پرش به محتوا

شیعه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴٬۱۵۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۰
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font...» ایجاد کرد)
 
خط ۷۳: خط ۷۳:
قرآن با توجه به [[وحیانی]] بودن {{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref> و [[مصونیت]] آن از [[تحریف]] {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«به یقین آنان که این یادکرد  را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref> نخستین و مهم‌ترین منبع [[اندیشه]] [[دینی]] شیعه در همه حوزه‌های [[اعتقادی]]، [[فقهی]]، [[اخلاقی]] و جز آن است. بر پایه دیدگاه مشهور شیعه، [[ظواهر قرآن]] حجت‌اند و پس از [[اطمینان]] درباره نبود مخصّص و قید، باید همان معنای ظاهری [[آیات]] را [[حجت]] و [[سند]] [[شرعی]] دانست و به آن استناد کرد.<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۱۵۱ - ۱۶۰.</ref> [[خداوند]]، قرآن را برای [[هدایت مردم]] {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> و با [[زبان]] عربیِ روشن و فهم‌پذیر برای [[انسان]] فرستاده است {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«ما آن را قرآنی عربی  فرو فرستاده‌ایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و خوب می‌دانیم که آنان می‌گویند: جز این نیست که بشری به او آموزش می‌دهد؛ (چنین نیست، زیرا) زبان آن کس که (قرآن را) به او می‌بندند غیر عربی  است و این (قرآن به) زبان عربی روشنی است» سوره نحل، آیه ۱۰۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«قرآن عربی  بی‌کژی، باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره زمر، آیه ۲۸.</ref> و در صورتی که معانی ظاهری آن حجت نباشند، [[نقض غرض]] پیش می‌آید که با [[حکمت الهی]] سازگار نیست.<ref> شیعه در اسلام، ص۴۲.</ref> اَصالت و [[مرجعیت قرآن]] از دیدگاه [[پیشوایان معصوم]] شیعه به اندازه‌ای است که آن را معیار سنجشِ [[درستی]] و [[نادرستی]] سنت دانسته و تأکید کرده‌اند [[روایات]] ناسازگار با [[آیات قرآن]]، اعتبار و [[ارزش]] استنادی ندارند و باید کنار گذاشته شوند.<ref> المحاسن، ج۱، ص۲۲۱؛ الکافی، ج۱، ص۶۹؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۲۳.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
قرآن با توجه به [[وحیانی]] بودن {{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref> و [[مصونیت]] آن از [[تحریف]] {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«به یقین آنان که این یادکرد  را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref> نخستین و مهم‌ترین منبع [[اندیشه]] [[دینی]] شیعه در همه حوزه‌های [[اعتقادی]]، [[فقهی]]، [[اخلاقی]] و جز آن است. بر پایه دیدگاه مشهور شیعه، [[ظواهر قرآن]] حجت‌اند و پس از [[اطمینان]] درباره نبود مخصّص و قید، باید همان معنای ظاهری [[آیات]] را [[حجت]] و [[سند]] [[شرعی]] دانست و به آن استناد کرد.<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۱۵۱ - ۱۶۰.</ref> [[خداوند]]، قرآن را برای [[هدایت مردم]] {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> و با [[زبان]] عربیِ روشن و فهم‌پذیر برای [[انسان]] فرستاده است {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«ما آن را قرآنی عربی  فرو فرستاده‌ایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و خوب می‌دانیم که آنان می‌گویند: جز این نیست که بشری به او آموزش می‌دهد؛ (چنین نیست، زیرا) زبان آن کس که (قرآن را) به او می‌بندند غیر عربی  است و این (قرآن به) زبان عربی روشنی است» سوره نحل، آیه ۱۰۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«قرآن عربی  بی‌کژی، باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره زمر، آیه ۲۸.</ref> و در صورتی که معانی ظاهری آن حجت نباشند، [[نقض غرض]] پیش می‌آید که با [[حکمت الهی]] سازگار نیست.<ref> شیعه در اسلام، ص۴۲.</ref> اَصالت و [[مرجعیت قرآن]] از دیدگاه [[پیشوایان معصوم]] شیعه به اندازه‌ای است که آن را معیار سنجشِ [[درستی]] و [[نادرستی]] سنت دانسته و تأکید کرده‌اند [[روایات]] ناسازگار با [[آیات قرآن]]، اعتبار و [[ارزش]] استنادی ندارند و باید کنار گذاشته شوند.<ref> المحاسن، ج۱، ص۲۲۱؛ الکافی، ج۱، ص۶۹؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۲۳.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
===سنت===
===سنت===
دومین منبع، [[سنت نبوی]] (سخن، [[رفتار]] و تقریر [[پیامبر]]) است و قرآن و روایات بر [[حجیت]] آن دلالت دارند. قرآن کریم بیشتر به بیان آموزه‌های کلی و بنیادین و [[تشریع]] احکامِ کلی پرداخته و [[تفسیر]] و [[تبیین]] لازم و [[تعلیم]] جزئیات و شرایط آنها را بر عهده [[پیامبر اکرم]]{{صل}}نهاده است {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن  را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>؛ برای نمونه، قرآن فقط اصل [[وجوب]] [[نماز]]، [[روزه]]، [[خمس]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و برخی [[احکام کلی]] آنها را بیان کرده است؛ اما درباره چند و چون، شرایط و [[احکام جزئی]] آنها سخن نگفته است برای نمونه:  
دومین منبع، [[سنت نبوی]] (سخن، [[رفتار]] و تقریر [[پیامبر]]) است و قرآن و روایات بر [[حجیت]] آن دلالت دارند. قرآن کریم بیشتر به بیان آموزه‌های کلی و بنیادین و [[تشریع]] احکامِ کلی پرداخته و [[تفسیر]] و [[تبیین]] لازم و [[تعلیم]] جزئیات و شرایط آنها را بر عهده [[پیامبر اکرم]]{{صل}}نهاده است {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن  را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>؛ برای نمونه، قرآن فقط اصل [[وجوب]] [[نماز]]، [[روزه]]، [[خمس]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و برخی [[احکام کلی]] آنها را بیان کرده است؛ اما درباره چند و چون، شرایط و [[احکام جزئی]] آنها سخن نگفته است برای نمونه: {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید  (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان صفا و مروه از نشانه  های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>، {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش  به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref>، {{متن قرآن|أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«روزهایی برشمرده را (روزه بدارید) و از شما هر که بیمار یا در سفر باشد شماری از روزهای دیگر (روزه بر او واجب است) و بر آنان که به دشواری آن را بر می‌تابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او ب» سوره بقره، آیه ۱۸۴.</ref>،{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۷.</ref>؛ {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا می‌خوانند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref>، {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref> و جزئیات و شرایط آموزه‌های یاد شده در [[سنت نبوی]] آمده‌اند. بر همین اساس، [[دین اسلام]] قطعاً بدون سنت نبوی، ویژگی جامع و کامل بودن خود را از دست می‌دهد. با توجه به [[وجوب اطاعت]] مطلق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[مردم]] باید همه سخنان آن [[حضرت]] در [[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] و بیان جزئیات [[احکام]] را نیز بپذیرند. {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند  (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref>،  {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند نیمی از آنچه بر جا نهاده‌اند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم از آنچه بر جا گذارده‌اند از آن شماست پس از (انجام) وصیتی که می‌کنند یا (پرداخت) وامی (که دارند) و اگر شما فرزندی نداشته باشید یک چهارم از آنچه بر جا نهاده‌اید از آن آنهاست و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از آنچه بر جا گذارده‌اید از آن آنان است، البته پس از (انجام) وصیتی که می‌کنید یا (پرداخت) وامی (که دارید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث می‌برند بی‌فرزند و بی‌پدر و بی‌مادر و (تنها) دارای برادر یا خواهر (یا هر دو) باشد یک ششم از آن هر یک از این دو، است و اگر بیش از این باشند همه در یک سوم شریکند، (البته) پس از وصیتی یا (پرداخت) وامی که (با وصیّت یا اقرار به وام، به وارث) زیان نرساند؛ سفارشی است از سوی خداوند و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>،  {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>
بقره / ۲، ۱۱۰، ۱۵۸، ۱۷۷، ۱۸۳ - ۱۸۴، ۲۷۷،؛
 
آل‌عمران / ۳، ۹۷، ۱۰۴، ۱۱۰؛
درباره مسائل [[سیاسی]]، [[قضایی]] و نظامی هم [[خداوند]] به [[فرمانبرداری]] از پیامبر اکرم{{صل}} [[دستور]] مؤکد داده است {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید  و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>،  {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا}}<ref>«در آن روز، آنان که کفر ورزیده‌اند و از پیامبر سرپیچی کرده‌اند دوست دارند کاش با خاک یکسان می‌شدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمی‌توانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.</ref>،{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>،  {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار  خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>،  {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان  بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref>،  {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>،  {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«آیا به کسانی ننگریسته‌ای که آنان را از رازگویی باز می‌دارند سپس به آنچه از آن بازداشته شده‌اند، باز می‌گردند و به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر، با هم رازگویی می‌کنند و چون نزد تو می‌آیند به گونه‌ای تو را درود می‌گویند که خداوند آن گونه تو را درود نگفته است و با خویش می‌گویند: چرا خداوند برای آنچه می‌گوییم ما را عذاب نمی‌کند؟ دوزخ، آنان را بس، که به آن در می‌آیند و این پایانه، بد است» سوره مجادله، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref>
[[انفال]] / ۸، ۴۱؛
 
[[حجّ]] / ۲۲، ۴۱  
همچنین [[قرآن کریم]] پیامبر اکرم{{صل}}را الگوی [[نیکو]] برای [[مسلمانان]] خوانده و به [[پیروی]] از وی [[فرمان]] داده {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> و [[بدیهی]] است که [[الگو]] بودن آن حضرت و دستورِ [[پیروی مطلق]] از وی، افزون برگفتار، [[حجت]] بودن [[کردار]] و حتی [[سکوت]] و امضای او را می‌طلبد.<ref>شیعه در اسلام، ص۴۵.</ref> [[شیعیان]] همچنین با استناد به آیاتی مانند [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، [[اولواالامر]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و روایاتی مانند [[حدیث ثقلین]] و [[سفینه]]، [[سنت]] [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{عم}} را نیز حجت و از منابع [[دینی]] خود به شمار می‌آورند. براساس این [[آیات]]، [[اهل‌بیت]]{{عم}}از هرگونه خطای [[فکری]] و [[رفتاری]] معصوم‌اند و اولواالامر که طبق [[روایات]] همان [[امامان دوازده‌گانه]] شیعه‌اند <ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۰؛ البرهان، ج۲، ص۱۰۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۰.</ref>
و جزئیات و شرایط آموزه‌های یادشده در [[سنت نبوی]] آمده‌اند. بر همین اساس، [[دین اسلام]] قطعاً بدون سنت نبوی، ویژگی جامع و کامل بودن خود را از دست می‌دهد. با توجه به [[وجوب اطاعت]] مطلق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[مردم]] باید همه سخنان آن [[حضرت]] در [[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] و بیان جزئیات [[احکام]] را نیز بپذیرند. (آل‌عمران / ۳، ۳۲، ۱۳۲؛ [[نساء]] / ۴، ۱۲، ۱۴، ۶۹) درباره مسائل [[سیاسی]]، [[قضایی]] و نظامی هم [[خداوند]] به [[فرمانبرداری]] از پیامبر اکرم{{صل}} [[دستور]] مؤکد داده است (آل‌عمران / ۳، ۱۵۲؛ نساء / ۴، ۴۲، ۵۹، ۶۵، ۱۰۵؛ [[مائده]] / ۵، ۴۸؛ حجّ / ۲۲، ۶۷؛ [[احزاب]] / ۳۳، ۶، ۳۶؛ [[مجادله]] / ۵۸، ۸ - ۹؛ [[حشر]] / ۵۹، ۷همچنین [[قرآن کریم]] پیامبر اکرم{{صل}}را الگوی [[نیکو]] برای [[مسلمانان]] خوانده و به [[پیروی]] از وی [[فرمان]] داده (آل‌عمران / ۳، ۳۱؛ [[اعراف]] / ۷، ۱۵۸؛ احزاب / ۳۳، ۲۱) و [[بدیهی]] است که [[الگو]] بودن آن حضرت و دستورِ [[پیروی مطلق]] از وی، افزون برگفتار، [[حجت]] بودن [[کردار]] و حتی [[سکوت]] و امضای او را می‌طلبد.<ref>شیعه در اسلام، ص۴۵.</ref> [[شیعیان]] همچنین با استناد به آیاتی مانند [[آیه تطهیر]] (احزاب / ۳۳، ۳۳)، [[اولواالامر]] (نساء / ۴، ۵۹) و روایاتی مانند [[حدیث ثقلین]] و [[سفینه]]، [[سنت]] [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{عم}} را نیز حجت و از منابع [[دینی]] خود به شمار می‌آورند. براساس این [[آیات]]، [[اهل‌بیت]]{{عم}}از هرگونه خطای [[فکری]] و [[رفتاری]] معصوم‌اند و اولواالامر که طبق [[روایات]] همان [[امامان دوازده‌گانه]] شیعه‌اند <ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۰؛ البرهان، ج۲، ص۱۰۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۰.</ref> از سوی [[خدا]] [[منصب ولایت]] و [[حکومت]] دارند و [[اطاعت]] از آنان [[واجب]] است.<ref>راه و راهنماشناسی، ص۲۰۳ - ۲۰۴.</ref> [[وجوب پیروی]] مطلق از اولواالامر اقتضا می‌کند که آنها از هرگونه [[لغزش]] فکری و رفتاری [[عصمت]] داشته باشند و اگر چنین نباشد لازم می‌آید که [[خداوند]] به [[پیروی]] از آنان در صورت انجام [[گناه]] نیز [[فرمان]] داده باشد و این خود مستلزم تناقض است، زیرا از یک سو امر و از سوی دیگر [[نهی]] وجود دارد.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۹ - ۲۴۵؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ المیزان، ج۴، ص۴۱۴.</ref> براساس پاره‌ای از [[روایات نبوی]] هم، [[پیروی از امام]] [[معصوم]]{{ع}} به صورت مطلق [[واجب]] است.<ref>سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۵۴؛ مسند احمد، ج۲، ص۲۵۳؛ مسند ابی داوود، ص۳۱۸ - ۳۳۶.</ref> [[شیعیان]]، [[سنت صحابه]] را [[حجت]] و از [[منابع اندیشه دینی]] نمی‌دانند؛ اما [[اهل‌سنت]] با استناد به برخی [[آیات]]، مانند آیات ۱۱۰ [[سوره آل‌عمران]] / ۳ و ۱۴۳ [[سوره بقره]] / ۲ که بر [[برتری]] [[امت]] [[مسلمان]] و امت میانه بودن آنها دلالت دارند: «کُنتُم خَیرَ اُمَّةٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ»... (آل‌عمران / ۳، ۱۱۰) بر مستقیم بودن و [[عدالت صحابه]] [[استدلال]] کرده و در نتیجه سخن، [[رفتار]] و تقریر آنان را نیز حجت و از منابع اندیشه دینی خود می‌دانند.<ref>منابع اجتهاد، ص۸۰؛ الاصول العامه، ص۱۳۵؛ الموافقات، ج۴، ص۷۴.</ref> [[شیعه]] این استدلال را نمی‌پذیرد، زیرا اولاً افعل [[تفضیل]] (خیر)، برتری نسبی [[امت اسلامی]] بر امت‌های گذشته و نه برتری مطلق یکایک [[مسلمانان]]، از جمله [[صحابه]]، نسبت به هر فردی از امت‌های گذشته را بیان می‌کند. ثانیاً صِرف برتری نمی‌تواند [[دلیل]] بر [[حجیت]] همه گفتارها و کردارهای آنان باشد. ثالثاً [[آیه]] عام است و به [[اصحاب]] اختصاص ندارد و بر فرض [[پذیرش]]، باید [[سنت]] غیر صحابه نیز حجت باشد. رابعاً در موارد فراوانی گفتار و [[رفتار صحابه]] با یکدیگر متناقض بود و هرگز همه امور متناقض نمی‌توانند حجت باشند.<ref>منابع اجتهاد، ص۸۰ - ۸۱؛ الاصول العامه، ص۱۳۵ - ۱۳۸.</ref> افزون بر اینکه صحابه، معصوم نبودند و خود آنان [[مخالفت]] [[مجتهد]] [[صاحب نظر]] با دیدگاه مجتهد دیگر را جایز، بلکه واجب دانسته‌اند و این با [[حجیت سنت]] آنان [[سازگاری]] ندارد.<ref>المستصفی، ص۱۳۰، ۱۵۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
 
از سوی [[خدا]] [[منصب ولایت]] و [[حکومت]] دارند و [[اطاعت]] از آنان [[واجب]] است.<ref>راه و راهنماشناسی، ص۲۰۳ - ۲۰۴.</ref> [[وجوب پیروی]] مطلق از اولواالامر اقتضا می‌کند که آنها از هرگونه [[لغزش]] فکری و رفتاری [[عصمت]] داشته باشند و اگر چنین نباشد لازم می‌آید که [[خداوند]] به [[پیروی]] از آنان در صورت انجام [[گناه]] نیز [[فرمان]] داده باشد و این خود مستلزم تناقض است، زیرا از یک سو امر و از سوی دیگر [[نهی]] وجود دارد.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۹ - ۲۴۵؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ المیزان، ج۴، ص۴۱۴.</ref> براساس پاره‌ای از [[روایات نبوی]] هم، [[پیروی از امام]] [[معصوم]]{{ع}} به صورت مطلق [[واجب]] است.<ref>سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۵۴؛ مسند احمد، ج۲، ص۲۵۳؛ مسند ابی داوود، ص۳۱۸ - ۳۳۶.</ref> [[شیعیان]]، [[سنت صحابه]] را [[حجت]] و از [[منابع اندیشه دینی]] نمی‌دانند؛ اما [[اهل‌سنت]] با استناد به برخی [[آیات]]، مانند آیات {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> و {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید ، و بی‌گمان آن  جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> که بر [[برتری]] [[امت]] [[مسلمان]] و امت میانه بودن آنها دلالت دارند بر مستقیم بودن و [[عدالت صحابه]] [[استدلال]] کرده و در نتیجه سخن، [[رفتار]] و تقریر آنان را نیز حجت و از منابع اندیشه دینی خود می‌دانند.<ref>منابع اجتهاد، ص۸۰؛ الاصول العامه، ص۱۳۵؛ الموافقات، ج۴، ص۷۴.</ref> [[شیعه]] این استدلال را نمی‌پذیرد، زیرا اولاً افعل [[تفضیل]] (خیر)، برتری نسبی [[امت اسلامی]] بر امت‌های گذشته و نه برتری مطلق یکایک [[مسلمانان]]، از جمله [[صحابه]]، نسبت به هر فردی از امت‌های گذشته را بیان می‌کند. ثانیاً صِرف برتری نمی‌تواند [[دلیل]] بر [[حجیت]] همه گفتارها و کردارهای آنان باشد. ثالثاً [[آیه]] عام است و به [[اصحاب]] اختصاص ندارد و بر فرض [[پذیرش]]، باید [[سنت]] غیر صحابه نیز حجت باشد. رابعاً در موارد فراوانی گفتار و [[رفتار صحابه]] با یکدیگر متناقض بود و هرگز همه امور متناقض نمی‌توانند حجت باشند.<ref>منابع اجتهاد، ص۸۰ - ۸۱؛ الاصول العامه، ص۱۳۵ - ۱۳۸.</ref> افزون بر اینکه صحابه، معصوم نبودند و خود آنان [[مخالفت]] [[مجتهد]] [[صاحب نظر]] با دیدگاه مجتهد دیگر را جایز، بلکه واجب دانسته‌اند و این با [[حجیت سنت]] آنان [[سازگاری]] ندارد.<ref>المستصفی، ص۱۳۰، ۱۵۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
===[[عقل]]===
===[[عقل]]===
شیعیان با [[الهام]] گرفتن از [[قرآن]] و [[روایات]]، [[عقل]] را سومین منبع [[فکری]] خود می‌دانند. [[قرآن کریم]] در زمینه‌های فراوانی بر عقل و [[عقلانیت]] تأکید کرده است؛ برای نمونه، از یک سو برای [[اثبات]] [[توحید در ربوبیت]] ([[انبیاء]] / ۲۱، ۲۲) و [[معاد]] ([[یس]] / ۳۶، ۷۸) و جز آن [[استدلال عقلی]] کرده و [[مردم]] را به [[تعقل]] درباره پدیده‌هایی چون [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، [[هدفمندی]] آفرینش، آمد و رفت [[شب]] و [[روز]]، مسخر بودن شب و روز و ماه و [[خورشید]] و [[ستارگان]] برای [[انسان]] (بقره / ۲، ۱۶۴؛ [[آل عمران]] / ۳، ۱۹۰ - ۱۹۱؛ نحل / ۱۶، ۱۲ و ۶۷) و بهتر بودن [[جهان آخرت]] نسبت به [[دنیا]] برای [[پرهیزگاران]] فراخوانده است ([[اعراف]] / ۷، ۱۶۹؛ [[یوسف]] / ۱۲، ۱۰۹) و از سوی دیگر، اصل [[شناخت]] [[آموزه‌های دینی]] را در گرو تعقل دانسته ([[یونس]] / ۱۰، ۴۲) و بر [[خردورزی]] درباره [[حکمت]] کارهای [[خداوند]] (یوسف / ۱۲، ۲)، آموزه‌های [[الهی]] و [[فلسفه]] آنها و [[درستی]] و [[نادرستی]] [[باورهای دینی]] تأکید کرده است (بقره / ۲، ۲۴۲؛ آل عمران / ۳، ۶۵ و ۱۱۸؛ انبیاء / ۲۱، ۱۰؛ یونس / ۱۰، ۱۶همچنین کسانی را که عقل خود را به کار نمی‌گیرند به شدت [[نکوهش]] کرده است. ([[انفال]] / ۸، ۲۲؛ یونس / ۱۰، ۱۰۰؛ [[فرقان]]/ ۲۵، ۴۴) هر چند استفاده از نیروی عقل و [[خرد]] در ۴ حوزه [[فهم]]، [[تبیین]]، شناخت ([[کشف]]) و اثبات بخشی از حقایق و [[معارف دینی]] مورد تأکید [[کتاب و سنت]]، به ویژه [[سنت]] [[شیعی]] است، توجه [[شیعیان]] [[امامیه]] به عقل به عنوان منبع جداگانه در کنار کتاب و سنت به دوران پس از [[غیبت کبرا]] (حدود۳۳۰ ق.) باز می‌گردد. با آغاز این دوره و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] از یک سو و پیدایش برخی [[پرسش‌ها]] و چالش‌های جدید و نبود پاسخِ روشن آنها در ظاهر کتاب و سنت، [[علمای شیعه]] به مرور، دو رویکرد کلی را در پاسخ به این [[پرسش‌ها]] و چالش‌ها در پیش گرفتند:<ref>جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۳ - ۱۰۵.</ref> گروهی موسوم به «اخباری» و «نصگرا» با [[اعتقاد]] به توقیفی بودن [[آموزه‌های دینی]] و [[ناتوانی]] [[عقل]] از [[ادراک]] و دستیابی به آنها بر [[پرهیز]] از هرگونه کاربرد عقل در [[فهم]]، [[تبیین]] و [[شناخت]] آموزه‌های دینی تأکید و بر [[تکیه]] بر کتاب و سنتِ تنها [[اصرار]] ورزیدند.<ref>الفوائد المدنیه، ص۴۷ - ۵۰ و ۹۰ - ۹۵؛ جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۵.</ref> گروه دوم موسوم به «اصولی» و «عقلگرا» با استناد به [[آیات]]، [[روایات]] و اصول [[عقلانی]] بر [[توانمندی]] و [[به‌کارگیری عقل]] و [[اجتهاد]] در [[دین]] تأکید کردند.<ref> منابع اجتهاد، ص۲۴۰ - ۲۴۳؛ جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۵ - ۱۰۶.</ref>[[تاریخ]] نصگرایی و عقلگرایی و [[نزاع]] میان آنها هر چند با فراز و نشیب و تحولاتی همراه بود، با [[پیروزی]] نهایی عقلگرایان به پایان رسید و عقل به عنوان سومین منبع [[اندیشه]] [[دینی]] [[شیعه]] در کنار [[کتاب و سنت]] جای گرفت.<ref>جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۶ - ۱۱۶.</ref> در میان [[اهل سنت]] نیز گروهی موسوم به «[[اصحاب]] [[رأی]]»، عقل را به گونه مطلق [[حجت]] دانسته و گروه دیگری موسوم به «[[ظاهریه]]» برای آن هیچ حجیتی قائل نیستند.<ref> منابع اجتهاد، ص۲۴۰.</ref> [[شیعیان]] با [[الهام]] از کتاب و سنت، عقل را در حوزه‌های گوناگون [[معرفت دینی]] به کار گرفته‌اند: از یک سو [[متکلمان]] اصل حُسْن و [[قبح]] [[عقلی]] را پذیرفته و [[ضرورت]] دین و [[بعثت پیامبران]]، وجود [[خداوند]] و برخی صفات وی مانند [[عدل الهی]] را برپایه آن [[استوار]] ساخته و تبیین کرده‌اند.<ref>آموزش عقاید، ج۱، ص۶۴ - ۱۵۱، ۱۵۹ - ۱۶۰؛ ج۲، ص۱۱۹.</ref> از سوی دیگر، [[فقیهان]] [[امامیه]] قاعده ملازمه میان [[حکم عقل]] و [[شرع]] را تأسیس و بر نقش ابزاری عقل در فهم کتاب و سنت تأکید کرده‌اند؛ برهمین اساس، مستقلات و ملازمات روشن عقلی راهگشای [[مفسران]] و [[مجتهدان]] در [[تفسیر قرآن]] و [[استنباط]] [[احکام]] قرار گرفته‌اند؛ همچنین با بیان [[حکمت]] و [[فلسفه احکام]] و [[آموزه‌های دینی]] به [[تبیین]] [[عقلانی]] آنها پرداخته‌اند.<ref>جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۲۲ - ۱۳۷.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
شیعیان با [[الهام]] گرفتن از [[قرآن]] و [[روایات]]، [[عقل]] را سومین منبع [[فکری]] خود می‌دانند. [[قرآن کریم]] در زمینه‌های فراوانی بر عقل و [[عقلانیت]] تأکید کرده است؛ برای نمونه، از یک سو برای [[اثبات]] [[توحید در ربوبیت]] {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref> و [[معاد]] {{متن قرآن|وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ}}<ref>«و برای ما مثالی آورد و آفرینش خود را به فراموشی سپرد؛ گفت: چه کسی استخوان‌هایی را که پوسیده است زنده می‌گرداند؟» سوره یس، آیه ۷۸.</ref> و جز آن [[استدلال عقلی]] کرده و [[مردم]] را به [[تعقل]] درباره پدیده‌هایی چون [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، [[هدفمندی]] آفرینش، آمد و رفت [[شب]] و [[روز]]، مسخر بودن شب و روز و ماه و [[خورشید]] و [[ستارگان]] برای [[انسان]] {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref>، {{متن قرآن|وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و شب و روز و خورشید و ماه را رام شما گردانید و ستارگان رام‌شدگانی به فرمان اویند، به راستی در آن برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هایی است» سوره نحل، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و از میوه‌های خرمابن و انگورها شراب  و روزی نیکویی به دست می‌آورید، به راستی در این (کار) نشانه‌ای است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره نحل، آیه ۶۷.</ref> و بهتر بودن [[جهان آخرت]] نسبت به [[دنیا]] برای [[پرهیزگاران]] فراخوانده است {{متن قرآن|فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.</ref> و از سوی دیگر، اصل [[شناخت]] [[آموزه‌های دینی]] را در گرو تعقل دانسته {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و برخی از آنان به (گفتار) تو گوش می‌دهند؛ آیا تو ناشنوایان را هر چند خرد نورزند ، شنوا می‌توانی کرد؟» سوره یونس، آیه ۴۲.</ref> و بر [[خردورزی]] درباره [[حکمت]] کارهای [[خداوند]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«ما آن را قرآنی عربی  فرو فرستاده‌ایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.</ref>، آموزه‌های [[الهی]] و [[فلسفه]] آنها و [[درستی]] و [[نادرستی]] [[باورهای دینی]] تأکید کرده است {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا می‌کنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! کسانی از غیر خودتان را محرم راز  مگیرید که از هیچ تباهی  در حقّ شما کوتاهی نمی‌کنند و دوست می‌دارند شما در سختی به سر برید؛ کینه از گفتارشان هویداست و آنچه دل‌هایشان پنهان می‌دارند، بزرگ‌تر است، بی‌گمان ما آیات (خود) را برای شما روشن گفته‌ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۱۸.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«بی‌گمان کتابی برای شما فرستاده‌ایم که یادکرد شما در آن است، آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۱۰.</ref>،  {{متن قرآن|قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو اگر خداوند می‌خواست آن را برای  شما نمی‌خواندم و او شما را از آن آگاه نمی‌کرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیسته‌ام پس آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۶.</ref>
همچنین کسانی را که عقل خود را به کار نمی‌گیرند به شدت [[نکوهش]] کرده است. {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«بدترین جنبندگان نزد خداوند ناشنوایانی گنگند که خرد نمی‌ورزند» سوره انفال، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را  بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«آیا گمان می‌کنی که بیشتر آنان می‌شنوند یا خرد می‌ورزند؟ آنها جز همگون چارپایان نیستند بلکه گمراه‌ترند» سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref>
 
هر چند استفاده از نیروی عقل و [[خرد]] در ۴ حوزه [[فهم]]، [[تبیین]]، شناخت ([[کشف]]) و اثبات بخشی از حقایق و [[معارف دینی]] مورد تأکید [[کتاب و سنت]]، به ویژه [[سنت]] [[شیعی]] است، توجه [[شیعیان]] [[امامیه]] به عقل به عنوان منبع جداگانه در کنار کتاب و سنت به دوران پس از [[غیبت کبرا]] (حدود۳۳۰ ق.) باز می‌گردد. با آغاز این دوره و عدم دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] از یک سو و پیدایش برخی [[پرسش‌ها]] و چالش‌های جدید و نبود پاسخِ روشن آنها در ظاهر کتاب و سنت، [[علمای شیعه]] به مرور، دو رویکرد کلی را در پاسخ به این [[پرسش‌ها]] و چالش‌ها در پیش گرفتند:<ref>جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۳ - ۱۰۵.</ref>
 
گروهی موسوم به "اخباری" و "نص‌گرا" با [[اعتقاد]] به توقیفی بودن [[آموزه‌های دینی]] و [[ناتوانی]] [[عقل]] از [[ادراک]] و دستیابی به آنها بر [[پرهیز]] از هرگونه کاربرد عقل در [[فهم]]، [[تبیین]] و [[شناخت]] آموزه‌های دینی تأکید و بر [[تکیه]] بر کتاب و سنتِ تنها [[اصرار]] ورزیدند.<ref>الفوائد المدنیه، ص۴۷ - ۵۰ و ۹۰ - ۹۵؛ جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۵.</ref>
 
گروه دوم موسوم به "اصولی" و "عقل‌گرا" با استناد به [[آیات]]، [[روایات]] و اصول [[عقلانی]] بر [[توانمندی]] و [[به‌کارگیری عقل]] و [[اجتهاد]] در [[دین]] تأکید کردند.<ref> منابع اجتهاد، ص۲۴۰ - ۲۴۳؛ جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۵ - ۱۰۶.</ref>[[تاریخ]] نصگرایی و عقلگرایی و [[نزاع]] میان آنها هر چند با فراز و نشیب و تحولاتی همراه بود، با [[پیروزی]] نهایی عقلگرایان به پایان رسید و عقل به عنوان سومین منبع [[اندیشه]] [[دینی]] [[شیعه]] در کنار [[کتاب و سنت]] جای گرفت.<ref>جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۰۶ - ۱۱۶.</ref>
 
در میان [[اهل سنت]] نیز گروهی موسوم به "[[اصحاب]] [[رأی]]عقل را به گونه مطلق [[حجت]] دانسته و گروه دیگری موسوم به "[[ظاهریه]]" برای آن هیچ حجیتی قائل نیستند.<ref> منابع اجتهاد، ص۲۴۰.</ref> [[شیعیان]] با [[الهام]] از کتاب و سنت، عقل را در حوزه‌های گوناگون [[معرفت دینی]] به کار گرفته‌اند: از یک سو [[متکلمان]] اصل حُسْن و [[قبح]] [[عقلی]] را پذیرفته و [[ضرورت]] دین و [[بعثت پیامبران]]، وجود [[خداوند]] و برخی صفات وی مانند [[عدل الهی]] را برپایه آن [[استوار]] ساخته و تبیین کرده‌اند.<ref>آموزش عقاید، ج۱، ص۶۴ - ۱۵۱، ۱۵۹ - ۱۶۰؛ ج۲، ص۱۱۹.</ref> از سوی دیگر، [[فقیهان]] [[امامیه]] قاعده ملازمه میان [[حکم عقل]] و [[شرع]] را تأسیس و بر نقش ابزاری عقل در فهم کتاب و سنت تأکید کرده‌اند؛ برهمین اساس، مستقلات و ملازمات روشن عقلی راهگشای [[مفسران]] و [[مجتهدان]] در [[تفسیر قرآن]] و [[استنباط]] [[احکام]] قرار گرفته‌اند؛ همچنین با بیان [[حکمت]] و [[فلسفه احکام]] و [[آموزه‌های دینی]] به [[تبیین]] [[عقلانی]] آنها پرداخته‌اند.<ref>جایگاه عقل در استنباط احکام، ص۱۲۲ - ۱۳۷.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
===[[اجماع]]===
===[[اجماع]]===
[[شیعه]] بر خلاف [[اهل‌سنت]] برای اجماع، حجیتی مستقل قائل نیست و آن را تنها در صورتی که کاشف از نظر [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} باشد [[حجت]] می‌داند.<ref>معالم الاصول، ص۱۹۵ - ۱۹۷؛ فرائد الاصول، ج۱، ص۱۷۹ - ۱۸۰.</ref> معیار در [[کشف]] نظر معصوم را [[قاعده لطف]] <ref> معالم الاصول، ص۱۹۵ - ۱۹۷.</ref> یا ملازمه عادی <ref> دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۱۲۸ - ۱۲۹.</ref> گفته‌اند. میان [[اجماعی]] که کاشف از [[رأی]] معصوم نباشد و [[حکم خداوند]] هیچ ملازمه‌ای نیست؛ اما اهل‌سنت درباره [[حجیت]] مستقل اجماع به کتاب، [[سنت]] و [[عقل]] استناد کرده‌اند. [[علمای شیعه]] استدلال‌های آنان را نقد کرده‌اند. اهل‌سنت مواردی دیگر، مانند [[قیاس]]، [[استحسان]]، [[مصالح مرسله]]، قاعده [[استصلاح]]، سدً و [[فتح]] ذرایع و [[شرایع]] گذشته را نیز از منابع [[اجتهاد]] و [[اندیشه]] [[دینی]] یاد می‌کنند؛ اما [[شیعیان]] این منابع را معتبر ندانسته و منبع بودن آنها را نقد کرده‌اند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
[[شیعه]] بر خلاف [[اهل‌سنت]] برای اجماع، حجیتی مستقل قائل نیست و آن را تنها در صورتی که کاشف از نظر [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} باشد [[حجت]] می‌داند.<ref>معالم الاصول، ص۱۹۵ - ۱۹۷؛ فرائد الاصول، ج۱، ص۱۷۹ - ۱۸۰.</ref> معیار در [[کشف]] نظر معصوم را [[قاعده لطف]] <ref> معالم الاصول، ص۱۹۵ - ۱۹۷.</ref> یا ملازمه عادی <ref> دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۱۲۸ - ۱۲۹.</ref> گفته‌اند. میان [[اجماعی]] که کاشف از [[رأی]] معصوم نباشد و [[حکم خداوند]] هیچ ملازمه‌ای نیست؛ اما اهل‌سنت درباره [[حجیت]] مستقل اجماع به کتاب، [[سنت]] و [[عقل]] استناد کرده‌اند. [[علمای شیعه]] استدلال‌های آنان را نقد کرده‌اند. اهل‌سنت مواردی دیگر، مانند [[قیاس]]، [[استحسان]]، [[مصالح مرسله]]، قاعده [[استصلاح]]، سدً و [[فتح]] ذرایع و [[شرایع]] گذشته را نیز از منابع [[اجتهاد]] و [[اندیشه]] [[دینی]] یاد می‌کنند؛ اما [[شیعیان]] این منابع را معتبر ندانسته و منبع بودن آنها را نقد کرده‌اند.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
۱۱۵٬۱۶۹

ویرایش