پرش به محتوا

تکلف: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ دسامبر ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع'
جز (جایگزینی متن - ']]| | ' به ' | [[')
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
خط ۲۲: خط ۲۲:
*[[رسول خدا]]{{صل}} از حشمت‌های ظاهری نفرت داشت؛ به همین [[دلیل]]، اگر سواره بود، اجازه نمی‌داد کسی پیاده، همراه او حرکت کند<ref>شرف المصطفی، ج۴، ص۳۷۲ و مکارم الخلاق، ص۲۲.</ref>. اجازه دست‌بوسی و پابوسی به کسی نمی‌داد<ref>سید شرف الدین حسینی استرآبادی، تأویل الآیات، ص ۴۷۲ - ۴۷۳ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۳۹.</ref> و از اینکه پس از ورود به [[مجلسی]]، کسی جلوی پای ایشان برخیزد، سخت اکراه داشت<ref>ترمذی، سنن، ج ۴، ص ۱۸۳ - ۱۸۴؛ فتح الباری، ج ۱۱، ص ۴۵ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref>. مجلسش بالا و پایین نداشت و هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمی‌شد و همگی حلقه‌وار می‌نشستند<ref>مکارم، الاخلاق، ص ۲۲ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۶.</ref>؛ از این رو، [[اعراب]] غریبی که به حضور مبارکش می‌رسیدند، ایشان را در میان جمع نمی‌شناختند؛ و می‌پرسیدند: "کدام یک از شما [[رسول]] خدایید؟"<ref>النسائی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۴۴۳؛ ابن الأشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۱۲ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref> روی [[زمین]] می‌نشست و [[غذا]] می‌خورد<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۹۳؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۰۸ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۴۲.</ref> و موقع خوردن تکیه نمی‌داد<ref>الکافی،، ج ۶، ص۲۷۲؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۱۶۵؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج ۱، ص ۸۹ و فتح الباری، ج۹، ص۴۷۲.</ref> و از اینکه به [[سلاطین]]، شباهت پیدا کند، کراهت داشت<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۷۲ و المحاسن، ج۲، ص۴۵۸.</ref>. با [[فقرا]] هم‌نشین بود<ref>جوامع السیره، ص ۳۴؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۶۳ و المناقب، ج ۱، ص۱۴۶.</ref> و با [[مسکینان]] [[غذا]] می‌خورد<ref>الطبقات، الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۱۲ و امالی طوسی، ص ۳۹۳.</ref> و با دست خود به آنان [[غذا]] می‌داد<ref>المناقب، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. [[دعوت]] [[بندگان]] را می‌پذیرفت و هیچ دعوتی را کوچک نمی‌شمرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹.</ref>؛ بسا میزبانی که غذای سفره‌اش در نانی جوین و دنبه‌ای بودار خلاصه شده بود<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۲۱؛ ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۰.</ref>؛ اما با این حال، آن [[حضرت]] با آغوشی باز آن را می‌پذیرفت و می‌فرمود: "اگر پاچه گوسفندی را به من هدیه دهند، آن را می‌پذیرم و اگر مرا به خوردن استخوان شانه و سردستی [[دعوت]] کنند، خواهم پذیرفت"<ref>مسند احمد، ج۲، ص۵۱۲؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۹۷؛ الکافی، ج۵، ص۱۴۲ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۹-۵۴۰.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} از حشمت‌های ظاهری نفرت داشت؛ به همین [[دلیل]]، اگر سواره بود، اجازه نمی‌داد کسی پیاده، همراه او حرکت کند<ref>شرف المصطفی، ج۴، ص۳۷۲ و مکارم الخلاق، ص۲۲.</ref>. اجازه دست‌بوسی و پابوسی به کسی نمی‌داد<ref>سید شرف الدین حسینی استرآبادی، تأویل الآیات، ص ۴۷۲ - ۴۷۳ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۳۹.</ref> و از اینکه پس از ورود به [[مجلسی]]، کسی جلوی پای ایشان برخیزد، سخت اکراه داشت<ref>ترمذی، سنن، ج ۴، ص ۱۸۳ - ۱۸۴؛ فتح الباری، ج ۱۱، ص ۴۵ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref>. مجلسش بالا و پایین نداشت و هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمی‌شد و همگی حلقه‌وار می‌نشستند<ref>مکارم، الاخلاق، ص ۲۲ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۶.</ref>؛ از این رو، [[اعراب]] غریبی که به حضور مبارکش می‌رسیدند، ایشان را در میان جمع نمی‌شناختند؛ و می‌پرسیدند: "کدام یک از شما [[رسول]] خدایید؟"<ref>النسائی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۴۴۳؛ ابن الأشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۱۲ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref> روی [[زمین]] می‌نشست و [[غذا]] می‌خورد<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۹۳؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۰۸ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۴۲.</ref> و موقع خوردن تکیه نمی‌داد<ref>الکافی،، ج ۶، ص۲۷۲؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۱۶۵؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج ۱، ص ۸۹ و فتح الباری، ج۹، ص۴۷۲.</ref> و از اینکه به [[سلاطین]]، شباهت پیدا کند، کراهت داشت<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۷۲ و المحاسن، ج۲، ص۴۵۸.</ref>. با [[فقرا]] هم‌نشین بود<ref>جوامع السیره، ص ۳۴؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۶۳ و المناقب، ج ۱، ص۱۴۶.</ref> و با [[مسکینان]] [[غذا]] می‌خورد<ref>الطبقات، الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۱۲ و امالی طوسی، ص ۳۹۳.</ref> و با دست خود به آنان [[غذا]] می‌داد<ref>المناقب، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. [[دعوت]] [[بندگان]] را می‌پذیرفت و هیچ دعوتی را کوچک نمی‌شمرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹.</ref>؛ بسا میزبانی که غذای سفره‌اش در نانی جوین و دنبه‌ای بودار خلاصه شده بود<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۲۱؛ ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۰.</ref>؛ اما با این حال، آن [[حضرت]] با آغوشی باز آن را می‌پذیرفت و می‌فرمود: "اگر پاچه گوسفندی را به من هدیه دهند، آن را می‌پذیرم و اگر مرا به خوردن استخوان شانه و سردستی [[دعوت]] کنند، خواهم پذیرفت"<ref>مسند احمد، ج۲، ص۵۱۲؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۹۷؛ الکافی، ج۵، ص۱۴۲ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۹-۵۴۰.</ref>.
*هرگاه به [[مجلسی]] وارد می‌شد، در نزدیک‌ترین جا به محل ورود می‌نشست<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۲؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص۳۱۸؛ المناقب، ج۱، ص۱۴۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۵۰؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج۱، ص۲۹۰ و الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۳۱۱.</ref>؛ در [[سلام]] کردن از همه، حتی از [[کودکان]] [[سبقت]] می‌گرفت<ref>صحیح بخاری، ج ۷، ص ۱۳۱؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۱۴۴ و علی بن الجعد، مسند ابن الجعد، ص ۲۶۰.</ref>؛ با ثروتمند و [[فقیر]] [[مصافحه]] می‌کرد و دست خود را نمی‌کشید تا طرف مقابل دست خود را بکشد<ref>ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref>. از بیماران حتی در دورترین نقاط [[شهر]] عیادت می‌فرمود<ref>جوامع السیره، ص۳۴؛ الشفا بتعریف و حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۴۸ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref> و در تشییع جنازه‌ها حاضر می‌شد<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۵ و الطبقات الکبری، ص ۲۷۹.</ref>. بر الاغ سوار می‌شد و دیگری را نیز بر ترک خود سوار می‌کرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۰.</ref>؛ بسیار پیش می‌آمد که بر الاغی بی‌پالان سوار می‌شد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۰-۵۴۱.</ref>.
*هرگاه به [[مجلسی]] وارد می‌شد، در نزدیک‌ترین جا به محل ورود می‌نشست<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۲؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص۳۱۸؛ المناقب، ج۱، ص۱۴۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۵۰؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج۱، ص۲۹۰ و الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۳۱۱.</ref>؛ در [[سلام]] کردن از همه، حتی از [[کودکان]] [[سبقت]] می‌گرفت<ref>صحیح بخاری، ج ۷، ص ۱۳۱؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۱۴۴ و علی بن الجعد، مسند ابن الجعد، ص ۲۶۰.</ref>؛ با ثروتمند و [[فقیر]] [[مصافحه]] می‌کرد و دست خود را نمی‌کشید تا طرف مقابل دست خود را بکشد<ref>ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref>. از بیماران حتی در دورترین نقاط [[شهر]] عیادت می‌فرمود<ref>جوامع السیره، ص۳۴؛ الشفا بتعریف و حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۴۸ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref> و در تشییع جنازه‌ها حاضر می‌شد<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۵ و الطبقات الکبری، ص ۲۷۹.</ref>. بر الاغ سوار می‌شد و دیگری را نیز بر ترک خود سوار می‌کرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۰.</ref>؛ بسیار پیش می‌آمد که بر الاغی بی‌پالان سوار می‌شد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۰-۵۴۱.</ref>.
*در خانه به اهل خانه [[کمک]] می‌کرد و با دست خود وسیله [[تطهیر]] خود را در شب آماده می‌ساخت؛ گوسفندش را می‌دوشید و [[لباس]] و کفشش را وصله می‌زد؛ خانه را جارو می‌کرد و شترش عقال می‌بست و به شتر آبکش خود علف می‌داد؛ با خادمش [[غذا]] می‌خورد و با خدمتکار خانه، گندم و جو را آرد و آرد آن را خمیر می‌کرد؛ آذوقه منزل را از بازار حمل می‌کرد و به خانه می‌آورد و [[حیا]] [[مانع]] نبود که خود نیازمندی‌های خود را از بازار تهیه کند<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۱.</ref>.
*در خانه به اهل خانه [[کمک]] می‌کرد و با دست خود وسیله [[تطهیر]] خود را در شب آماده می‌ساخت؛ گوسفندش را می‌دوشید و [[لباس]] و کفشش را وصله می‌زد؛ خانه را جارو می‌کرد و شترش عقال می‌بست و به شتر آبکش خود علف می‌داد؛ با خادمش [[غذا]] می‌خورد و با خدمتکار خانه، گندم و جو را آرد و آرد آن را خمیر می‌کرد؛ آذوقه منزل را از بازار حمل می‌کرد و به خانه می‌آورد و [[حیا]] مانع نبود که خود نیازمندی‌های خود را از بازار تهیه کند<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۱.</ref>.


==تکلف نورزیدن در امور دینی‌==
==تکلف نورزیدن در امور دینی‌==
۲۱۸٬۱۹۶

ویرایش