پرش به محتوا

توحید افعالی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سلب' به 'سلب'
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
جز (جایگزینی متن - 'سلب' به 'سلب')
خط ۱۰: خط ۱۰:
==مقدمه==
==مقدمه==


*توحید افعالی بدین معناست که هر فعل و حرکت و ایجاد و وجودی باید از [[ذات خدای متعال]] سرچشمه بگیرد. هر فاعلی در فعلی که می‌کند و هر مؤثری در تأثیر و اثری که از خود بروز می‌دهد، متکی به [[خدا]] بوده و وجود و حرکت و فعل و تأثیر خود را وامدار [[خدای متعال]] است. بنابراین، فاعلیت و مؤثریت هر مؤثر و فاعلی به فاعلیت خدای واحد [[احد]] بر می‌گردد و لذا فاعلیت و فعل و تأثیر نیز در [[جهان هستی]]، فاعلیت و فعل و تأثیر خدای واحد [[احد]] است. این [[پندار]] که فاعل یا مؤثری در فعل و تأثیر خود به طور مستقل از فعل و تأثیر [[خدای متعال]] عمل کند و در فعل و حرکت و تأثیر خود به [[خدای متعال]] [[نیازمند]] نباشد، به معنای [[نفی]] [[وحدانیت]] [[ذات خدای متعال]] و [[اعتقاد]] به وجود مبدأ دیگر برای [[آفرینش]] و هستی در کنار [[ذات باری تعالی]] است، تعالی [[الله]] عن ذلک علواً کبیراً. این [[حقیقت]] نیز روشن است که توحید افعالی در [[جهان]] فاعلین مختار و [[مرید]] به معنای [[سلب]] [[اختیار]] از آنان نیست، بلکه بدین معناست که [[اختیار]] و قدرتی که فاعلین مختار و [[مرید]] دارند مستقل از فعل و [[اراده خدا]] نیست، بلکه با [[اراده]] و [[قدرت]] خداست که می‌خواهند آنچه را می‌خواهند، و می‌کنند آنچه را می‌کنند:
*توحید افعالی بدین معناست که هر فعل و حرکت و ایجاد و وجودی باید از [[ذات خدای متعال]] سرچشمه بگیرد. هر فاعلی در فعلی که می‌کند و هر مؤثری در تأثیر و اثری که از خود بروز می‌دهد، متکی به [[خدا]] بوده و وجود و حرکت و فعل و تأثیر خود را وامدار [[خدای متعال]] است. بنابراین، فاعلیت و مؤثریت هر مؤثر و فاعلی به فاعلیت خدای واحد [[احد]] بر می‌گردد و لذا فاعلیت و فعل و تأثیر نیز در [[جهان هستی]]، فاعلیت و فعل و تأثیر خدای واحد [[احد]] است. این [[پندار]] که فاعل یا مؤثری در فعل و تأثیر خود به طور مستقل از فعل و تأثیر [[خدای متعال]] عمل کند و در فعل و حرکت و تأثیر خود به [[خدای متعال]] [[نیازمند]] نباشد، به معنای [[نفی]] [[وحدانیت]] [[ذات خدای متعال]] و [[اعتقاد]] به وجود مبدأ دیگر برای [[آفرینش]] و هستی در کنار [[ذات باری تعالی]] است، تعالی [[الله]] عن ذلک علواً کبیراً. این [[حقیقت]] نیز روشن است که توحید افعالی در [[جهان]] فاعلین مختار و [[مرید]] به معنای سلب [[اختیار]] از آنان نیست، بلکه بدین معناست که [[اختیار]] و قدرتی که فاعلین مختار و [[مرید]] دارند مستقل از فعل و [[اراده خدا]] نیست، بلکه با [[اراده]] و [[قدرت]] خداست که می‌خواهند آنچه را می‌خواهند، و می‌کنند آنچه را می‌کنند:
:*{{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و شما (چیزى را) نمى‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و شما (چیزى را) نمى‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و هرگز در مورد کارى نگو: من فردا آن را انجام مى‌دهم * مگر اینکه خدا بخواهد» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و هرگز در مورد کارى نگو: من فردا آن را انجام مى‌دهم * مگر اینکه خدا بخواهد» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛
خط ۸۰: خط ۸۰:
*[[امر تشریعی]] [[الهی]] بر دو گونه است:
*[[امر تشریعی]] [[الهی]] بر دو گونه است:
*'''[[امر تشریعی]] تکلیفی:''' دستوراتی است که از سوی [[خدا]] برای سامان دادن به [[رفتار انسان]] و نظم بخشیدن به [[جامعه انسانی]] صادر می‌شود و به وسیله [[پیامبران]] و اوصیای آنان به [[بشر]] [[ابلاغ]] می‌شود.
*'''[[امر تشریعی]] تکلیفی:''' دستوراتی است که از سوی [[خدا]] برای سامان دادن به [[رفتار انسان]] و نظم بخشیدن به [[جامعه انسانی]] صادر می‌شود و به وسیله [[پیامبران]] و اوصیای آنان به [[بشر]] [[ابلاغ]] می‌شود.
*'''[[امر تشریعی]] وضعی:''' امری است که [[خدای متعال]] به وسیلۀ آن حالتی یا منصبی را برای شخصی یا جمعیتی در عالم اعتبار و تقنین خویش [[جعل]] می‌کند یا حالتی یا منصبی را در عالم [[جعل]] و اعتبار قانونی خویش از آنان می‌ستاند. بنابراین، از جمله بارزترین مصادیق [[امر تشریعی]] وضعی، [[نصب]] و [[عزل]] [[الهی]] است که به وسیلۀ آن، [[خداوند]] جایگاهی را به افراد یا شخصیت‌هایی عطا می‌کند یا جایگاهی را از آنان [[سلب]] می‌نماید.
*'''[[امر تشریعی]] وضعی:''' امری است که [[خدای متعال]] به وسیلۀ آن حالتی یا منصبی را برای شخصی یا جمعیتی در عالم اعتبار و تقنین خویش [[جعل]] می‌کند یا حالتی یا منصبی را در عالم [[جعل]] و اعتبار قانونی خویش از آنان می‌ستاند. بنابراین، از جمله بارزترین مصادیق [[امر تشریعی]] وضعی، [[نصب]] و [[عزل]] [[الهی]] است که به وسیلۀ آن، [[خداوند]] جایگاهی را به افراد یا شخصیت‌هایی عطا می‌کند یا جایگاهی را از آنان سلب می‌نماید.
*[[امر تشریعی]] [[الهی]] - تکلیفی یا وضعی - تجلّی [[مُلک]] و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خدا]] در [[جامعۀ بشر]] است و لذا در [[قرآن کریم]]، از این [[جایگاه]] [[الهی]] - یعنی [[جایگاه]] [[تشریع]] و [[مدیریت]] [[الهی]] [[جهان]] و [[انسان]] - به "[[مُلک]]" تعبیر شده و در اشارهای به امر یا [[مُلک]] [[تشریعی]] [[خداوند]] در حوزۀ "[[تکلیف]]" می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ}}<ref>«و این گونه آن را قرآنى عربى (و فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذارها) را در آن بازگو نمودیم، شاید آنان تقوا پیشه کنند؛ یا برایشان سبب یادآورى شود * پس بلند مرتبه است خداوندى که فرمانرواى حقیقى است!» سوره طه، آیه ۱۱۳-۱۱۴.</ref>.
*[[امر تشریعی]] [[الهی]] - تکلیفی یا وضعی - تجلّی [[مُلک]] و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خدا]] در [[جامعۀ بشر]] است و لذا در [[قرآن کریم]]، از این [[جایگاه]] [[الهی]] - یعنی [[جایگاه]] [[تشریع]] و [[مدیریت]] [[الهی]] [[جهان]] و [[انسان]] - به "[[مُلک]]" تعبیر شده و در اشارهای به امر یا [[مُلک]] [[تشریعی]] [[خداوند]] در حوزۀ "[[تکلیف]]" می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ}}<ref>«و این گونه آن را قرآنى عربى (و فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذارها) را در آن بازگو نمودیم، شاید آنان تقوا پیشه کنند؛ یا برایشان سبب یادآورى شود * پس بلند مرتبه است خداوندى که فرمانرواى حقیقى است!» سوره طه، آیه ۱۱۳-۱۱۴.</ref>.
*و همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ}}<ref>«آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده‌ایم، و به سوى ما بازگردانده نمى‌شوید؟! * پس بلندمرتبه است خداوندى که فرمانرواى حق است، معبودى جز او نیست؛ و او پروردگار عرش کریم است» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵-۱۱۶.</ref>.
*و همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ * فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ}}<ref>«آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده‌ایم، و به سوى ما بازگردانده نمى‌شوید؟! * پس بلندمرتبه است خداوندى که فرمانرواى حق است، معبودى جز او نیست؛ و او پروردگار عرش کریم است» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵-۱۱۶.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش