بسیار سخن گفته است. قرآن درخواست کردن و حاجت‌طلبیدن را تنها از خدا صحیح می‌داند چراکه تنها موجود مطلقی که هیچ‌گونه نیازی به غیر ندارد و تمام هستی به او محتاج‌اند، خداست و از آنجا که "دعا" طلب کردن حاجت از کسی است که خود غنی است و توانایی برآوردن حاجت دیگران را دارد، تنها خداست که می‌تواند مَدعُوّ و خوانده شدۀ واقعی باشد. غیر خدا ناتوان از شنیدن صدای دعاکنندگان است اگر قادر به شنیدن صدای دعاکننده هم باشند از برآوردن حاجت او ناتوان‌اند: ﴿إِن تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ[۳۷]؛ قرآن کسانی را که نیازهای خود را از غیر خدا می‌خواهند، نکوهش کرده ﴿قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا[۳۸] و به صراحت مدعوهای دیگر (غیر خدا) را همانند دعا کننده نیازمند دانسته و در بیانی تمثیلی آنها را ناتوان‌تر از آن دانسته که بتوانند پشه‌ای بیافرینند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ[۳۹].[۴۰]
  3. خواستۀ دعاکننده: انواع خواسته‌های دعاکننده در بخش اقسام دعا گذشت.

آداب دعا

  • دعا آدابی دارد که رعایت آنها دعا را به اجابت نزدیک‌تر می‌سازد. با نگاهی کلی به قرآن، می‌توان آداب دعا را در سه عنوان دسته‌بندی کرد:
  1. آداب در رابطه با خدا: مهم‌ترین ادبی که باید در دعا در پیشگاه پروردگار عالم رعایت کرد وصف کردن خداوند با اسمای حسنایش است، چنانکه خداوند خود به آن دستور داده است: ﴿وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا[۴۱]. در بسیاری از دعاهای انبیا این آموزه عملی شده و همراه با نامی از نام‌های زیبای الهی‌اند؛ مانند "سمیع و علیم": ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۴۲]؛ "توّاب و رحیم": ﴿وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۴۳]؛ "عزیز و حکیم": ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۴۴]، و.... افزون بر لزوم یاد خدا با نام‌های نیکو، حمد و سپاس خدا در دعا از اموری است که در دعاهای قرآن به آن توجه شده است، چنانکه در سورۀ حمد پس از بیان حمد و سپاس الهی و نیز وصف کردن خدا با اوصافی چون رحمانیت، رحیمیت، مالکیت روز جزا و انحصار عبادت بنده در خدا، هدایت را از خدا طلب می‌کند. همچنین یاد کردن از نعمت‌های الهی، در اجابت دعا مؤثر دانسته شده است. انبیای الهی هنگام دعا ابتدا از نعمت‌های خدا یاد کرده و سپس خواسته خود را یاد کرده‌اند: ﴿رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ[۴۵].[۴۶]
  2. آداب و شرایط داعی: این آداب، خود چند دسته‌اند:
    1. امور مربوط به ظاهر: در این باره آدابی از آیات قرآن استفاده می‌شوند:
      1. تبتل و ابتهال در دعا: ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا[۴۷]. در روایتی از امام کاظم (ع) "تبتل" به برگرداندن کف دست‌ها هنگام دعا معنا شده است[۴۸].
      2. بلند نکردن صدا: در آیاتی از قرآن به دعاکننده توصیه شده به درگاه الهی تضرع کند؛ ولی صدایش را در دعا بلند نکند: ﴿ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۴۹]. این احتمال نیز داده شده که منظور از تضرع، دعای آشکار و منظور از خُفیه دعای پنهانی باشد. برخی نیز بر پایۀ آیه، احتمال داده‌اند بلند بودن صدا در دعا اگر همراه تضرع باشد بی‌مانع است[۵۰].
    2. امور مربوط به روح و قلب دعا کننده: داشتن بیم و امید (خوف و رجاء) در دعا مهم تلقی شده: ﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ[۵۱] و داشتن حالت خوف و رجاء در دعا دستور داده شده است: ﴿وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا[۵۲]. داشتن حالاتی چون خشوع ﴿وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ[۵۳]، توکل ﴿فَقَالُواْ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۵۴]، تضرّع ﴿ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۵۵]؛ و توبه و استغفار: ﴿وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ[۵۶]؛ را از حالات سفارش شده در دعا دانست. در تفسیر آیۀ ﴿فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ[۵۷] اخلاص در دعا مهم‌ترین شرط آن دانسته شده و آن را به هماهنگی میان قلب و زبان و قطع امید از هر سببی جز خدا معنا کرده‌اند و همه موارد گفته شده از توابع و لوازم اخلاص در دعا دانسته شده است[۵۸].
    3. امور مربوط به چگونگی دعا: اقرار زبانی به وحدانیت خدا در هنگام دعا: ﴿وَذَاالنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ[۵۹]، اظهار ایمان به او: ﴿رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ[۶۰]، آشکار ساختن حمد الهی با زبان: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء[۶۱]، یادکرد نعمت‌های خدا به هنگام دعا: ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ[۶۲]، اقرار و اعتراف به ظلم خویش: ﴿قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۶۳] و اقرار و اعتراف به اطاعت و پیروی از دستورهای او: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ[۶۴] این امور در اجابت دعا مؤثرند[۶۵].
  3. آداب اصل خواسته:
    1. فراگیر بودن دعا: فراگیر بودن دعا را می‌توان از نکات سفارش شده قرآن در دعا دانست: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ[۶۶]. بر این اساس، در اغلب دعاهایی که از زبان پیامبران و مؤمنان در قرآن نقل شده از الفاظ جمع استفاده شده است؛ مانند: ﴿الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۶۷]. افزون بر این، قرآن به دعا برای دیگران سفارش کرده است مانند: ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ[۶۸]؛ دعا برای پدر و مادر: ﴿رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَبَارًا[۶۹]، همسر و فرزندان: ﴿وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا[۷۰] و...[۷۱].
    2. ظرف دعا: زمان و مکان دعا نیز در اجابت آن مؤثرند، از این‌رو قرآن به دعا در مساجد: ﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا[۷۲]، مشعرالحرام: ﴿فَاذْكُرُواْ اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ[۷۳] و نیز دعا در سحرگاهان: ﴿وَبِالأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ[۷۴]، بامداد و شبانگاه: ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ[۷۵] سفارش و از آن تمجید شده است[۷۶]. همچنین دعا در ماه مبارک رمضان: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۷۷]، هنگام اتمام اعمال و مناسک حج: ﴿فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا[۷۸] و... از دعاهایی‌اند که با توجه به زمان و مکان خاص آن در قرآن مطرح شده‌اند[۷۹].

آثار دعا

  • در منابع اسلامی دعا دارای آثار مادی و معنوی و فردی و اجتماعی دانسته شده است؛ مهم‌ترین اثری که همگان در دعایشان در پی آن‌اند اجابت و برآوردن خواسته‌هاست که خدا آنها را به انسان عطا کرده است: ﴿وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ[۸۰] دعا از مؤثرترین عوامل رشد معرفتی انسان به حقایق پس پردۀ طبیعت است و هر بار که انسان آگاه دست به دعا برداشته و از مبدأ هستی چیزی می‌طلبد، ارتباط تازه‌ای با کمال و مبدأ آن احساس می‌کند و در حقیقت انسان در حال یادگیری حقایق و واقعیاتی است که موجب رشد و کمال‌اند[۸۱].
  • از آیات قرآن می‌توان برای دعا آثار دیگری نیز برشمرد؛ مانند: آبرو یافتن نزد خدا: ﴿رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِيعَادَ[۸۲]، فضل و رحمت الهی: ﴿وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ[۸۳]، بهره‌مندی از عفو و بخشایش الهی: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[۸۴]، مصون ماندن از انحرافات اخلاقی: ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۸۵]، رفع حزن و اندوه: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ[۸۶] و همنشینی با پیامبر: ﴿وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ[۸۷].[۸۸]
  • در مواردی دعا دارای آثار اجتماعی بوده است؛ مانند آنچه ابراهیم (ع) برای اهل مکه خواست: ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ[۸۹].[۹۰]
  • آثار اخروی دعا نیز عبارت‌اند از: نجات از عذاب جهنم: ﴿رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۹۱] و بهره‌مندی از پاداش اخروی و نعمت‌های بهشتی: ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۹۲].[۹۳]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۱.
  2. ر.ک: معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۲۷۹، "دعو"؛ المصباح، فیومی، ص۱۹۴، "دعا"؛ التحقیق، ج ۳، ص ۲۰۵، "دعو".
  3. ر.ک: لسان العرب، ج۱۴، ص۲۵۷، "دعو".
  4. ر.ک: وجوه قرآن، ص۹۹؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص ۳۴۴، "دعو".
  5. ر.ک: مفردات، ص۳۱۵؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۲۵۷؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۱۳۸، "دعا".
  6. ر.ک: مفردات، ص ۳۱۵؛ المصباح، فیومی، ص ۱۹۴، "دعا".
  7. ر.ک: لسان العرب، ج ۱۴، ص ۲۵۷، "دعو"؛ لغت‌نامه، ج ۷، ص ۹۶۰۲، "دعا".
  8. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۹۹.
  9. ر.ک: التحفة السنیه، ص۱۴۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص ۷۸۵، "دعاء".
  10. «پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا می‌خوانید» سوره نور، آیه ۶۳.
  11. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
  12. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۰.
  13. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  14. وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۷؛ مولف؟؟؟، نیایش از نگاه اندیشمندان، ج۱، ص ۴۳۲-۴۳۴.
  15. عدة الداعی، ص ۱۴، ۳۵؛ بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۲۹۲.
  16. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  17. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۴.
  18. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  19. «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!» سوره ابراهیم، آیه ۴۱.
  20. «بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.
  21. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱.
  22. «پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش!» سوره صافات، آیه ۱۰۰.
  23. «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن» سوره بقره، آیه ۱۲۶.
  24. «عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانه‌ای از سوی تو باشد و به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.
  25. «پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن و ما را مسلمان بمیران!» سوره اعراف، آیه ۱۲۶.
  26. «(نوح) گفت: پروردگارا! در برابر آنکه مرا دروغگو شمردند یاریم کن!» سوره مؤمنون، آیه ۲۶.
  27. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۱ ـ ۱۱۲.
  28. «پروردگارا! بدانچه فرو فرستاده‌ای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار» سوره آل عمران، آیه ۵۳.
  29. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  30. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.
  31. بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۶۸.
  32. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۲.
  33. «و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.
  34. «اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)» سوره احزاب، آیه ۴۳.
  35. «همانا دسته‌ای از بندگان من می‌گفتند: پروردگارا! ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۹.
  36. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۳.
  37. «اگر آنان را فرا بخوانید فرا خواندن شما را نمی‌شنوند و اگر بشنوند پاسختان را نمی‌دهند» سوره فاطر، آیه ۱۴.
  38. «بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود می‌رساند و نه زیان می‌زند» سوره انعام، آیه ۷۱.
  39. «ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید: بی‌گمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمی‌توانند از او باز گیرند، خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.
  40. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۳.
  41. «و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید!» سوره اعراف، آیه ۱۸۰.
  42. «گفتند: ای پروردگار ما، از ما بپذیر، که تو شنوا و دانا هستی». سوره بقره، آیه ۱۲۷.
  43. «و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
  44. «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
  45. «پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.
  46. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۳.
  47. «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
  48. نورالثقلین، ج ۵، ص۴۴۹.
  49. «پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.
  50. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۴.
  51. «از بسترها پهلو تهی می‌کنند (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.
  52. «او را با بیم و امید بخوانید» سوره اعراف، آیه ۵۶.
  53. «و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند» سوره انبیاء، آیه ۹۰.
  54. «گفتند: بر خداوند توکّل داریم؛ پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!» سوره یونس، آیه ۸۵.
  55. «پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.
  56. «و فرزندان مرا به صلاح آور. من به تو بازگشتم و از تسلیم ‏شدگانم». سوره احقاف، آیه ۱۵.
  57. «بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند» سوره غافر، آیه ۱۴.
  58. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۵.
  59. «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.
  60. «پروردگارا! بدانچه فرو فرستاده‌ای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار» سوره آل عمران، آیه ۵۳.
  61. «سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.
  62. «گفت: پروردگارا برای نعمتی که به من ارزانی داشتی هرگز پشتیبان گنهکاران نخواهم بود» سوره قصص، آیه ۱۷.
  63. «گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.
  64. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  65. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۵.
  66. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  67. «آنان که می‌گویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آورده‌ایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۶.
  68. «پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  69. «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر که را به خانه من با ایمان درآید و مردان و زنان مؤمن را بیامرز و ستمگران را جز تباهی میفزای» سوره نوح، آیه ۲۸.
  70. «و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.
  71. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۶.
  72. «و اینکه سجده‌گاه‌ها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.
  73. «در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
  74. «و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند» سوره ذاریات، آیه ۱۸.
  75. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  76. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۶.
  77. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  78. «پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر» سوره بقره، آیه ۲۰۰.
  79. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۶.
  80. «و از هر چه خواستید به شما داده است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.
  81. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۹.
  82. «پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.
  83. «و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.
  84. «گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.
  85. «پروردگار وی دعایش را اجابت کرد و فریب آن زنان را از او بگرداند، بی‌گمان اوست که شنوای داناست» سوره یوسف، آیه ۳۴.
  86. «آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.
  87. «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران» سوره انعام، آیه ۵۲.
  88. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۹.
  89. «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان» سوره بقره، آیه ۱۲۶.
  90. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۹.
  91. «پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
  92. «پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۷ و ۱۴۸
  93. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۹.